بهرنگ آزاده نوازندهی ویولن ایرانی، نوازندهی ارکستر ملی، تنظیمکننده و از شاگردان استاد علی تجویدی بهتازگی آلبومی منتشر کرده است بهنام یک نگه کرد و گذشت که در آن به جمعآوری و تنظیم آثاری از علی تجویدی میپردازد. انتشار این آلبوم بهانهای شد برای یک گفتوگوی کوتاه در مورد ویولن ایرانی و استاد علی تجویدی.
ابتدا در مورد تاریخچه و سبکهای نوازندگی ویلون ایرانی برای ما یک توضیح کوتاه میدهید؟
ورود ساز ویولن به ایران بر میگردد به سفر ناصرالدینشاه به فرنگ که با این ساز آشنا شده و برایش جذاب بوده. در سفرنامهی ناصرالدینشاه آمده:
«در میان سازهای تماشاخانه، یک کمانچهی بسیار بزرگ است. (کنتراباس) یک کمانچهی قدری از آن کوچکتر، (ویلونسل) یک چنگ که هارپ میگویند، چند شیپور موزیکال، یک طبل، یک سنج، باقی همه کمانچهی کوچک است. اما همهی کمانچهها شبیه تار ایران است، قدری پهنتر که با تیر کمانچهکش میزنند»
در زمان ناصرالدینشاه بعد از تاسیس شعبهی موزیک دارالفنون و آمدن مستشاران خارجی، ساز ویولن نیز وارد ایران شد و کمکم توسط موزیسینهای ایرانی در خدمت موسیقی ایرانی به کار گرفته شد.
اولین نوازندگان صاحب سبک ویولن ایرانی، ابوالحسن صبا (۱۲۸۱ – ۱۳۳۶) و حسین یاحقی (۱۲۸۲ – ۱۳۴۷) بودند و معروفترین شاگردان آنها علی تجویدی، مهدی خالدی، حبیبالله بدیعی، همایون خرم، پرویز یاحقی، اسدلله ملک و … بودند که هرکدام لحن و سبک منحصربهفرد خودشان را دارند.
بهطور خلاصه چه چیزهایی رامیشود بهعنوان مشخصههای سبک استاد تجویدی نام برد؟
ابتدا باید بگم که در موسیقی ایرانی بهعلت اهمیت بداههنوازی، نوازندگی و آهنگسازی خیلی از هم جدا نیستند و وقتی صحبت از سبک استاد تجویدی میکنیم، منظور هم تکنیکهای نوازندگی و آرشهکشی و ویبراسیون و … است هم جملهبندی و حسوحال موسیقی.
بهعنوان مشخصههای سبک استاد تجویدی میشود از توجه به جملهبندی دقیق، تلفیق کامل و درست شعر و موسیقی (با توجه به اینکه رشتهی تحصیلی استاد هم ادبیات بوده)، دقت به سکوتهای طلایی بین جملات، بداههنوازیهای آوازی با ریتم شعری، استفاده و تاکید بر استفاده از تکنیکهای مختلف آرشه با الهام گرفتن از مضرابهای تار و سهتار و سنتور و ویبراسیونهای مخصوص و منحصربهفرد با دامنهی زیاد نام برد.
شاید خیلیها استاد تجویدی را بیشتر بهعنوان آهنگساز بشناسند تا نوازنده. در مورد آثار ایشان چه ویژگیهایی وجود دارد؟
آثار استاد را میشود به دو دستهی کلی تصنیفها و نگارشردیف تقسیم کرد.
تصنیفها عموما از اورتورهای (پیشدرآمد) بلند منحصربهفرد و دارای ریتم مجزا از قسمت با کلام برخوردار هستند. مثل تنها منشین. تلفیق بسیار عالی شعر و موسیقی هم از شاخصههای آثار استاد است. غالبا شاعران و آقای تجویدی همزمان بر روی اثر کار میکردند و در واقع شعر و موسیقی با هم خلق میشد. و بسیاری از تصانیف دارای یک مفهوم عینی بودند. مثلا قطعهی آتشکاروان که آقای ترقی و استاد تجویدی با هم در بیرون شهر آتش روشن کرده بودند و این قطعه نتیجهی احساس آن دو در زمان ترک آتش است.
در مورد نگارش ردیف، استاد تجویدی مسلط به چند ردیف از جمله ردیف صبا، میرزاعبدالله و ردیف آوازی بودند و با توجه به پیشزمینهی قویای که نسبت به ردیف داشتند، ردیف خود را مخصوص ساز ویولن و با توجه به قابلیتهای اجرایی این ساز در سه جلد شامل دستگاههای همایون، چهارگاه، نوا، راستپنجگاه، سهگاه، ماهور و آواز اصفهان نوشتهاند.
با توجه به چنین فعالیتهایی که قبلا در مورد ساز ویولن انجام شده، چرا امروز استفاده از این ساز در عرصهی موسیقی ایرانی کمتر به چشم میخورد؟
جای بسی تاسف است که امروز ویولن ایرانی که دارای پیشینهی قوی هنری است و استادان بزرگی چون حسین یاحقی، صبا، علینقی وزیری، خالقی، تجویدی و … در پیشرفت و عجین کردن این ساز با موسیقی ایرانی نقش بسیار مهمی داشتهاند، این ساز تنها به جرم ایرانی نبودن، و بهعلت تعصبهای بیاساس از تدریس در هنرستانها و دانشگاههای موسیقی حذف شده است و به نظر من این موضوع نقش مهمی در کمرنگ شدن این ساز در موسیقی ایرانی دارد در حالی که اگر از جنبهی انسان و ساز بنگریم، ویولن تنها یک وسیله است که بهخوبی و زیبایی میتواند در خدمت موسیقی ایرانی قرار بگیرد و دارای قابلیتهای ویژهایست که میتواند در جهت پیشرفت موسیقی ایرانی بهکار گرفته شود. حضور ویولن در عرصهی موسیقی ایرانی، هیچ منافات و اختلافی با حضور کمانچه که ساز اصیل ایرانی است ندارد و قرار نیست این دو ساز جایگزین یکدیگر شوند بلکه هر کدام دارای شخصیت ویژه و جداگانهای هستند.
دیدگاهتان را بنویسید