×
×

«وظیفه خودم دانستم که با روی کار آمدن دولت جدید و معاونت هنری آقای مرادخانی دعوت ایشان را قبول کنم»

  • کد نوشته: 52676
  • 03 اردیبهشت 1393
  • ۰
  • بازگشت من به ارکستر ملی ایران و قبول رهبری دوباره این ارکستر فقط برای نجات موسیقی ملی ایران است.
    +آقای مرادخانی قول‌های مساعدی در زمینه حقوق معوقه برخی نوازندگان و امکانات مالی ارکس‌تر ملی داده‌اند

    «وظیفه خودم دانستم که با روی کار آمدن دولت جدید و معاونت هنری آقای مرادخانی دعوت ایشان را قبول کنم»
  • استاد فرهاد فخرالدینی

    استاد فرهاد فخرالدینی

    فرهاد فخرالدینی (رهبر ارکستر ملی ایران): بازگشت من به ارکستر ملی ایران و قبول رهبری دوباره این ارکستر فقط برای نجات موسیقی ملی ایران است. من با توجه به اینکه ارکستر ملی ایران چهار سال سکوت و خاموشی را پیش رو داشت و تعطیل بود وظیفه خودم دانستم که با روی کار آمدن دولت جدید و معاونت هنری آقای مرادخانی دعوت ایشان را قبول کنم و به صورت ضمنی به این ارکستر بازگردم و رهبری آن را برعهده گیرم چرا که بار این مسوولیت را بر گردن خود به عنوان بنیانگذار ارکستر ملی ایران احساس می‌کرده و می‌کنم. علاوه بر این در طول این چهار سال، ارکستر موسیقی ملی به حال خودش‌‌ رها شده بود و مسوولان دولت قبل هیچ کدامشان به موسیقی ملی ایران و ارکستری که به این نوع موسیقی تعلق داشت، توجه نمی‌کردند.

    آنچه مسلم است این است که این بازگشت به معنی رفع و رجوع شدن همه مشکلات ارکستر ملی نیست. ما باید برنامه‌ریزی‌های درست و مدونی داشته باشیم و پتانسیل‌های همه افراد ارکستر را به کار‌گیریم تا کاری درست و اساسی انجام شود. هر چند تا به امروز از توانایی‌های مالی که برای اداره ارکس‌تر مورد نیاز است اطلاع و آگاهی چندانی ندارم اما بدون شک با آگاهی بیشتر، رهبری این ارکس‌تر آسان‌تر خواهد بود. نوازندگان ارکس‌تر ملی در طول این سال‌ها که از تعطیلی ارکستر می‌گذرد با مشکلات عدیده‌یی دست به گریبان بودند که مسائل مالی هم بخشی از این مشکلات محسوب می‌شد و من امیدوارم با احیای دوباره ارکستر ملی این مشکلات هم به مرور زمان حل و فصل شود.

    از سوی دیگر من به عنوان رهبر ارکس‌تر ملی ایران معتقدم ارکستری مثل ارکستر ملی نه‌تنها به رهبر و مدیر هنری نیازمند است بلکه باید با رهبران و موزیسین‌های دیگر در سرتاسر دنیا در ارتباط باشد تا بتواند از ایده‌ها و اندیشه‌های آن‌ها در راه پیشبرد اهداف ارکس‌تر ملی بهره گیرد چون اگر قرار باشد رهبر یک ارکستر به تنهایی بار همه مسائل را به دوش بکشد کارش دشوار و سنگین خواهد شد.

    در تمام دنیا نیز چنین مرسوم است که از رهبران دیگر کشور‌ها برای همیاری و همفکری ارکستر یک کشور استفاده می‌کنند. البته درباره نوازندگان ارکس‌تر ملی هم باید تمهیداتی صورت گیرد چراکه بسیاری از این نوازندگان مدتی طولانی از کار با ارکس‌تر دور بوده‌اند و ممکن است نوازندگیشان افت کرده باشد. هرچند من سعی کرده‌ام با تشکیل ارکستر «مهرنوازان» در سال‌هایی که از ارکس‌تر ملی ایران دور بوده‌ام، بستری را فراهم کنم که برخی نوازندگان ارکستر ملی همچنان به تمرینات خود و اجرا‌هایشان روی صحنه ادامه دهند اما متاسفانه به دلیل برخی مسائل مالی مقدور نبود از همه نوازندگان ارکستر ملی برای حضور در ارکستر «مهرنوازان» دعوت کنیم. دوری از فضای تمرین و کار با ارکستر برای بسیاری از نوازنده‌های جوان باعث شده از فعالیت هنری خود و تمرینات مستمرشان دور بمانند. من عقیده دارم کار هنری موزیسین‌ها و تمریناتی که هر روزه باید انجام دهند، درست مثل ورزشکاران است و اگر مدت‌زمانی طولانی از صحنه‌های اجرا و تمرین دور باشند، پسرفت می‌کنند با این تفاوت که کار نوازنده‌ها بسیار دقیق‌تر و ظریف‌تر از ورزشکاران است. نوازنده‌های ارکس‌تر از نظر سرعت انگشتان، اجرای دقیق نت‌ها، مهارت درک قطعات و… باید هر روز تمرین کنند.‌‌ همان طور که اشاره کردم تعدادی از این نوازندگان با همکاری در ارکس‌تر مهرنوازان همچنان در‌‌ همان سطح مطلوبی که بوده‌اند، قرار دارند اما از دیگر نوازنده‌ها آگاهی ندارم. به هر روی به زودی فراخوانی برای آزمون نوازندگی در ارکس‌تر ملی ایران اعلام خواهد شد تا سطح کاری کسانی که مدت‌ها از ارکستر دور بوده‌اند، مشخص شود.

    در ‌‌نهایت پرواضح است که باید منتظر ماند و دید این نوازنده‌ها با چه شرایطی به ارکستر ملی بازمی‌گردند و مسوولان قرار است برای آن‌ها چه حقوقی تعیین کنند البته در طول جلساتی که با آقای مرادخانی پیرامون مسائل مالی ارکس‌تر ملی داشتیم ایشان به ما قول‌های مساعدی در زمینه حقوق معوقه برخی نوازندگان و امکانات مالی ارکس‌تر ملی داده‌اند که امیدوارم به سرانجام برسد. با تمام این تفاسیر من با توجه به سنی که دارم امروز فقط و فقط برای نجات موسیقی ملی قدم پیش گذاشته‌ام تا دوباره ارکستری را که خودم بنا کرده بودم روی صحنه ببرم و نوای موسیقی ملی ایران را در تالارهای موسیقی کشور طنین انداز کنم. من چون بنیانگذار ارکس‌تر ملی ایران بوده‌ام هرگز نمی‌توانم فنا شدن آن را ببینم چنان که در طول این چهار سال تعطیلی علاوه بر کارهایی که در زمینه انتشار کتاب و… انجام دادم، غم سکوت ارکس‌تر ملی ایران و نوای دلنشین سازهای نوازندگانش از دغدغه‌های مهم هر روزم بود. به هر حال مسلم است که ارکستر ملی نیاز مهم هر کشوری است و اهالی موسیقی و مقاماتی که در این زمینه فعالیت می‌کنند به خوبی می‌دانند که این ارکس‌تر در جایگاه بالایی قرار دارد. بنابراین من وظیفه خودم می‌دانم که اینجایگاه را حفظ و مقام آن را ارتقا دهم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *