×
×

دعوت به گروه «شهناز» از سوی استاد «محمدرضا شجریان» صورت گرفت و بنده برای اولین بار به عنوان آهنگساز و سرپرست میهمان با این گروه به همکاری پرداخته‌ام

  • کد نوشته: 59749
  • 20 شهریور 1393
  • ۳ دیدگاه
  • hot-topic-logoسعید فرج پوری، از نوازندگان کمانچه و پیشکسوتان موسیقی ایرانی که سال هاست در ونکوورِ کانادا اقامت دارد، چند وقتی ست که به ایران آمده و از بدو ورودش، به دعوت مسئولین هنری و هنرمندان مطرح عرصه موسیقی کشورمان به فعالیت‌هایی در زمینه‌های مختلف این عرصه مشغول شده است. ایشان در این مدت علاوه بر پرداختن به کارهای هنری‌اش، بواسطه تازه کردن دیدار با خانواده، دوستان و اهالی موسیقی مروری بر خاطرات هنری و عاطفی خود داشته و بی‌شک گنجینه‌ای از این خاطرات را به یادگار به خانهٔ خود خواهد برد، در ادامه گفتگوی موسیقی ایرانیان را در خصوص برنامه‌ها و فعالیت‌های مختلف این هنرمند و دیگر موضوعات موسیقی، می‌خوانید.
    +به نظرم ما باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم و موضعمان را مشخص. آیا می‌خواهیم از موسیقی اصیل و جوانان هنرمند حمایت کنیم یا نه قصدمان این است که فعالیت‌ها را ریشه کن کنیم اما پس از آن هم به گلگی بپردازیم که چرا جوانانمان به ابتذال کشیده شده‌اند؟! وقتی هنرمندان ما چه زن و چه مرد، از فعالیت در زمینه موسیقی اصیل و پربار ایرانی محروم شوند واضح است که مسیر این هنر منحرف خواهد شد. چگونه می‌خواهیم جلوی ابتذال و تهاجم فرهنگی را بگیریم؟

    دعوت به گروه «شهناز» از سوی استاد «محمدرضا شجریان» صورت گرفت و بنده برای اولین بار به عنوان آهنگساز و سرپرست میهمان با این گروه به همکاری پرداخته‌ام
  •  سعید فرج پوری

    سعید فرج پوری

    موسیقی ایرانیان – حمیده موسوی: سعید فرج پوری، از نوازندگان کمانچه و پیشکسوتان موسیقی ایرانی که سال هاست در ونکوورِ کانادا اقامت دارد، چند وقتی ست که به ایران آمده و از بدو ورودش، به دعوت مسئولین هنری و هنرمندان مطرح عرصه موسیقی کشورمان به فعالیت‌هایی در زمینه‌های مختلف این عرصه مشغول شده است. ایشان در این مدت علاوه بر پرداختن به کارهای هنری‌اش، بواسطه تازه کردن دیدار با خانواده، دوستان و اهالی موسیقی مروری بر خاطرات هنری و عاطفی خود داشته و بی‌شک گنجینه‌ای از این خاطرات را به یادگار به خانهٔ خود خواهد برد. پیش از پرداختن به صحبت‌های این هنرمند بنام موسیقی ایران و نقطه نظرات وی لازم به ذکر دانستم شمه‌ای کوتاه از سابقه هنری ایشان را ضمیمه این مصاحبه کنم. از جمله فعالیت‌های سعید فرجپوری می‌توان به تدریس در کانون «چاووش» مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، هنرستان‌های دختران و پسران، دانشگاه هنر، دانشگاه علمی کاربردی، نوازندگی در گروه‌های «شیدا»، «عارف»، «آوا»، «دستان» و شرکت در ضبط آثار بی‌شماری از آهنگسازان معاصر و اجرای کنسرت در مراکز فرهنگی و فستیوال هایی در اروپا، آمریکا، کانادا، آسیا به همراه گروه‌های مختلف و صاحب نام موسیقی ایرانی، اشاره کرد، بی‌شمار شناسه‌های هنری و سوابق درخشان دیگری از وی را می‌توان ذکر کرد اما برای جلوگیری از اطالهء مطلب و پرداختن به موضوع اصلی که گفتگو با ایشان بوده به همین مقدار اکتفا می‌کنم.

    در ادامه گفتگوی موسیقی ایرانیان را در خصوص برنامه‌ها و فعالیت‌های مختلف این هنرمند و دیگر موضوعات موسیقی، می‌خوانید.

    • ضمن خوشامدگویی برای حضور در داخل کشور، ابتدا برای ما در خصوص فستیوال موسیقی جوان نظرات و صحبت‌های خود را بفرمایید.

    ممنون از شما. طی این مدتی که در ایران حضور داشته‌ام تا به امروز اتفاقات مختلفی پیش آمده است، برخی جالب و هیجان انگیز و امیدوار کننده و برخی دیگر نگران کننده و تأثر برانگیز. یکی از این اتفاقات، حضور من به عنوان داور در جشنواره موسیقی جوان بوده که خب به دلیل اینکه پس از سال‌ها در ایران به چنین فعالیتی مبادرت می‌ورزم برایم خوشایند بوده و فضای جشنواره هم برای من حال و هوای دیگری ایجاد کرده است. هرچند دلیل سفرم به ایران تمرین با گروه موسیقی «شهناز» بوده اما بعد از آن از من این دعوت نیز صورت گرفت.

    • به پیشنهاد چه کسی به هیأت داوران این فستیوال پیوستید؟
     سعید فرج پوری

    سعید فرج پوری

    جناب هومن اسعدی، دبیر هشتمین جشنواره موسیقی جوان از من جهت حضور در این مجموعه دعوت کردند.

    • فضای مجموعه و حال و هوای شرکت کنندگان را چگونه دیدید؟

    باور کردنی نبود این همه تغییر و پیشرفت در بین هنرمندان جوان. نسبت به سال‌های پیش، بسیار پیشرو و خلاق ظاهر شده‌اند. برای من که بعد از سال‌ها در ایران به قضاوت در این فضا می‌پردازم و به خصوص با دیدن وضعیت نوازندگان و توانایی آن‌ها، بسیار خوشحالم و در واقع این پیشرفت دور از انتظارم بوده است. این را مخصوصاٌ در ارتباط با ساز کمانچه عرض می‌کنم. این ساز در سال‌های گذشته از اقبال و استقبال کمتری برخوردار بوده و حال که می‌بینم نوازندگان جوان با درک بالایی از موسیقی اینچنین با قدرت می‌درخشند هم بسیار امیدوار و خرسندم و هم کمی نگران.

    • چرا نگران؟

    موضوع را از این نظر نگران کننده می‌بینم که خب این هنرمندان چگونه قرار است جذب شوند؟ آینده‌شان چگونه خواهد بود و از چه طریق جذب بازار موسیقی شده و چه حمایتی از آن‌ها خواهد شد؟ این بخش من را به فکر وا داشته و چشم انداز این جوانان برایم قابل پیش بینی نیست. به نظرم در این زمینه رسالت و نقش حمایتی ارگان‌ها و مسئولین هنری-فرهنگی بسیار اساسی و تعیین کننده خواهد بود. نمی‌توانیم بگوییم حالا که این‌ها اینقدر مستعد هستند می‌توانند به صورت خودجوش پیش بروند و بدرخشند. چون شرایط و فاکتورهای متعددی در درخشش و تبلور هنر این جوانان دخیل خواهد بود. بنابراین ارشاد، صدا و سیما و دیگر ارگان‌های متولی امور فرهنگی و هنری، باید ساپورت کنند این جوانان را و موسیقی را که شاخه‌ای مهم از فرهنگ این کشور است.

    • بی شک شنیده‌اید چند وقتی ست که فشارهای زیادی بر گروه‌های موسیقی وارد است و بسیاری از کنسرت‌ها به دلیل حضور نوازندگان خانم (غالباٌ در شهرستان‌ها) یا لغو می‌گردند و یا به شرط حذف این نوازندگان برگزار می‌شوند. بسیاری هنرمندان، منتقدان و حتی مخاطبان از این رویداد گله مندند و خواهان تعدیل این شرایط و تجدید نظر در این باره هستند. نظر شما چیست؟

    ابتدا این موضوع را پررنگ کنم و توجه‌ها را به آن جلب سازم که موسیقی ایرانی در نوع خود و در جهان بی‌همتاست. این ویژگی به دلیل درونگرا بودن این موسیقی و ارتباط تنگاتنگش با اشعار کلاسیک و مفاهیم عمیق و عرفانی و اصولاٌ به دلیل بافت و محتوای غنی‌اش بسیار در جهان مطرح شده است. خب حال این موضوع را هم مد نظر قرار می‌دهیم که جوانان ما چه زن و چه مرد دارند به این موسیقی می‌پردازند و با ارزش‌ترین وضعیت هم پرداختن به این موسیقی در بین جوانان است. چیز کمی نیست فعالیت در چنین زمینه‌ای و پرداختن به یک موسیقی با این توانایی و عمق و کیفیت. آیا ما باید این موضوع را به فال نیک بگیریم یا فعالیت جوانان را محدود کنیم؟ واقعاٌ جای تأسف دارد. حمایت از فعالیت هنرمندان ما چه زن و چه مرد راه را بر تهاجم‌های فرهنگی خواهد بست و این موسیقی را روز به روز غتی‌تر و اصیل‌تر خواهد ساخت. به نظرم ما باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم و موضعمان را مشخص. آیا می‌خواهیم از موسیقی اصیل و جوانان هنرمند حمایت کنیم یا نه قصدمان این است که فعالیت‌ها را ریشه کن کنیم اما پس از آن هم به گلگی بپردازیم که چرا جوانان ما به ابتذال کشیده شده‌اند؟! وقتی هنرمندان ما چه زن و چه مرد، از فعالیت در زمینه موسیقی اصیل و پربار ایرانی محروم شوند واضح است که مسیر این هنر منحرف خواهد شد. چگونه می‌خواهیم جلوی ابتذال و تهاجم فرهنگی را بگیریم؟ واقعاٌ دردناک است. باید راهکارهایی در جهت رفع این معزل اندیشید. چون حیف است این همه استعداد و انرژی یا در نطفه خفه شود یا در میانه راه ناکام بماند.

    • پیشنهادتان برای تعدیل این وضعیت به خود هنرمندان و مسئولین حامی چیست؟
     سعید فرج پوری

    سعید فرج پوری

    به نظرم گروه‌های موسیقی نباید بدون حضور نوازندگان و همکاران خانم به اجرا بپردازند. یعنی زیر بار نروند و تسلیم نشوند. سرپرست‌های گروه‌ها بر این موضوع پافشاری کنند و بها و ارزش هنری خانم‌ها را حفظ کنند. خانه موسیقی و انجمن موسیقی تدبیری بیندیشند و جلوی این مشکلات را بگیرند. هنر جنسیت نمی‌شناسد؟ این حرکت‌ها غیر منطقی ست.

    • بپردازیم به فعالیت و تمرینهای جنابعالی با گروه موسیقی «شهنار» برای تور اروپایی که در پیش رو دارید. زمینه همکاریتان با این گروه چگونه مهیا شد؟

    این دعوت از سوی استاد محمدرضا شجریان صورت گرفت و بنده برای اولین بار به عنوان آهنگساز و سرپرست میهمان با این گروه به همکاری پرداخته‌ام. در این خصوص کاری نسبتاٌ مستقل را آماده ساخته‌ام در حدود یک ساعت که استاد شجریان از این فضا خوششان آمد و استقبال کردند. این کنسرت هم مانند بسیاری از مجموعه‌های اجرایی در دو بخش برگزار خواهد شد. یک بخش از ساخته‌های بنده و بخش دیگر قطعاتی از ساخته‌های مشترک استاد شجریان و جناب مجید درخشانی ست.

    • قطعات ساخته شده‌تان شامل چه سروده‌ها و دستگاه‌های موسیقی می‌باشد؟

    -اشعار انتخاب شده برای تصانیف از سروده‌های هوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری و حافظ می‌باشند و در آواز دشتی و بیات ترک به اجرا در خواهند آمد.

    • این تور در چه کشورهایی برگزار خواهد شد؟

    سوئد، آلمان، فرانسه، انگلیس و اتریش.

    • آلبوم «میخانه خاموش» به کجا رسید؟
     سعید فرج پوری

    سعید فرج پوری

    «میخانهء خاموش» کلیه مراحلش، انجام و مجوزهای لازم هم گرفته شده و امیدوارم به زودی منتشر گردد.

    • همان مجموعه اجرایی در ضبط این آلبوم حضور دارد؟

    بله. سالار عقیلی (خواننده)، حمید متبسم (تار) ‌، پژمان حدادی (تنبک)، ‌ حسین بهروزی‌نیا (بربط)، بهنام سامانی (دف و دایره) و بنده هم که نوازندگی کمانچه و آهنگسازی آلبوم را بر عهده دارم.

    • برنامه‌های بعدیتان در قالب کنسرت یا آلبوم چه خواهد بود؟

    در حال حاضر فقط این آلبوم را در دست انتشار دارم اما در زمینه کنسرت، پس از این تور، اوایل نوامبر به همراه گروه «همنوازان» به سرپرستی بنده، در تورنتو کنسرت خواهیم داشت که فضای کار بیشتر بر محور موسیقی سازی می‌چرخد و آواز نخواهد داشت.

    • از فعالیت‌ها و زندگی هنریتان در خارج از کشور مختصراٌ بگویید.

    من در ونکور کانادا اقامت دارم و غالباٌ در آنجا به سر می‌برم. هم به تدریس مشغولم و هم به اجرای کنسرت در جاهای مختلف.

    • آیا فرزندانتان نیز فعالیت هنری و تخصیصاٌ موسیقی دارند؟

    دو پسرم به موسیقی علاقمندند. یکی از آن‌ها ۲۵ ساله و دیگری ۱۸ ساله است. علاقه‌شان اما به موسیقی تنها در حد علاقه است و به صورت جدی و حرفه‌ای به این امر نمی‌پردازند.

    • تصاویری از شما در فضای مجازی منتشر شده که حاکی از ملاقاتتان با خانم فتانه ولیدی هستند. استاد علیزاده نیز چند روز پیش از شما به دیدار ایشان رفته بودند. زمینه این دیدار چگونه و بواسطه چه کسی مهیا شد؟
     سعید فرج پوری

    سعید فرج پوری

    بله حسین علیزاده کنسرتی در سنندج داشتند و در این مدت زمینه ملاقات با خانم ولیدی برایش مهیا شده بود. وقتی فهمیدم به دیدن خانم ولیدی رفته خیلی خوشحال شدم. فتانه ولیدی عزیز. سن بالایی ندارد اما بسیار شکسته شده. بعد از چند دهه این یارِ مهربانِ این روز‌ها عزلت گزیده را ملاقات می‌کردم. راستش من از ۹ سالگی به موسیقی پرداختم و زنده یاد استاد حسن کامکار معلم من بودند. در آن دوره بعد از کلاس‌ها و تمرین‌ها و اتمام دوره‌های آموزشی می‌رفتیم در ارکس‌تر فرهنگ و هنر به نوازندگی می‌پرداختیم. من ۱۴-۱۵ ساله بودم که به این ارکس‌تر به سرپرستی استاد کامکار پیوستم. خانم ولیدی آن زمان خواننده بود و در واقع با توجه به تعصبات موجود در آن زمان و سخت گیری‌های برخی خانواده‌ها، می‌توان گفت از خوانندگان زن پیشرو بوده. نه تنها زن موفق، اما می‌توان گفت یکی از آن‌ها بود. هم صدای خوبی داشت و هم پدرش مشوق و حامی‌اش. متأسفانه بعد از انقلاب و بعد‌ها به دلیل سختی‌هایی در اعطای مجوز و مشکلات خانوادگی و عاطفی و… دچار افسردگی شدید شده و روزگار خوشی ندارد. من برای دیدار با مادرم به سنندج رفته بودم. افشین فتاحی یکی از خوشنویسان و عکاسان حرفه‌ای و تواناست که با هم ارتباط دوستانه‌ای داریم. چند بار به او گفته بودم دلم می‌خواهد با خانم ولیدی ملاقات کنم. اینبار در تماسی که با هم داشتیم عنوان کرد که اگر مایلید می‌توانیم به دیدارشان برویم. خیلی جالب بود خانم ولیدی با وجود حال و هوای روحی‌اش خیلی خوب همه چیز را به خاطر داشت و خاطرات گذشته را فراموش نکرده بود. من یک لجظه با سازم یکی از ملودی‌های قدیمی را نواختم. قطعه‌ای که در آن دوران خودش به خوانندگی‌اش پرداخته بود. او این قطعه را به یاد آورد و همراه من شروع به خواندن کرد.

    • خانم ولیدی فرزند هم دارند؟

    خیر. اصلاٌ فکر می‌کنم ازدواج نکرده باشند.

    • حمایتی هم از ایشان می‌شود؟ چگونه روزگار می‌گذراند؟

    فقط می‌توانم بگویم از لحاظ روحی شرایط مساعدی ندارد. افسردگی و انزوا در زندگی‌اش بسیار مشهود است. فکر نمی‌کنم حمایت شایسته‌ای از او شده باشد در این سال‌ها.

    • تا چه تاریخی در ایران حضور خواهید داشت؟

    تا دو هفته دیگر در ایران هستم و پس از آن به اتفاق گروه «شهناز» در اوایل پاییز، تور اروپاییمان را آغاز خواهیم کرد.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *