چرایی برپایی مجموعه موسیقی ایرانیان
در جامعه ای که اکثریت آن ارزشی برای هنر قائل نیستند، در کشوری که مسئولاناش موسیقی را فرزند نانجیب هنر میدانند، در محیطی که همگان به سلامت مشاعر ذهنی و عقلی گردانندگان یک رسانهی مستقل هنری به چشم تردید مینگرند و برای یک رسانهی موسیقایی تره هم خرد نمی کنند، در محیطی که کسی ارزشی برای حق مولفین (از آثار هنری گرفته تا هر نوع محصول تجاری و حتی مطلب رسانهای) قائل نیست، عده ای از هنردوستان و کارشناسان موسیقی گرد هم آمدند تا رسانه ای را بی هیچ سرمایهی مالی و انواع لابیکاریها بپا دارند؛ رسانهای مختص موسیقی؛ برای هنری که همیشه از ظلم جاهلان و جهل ظالمان چون کودکی یتیم سالهاست که آشیانه ای برای آسایش در خیابانهای این شهر شلوغ می گردد.
افتتاح پایگاه بین المللی موسیقی ایرانیان
خوشحالیم که به یاران و مخاطبان سایت خبر دهیم که علاوه بر دو رسانه ای که تا به حال فعالیت کرده، (یعنی سایت موسیقی ایرانیان که عمدتا رسالت خبری یک رسانهی جامع موسیقی را بر عهده دارد و مجلهی موسیقی ایرانیان که رسالت تحلیلی اوضاع موسیقی کشور را بر عهده دارد) به تازگی با کمک جمع کوچکی از مترجمان جوان کشور سایت موسیقی ایرانیان به زبان انگلیسی هم با نام “پایگاه بین المللی موسیقی ایرانیان” با آدرس http://en.musiceiranian.ir شروع به کار کرده است.
همه آگاهیم به این کاستی بزرگ که جهانیان نسبت به موسیقی ایران در بیخبری اند. ذوق تشنهی فرهیختگان و موسیقیشناسان جهان حتی طعم موسیقی کشورهای شرق دور را با اشتها چشیده، لیکن موسیقی ایران با تمام ظرفیتهای ناب و یگانهاش، چه در شاخهی موسیقی فولکلور، چه موسیقی ردیفی و چه تلفیقی و حتی موسیقی پاپ و کلاسیک مغفول مانده است. یکی از دلایل این امر میتواند این مهم بوده باشد که در دنیای امروز که رسانهها روابط را تعین میکنند، از سر غیبت یک رسانهی مختص به موسیقی آن هم به زبان بینالملل هرگز نتوانستهایم وجه خوشلحن فرهنگ اصیل خود را معرفی کنیم که اکنون شایسته است زیبایی های شنیداری این نواهای ایرانی را تا آنجا که در توان محدودمان است به گوش جهانیان برسانیم.
به هر دلیلی که بود تا پیش از این هیچ یک از مسئولین برای شناساندن این موسیقی به ملل دیگر گامی بر نداشتند و از آنجا هم که ما گاو پیشانی سفید این جماعتیم و از بختِ خوش، همواره قرعهی فال به نام ما دیوانهگان زدهاند، مجموعهی موسیقی ایرانیان تصمیم گرفت به سهم خود گامی برای تحقق این آرزو بردارد.
درست است که تاسیس این سایت بدون هیچگونه سرمایهی دنیوی کاری بس دشوار بود، درست است که مسئولین و حتی هنرمندان موسیقی کشور هم آنطور که باید و شاید از ما پشتیبانی نمیکنند، لیکن ایمان داریم و به جان دل پذیرفتهایم که با عشق، تلاش و فکر که تمامی داشتهی ماست، اگر برنامه ریزی و پشتکار فراوان داشته باشیم از طریق پایگاه بین المللی موسیقی ایرانیان خواهیم توانست در طولانی مدت تحولی هر چند کوچک در موسیقی کشور ایجاد کنیم.، هدف اصلی ما در این سایت در ابتدا پوشش اخبار موسیقی ایرانیان و در گام بعدی معرفی آثاری بدیع و جذاب از هنرمندان ایرانی به مخاطبان خارج از کشور است تا به این طریق کم کم زمینه های آشنایی مخاطبان خارج از کشور با موسیقی ایران پیش آید، در این راه مطمئنا ارتباط با تهیهکنندگان، هنرمندان و موسسات بین المللی می تواند وسیلهی خوبی برای رسیدن به هدف ذکر شده در بالا باشد.
ما می توانستیم همچون برخی از سایتهای مدعی به “هنری”، با تبلیغ آمار دروغین بازدید چندصدهزار نفری در روز و چنددهمیلیونی در ماه عام و خاص را فریب دهیم و از همین طریق سفارش تبلیغات چندمیلیونی از موسسات و شرکتها دریافت کنیم و تجارتکدهی بیبرکتی بسازیم… میتوانستیم با گذاشتن سیستم ساده ای در سایت، صفحات اینترنتی برای هر کاربر خود به خود هر چند ثانیه یکبار بارگذاری مجدد شوند تا از این طریق آمار بازدیدمان در سایت های مختلفی چون “الکسا” بالاتر رود… مگر که از این راه تعرفههای تبلیغاتیمان را افزایش دهیم و از موسیقی چندرغازی به جیب خود روانه سازیم تا سر بیمویمان این چنین که هست بیکلاه نماند در این سرمای تاسکش!
همچنین میشد که به جای ۲۰۰ صفحه مطلب صرفا مرتبط به موسیقی و مصاحبههای تحلیلی که در نهمین شماره ی مجله ی موسیقی ایرانیان تدارک دیدیم و به زودی هم منتشر خواهد شد، تنها ۴۰ صفحه مصاحبهی زرد با خوانندگان معروف پاپ انجام دهیم تا از این طریق با تلاش و کار و دردسر کمتر بازدید بیشتری برای سایتمان فراهم کنیم…
ما می توانستیم مثل بسیاری به جای تولید اخبار و مطالب اختصاصی (که در ایران هیچ ارزشی برای این کار قائل نیستند) مثل بسیاری از سایت ها و مجلات ریز و درشت، مطالب و اخبار رسانههای دیگر را بدون ذکر منبع کپی کنیم، ما میتوانستیم تابع بی چون و چرای سیاست های کاری یکی از شرکت های موسیقی و یا دولتی باشیم و از این طریق اسپانسری برای خود مهیا و سرپناهی پیدا کنیم ولی ما صرفا نه در فکر کسب درآمد و سرپناهیم و نه در پی بازدید بیشتر…
اگر همچون برخی سایت های هنری که دغدغهشان فریب بیشتر مردم و کسب درآمد از طریق هنر است بودیم از اول می رفتیم کار تجاری می کردیم نه کار هنری!!! که معتقدیم کار هنری حرمت دارد و محلی برای کسب درآمد نیست، درآمدی هم باشد باید برای همین هنر خرج شود.
به هر صورت ما با خرج کردن از سرمایه شخصی محدودمان در حال ادارهی این مجموعه هستیم، بدیهی است که هزاران کاستی و اشکال هم در کارمان دیده می شود که به همین سبب از همهی هنردوستان و قلمبهدستان درخواست داریم با نظراتشان و کمکهایشان ما را یاری کنند تا بتوانیم روز به روز به یک رسانهی ایدهآل بیشتر نزدیک شویم.
بعد از اینکه امیدمان از مسئولین و تهیهکنندگان برای کمک به پیشرفت چنین رسانهای قطع شد، دلمان به چند جشنوارهی رسانهای خوش بود که تصور میکردیم داوران لایق و باسواد و کارشناس کار ما را سبک و سنگین خواهند کرد. که مگر با شنیدن نقاط ضعفمان از زبان چند کارشناس و استاد و اصلاح آنان، پیشرفت بیشتری در کارمان داشته باشیم؛ ولی شوربختانه به چشم خود دیدیم که جشنواره های ما از دولتی گرفته تا غیر دولتی همه از قید اصول منطقی راحتاند.
اندرباب جشنوارهی ملی جوان ایرانی و کرامات آن
ابتدا در جشنواره ملی جوان ایرانی بخش رسانه شرکت کردیم که جالب است بدانید که مجلهی موسیقی ایرانیان را در هیچکدام از بخشهای جشنواره شرکت ندادند و با اینکه بارها به جناب محمدرضا حسینیان دبیر جشنواره اصرار کردیم که سیدی مجله را مشاهده کنند و فکری برای ۸ شمارهی مجله در جشنواره کنند که خوشبختانه نه تنها سی دی را حتی یکبار نیز مشاهده نفرمودند بلکه در پایان جشنواره، با ایراد سخنان محیرالعقول و در جواب ادعای ما نسبت به واقعشدن ناداوریهای بسیار بسیار زیاد(که در این مقال نمیگنجد) خطاب به مسئولان موسیقی ایرانیان این جملات را به زبان میآورند:« واقعیت این است که من اصلا توی باغ نبودم!… اصلا در جریان کارهای جشنواره نبودم!… تنها اسم من به عنوان دبیر جشنوارهی بخش رسانه بود!… وگرنه من خبری از کارهای جشنواره نداشتم!…»
در ادامه در جواب این سئوال که چرا مجله ی موسیقی ایرانیان که با اکثر بهترین هنرمندان پاپ و سنتی مصاحبه کرده است (و در همین شماره ی آخر خود هم با ۹ خوانندهی پاپ (نام اکثر هنرمندان موسیقی پاپ و سنتی در این مکالمه ذکر میشود)) گفتگو کرده است، در این جشنواره شرکت داده نشد به مسئولین مجله میخندد و میگوید: «شماها که با هر چی دزده مصاحبه کردید… کار هنری نکردید که…»
واعجبا!…
البته که این اظهار نظر به یادماندنی ثمراتی نیز داشت… از ثمرات آن همین بس که ایشان با این جمله، گردانندگان مجموعهی موسیقی ایرانیان را مطمئن کرد به نبودِ هیچ فکر و برنامهای در جشنوارهی مثلا ملی جوان ایرانی…
نکتهی جالب دبگر این است که این مجری ریاکار و پرکار که هر چه دارد از ریاکاری و البته مهارت در مجری گری دارد در مجلهی خود که “ایدهآل” نام دارد جدیدا اخبار و گزارش هایی را در باب اکثر خواننده های پاپی که خودش آنها را دزد می دانسته کار می کند و نظرسنجیهایی برای آنها راه می اندازد که همه از اعتبار نداشتهی این طور نظرسنجی ها با خبریم…
البته نباید از حق بگذریم، درست است که واقعیاتی تلخ دربارهی دبیر این جشنواره گفتیم، و درست است که مجلهموسیقی ایرانیان در این جشنواره شرکت داده نشد، اما نباید از زحمت و سواد هیئت داوران شاخه هایی چون خبر، گفتگو، مقاله و یادداشت این جشنواره بگذریم که تقریبا جزو اساتید و کاربلدان حوزهی رسانه هستند، اگر ضعفی در این جشنواره دیده شد آنچنان از جهت داوران نبود بلکه از طرف مسئولین جشنواره کاستی های زیادی وجود داشت که صحبت دربارهی آن در این مقال نمی گنجد.
جشنوارهی رسانههای دیجیتال و برنده شدن یک سایت مجهولالهویت در شاخه هنری
بعد از جشنواره ملی جوان ایرانی می رسیم به جشنوارهی رسانههای دیجیتال، در نکوهش این جشنواره تنها به همین دو نکته اکتفا میکنیم تا بیمایگی آن را به جهانیان عیان ساخته باشیم!
http://www.dmf.ir/the-news/58-news/639-2010-10-15-06-12-16.html
لطفا سری به لینک بالا بزنید و آدرس سایت های برگزیده را مشاهده کنید، وقتی از انبوه عنوان های عجیب و غریب بگذریم به تیتری می رسیم که خوشحالمان می کند، “بهترین پایگاه هنری””
خداراشکر
جشنواره ی رسانه های دیجیتال و این وزارت ارشاد ما بالاخره برای هنر ارزش قائل شدند و بین این همه عنوان و دسته یک شاخه هم برای هنر در نظر گرفته اند، هنوز خوشحالی و ذوقمان به اتمام نرسیده که می بینیم تصورمان اشتباه است.
چرا که کلا در شاخه “بهترین پایگاه هنری” رتبه ی دوم و سوم به هیچ سایتی تعلق نگرفته و تنها سایت موسیقی هم به که به عنوان برترین سایت موسیقی سال از آن تقدیر شده است، سایت http://www.musiceiran.com معرفی شده است که نه تنها این سایت غیر فعال و خارج از دسترس است و در هیچ یک از مرورگرها باز نمی شود بلکه اصلا وجود خارجی ندارد و کسی تا به حال این سایت را رویت نکرده.
نکته ی دوم داوران مجهول الهویت این جشنواره است که اصلا نامی از آنها در سایت جشنواره یافت می نشود ، واقعا نمی دانیم در کجای دنیا جشنواره ای در این سطح برگزار می شود و آثار برگزیده معرفی می شوند ولی نام داوران را اعلام نمی کنند.
جشنوارهی وبنا (سومین جشنواره آنلاین وب ایران)
وقتی به جشنواره وبنا رسیدیم خوشحال بودیم از اینکه جشنواره ای غیر دولتی به راه افتاده و به سبب غیر دولتی بودنش، ناداوری و ناآگاهی داوران در آن به حداقل خواهد رسید. ولی زمانی که نتایج داوری اعلام شد کاشف به عمل آمد که این جشنواره هم مثل باقی جشنواره ها از چندان اصول علمی و انسانی برخوردار نیست! تصور کنید که سایت http://rohabmusic.ir جزو سه سایت برتر موسیقی ایران در سال ۸۹ انتخاب می شود. (که حقیقتا هم این انتخاب، انتخاب سال می باشد!) سایتی که صرفا سایت یک اموزشگاه موسیقی است و هیچ برتری و ویژگی خاصی نسبت به سایت های موسیقی دیگر ندارد و شاید صدها سایت موسیقی ایرانی چه از لحاظ فرم، چه از لحاظ محتوا قویتر از این سایت باشند. ولی اینکه چرا واقعا این سایت باید جزو سه نامزد برای گرفتن برترین سایت موسیقی سال باشد؟ سوالی است که جوابش را نمی دانیم.
جالب است که سایت دیگری که به عنوان بهترین سایت موسیقی سال در این جشنواره معرفی می شود سایتی است که فریب افکار عمومی جزو سیاستهای آن است. ارائهی آمار بازدیدهای دروغین که هر کارشناس و یا حتی کاربری می تواند به راحتی به آن پی ببرد؛ کپی مطالب خبرگزاری ها و سایت ها و وبلاگ های گوناگون بدون ذکر منبع و همه و همه دلیل بر نداشتن صدق و سلامت نزد مدیران این سایت می باشد.
دلیل دروغین بودن تعداد بازدیدهای این سایت هم آنقدر بدیهی است که دلیلی برای گفتن آن نیست.(اگر لازم شد و فرصتی بود به ذکر این دلایل خواهیم پرداخت)
اما سوال اصلی این است که چرا جشنوارهی وب ایران از چنین سایتی که با فریب افکار عمومی سعی در کسب درآمد از طریق عوام فریبی دارد تقدیر می کند و او را برترین سایت موسیقی سال معرفی می کند؟ چرا سایتی که بخصوص در موسیقی سنتی و کلاسیک تا به حال مطلب اختصاصی تولید نکرده و اکثر مطالبش را بدون ذکر منبع از رسانه های دیگر کپی می کند به عنوان برترین سایت انتخاب می شود؟
بله این سایت از لحاظ فرم و ظاهر در سطح خوبی است و با تمام ضعفهایش که بیان آن در این مقال نمی گنجد وجودش در کل برای موسیقی کشور مفید است اما مدیران این مجموعه برای آبروی خودشان هم که شده بهتر است دست از این عوامفریبی بردارند و با موسیقیدوستان صداقت داشته باشند، که در غیر اینصورت بالاخره یک روزی دستشان برای حتی عوام هم رو خواهد شد. (بحث در این باره بسیار است که در صورت لزوم در فرصت مناسب به آن خواهیم پرداخت.)
کپی مطالب موسیقی ایرانیان بدون ذکر منبع
مدیران مجموعهی موسیقی ایرانیان آنقدر سرشان به کار خود گرم است که کمتر فرصت می کنند سری به مجلات و روزنامه ها بزنند تا ببینند اخبار و مطالب این مجموعه در رسانه های مکتوب منعکس می شود یا خیر! اما گاها کاربران و مخاطبان مجموعه ما را از سرقت مطالب سایتمان توسط بعضی از این رسانههای چاپی باخبر می کنند. که ما هم تنها کاری که از دستمان بر می آید این است که چند باری به آن روزنامه ها و مجلات چاپی اخطار دهیم، اما متاسفانه اکثر رسانه هایی که مطالب موسیقی ایرانیان را بدون ذکر منبع در رسانه هایشان منعکس می کردند و کردند و می کنند نه تنها دست از عمل زشت خود که به در اصل سرقت حساب می شود برنداشتند و نمی دارند بلکه با پررویی تمام اعلام میدارند که این روال جاری در رسانه های مکتوب است که منبع اخبار ذکر نشود!
ما به دلیل مشغلهی زیاد تا به اینجا توجهی به اعمال نادرست این رسانه ها نداشتیم و قضیه را پیگیری نمی کردیم ولی از امروز می خواهیم با جدیت با چنین رسانه هایی برخورد کنیم. به همین دلیل به عموم دوستان فعال در امر سرقت اخبار پیشنهاد می کنیم که دست از انجام این کار نادرست بردارند! وگرنه مجبوریم به طریق خودمان با چنین سارقانی برخورد کنیم، راه برخورد هم معلوم است؛ نام روزنامه و سردبیر و خبرنگار مربوطه را در سایت منتشر میکنیم تا که حداقل کاربرانمان از نازیبایی چنین افرادی باخبر شوند…
تشکر از رسانه های همراه موسیقی ایرانیان
رسانه ها و خبرنگاران زیادی با موسیقی ایرانیان همکاری نزدیکی کردند که جا دارد از همهی آنها تشکر کنیم. رسانه هایی چون خبرآنلاین، روزنامه شرق و روزنامه همشهری که به کار این رسانه احترام گذاشتند و اگر خبری را نقل کردند منبع آن را هم بیان کردند.
و یا رسانه هایی چون روزنامه فرهیختگان و مجلهی همشهری جوان که بدون داشتن توقعی به معرفی مجلهموسیقی ایرانیان پرداختند.
و البته باید از خبرنگاران رسانههایی چون پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران (سایت nay.ir)، خبرگزاری های ایلنا، ایرنا، سینمای ایران و فارس هم که همیشه لطف کردند و خبر انتشار مجله موسیقی ایرانیان را در رسانه هایشان منعکس کردند تشکر کرد.
همچنین از خبرنگاران دو رسانه ایرنا و باشگاه خبرنگاران جوان نیز باید قدردانی کنیم که با مصاحبهشان با مدیران موسیقی ایرانیان شرایطی را فراهم کردند تا پرده ای از مشکلات ادارهی چنین رسانه ای به نمایش درآید. اگر چه که گاها دلخوری ها و انتقاداتی هم به نحوهی انتشار مصاحبهها هم بوده است.
امین موسوی به نمایندگی از موسیقی ایرانیان
آبانماه ۱۳۸۹
دیدگاهتان را بنویسید