آرش میتویی، موزیسین و آهنگساز و نوازنده گیتار باسابقه و پیشکسوت موسیقی نوین ایران پس ازانقلاب ۲۳ دی ماه در برج آزادی تهران به صحنه میرود. وی میگوید: از بچگی پیانو میزدم و حدود ۱۱ – ۱۲ سالگی سهتار را هم شروع کردم. در سنین نوجوانی به موسیقی غربی علاقهمند شدم و گیتار را شروع کردم. با دوستان گروههایی تشکیل دادیم و کارهای پاپ و راک و بلوز غربی را کپی میکردیم. ولی هربار خواستم خودم کاری بسازم ناخودآگاه دلبستگیهایم به موسیقی و ادبیات ایرانی در کار نمودار میشد. انگار خودم را از مخاطب ایرانی نمیتوانستم جدا تصور کنم. بنا بر این برای رسیدن به یک ارتباط کاملتر به سمت شعر و موسیقی ایرانی کشیده میشدم و موسیقی من به صورت آمیزهای از این دو شکل گرفت.
عنوان کنسرت شما «شبی با حافظ» به روایت آرش میتویی است. چرا عنوان حافظ را انتخاب کردید؟
من در یک خانواده اهل موسیقی بزرگ شدم و همیشه شعر و ادبیات فارسی هم مثل موسیقی در محیط اطرافم جریان داشته. از پدر بزرگم گرفته تا مادرم و دوستانشان که بیشتر اشخاص فرهنگی بودن. بنا بر این با شعر ایرانی هم مأنوس شدم و از آن لذت میبردم. حدود سال ۷۲ یک مدت حافظ زیاد میخواندم و این ایده به ذهنم رسید که رو اشعارش کار کنم. اون موقع با «شهرام شعرباف» گروه شده بودیم. من پنج – شش تا آهنگ رو اشعار حافظ ساختم و به شهرام گفتم. شهرام هم علاقهمند شد و با هم ضبطشان کردیم. البته نتیجه کار خوب نبود و من راضی نبودم و دیگر این ایده را پیگیری نکردم. به نظرم کار خام بود و سبک موسیقی با شعر همخوانی نداشت. ولی ۴ – ۵ سال پیش دوباره برگشتم سر این پروژه و آلبوم قدیمی را گوش کردم. دیدم موارد خوبی در آن هست. به ذهنم رسید که بیام کارها رو بازسازی کنم. مایههای ایرانی را در آن تقویت کنم و طوری تنظیم کنم که برای فضای اشعار حافظ شایستهتر و هماهنگتر باشد. ۴- ۵ آهنگ جدید هم ساختم که خیلی ایرانیتر هستند. در کار من شعر حافظ محوریت داره و سعی بر این هست که موسیقی در خدمت بیان محتوای شعر باشد.
آیا خودتان را صاحب سبک میدانید؟ سبکتان چیست؟ مشابه سبک شما وجود داشته است یا دارد؟
«صاحب سبک» عبارت بزرگی است و معمولا برای استادان بزرگ و پیشکسوت به کار میرود. واقعیت این است که هرکس موسیقی من را شنیده گفته کار کاملا جدیدی است و نظیرش را تاکنون نشنیده. بعضی از قطعات جدید من تصنیفهای کاملا ایرانی هستند و حتی میتوانند به خوبی با یک ارکستر کاملا ایرانی در یک کار سنتی اجرا شوند. اما من آنها را با گیتار اجرا میکنم. من با استفاده از افکتهای دیجیتال، قابلیت اجرای ربع پرده را روی گیتار برقی ایجاد کردم. این یک نوآوری و ابتکار جدید است که کاراکتر ویژهای به این موسیقی داده است.
شنیدهایم قرار است این کنسرت به صورت آلبوم منتشر شود؟!
آلبوم این مجموعه با نام «زاهد خلوتنشین» در مراحل نهایی ضبط و پخش است و قرار است به زودی توسط موسسه بتهوون انتشار یابد.
آینده موسیقی خودتان را چگونه میبینید؟ به موفقیت آن امیدوارید؟
موسیقی من زاده شرایطی است که در آن قرار گرفتم. شرایطی که باعث شده هم عاشق سوییتهای «باخ» باشم، هم عاشق گیتار «مارک نافلر» باشم، هم عاشق تار «جلیل شهناز» و هم عاشق شعر «حافظ». میدانم آدمهای زیادی مثل من هستند که هم به موسیقی و شعر ایرانی و هم موسیقی غربی عشق میورزند. شاید کار من بتواند پاسخی برای آنها باشد. پس میکوشم و امیدوارم که بتوانم مخاطبهای خودم را پیدا کنم.
آینده موسیقی ایران را چگونه میبینید؟ کمبودها، مشکلات و محاسن؟ چشمانداز؟
تحلیل آینده موسیقی ایران کاری است که واقعا در تخصص من نیست. اما من به عنوان یک موزیسین گاهی غمگین میشوم از اینکه میبینم موسیقیهای عامهپسند روز به روز بیمحتواتر و تکراریتر میشوند. این صرفا مربوط به ایران نیست. ما موزیسینها که از موسیقی توقعات بیشتری داریم، معمولا از کارهای پاپ و عامهپسند قدیمی خیلی بیشتر میتوانیم لذت ببریم. به نظر میرسد موسیقی عامهپسند روز به روز از موسیقی تخصصی فاصله بیشتری میگیرد. وقتی موسیقی به یک کالای تجاری تبدیل شد، ارزشش با فروش و سود تجاریاش سنجیده میشود و متاسفانه امروز آنچه باعث فروش یک آلبوم موسیقی میشود تبلیغات وسیع، ویدئو کلیپهای آنچنانی، مد لباس، قیافه خواننده، مدل مو و جذابیتهای حاشیهای دیگر است، نه خود موسیقی.
تعریف موسیقی زیرزمینی از نظر شما چیست؟ با این که شما یکی از پیشکسوتان موسیقی نسل بعد از انقلاب هستید چرا تاکنون فعالیتهای موسیقایی زیرزمینی نداشتهاید؟ اگر داشتهاید کی، کجا و چگونه؟
برداشت من این است که موسیقی زیرزمینی به موسیقیای گفته میشود که به طور غیررسمی و برخلاف جریان معمول و عرف جامعه اجرا و پخش شود. من در دوره نوجوانی فعالیتهایی از این قبیل داشتم. آن موقع موسیقی غربی و پاپ به طور کلی ممنوع بود. ولی ما با تعدادی از دوستان گروههای موسیقی تشکیل میدادیم و کارهای پاپ و راک خارجی را کپی و ضبط میکردیم.
دیدگاهتان را بنویسید