موسیقی ایرانیان – حمیده موسوی: گروه آوازی تهران پس از دریافت بیش از هشت جایزه معتبر جهانی از چند فستیوال خارجی چون فستیوال کره جنوبی، چین، اسپانیا و ایتالیا در طی چند سال گذشته، امسال نیز در هشتمین فستیوال جهانی گروههای کرِ لتونی که در پایتخت آن، ریگا برگزار گردید، موفق به اخذ دو مدال طلا و یک مدال نقره شده و افتخاری دیگر را نصیب خود و کشورمان ایران گردانید، این فستیوال که از ۱۸ تیرماه سال جاری آغاز شده و تا ۲۹تیرماه ادامه داشته، در دو بازهء زمانی ۵ روزه برگزار گردیده است. دلیل این تقسیم بندی، در دو دورهء مجزا اما متوالی، حجم بالای برنامههای در نظر گرفته شده برای ارزیابی و تعداد بیشمار گروههای شرکت کننده در فستیوال بوده است.
در ارتباط با جزئیات بیشتر این فستیوال و حال و هوای برنامههای آن و همچنین اقدامات هنری آینده گروه آوازی تهران، با میلاد عمرانلو، سرپرست این گروه به گفتگو نشستهایم که ما حصل را در ادامه میخوانید.
- ضمن عرض تبریک صمیمانه به شما و کلیه هنرمندان گروه آوازی تهران و دیگر عوامل دست اندرکار این مجموعه، لطفاٌ ما را در جریان مختصری از جزئیات آغازین این فستیوال قرار دهید.
مَمنون از لطف شما. همان طور که عنوان شد، این فستیوال، در دو دوره پنج روزه برگزار گردید. یعنی پنج روز اول با یک افتتاحیه و اختتامیه و پنج روز آخر با افتتاحیه و اختتامیهای دیگر. از آنجا که جشنواره ابعاد و شاخههای وسیعی داشت و ۴۸۰ گروه از ۶۱ کشور مختلف در آن حضور داشتند، گنجاندن این کمیت از گروهها، ارزیابی کارها و اهدای جوایز در یک دوره مشترک، امکان پذیر نبود. به خصوص که داوری در دو لِوِل جداگانه صورت میگرفت.
- این تقسیم بندی در سطح اجراها به چه صورت و برچه مبنایی بود؟
ابتدا بگویم که فستیوال به ۲۹ شاخه تقسیم شده بود و این شاخهها تماماٌ مربوط به اجراهای کُر میشد. این رقم بزرگی در تقسیم بندی به شمار میآید. تصور کنید آثار کُرال، در۲۹ شاخهء متفاوت و متنوع به ارزیابی میرسید. تا این حد این فستیوال دقیق، تخصصی و موشکافانه پیش میرفت. گروهها در دو لِوِل و دو دوره به ارائه آثار خود میپرداختند. دوره اول مربوط میشد به گروههایی که اولین حضور و تجربهٔ خود را در این فستیوال رقم میزدند. دوره دوم و در سطحی بالاتر هم گروههایی را در بر میگرفت که برگزیدگان مسابقات سالهای پیشین بودهاند. یعنی گروههایی که در فستیوالهای گذشته حضور داشته و حائز اهمیت بودهاند. ماهم که در ششمین فستیوال جهانی چین شرکت داشتیم، در شاخه «چمپیون» به اجرا پرداخته و موفق به دریافت مدالهای نقره و برنز شده بودیم. در فستیوال کره جنوبی نیز به همین شکل. کیفیت آثار و اجراهای ما در سطح بالایی بود و بنابراین در شاخه معتبر «چمپیون» به رقابت پرداختیم.
- از آغاز فستیوال آیا حضور داشتید یا در تاریخ مقرر شده برای اجرای خود به فستیوال ملحق شدید؟
خیر ما در دوره اول حضور نداشتیم. با توجه به اینکه از قبل اطلاعاتی کسب کرده بودیم و میدانستیم در کدام دوره قرار است به رقابت بپردازیم، ۲۳ تیر در لتونی بودیم. تعدادی از اعضا هم دو سه روز بعد به ما ملحق شدند تا ۲۸ تیرماه که در آن روز اهدای جوایز صورت میگرفت، ۲۹ تیرماه هم اختتامیه مفصل تری با سخنرانیها و برنامههای متنوعی برگزار میشد که آن روز تاریخ بازگشتمان به ایران نیز بود.
- از سه شاخهای که در آن به اجرای آثارتان پرداختید و همچنین قطعات آماده شده در آن بخشها توضیح دهید.
در سه شاخه mixed chamber choir-poular choral music-folklor و در هر شاخه به اجرای چهار اثر پرداختیم.
در بخش Mixed chamber choir:
Anuj pusej dunojelio V. Agustinas*
Ave maris stella T. Kverno*
Rindu kepada allah D. Kosasih*
*ای یار (اثری از احمد پژمان)
در بخش Poular choral music:
*دختر کولی (ساخته عباس شاپوری و تنظیم شهرام توکلی)
*گنجشکک اشی مشی (ساخته منفردزاده و تنظیم همایون آرام فر)
*Good night beattels
* Rolling in the deep (تنظیم علیرضا شریعتی)
و در بخش folklore (c۲۸):
*ساری گلین (محلی آذری، تنظیم میلاد عمرانلو)
*کراس چرمی (محلی کرمانشاهی، تنظیم هومن خلعتبری)
*تو بیو (محلی ممسنی، تنظیم سرگی آقاجانیان)
*توی ماهنیسی (ساخته توفیق قلی اف و تنظیم میلاد عمرانلو)
که مجموعاٌ دوازده قطعه را در این سه بخش به اجرا در آوردیم. در رابطه با بخش فولکلور هم باید اشاره کنم که قاعده و قانون این بخش به این شکل بود که آثار اجرایی توسط هرگروه حتماٌ باید برخاسته از فولکلور همان کشور میبود. یعنی ما نمیتوانستیم مثلاٌ اثری محلی از عراق، ترکیه یا… اجرا کنیم. باید حتما آثار محلی کشور خودمان را اجرا میکردیم.
- و اعضای گروه؟
خوانندگان گروه (نازنین روستا، روشنک کی منش، شیوا سروش، سلماز جوان بخت، سمیرا محسنی، گلناز نویدان، یلدا نوری، مهدیه صفدری، غلام حسین خزری، سید مهدی ابطحی، محمدرضا اروجزاده، علی مسیبی آلادشتی، هادی آژیر، نوید یزدانیان، حامد فقیهی و مهرداد ناصحی)، دستیار رهبر (علیرضا شریعتی) و مدیر هماهنگی گروه (پدرام طهماسبیان). جناب پیروز ارجمند هم ما را در این سفر همراهی کردند و خوشحالم که یک مدیر و مسئول، در یک فستیوال خارجی حضور مییابد تا با رویکردهای آن فستیوال از نزدیک آشنا شود و زوایای مختلف آن را بسنجد. با اینکه ما به خاطر مشغله خودمان و آماده سازیهای خاص خود و همچنین مشغلههای خود آقای ارجمند بسیار کم ایشان را میدیدیم، اما میدانم که حضورشان در این سفر بسیار مفید بوده است. ایشان پیگیر جلسات عدیده و رایزنیهای گوناگون با مسئولین و صاحبنظران مختلف بودند و فکر میکنم به نتایج خوبی دست یافتهاند. جزئیات این موضوع را موکول میکنم به وقتی دیگر. از یکایک این دوستان تشکر صمیمانه دارم. بینهایت بابت زحماتشان ممنونم.
- از داوریها برای ما بگویید. نتایج نهایی آیا از نظر شما و دیگر حضار منصفانه و به جا بوده است؟
می توان گفت نتایج واقعی بود. یعنی نه اغماض و مسامحهای در آنها بوده و نه حقی پایمال شده بود. در واقع سیستم و فضای داوری به گونهای بود که کسی نمیتوانست جز این عمل کند. دادن یک امتیاز خیلی بالا به یک گروه یا امتیازی بسیار پایین به گروهی دیگر در نتیجهٔ آراء بیاثر بود. چرا؟ چون این دو رأی حذف میشد در نهایت. ۷ داور کارها را ارزیابی میکردند و ۷ امتیاز صادر میشد. در میان این ۷ امتیاز، دو امتیاز یعنی، بالاترین و پایینترین آنها حذف میشدند. بنابراین داوران با توجه به این موضوع به ارزیابی کارها میپرداختند. در نهایت از میان ۵ پوینت باقی مانده و از ۰ تا ۱۰۰ رقمی در نظر گرفته میشد و نتیجه مشخص میگردید.
- گروه آوازی تهران، با توجه به سابقه حضور درخشانش در فستیوالهای گذشته، و دستیابی به نتاج حائزاهمیت، جزء گروههای شناخته شده است در ایران و خارج از آن حتی. استقبال از این گروه امسال چگونه بود؟ انتظارها را برآورده کردید؟
خوشبختانه باید عرض کنم استقبال بسیار خوب بود. بسیاری از موزیسینها و هنرمندانی که گروه را میشناختند و حتی هیأت ژوری، متفق القول میگفتند این بهترین اجرای گروه آوازی تهران بوده است و ابراز رضایت میکردند. خودم هم تفاوت کار گروه را نسبت به سالهای قبل حس میکردم. یکی از داوران که البته داور بخش ما نبود ولی چند بار برای تحقیق و دیگر کارهایش در زمینه موسیقی به ایران سفر کرده بود، اینگونه عنوان میکرد که با وجودیکه «کُر» مختص ایران و فرهنگ موسیقایی آن نیست و از غرب نشآت گرفته است اما واقعاٌ جالب است که اینقدر زیبا مارا قانع کردهاید که این اجرا را از شما بپذیریم. در واقع شما خیلی خوب توانستهاید قلب مخاطبان حاضر را به دست بیاورید. لتونی از کشورهای غنی در زمینه «کُرال» است و بسیار فعال. از جمعیت دو میلیونی آن میتوان به جرأت گفت که ۸۰ در صد آن کُر میخوانند و در این زمینه فعالند. خب، در کشوری با این پتانسیل و ویژگی وقتی داوران، دوستان و هنرمندان بگویند: «ما با دیدن شما، میفهمیم اخباری که از رسانههای جهان میبینیم و میشنویم با واقعیت فاصله دارد.» یا «شما سفیران شایسته ایرانید» چه حسی میتوان داشت جز خوشحالی و انرژی مثبت؟ این حرفها، این زاویه دید از نظر من ارزشی چند برابر این مدالها دارد و باعث افتخار است.
- خود شما دیگر شرکت کنندهها را چگونه دیدید؟
بی نظیر بودند. اولاٌ بگویم که خود فستیوال و مجموعه اجرایی آن بسیار معتبر و امکانات و شرایط رسیدگی فوق العاده بود. نزدیک به ۵۰۰ گروه، بیش از ۶۰ کشور، بدون کمترین مشکلی در آنجا حضور یافته بودند و از امکانات خوبی برخوردار بودند. از طرفی میخواهم اشاره کنم به حضور گروههایی از چین، اندونزی، فیلیپین و… باور کردنی نبود، چین، با ۶۵۰۰ خواننده حضور داشت. رقم عجیبی ست و نصف این رقم را کودکان و نوجوانان ۸ تا ۱۸ سال تشکیل میدادند. حتی به ذهنمان هم خطور نمیکند. این تعداد و این استعدادها تحسین برانگیز است. با خود میگویم، ما ۳۰ سال است، جشنوارهای به نام جشنواره فجر داریم، هنوز نمیدانم دستاوردهای این جشنواره چه بوده است در طی این سالها. جشنواره ما هم بین المللی ست و سنش هم بیشتر از فستیوال لتونی ست… اما هنوز به نظرم تحول خاص و چشمگیری در آن ایجاد نشده است.
- با چه مشکلاتی مواجه بودید برای حضور در این فستیوال؟
مسلماٌ مشکلات مالی. اشاره کرده بودم که برخی از اعضای گروه چند روز بعد به ما ملحق شدند. این تأخیر به دلیل همین مشکلات بود. برای این سفر درصدی از هزینه را ارشاد متقبل شد ولی دیگر هزینهها را خود اعضا به عهده داشتند. با هزینه شخصی خودشان. دوستان عزیز و هنرمندم خیلی زحمت کشیدند و خیلی فشارها و سختیها را در این مدت متحمل شدند. امیدوارم به گونهای شایسته از آنها تقدیر شود تا خستگی و فشارها تعدیل شود و انرژی مضاعفی برای ادامه راه دریافت کنند.
- از فستیوال نهم اطلاعاتی دارید؟ تاریخ و محل برگزاری؟
فستیوال نهم در تاریخ جولای ۲۰۱۶ و در کشور روسیه برگزار خواهد شد.
- از اتفاقاتِ پس از رسیدن به تهران بگویید.
اولین اتفاق که خب مسرت بخش هم نبود، خستگی و سرماخوردگی بعضی اعضای گروه بود. هوای ریگا خیلی خنک بود. ۲۲ درجه. ضمن اینکه فشار کار زیاد بود و زمان استراحت کم. ما به جز اجرای فستیوال، در حدود یک ساعت اجرای فضای آزاد هم داشتیم. این اجرا میتوانست بیشتر هم باشد اما بنده نپذیرفتم چون نمیخواستم بیش از این گروه را خسته کنم. دیگر اتفاقاتی که بسیار برایم خوشایند بوده و مایه مباهات، تبریکهای پر مهر دوستان و هنرمندان عزیز بود که در قالب پیامهای اینترنتی، تماسهای تلفنی یا پیامهای شفاهی از آنها دریافت کردم. بزرگان موسیقی کشورم، تبریک گفته بودند و پیامهاشان در رسانههای خبری منتشر شده بود. بسیار خوشحالم. نگاهها تغییر کرده، به این مقوله بیشتر توجه شده. باز هم میگویم، سوای همه مدالها، نمود چهره واقعی و هنری کشورم، مایه مباهات است برایم. اتفاقات خوب هم بیشک در راه است و امیدوارم به آینده.
- حال با این انرژی مضاعف و مثبت، چه برنامههایی در پیش رو خواهید داشت؟ کنسرت؟ آلبوم؟
انشالله ۲۴ مرداد در شهر تبریز کنسرت خواهیم داشت. تا به حال به تبریز نرفتهایم. امیدوارم نتیجه این حضور هم مثبت باشد. به احتمال زیاد، هفته اول شهریور هم دو شب در تهران اجرا داشته باشیم که البته تاریخ دقیق هنوز مشخص نیست. در رابطه با آلبوم هم در حال آماده سازی مجموعه سوم هستیم که از اواخر سال گذشته استارت خورده و چند قطعه از آن هم ضبط شده است. به دلیل یکی سری مشغلهها و به خصوص تمریناتمان برای حضور در این فستیوال، کار آلبوم را موقتاٌ متوقف کردیم. از اوایل شهریور مجدداٌ به ادامه ضبط خواهیم پرداخت و امیدوارم تا پایان سال، به انتشار برسد.
- ویژگی این آلبوم چیست؟ با مجموعههای پیشین آیا تفاوتی دارد یا در راستای آن فضاهاست؟
این آلبوم در واقع تداوم و ادامهٔ «وکاپلای ۲» یا «موسیقی فیلم ۱» است. ما قطعات و آثار دیگری نیز داشتیم که وکاپلای ۲ دیگر گنجایش آن قطعات را نداشت. ضمن اینکه کمتر به آثار آهنگسازان ایرانی پرداخته بودیم. در مجموعهء جدید اما هر چند تمامیت و غالب مجموعه به این آثار اختصاص داده نشده اما کمیت قابل توجهی از موسیقی فیلم هایِ آهنگسازانِ ایرانی را در آن خواهیم گنجاند و تعداد، بیشتر از پیش خواهد بود.
- نام آلبوم را انتخاب کردهاید؟
انتخاب نام آلبوم تنها سلیقه شخص بنده نیست. بخشی از ایدهها و نظرات، به ناشر اثر نیز مربوط میشود. اما همان طور که گفتم این آلبوم ادامه مجموعه دوم یعنی وکاپلای ۲ میباشد و شاید عنوان «وکاپلای ۳» – «موسیقی فیلم۲» را به خود بگیرد. اما این نظر قطعی نیست.
- و خواننده؟
-ممکن است یک خواننده موسیقی ایرانی و یک خواننده پاپ داشته باشیم. مشخص نیست. در حد یک فرضیه است فعلاٌ. ببینیم چه میشود.
- به فکر تولید و انتشار آثاری که تماماٌ ساخته خود شما باشد هم هستید؟
امکان این کار وجود دارد اما مستلزم گذشت زمان بیشتری ست. بنده قطعاتی متعلق به خودم را هم پیش از این ساختهام و حتی با گروه به اجرا در آوردهایم. اما برای پرداختن جدیتر و تخصصیتر به این مقوله نیازمند تجربه بیشتری هستیم و زمان بیشتر. فکر میکنم کمی زود باشد.
- ناگفتهای اگر در این بحث باقیمانده از نظر جنابعالی، بفرمایید.
این ناگفته نیست اما حس میکنم باید چندین بار تکرارش کنم. تشکر ویژه دارم از همکارانم. میدانم خیلی خسته شدند و صبوری کردند. و در آخر میخواهم بگویم، ایران سرشار از استعداد است. علاقمندان به «کُرال» زیادند. به خصوص در میان خانمها. شاید به این دلیل که مجال فعالیت در این زمینه به تنهایی برایشان مهیا نیست و شاید به این دلیل که حضور در این آوازهای جمعی آنها را تخلیه میکند. خیلی از دوستان به این نکته اشاره کردهاند که ما با فعالیت در این زمینه تخلیه میشویم و بسیار برایمان انرژی بخش است. کمی رویکردها را تغییر دهیم. کمی مرور کنیم برنامههایمان را. ببینیم کشورهایی مثل اندونزی و فیلیپین، چگونه پس از ۱۰ سال به این قابلیتها رسیدهاند؟ چه کردهاند که به این تواناییها دست یافتهاند؟ حیف است استعدادهای کشورمان هدر شود. باید به آنها جهت داد و برای این کار باید برنامه ریزی کرد. مطئدناٌ نتیجه خواهیم گرفت. به امید آن روز.
دیدگاهتان را بنویسید