×
×

هوشنگ ظريف در مرور خاطرات ديروزش

  • کد نوشته: 475
  • 29 مارس 2010
  • 0
  • استاد هوشنگ ظريف در سال 1317 در تهران متولد شد و از همان زمان كه موسيقي را آغاز كرد، از بزرگ‌ترين اساتيد زمان خود بهره برد. از موسي خان معروفي كه نواختن تار را از او آموخت تا بزرگاني همچون: روح الله خالقي، ابوالحسن صبا، بنان و علي اكبر شهنازي.

  • استاد هوشنگ ظريف در سال 1317 در تهران متولد شد و از همان زمان كه موسيقي را آغاز كرد، از بزرگ‌ترين اساتيد زمان خود بهره برد. از موسي خان معروفي كه نواختن تار را از او آموخت تا بزرگاني همچون: روح الله خالقي، ابوالحسن صبا، بنان و علي اكبر شهنازي.
    اگرچه اين موسيقيدان را به‌عنوان يكي از هنرمندان افتاده در هنر موسيقي مي‌دانند، اما او ترجيح مي‌دهد كه از خود تعريف نكند. ظريف يكي از نخستين هنرمنداني است كه پس از انقلاب؛ نشان عالي هنر (معادل دكتري در نظام آموزش عالي) را دريافت كرد. وي، عضو شوراي‌عالي خانه موسيقي، رديف‌دان و استاد نوازندگي در هنرستان‌هاي موسيقي دختران و پسران و يكي از هنرمنداني است كه با شركت در كنسرت‌هاي متعداد موسيقي در خارج از كشور به‌خصوص در وين(اتريش) موجب معرفي موسيقي ايران در دنيا شده است.

    *چطور شد كه به موسيقي علاقه پيدا كرديد؟

    ــ زمانی که در مقطع دبستان درس می‌خواندم یک واحد درسی به نام سرود و موسیقی داشتیم و هفته‌ای 2 ساعت موسیقی و شیوه‌های نت‌نویسی را می‌آموختیم و صبح‌ها سر صف سرود “ای ایران” را که از مجموع آموخته‌های درس موسیقی بود، می‌خواندم. از همان دوران بود که شناخت نسبی به هنر موسیقی پیدا کردم و همین آشنایی باعث شد که در آینده‌ای نه چندان دور به موسیقی علاقه پیدا کنم.

    http://ilna.ir/uploads/1388-12-26/01art_8.jpg

    *با چه اساتيدي در هنرستان كار مي‌كرديد؟
    ــ هنرستان موسیقی در سال ۱۳۲۸ توسط زنده‌یاد روح‌الله خالقی تاسیس شد. من در آن زمان کلاس پنجم ابتدایی بودم و بعداز پایان مقطع ابتدایی به هنرستان موسیقی رفتم. چون از کودکی علاقه بسیاری به ساز تار داشتم؛ این ساز را انتخاب کردم و استاد موسی‌خان معروفی نخستین استاد من بود و نزد اساتید ديگري چون استاد بنان، صبا، تهرانی و مهدی مفتاح ادامه تحصیل دادم و هارمونی را نیز نزد روح‌الله خالقي فراگرفتم.

    *شما تقريبا از نخستين شاگردان هنرستان بوديد، حتما خاطرات بسياري از مرحوم خالقي و ديگر اساتيد داريد.
    ــ واقعا زنده‌ياد خالقي مرد يگانه‌اي بودند و شاگردان هنرستان را مثل بچه‌هاي خودشان دوست داشتند. مخصوصا به من و همسرم بسيار علاقه‌مند بودند. اتفاقا شاهد عقد ما هم در مراسم ازدواج‌مان بودند كه هنوز عكس اين مراسم در آلبوم خانوادگي‌مان موجود است. زماني هم كه تازه ازدواج كرده بوديم، گاهي آخرهفته‌ها به اتفاق همسر و دخترشان با ماشين دنبال ما مي‌آمدند و به خارج از تهران مي رفتيم. خودشان هم زحمت تدارك نهار را مي‌كشيدند. هرچند مدت يك بار شاگردان هنرستان كه در هنرستان با هم ازدواج كرده بودند به منزلشان دعوت مي‌كردند و باعث مي‌شدند دوستان دورهم جمع شوند. واقعا نام استاد خالقي همواره به‌دليل هنر و منش‌ والايشان در تاريخ جاودانه مي‌ماند.

    *شما با همسرتان (خانم پروين صالح) در هنرستان آشنا شديد و ازدواج كرديد. چطور باهم آشنا شديد؟
    ــ بله ما در هنرستان تحصيل مي‌كرديم. البته ايشان در سال‌هاي پايين‌تر از من تحصيل مي‌كردند. ما هم مثل بسياري از شاگردان ديگر هنرستان، در رشته‌هاي متفاوت كار مي‌كرديم. همسرم از شاگردان استاد صبا بودند. بعد از فوت ايشان نزد آقاي حسينعلي ملاح (داماد زنده‌ياد علينقي وزيري) ويلن كار مي‌كردند. در اركستر استاد پايور هم ويولا (ويلن آلتو) مي‌نواختند. به هر حال ما باهم آشنا شديم و ازدواج كرديم. يادم هست كه در آن زمان ما نسبت به دختراني كه در هنرستان تحصيل مي‌كردند، غيرت و تعصب داشتيم و در خارج از هنرستان اگر كسي به آنها حرفي مي‌زد يا مزاحم آنها مي‌شد، با آنها برخورد مي‌كرديم تا پا به فرار بگذارند.

    *بعداز ديپلم، به اركستر استاد صبا دعوت شديد؟
    ــ هنوز دیپلم نگرفته بودم که به گروه موسیقی در اداره فرهنگ و هنر به رهبری استاد صبا دعوت شدم و بعداز فوت ایشان، استاد حسین دهلوی؛ رهبری آن را به عهده گرفت. درعین حال در برخی از گروه‌های کوچک مانند گروه استاد فرامرز پایور هم فعالیت داشتم و تا پیش از بيماري ایشان؛ این گروه را حفظ کرده بودیم و در داخل و خارج از کشور كنسرت برگزار مي‌كرديم. بعداز آنكه ديپلم گرفتم در هنرکده موسیقی يا همان دانشگاه هنر امروز حاضر شدم و در آن مرکز هم با آقای فخرالدینی که استاد من بود، آشنا شدم همچنین نزد علی اکبر شهنازی دوره‌های پیشرفته تارنوازی را آموزش دیدم.

    *در آنجا هم تدريس مي كرديد و هم تحصيل؟
    ــ بله. استاد علي‌اكبرخان شهنازي؛ مردي بسيار افتاده و درعين حال قدرتمند بودند. حدود سال 42 هنرستان شامل دو طبقه بود. من در طبقه بالاي ساختمان درس مي‌دادم و زماني كه زمان درس گرفتن خودم مي‌شد، استاد يكي از شاگردان را مي‌فرستادند كه به طبقه پايين بروم و درس خودم را بگيرم. من دوست داشتم كه قطعات را نت به نت دربياورم و حتي اگر از استاد مي‌خواستم كه گوشه‌اي را 10 بار هم بزنند‏؛ برايم تكرار مي‌كردند. ايشان واقعا انسان نازنيني بودند و خداوند رحمتشان كند.

    *شما سال‌ها در گروه استاد پايور حضور داشتيد، برخلاف روال معمول گروه‌هاي موسيقي ايراني، اين گروه بسيار بادوام بود. فكر مي‌كنيد دليل آن چه بود؟
    ــ افرادی که در گروه ما کار می‌کردند همگی همدل بودند. همه همدیگر را قبول داشتند. کسی نمی‌گفت من برتر از دیگری هستم. همه با عشق کار می‌کردند. جلسات تمرینی که استاد پایور برای اعضای گروه می‌گذاشتند، معمولاً سه یا چهار ساعت طول می‌کشید و البته بین آن ۲۰ دقیقه‌ای هم برای استراحت و نوشیدن چای و قهوه وقت می‌گذاشتند.

    *شما شاگرداني داشتيد كه امروز هريك استادي در زمينه موسيقي شده‌اند؛ حسين عليزاده و حميد متبسم. امروز كه كنسرت‌هاي آنها را مي‌بينيد يا آثارشان را مي‌شنويد، چه احساسي داريد؟
    ــ واقعا خوشحال مي‌شوم كه مي‌بينم كه آنها موفق و نام‌آور شده‌اند و به خودم مي‌بالم. البته اين دوستان هم هميشه محبت دارند و اگر در خارج كشور باشند، تماس مي‌گيرند و باهم صحبت مي‌كنيم و به ايران هم كه مي‌آيند به منزل ما مي‌آيند و باهم صحبت مي‌كنيم.

    *گويا يك نوه دختر و يك نوه پسر داريد، با آنها موسيقي كار نمي‌كنيد؟
    ــ نوه دخترم كلاس پنجم است و تار مي‌زند و نوه پسرم هم كلاس چهارم است و پيانو كار مي‌كند. خودم با آنها كار نمي‌كنم. به دليل سن و سالم، مدت‌هاست كه شاگرد مبتدي قبول نمي‌كنم به همين خاطر پيش شاگردان خودم كار مي‌كنند. البته گاهي كه در كنار آنها هستم با آنها كار مي‌كنم و اگر ايرادي داشته باشند، برطرف مي‌كنم. فرزندانم هم موسيقي كار مي‌كردند، اما دوست ندارم موسيقي حرفه هيچ‌كدامشان باشد. چون متاسفانه موسيقي درحال حاضر موسيقي آينده‌اي ندارد كه بتوان از طريق آن گذران زندگي كرد.

    *معمولا در تعطيلات نوروز چه برنامه‌هايي دنبال مي‌كنيد؟
    ــ معمولا در اين تعطيلات به شمال دعوت مي‌شويم، اما به دليل ترافيك و مسير ترجيح مي‌دهم كه در تهران بمانم. براي هموطنان هم آرزو مي‌كنم كه سال خوبي داشته باشند و هميشه سلامت باشند.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *