×
×

رهبر ارکستر ملی ایران

  • کد نوشته: 49767
  • موسیقی ایرانیان
  • دوشنبه, ۲۸ام بهمن ۱۳۹۲
  • ۰
  • رامیز قلی اف سال هاست که نگذاشته غباری بر سازش بنشیند و چنان خستگی ناپذیر می نوازد که گویی از ازل نواخته و تا ابد خواهد نواخت. شنونده ساز او هم در قامت مخاطب ویژگی خستگی ناپذیری را با او شریک می شود و می تواند بدون احساس خستگی تا ساعت ها صدای ساز رامیز […]

  • رامیز قلی اف سال هاست که نگذاشته غباری بر سازش بنشیند و چنان خستگی ناپذیر می نوازد که گویی از ازل نواخته و تا ابد خواهد نواخت. شنونده ساز او هم در قامت مخاطب ویژگی خستگی ناپذیری را با او شریک می شود و می تواند بدون احساس خستگی تا ساعت ها صدای ساز رامیز را به جان بشنود.

    فرهاد فخرالدینی رهبر ارکستر ملی ایران که در سومین شب بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر میهمان اجرای زیبای رامیز قلی اف سرپرست گروه موسیقی آذربایجان بود، در یادداشتی با عنوان«سلطه سیم و سرانگشت بر جان مخاطب» پیرامون اجرای رامیز قلی اف در جشنواره موسیقی سخنانی گفته اند که به نقل از رونامه «اعتماد» می خوانید:

    اجرای رامیز قلی اف در تالار ایوان شمس از جمله اجراهایی بود که نه تنها من بلکه همه تماشاگران حاضر در سالن را سرشار از شور و شعف کرد.
    رامیز قلی اف از جمله نوازندگانی است که توانایی اش در نواختن ساز تار حیرت آور است. این هنرمند چیره دست همانند دیگر اجراهایش به روانی هر چه تمام تر انگشتانش را روی ساز حرکت می داد تا جان مخاطبان را به سیطره موسیقی خود درآورد. رامیز قلی اف سال هاست که نگذاشته غباری بر سازش بنشیند و چنان خستگی ناپذیر می نوازد که گویی از ازل نواخته و تا ابد خواهد نواخت. شنونده ساز او هم در قامت مخاطب ویژگی خستگی ناپذیری را با او شریک می شود و می تواند بدون احساس خستگی تا ساعت ها صدای ساز رامیز را به جان بشنود. من و همه کسانی که در آن سالن نشسته بودیم گوش و جان مان را به دستان هنرمند رامیز سپردیم.
    به عقیده من سونوریته ساز قلی اف و توانایی اش در نوازندگی واقعا قابل ستایش است. این درک از موسیقی صرفا از تمرین و آموزش نیست و ریشه در فرهنگ یک ملت دارد، ریشه در خون و جان این نوازنده دارد و رامیز قلی اف به خوبی آن بار فرهنگی که بر دوش خود دارد را به مخاطب خارجی خود منتقل می کند.
    از دیگر قسمت های جالب توجه این کنسرت، اجرای آواز خواننده نوجوانی بود که به سبک و سیاق خواننده های قدیمی آذربایجان، ردیف آوازی این کشور را با مهارت اجرا می کرد. صدایی که از حجره او برمی خاست، برای جثه او بزرگ بود و حنجره او به واقع میراث دار صدای ریشه دار جایی بود که از آن برخاسته بود، چرا که خون و نژاد مردم آذربایجان، خصوصا مردم خطه قره باغ، با موسیقی عجین شده و کودکان این خطه به دلیل حافظه شنوایی تاریخی شان در زمینه یادگیری موسیقی بسیار مستعد هستند.
    چنانکه بسیاری از خوانندگان صاحب نام آذربایجان زاده این منطقه هستند. در آواز این خواننده نوجوان هم این اصالت هنری و تاریخی به خوبی حس می شد. حنجره این نوجوان به حدی مستعد یادگیری آواز بوده که با سن کمش توانسته بود بسیار زلال و شفاف و قابل کنترل بخواند. از طرف دیگر در اجرای تحریرها به خوبی توانسته بود ظرافت های خاص موسیقی آذربایجان را لحاظ کند. این خواننده کم سن و سال ریتم قطعات ضربی را به سهولت حفظ می کرد و توانست اجرای دقیق و بی نقصی با ارکستر داشته باشد. خواننده دیگر این گروه هم قطعاتی از رشید بهبود اف را اجرا کرد. با نهایت تسلطی که به حنجره و کار خود داشت، آواز خاموش شده خواننده فقید و هنرمند کشورش را زنده کرد.
    آنچه در اجرای رامیز قلی اف و گروه او در ذهن مخاطبان ایرانی حک شد، تاریخ شنیداری یک قوم بود. قومی که با موسیقی زندگی می کند، تاریخش را موسیقی می کند، اسطوره هایش را در موسیقی زنده نگاه می دارد و هیچ خانه یی را بی ساز و هیچ سرزمینی را بی نوای موسیقی نمی خواهد.

    https://musiceiranian.ir/?p=49767
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *