×
×

در پس این سالها چه به آنها گذشته است؟

  • کد نوشته: 49416
  • موسیقی ایرانیان
  • جمعه, ۲۵ام بهمن ۱۳۹۲
  • ۰
  • موسیقی ایرانیان – خانه هنر (سینما و تلویزیون) /عصر ایران نوشت: آریا عظیمی نژاد آهنگساز سینما و تلویزیون از اعطاى جایزه بهترین موسیقى متن به استفان واربک ،آهنگساز سینماى هالیوود که سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن را برای فیلم «رستاخیز» گرفت،ابراز ناراحتی کرد. آریا عظیمی نژاد در یادداشتی نوشت: شنیدن خبر اعطاى جایزه بهترین موسیقى […]

  • موسیقی ایرانیان – خانه هنر (سینما و تلویزیون) /عصر ایران نوشت:
    آریا عظیمی نژاد آهنگساز سینما و تلویزیون از اعطاى جایزه بهترین موسیقى متن به استفان واربک ،آهنگساز سینماى هالیوود که سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن را برای فیلم «رستاخیز» گرفت،ابراز ناراحتی کرد.

    آریا عظیمی نژاد در یادداشتی نوشت: شنیدن خبر اعطاى جایزه بهترین موسیقى متن به آهنگساز سینماى هالیوود غم سنگینى به دلم نشاند. نه از آن جهت که شایسته این نشان نبود که بى شک بهتر از همه ما آهنگسازان ایرانى مشق موسیقى می کند. اما در یک لحظه، آهنگسازان صاحب نامى که نامزد دریافت جایزه بودند و دیگرانى که نامشان نبود و تلاشى سخت در سینماى ایران کرده اند،آنان که در حفظ و نگهدارى پیکر نیمه جان سینما در این هشت سال گذشته سهمى داشتند، از برابر چشمانم گذر کردند.

    در پس این سالها چه به آنها گذشته است؟

    از تحمل دوز و کلک هاى بعضى تهیه کنندگان جیب بر سینما تا خرده فرمایشات بعضى کارگردانان نابلد. از نداشتن یک امنیت شغلى و دور نمایى تاریک و مبهم و تلاش براى بودن به هر قیمتى. از کار با نوازندگان و ارکستر هاى سر خورده و کم انگیزه اى که تحت نام ارکستر سمفونیک و ملى سالهاست که یا منحل شده اند و یا از گرفتن کمترین حقوق خود عاجز بوده اند؛ از گرفتن دستمزد هایى که کفاف زندگى یومیه را نمی کند چه رسد به فرداها ، از فشار سانسور بر ذهن آزاد و از بلا تکلیفى مبهم و پیچیده تائید موسیقى توسط دولت.

    نسل ما زمانى  که مشق موسیقى می کرد، از گفتن اینکه در خانه ساز نواخته می شود، منع اش می کردند. نسل ما سازش در کوچه و خیابان توسط کسانى که امروز روشنفکر شده اند و به زعم خودشان، مطرب از فرنگ اجیر می کنند، شکسته می شد. اما باز هم خدا را شاکریم که این دگردیسى صورت گرفت، وگرنه با نوع دیگرى از طالبانیسم مواجه بودیم.

    من نمی دانم، اینکه هنرمند ایرانی با کوهى از سختی ها و گره ها و عقبه ذهنى از یک طرف و تیره و تار بودن فرداها چه دخلى به هنرمند بدون دغدغه سانسور و سوار بر موج هاى تبلیغات گسترده سیستماتیک و امکانات بى حد و حصر تکنولوژى و دستمزد هاى نجومى  دارد؟

    در حیرتم از کسانى که در مقام قیاس اند و  مثل ما و در کنار ما در یک شهر زندگى می کنند و جزء یک خانواده هستند و از سر یک سفره ارتزاق می کنند ولى این تفاوتها را درک نمی کنند.

    کجاى سینماى ما دخلى به سینماى هالیوود و دبدبه و کبکبه آنها دارد که آهنگساز ایرانى با این همه کمبود و سختى و بى انگیزگى باید با آن رقابت کند؟ راستى اگر به جاى آهنگساز، کارگردان از هالیوود وارد می کردیم، چند درصد فیلمهاى ما قابل دیدن می شد؟ چند نفر از شما زبان به اعتراض باز نمى کردید؟ همه ما می دانیم بیشتر شدن انگیزه براى رقابت و پیشرفت هم لطیفه غم انگیزى بیش نیست! درست است که همه جشنوارها در دنیا سیاسى هستند اما مثل ما سیاست زده نیستند و اگر سنگ محک بر چیزى می زنند، در جاى خود و با عیار هم سنگ قیاس میکنند.

    مدتهاست که از خداى خودم میپرسم که «چه حکمتى در این رنج نهفته است» و جوابى نمى یابم.

    * موسیقیدان و سازنده موسیقی آثار سینمایی و تلویزیونی

    https://musiceiranian.ir/?p=49416
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *