×
×

مداحان دستگاه‌ها و مایه‌های موسیقی ایرانی را بیاموزند/ لزوم انتخاب شعرهایی در شان ائمه

  • کد نوشته: 45290
  • موسیقی ایرانیان
  • یکشنبه, ۱۰ام آذر ۱۳۹۲
  • ۰
  • حسام الدین سراج بعد از بیان دغدغه های خود در حوزه موسیقی و مذهب و رابطه تنگانگ این دو، به بیان دیدگاه‌هایش پیرامون تناسب میان موسیقی و تحولات اجتماعی، لزوم شناخت مداحان از موسیقی ایرانی، روند تولید آلبوم “وداع”، روش‌های برنامه‌ریزی در مدیریت فرهنگی کشور و جریان خلق آثار ادبی متناسب با موضوع عاشورا پرداخت. […]

  • حسام الدین سراج بعد از بیان دغدغه های خود در حوزه موسیقی و مذهب و رابطه تنگانگ این دو، به بیان دیدگاه‌هایش پیرامون تناسب میان موسیقی و تحولات اجتماعی، لزوم شناخت مداحان از موسیقی ایرانی، روند تولید آلبوم “وداع”، روش‌های برنامه‌ریزی در مدیریت فرهنگی کشور و جریان خلق آثار ادبی متناسب با موضوع عاشورا پرداخت.

    حسام‌الدین سراج از خوانندگان نام آشنای موسیقی ایرانی است که در زمینه پژوهش موسیقایی نیز فعالیت‌های قابل توجهی داشته است.  کتاب “از گذر گل تا دل” با موضوع زیبایی‌شناسی تطبیقی موسیقی و معماری یکی از آثار تحقیقاتی وی است که در جایگاه خود اثر قابل توجهی است.

    وی که سال‌هاست به خوانندگی آثار فاخر می‌پردازد به مناسبت ماه محرم و برای بررسی موسیقی مذهبی و آسیب‌شناسی این جریان ساعتی را مهمان خبرگزاری مهر بود. وی در بخش نخست این گفتگو درباره نگاه دین و مدهب به موسیقی، عملکرد رسانه ملی به ویژه تلویزیون در حوزه موسیقی اصیل ایرانی و پاپ، روند صودر مجوز برای آثار موسیقایی و … پرداخت.

    در بخش دوم و پایانی این گفتگو درباره نقش اجتماعی موسیقی، نوحه‌ها و موسیقی همگون با مناسبت‌های مذهبی و آلبوم “وداع” وی صحبت کردیم که از منظر نظر شما می‌گذرد:

    *تناسب میان موسیقی با تحولات اجتماعی یا سیاسی یکی از مهم‌ترین مواردی است که اهالی موسیقی باید در تولید آثار خود نسبت به آن توجه داشته باشند؛ مساله‌ای که طی سال‌های اخیر به عنوان یکی از آسیب‌های جدی محتوای آثار موسیقایی مطرح شده و هنوز هم راه حل مناسبی برای برون‌رفت از آن اتخاذ نشده است. آیا می‌توان چنین جریانی را هم برای موسیقی مذهبی متصور شد؟

    – من دوست دارم این بار نه به عنوان هنرمند و کارشناس بلکه به عنوان یک فرد آزاد صحبت کنم. اصولا موسیقی قبل از پیروزی انقلاب هم نقش زیادی در هدایت جوانان به سمت پیروزی انقلاب و حرکت آنها داشت. همین هنرمندانی که امروزه به عنوان موزیسین های خبره جامعه ما شناخته شده اند همه هنرمندان فعال موسیقی ایرانی پیش از انقلاب بودند که به نظر من بسیاری از آثارشان در جریان شکل گیری موسیقی ایرانی باقی خواهد ماند.

    البته ما بعد از انقلاب هم دیدیم که این روند ادامه یافت و در برهه های مختلفی از جمله ۸ سال دفاع مقدس سرودها و تصنیف‌هایی ساخته شده که مردم هنوز هم نسبت به آن سمپاتی و علاقه دارند. به راستی دلیل اشاعه این جریان چیست؟ باید در پاسخ به این پرسش گفت که آثار تولید شده بیان درد مردم و آنچه آنها نیاز داشته و می خواستند بوده است.

    موسیقی می‌تواند در حرکت های اجتماعی نقش بسیار مثبتی را ایفا کند. این نوع دیدگاه را می‌توان در جریان شکل گیری تحولات مذهبی نیز بررسی کرد. به عنوان نمونه واقعه کربلا و قیام حضرت سید الشهدا(ع) به عنوان یکی از نقاط عطف عرصه تحولات مذهبی مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است و ما می بینیم هر هنرمندی به فراخور حال و علاقه‌هایی که دارد اثر هنری را در این زمینه خلق می کند که در حد خودش جای آفرین دارد چراکه به اعتقاد من با خلوص نیت ساخته شده است و اگر هم ضعیف است نمی توان بر آن حرکت خرده گرفت.

    البته این آیندگان هستند که می‌توانند در مورد ارزشمند بودن یا نبودن آثار قضاوت کنند. من هم به عنوان یک هنرمند یا یک شهروند به خودم این اجازه را نمی دهم کاری را که در این زمینه تولید می‌شود، رد کنم. مساله عاشورا امری است که خیلی ها برای آن تلاش می کنند بنابراین نمی توانیم کسی را بابت تولید کاری در این حوزه تخطئه کنیم. البته این احتمال هم وجود دارد کسی کار ضعیفی را انجام دهد که بهتر است به جای تخطئه به او آرام درباره مشکلاتی که کار او دارد توضیح داد اما این خطا نباید دلیلی باشد که بخواهیم سرکوبگرانه خالق اثر را سرزنش کنیم. بنابراین من هیچوقت به خودم اجازه انتقاد به کارهایی از این دست را نمی دهم و معتقدم بسیاری از این کارها فقط در آینده است که می‌تواند مورد قضاوت قرار بگیرد.

    *به نظر می آید شما یک مقدار محتاطانه به ماجرا نگاه می‌کنید که مبادا کسی از انتقاد برنجد. به هر حال هدف هنر و هنرمند دریافت یک احساس معنوی، پاک و الهی و انتقال آن به ساحت مخاطب است، موضوعی که به شدت در جریان شکل گیری موسیقی مذهبی نقش تعیین کننده ای دارد اما در بسیاری از ملودی ها، ترانه ها و اشعاری که ما در این حوزه شنیده ایم قاعده این نیست و اثر به سمتی هدایت شده که گویی برآمده از دل نیست و این انگیزه های غیر معنوی است که حرف اصلی اینگونه آثار است.

    – ببینید کار هنرمند پیشرو، تالیف آثار در حوزه فعالیتی خود است. اگر این هنرمند بخواهد فقط در مقام یک تذکردهنده حضور داشته باشد اصلا کار زیبایی نیست. به اعتقاد من تالیف همان کار تذکر را اما در شکل زیباتر انجام می دهد. شاعر بزرگی چون عمان سامانی اگر می خواست دائم تذکر دهد که دیگر عمان سامانی نمی شد. او آمد و مجموعه ارزشمندی چون “گنجینه اسرار” را نوشت و به نوعی از ذهن و بیان خود شعر را برای مخاطبان تعریف کرد. پس دیگر نیازی در خود ندید که دائم به هم نسلان خود بگوید که ایها الناس شعر ضعیف نگویید.

    من تصور می‌کنم اگر کسی ادعای کار هنری به ویژه خلق اثر مذهبی دارد باید کار ارزشمندی انجام دهد و خود را با اثرش معرفی کند. من فقط می‌توانم به دوستان هنرمندم پیشنهاد کنم که به کار متوسط و ضعیف اکتفا نکنند. اتفاقا بعضی از اوقات دوستان مداح به من مراجعه می کنند که چه باید بکنند؟ من فقط به آنها توصیه می کنم که بروند و موسیقی ایرانی را بیاموزند و با دستگاه‌ها و مایه‌های موسیقی آشنا شوند. ضمن اینکه توجه داشته باشند حفظ شعر خوب می تواند در کنار توجه به موسیقی ایرانی آنها را به عنوان یک مداح تاثیرگذار معرفی کند. متاسفانه مواردی که به آن اشاره کردم در حوصله همه دوستان نیست. البته که گفتن آن راحت است اما در حوصله همه نیست. دوستان علاقه دارند خیلی زود به نتیجه برسند و مانند خوردن یک قرص در شب، صبح بیدار شوند و ببینند دریچه‌ای از شعر و موسیقی برای آن ها باز شده است. این عملی نیست. به نظرم فقط با ریاضت است که کارها عملی می‌شود.

    *فکر می کنید چند درصد از نوحه ها و آثار موسیقایی توانسته انگیزه های عاطفی مردم را بیشتر کند؟ اساسا مولفه‌های ثبت و خلق آثار ادبی و موسیقایی در این زمینه براساس چه الگوهایی است؟

    – من نمی توانم درباره این موضوع آماری را ارائه دهم اما معتقدم عشق مهم تریم اصل برای ثبت یک اثر موسیقایی با کیفیت در چارچوب واقعه‌های مذهبی است و چقدر خوب است که این عشق جنبه های معقولی هم داشته باشد. ما حافظ را به عنوان یک شاعر عاشق می شناسیم اما آیا شما از این شاعر عاشق دو مصرع سراغ دارید که وزن آنها با هم همخوانی نداشته باشد؟ به طور حتم پیدا نمی کنیم و این همان جنبه معقول عاشق‌پیشگی حافظ است.

    حافظه در بیان هنری عشق توانایی معقول دارد و اگر عقل و عشق توام با یکدیگر باشند کاری می کنند کارستان. متاسفانه بعضی از عزیزان مداح به اشعار سطحی دل خوش می کنند و آنها را تا پایان مجلس نوحه خوانی ادامه می دهند. در حالیکه باید گفت اگر ما امام حسین (ع) را دوست داریم پس بیاییم در شان ایشام شعر بخوانیم. ما شاعران متاخر و معاصر بزرگ و صاحب نامی چون محتشم کاشانی، عمان سامانی، قیصر امین پور و سید حسن حسینی داریم که صنعت شعری آنها دارای عمق فراوانی است و می تواند در مجالس نوحه خوانی و عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) مورد استفاده قرار گیرد. به اعتقاد من وقت آن رسیده که در همین کلاس های آموزش مداحی، علاقه مندان نوحه خوانی را به مناسب‌خوانی و رشد سلیقه شان دعوت کنیم. خوشبختانه ما با جوانان با اخلاصی رو به رو هستیم که اگر فهم موسیقایی و ادبی آنها را ارتقا دهیم می توانند تبدیل به مداحان تاثیرگذاری شوند.

     * می توان گفت شما در آلبوم “وداع ” به این مواردی که به آن اشاره کردید، دست پیدا کردید. اما این آلبوم و تعدادی دیگر از مجموعه های موفق در حوزه موسیقی مذهبی  نتیجه قابل قبولی برای یک جریان کلی که مدعی فراوانی هم دارد، نیست.

    – تولید آلبوم “وداع” نتیجه خاطراتی بود که در نوجوانی و جوانی از پدرم داشتم. یادم می آید در ایام محرم و صفر پدرم شعرهای عمان سامانی را برای ما می خواند و اشک می ریخت و من در همان دوران کودکی علاقه داشتم اگر روزی توانایی در زمینه موسیقی پیدا کردم، بتوانم شعرهای عمان سامانی را در قالب یک اثر موسیقایی به مخاطبان ارائه دهم. خوشبختانه بعد از اینکه به تدریج این توانایی حاصل شد بارها تصمیم گرفتم که این اثر را تولید کنم اما موفق نمی شدم و هر بار که محرم می آمد این تجدید عهد با حضرت سیدالشهدا انجام می شد و بعد این اشک و آه و آرزو بود که از امام حسین(ع) می خواستم و انجام نمی شد. تا اینکه حوزه هنری علاقه مند به تولید یک اثر موسیقایی ویژه محرم شد و من هم سریع پیشنهاد ساخت این اثر موسیقایی را دادم.

    بعد از یک سال کار آغاز شد و من پس از گزینش اشعار عمان سامانی که با همیاری و همکاری زنده یاد سید حسن حسینی انجام گرفت به سراغ استاد فرهاد فخرالدینی رفتم اما به دلیل اینکه وی درگیر کارهای ارکستر تازه تاسیس ملی بود نتوانستم از حضورش بهره مند شوم تا اینکه با دعوت از محمد میرزمانی کار تولید شد و به لطف خدا و حضرت سید الشهدا و البته حضور هنرمندان برگزیده موسیقی ایرانی اثر قابل قبولی شد.

    *توضیحات شما درباره آلبوم “وداع” نکته ای را به یادم انداخت. اینکه اگر جریان میانی مدیریت فرهنگی و به شکل جزئی‌تر مدیریت موسیقی مسیر بهتر و برنامه‌ریزی شده‌تری را طی می کرد شاید هم اکنون با تولید آثار متعدد و با کیفیتی در حوزه موسیقی به ویژه موسیقی مذهبی رو به رو بودیم. آثاری که در کنار پروژه های میلیاردی سینمایی و تلویزیونی می توانست نقطه عطفی در فعالیت‌های موسیقایی کشور نیز باشد.

    – من معتقدم با موسیقی هرچه آزادتر برخورد کنیم بهتر به نتیجه می رسیم. ما تعداد ثابتی موسیقیدان در کشورمان داریم که تعدادشان هم تغییری نمی کند و اگر این هنرمندان را آزاد بگذاریم و به آنها پر و بال بدهیم بدون تردید فضای موسیقی کشور ساخته می شود. به اعتقاد من بهترین روش در مدیریت موسیقی، آزادی دادن به هنرمندان است که متاسفانه بعضی از اوقات این آزادی به آنها داده نمی شود. به عنوان نمونه کنسرتی که برای برگزاری آن نیازمند یک ماه تبلیغات و اطلاع رسانی است فقط سه روز مانده به برگزاری، موفق به دریافت مجوز می شود. این چه معنی دارد؟ به نظر من این همان مخالفتی است که ظاهرا موافقت دارد. یعنی بهتر است دوستان از همان اول بگویند کنسرت را برگزار نکنید نه اینکه سه روز مانده به اجرا مجوز آن را صادر کنید.

    صراحتا می گویم مدیریت در بعضی از برهه ها ترمز است. این مدیریت نه تنها کاری را پیش نمی‌برد بلکه به نوعی ترمزی است که اتفاقا در ظاهر هم چهره مدیر را موجه می کند. البته بعضی از برهه‌های مدیریتی هم هست که مدیریت تلاش کرده با موزیسین ها همراه باشد. این مسایل خیلی با مدیریت بالادستی فرهنگ و هنر در ارتباط است. هشت سال گذشته دوران سختی برای فرهنگ و هنر بود اما ما هنرمندان امید داریم که در دوره فعلی وضعیت بهتر شود به همین خاطر است که تلاش می کنم درِ انتقاد را باز نکنم چون به دولت فعلی امید داریم گرچه این را هم می‌دانیم که دولت هم اکنون با مشکلات مالی زیادی روبه رو است که کار را سخت می کند.

    گفتگو از علیرضا سعیدی

    https://musiceiranian.ir/?p=45290
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *