در نشست تخصصی موسیقی زیرزمینی که صبح امروز با حضور جامعهشناسان و اصحاب رسانه در مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد و در این جلسه، مسعود کوثری (جامعه شناس)، داورپناه(مردم شناس) و خادمی(پژوهشگر علوم اجتماعی) طی سخنرانیهایی به آسیب شناسی و ارائه آمار و ارقام در خصوص گروههای زیرزمینی فعال در حوزه موسیقی پرداختند.
به گزارش خبرنگار موسیقی ایلنا مسعود کوثری در این جلسه ضمن بیان این مطلب که موسیقی یک نیاز ثانویه است که کمکم تبدیل به نیاز اولیه میشود، افزود: مجموعهای از چالشهای روانی و اجتماعی منجر میشود که نیاز به نشست در جامعه بیشتر احساس شود چرا که موسیقی نیاز روحی جامعه را تعیین میکند.
به گفته کوثری موسیقیهای زیرزمینی در حال حاضر نه تنها منجر به نشاط در جامعه نمیشود بلکه موج رایجی از مشکلات را مطرح میکند که باعث رواج افسردگی میشوند. چرا که این نتها بیشتر فرو رونده است تا فرا رونده.
وی با اشاره به قطعه مرغ سحر گفت: این قطعه یک قطعه سیاسی ـ اجتماعی هم هست که در آن فریاد هم مطرح میشود. اما متاسفانه این روند در موسیقیهای معمول به خوانندههای امروزی دیده نمیشود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه موسیقی هماکنون یک سپهر فرهنگی شده است گفت: ما نباید چشم در اتفاقات روزمرهای مانند سفر مخاطبان به دبی و ارمنستان برای دیدن کنسرت و یا ترکیه ببندیم چرا که اینها جزء مسائل سیاسی و فرهنگی جامعه ما است و اگر فکر جدی به حال آن نکنیم باید منتظر خطرات بزرگتری باشیم.
وی با اشاره به اینکه هماکنون در کشور ما دو قطبی شدن فرهنگی مطرح است افزود: در این جامعه از یک طرف هواداران پرشور موسیقی را داریم و از طرفی دیگر مخالفان موسیقی را داریم که سعی میکنند جلوی موسیقی را بگیرند و آن را نفی میکنند.
وی ادامه داد: وضعیت موسیقی در چنین شرایطی در یک وضعیت انفجارآمیز قرار دارد که از یک طرف شاهد برگزاری بیرویه کنسرتها هستیم و از طرف دیگر شاهد بر هم خوردن یک کنسرت، پاره کردن بیلبورد و لغو مجوز در زمان برگزاری کنسرت.
این جامعه شناس شرایط حال را با فیلمهای وسترن مقایسه کرد و اظهار داشت: اوضاع فعلی بیشتر به موش و گربه بازی شباهت دارد و کاش به جای این بدو و بگیرها استفاده درستتری از هنر موسیقی میکردیم.
وی با ابراز گلایه از استفاده ابزاری از موسیقی گفت: ما در فرهنگ ایران دچار یک بلاتکلیفی شدهایم چرا که بعد از ۳۰ سال هنوز با خودمان رودربایستی داریم و جامعه ما دچار به هم ریختگی است. همچنین استفاده ابزاری از موسیقی در اعیاد مذهبی یا دهه انقلاب، باعث یک نوع سردرگمی شده است و ما حد و مرز موسیقی را نمیشناسیم.
این جامعه شناس در تعریف موسیقی زیرزمینی گفت: موسیقی زیرزمینی به محتوا و سبکی از موسیقی برمیگردد که در عرصه تولید، هیچ مشروعیتی در حوزه ارشاد، فرهنگ رایج جامعه و اخلاق رسمی ندارد.
وی درباره مولفهها و ویژگیهای این نوع موسیقی گفت: مهمترین ویژگی موسیقی زیرزمینی نقد اجتماعی است که در موسیقی پاپ و سنتی کمتر دیده میشود. همچنین انتقاد سیاسی و انتقاد فرهنگی در زبان این نوع از موسیقیدانها کاملا مشخص است.
این جامعهشناس با تاکید بر این موضوع که میانگین سن رپرهای ایرانی ۱۳ تا ۱۵ سال است خاطر نشان کرد: زمانی که سیاستمداران ما سیاست تولید نسل را در پیش میگیرند و حتی برای این موضوع پاداش نیز تعیین میکنند، در حالی که فقط به دو دغدغه بیرونی یعنی مسکن و شغل توجه میکنن،د باید منتظر آسیبهای بیشتر اجتماعی باشیم.
وی در همین زمینه ادامه داد: دولتمردان ما نباید فراموش کنند که نسلی که قرار است متولد بشود نوجوان میشود، جوان میشود و نیاز به موسیقی، کتاب و رمان دارد که خلأ در این نوع مصرف بسیار خطرناکتر از مشکل مسکن و شغل است.
مسعود کوثری دلایل گسترش موسیقی زیرزمینی را این گونه عنوان کرد: جوان بودن جمعیت (۶۰ درصد جمعیت)، عدم توقف شهرنشینی، فضاهای باز اجتماعی، تشکیل استودیوهای خانگی با حداقل هزینه، امکان تولید موسیقی زیرزمینی را بسیار بالا برده است که در این شرایط دستگیری این افراد مشکلی را حل نمیکند.
در ادامه داورپناه عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و مردمشناس گفت: تاکنون ۸۷ گروه زیرزمینی شناسایی شده و همچنین ۳۳ خواننده که گفتمان حاکم بر جامعه مجالی برای انتشار آثار آنها باقی نگذاشتهاست.
وی ادامه داد: این آمار در حالی است که آمار موسیقی رسمی ما تا این مقدار زیاد نیست. چرا که از سال ۸۴ به بعد تولید رسمی موسیقی در ایران بسیار کاهش یافته و از آن طرف تولید موسیقی زیرزمینی افزایش یافته است. این در حالی است که با توجه به افزایش نسل جوان و همه پسند بودن هنر موسیقی این تولید باید افزونتر میشد.
این مردمشناس درباره دلایل رشد موسیقی زیرزمینی گفت: گسترش موانع و محدودیتها در ارائه موسیقی و به خصوص برای مجوز نشر، تغییر در ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، میل به تنوع، افزایش ضریب نفوذ اینرنت، افزایش تکنولوژیهای در دسترس منجر به رشد موسیقی زیرزمینی در ایران شده است.
داور پناه با تاکید بر این موضوع که برای شناخت موسیقی زیرزمینی و ارائه راهکار منطقی باید از پیشداوریها برحذر بود، خاطر نشان کرد: شاهدیم که در چند برنامه تلویزیونی از کسانیکه موسیقی زیرزمینی کار میکنند به عنوان شیطانپرست یاد شده است که این تصور اشتباهی است.
وی در ادامه تحقیقات خود عمده موسیقی زیرزمینی را خواست شهر تهران دانست و درباره دیگر قومیتها گفت: بعد از تهران کردها، آذریها و بلوچها در حوزه نقد و موضعگیریهای سیاسی بیشترین آمار را داشتهاند.
همچنین در رویکرد هجو و هزل به ترتیب مازندرانیها، اصفهانیها، اهوازیها، گیلکیها و کردها این آمار را به خود نسبت دادهاند.
این مردمشناس در پایان صحبتهای خود اصولا پرداختن به موسیقی زیرمینی را در شرایطی که ارکستر ملی ما تعطیل شده است و بزرگان موسیقی نمیتوانند فعالیتهایی در شأن خود داشته باشند چیزی بیهودهای خواند.
در ادامه خادمی به عنوان پژوهشگر علوم اجتماعی درباره تعریف موسیقی زیرزمینی گفت: موسیقی زیرزمینی در خارج از کشور به موسیقی گفته میشود که ذائقه عام آن را نمیپسندد اما در ایران هر آن چه که مجوز نداشته باشد موسیقی زیرزمینی میگویند که متاسفانه این شرایط به سینمای ما هم دارد تحمیل میشود. اقبال عمومی از دو فیلم عرق سگی و اریون نشانگر زیرزمینی شدن سینمای ایران و اقبال عمومی از این نوع فیلمها است.
وی با اشاره به اینکه نسل الان خیلی دوست دارد که خودش را سریع به هدف برساند خاطر نشان کرد: ما با ندیدن موسیقی زیرزمینی نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم چرا که میانگین رپرهای فارسی زیرزمینی ۵/۲۱ سال است، موسیقی پاپ ایرانی زیرزمینی ۵/۲۶ درصد است و موسیقی راک زیرزمینی ۵/۲۹ سال است.
خادمی خاطر نشان کرد: متاسفانه در جامعهای که ۷۵ درصد جامعه آماری آن تصویر ساسیمانکن را میشناسند و این در حالی است که کلا از همین قشر آماری، ۲۴ درصد تصویر همایون شجریان را میشناسند، باید فکری جدی و منطقی برای این موضوع انجام داد. چرا که ۸۰ درصد همین جامعه آماری اعتقاد دارند که باید به این گروهها یا مجوز داده شود یا با آنها کنار بیاییم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این شرایط سیاستگذاران بهتر است فضای عمومی را تنگ نکنند و پژوهشگران بهتر است قلمرو زیرزمینی را درک کنند.