×
×

کنسرت خواننده «پژمان» با استقبال مخاطبین و اهالی هنر برگزار شد

  • کد نوشته: 44614
  • 14 آبان 1392
  • ۰
  • کنسرت موسیقی «ناردونه» به خوانندگی علی زندوکیلی و نوازندگی سامان احتشامی یکشنبه ۱۲ آبان ماه در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد. در ادامه گزارش متنی از این کنسرت را بخوانید و پس از آن نیز مصاحبه مجله همشهری جوان با علی زندوکیلی را می توانید دنبال کنید.
    +عکسهایی از این اجرا را در ادامه از موسیقی ایرانیان دنبال کنید

    کنسرت خواننده «پژمان» با استقبال مخاطبین و اهالی هنر برگزار شد
  •  کنسرت «ناردونه» به خوانندگی علی زندوکیلی (برای بزرگنمایی تصویر کلیک کنید)

    کنسرت «ناردونه» به خوانندگی علی زندوکیلی (برای بزرگنمایی تصویر کلیک کنید)

    کنسرت موسیقی «ناردونه» به خوانندگی علی زندوکیلی و نوازندگی سامان احتشامی یکشنبه ۱۲ آبان ماه در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.

    در این کنسرت که با استقبال قابل توجه علاقه‌مندان موسیقی ایرانی برگزار شد، گروه موسیقی در دو بخش “دشتی و اصفهان” و “نوا و دشتی” قطعاتی را اجرا کردند.

    “میان تاریکی” با شعری از فروغ فرخ‌زاد، تک‌نوازی کمانچه سینا علم، “اعتراض”، “پرنده مردنی است” و “شکوفه اندوه” با شعرهایی از فروغ فرخ‌زاد و آهنگسازی بابک غسالی قطعاتی بودند که در بخش اول کنسرت به خوانندگی علی زندوکیلی اجرا شد.

    در بخش نوا و دشتی هم قطعات “نه این نه آن” با شعر مولانا، “سراب” و “خاک کوی دوست” با شعری از حافظ به آهنگسازی سحاب علم ،”ناردونه” با شعری از داود غلامی شیرازی به آهنگسازی و خوانندگی علی زندوکیلی و قطعه ریتمیک “تار رباب” با اشعاری از باباطاهر و داود غلامی شیرازی اجرا شدند.

    همچنین سامان احتشامی نوازنده و آهنگساز هم بعد از دو بخش کنسرت به دعوت علی زندوکیلی قطعه “رفته” از مجموعه قطعات نمایش “ترانه‌های قدیمی” به کارگردانی محمد رحمانیان که چندی پیش در تالار شمس موسسه اکو به صحنه رفت، اجرا کرد که این قطعه با استقبال تماشاگران مواجه شد.

    علی زندوکیلی در بخش دوم اجرای این کنسرت و قبل از اجرای قطعه “ناردونه” خطاب به تماشاگران گفت: قطعه “ناردونه” از یک درد قدیمی می‌آید که برای من خیلی سنگین بود و باعث شد که این ملودی را بسازم. در این مسیر خیلی‌ها هم‌درد من شدند. البته لازم است در همین جا تشکر ویژه ای از داود غلامی شیرازی به عنوان ترانه‌سرای این قطعه کنم که به زیباتر شدن آن کمک قابل توجهی کرد.

    این خواننده جوان موسیقی ایرانی که این روزها با خوانندگی در تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی “پژمان” برای مخاطبان شناخته شده است در بخش دیگری از این کنسرت گفت: “ناردونه” می‌تواند برای هرکسی اسطوره باشد البته من این کار را به مادرم که اینجا کنار شماست تقدیم می‌کنم و امیدوارم مورد توجه شما هم قرار بگیرد.

    وی قبل از اجرای قطعه‌هایی از موسیقی نمایش “ترانه‌های قدیمی” خطاب به تماشاگران گفت: سامان احتشامی به من و گروهی که ۶ سال است همراه آنان هستم افتخار داد که در کنار هنرنمایی او قطعاتی را برای شما اجرا کنیم. من خیلی خوشحالم که در این نمایش با سامان همکاری کردم چراکه خاطراتی را برای من به وجود آورد که مطمئنم تا سال‌های زیادی همراهم خواهد بود.

    زندوکیلی تصریح کرد: گروه موسیقی ما به جریانی که در آن حضور دارد افتخار می‌کند و مطمئن باشید که ما به این موسیقی تعهد خواهیم داشت و تا آخرین لحظه به این نوع موسیقی وابسته بوده و به کار خود ادامه می دهیم.

    در این کنسرت که به تهیه‌کنندگی آرام سنگلجی و مدیریت صمد طالقانی در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، بابک غسالی عود، سینا علم کمانچه، سحاب علم تار، شایان ریاحی پرکاشن، ماهور زمان‌پور تنبک، شهریار نظری دف و سامان احتشامی پیانو به عنوان نوازنده حضور داشتند.

    گزارش متنی مهر از این کنسرت را دنبال کردید، در ادامه  هم می توانید عکسهای این اجرا را در موسیقی ایرانیان ببینید و پس از آن نیز مصاحبه مجله همشهری جوان با علی زندوکیلی را دنبال کنید.

    علی زندوکیلی که گرمای صدایش در نمایش «ترانه‌های قدیمی» محمد رحمانیان به دل خیلی‌ها نشست، تعداد طرفداراهایش را از تعداد طرفداران سبک آوازخوانی و صدای خاصش برای گروه «دنگ‌شو» فراتر برد.

    او این روزها یکی از جوان‌ترین خواننده‌های سبک سنتی – تلفیقی است که روز به روز با خواندن کارهایی مثل تیتراژ سریال «پژمان» و سریال «شاهگوش» شناخته‌تر می‌شود و خیلی‌ها ترانه «رفته‌»اش را با صدایی که ویژه خودش است، زمزمه می‌کنند.

    همین بهانه‌ها و کنسرتی که با گروه خودش همین روزها اجرا خواهد کرد، بهانه‌ای شد تا با صدای گرم گروه «دنگ‌شو» که خیلی‌ها دوست داشتند اسمش را بدانند – در یک اتاق آکوستیک مخصوص تمرین و تدریس موسیقی گپ بزنیم و او از همه روزگار پرموسیقی‌اش برایمان بگوید.

    با گروه «دنگ‌شو» چطور آشنا شدید؟
    آبان سال ۹۰ آقای طاها شجاع‌نوری با من تماس گرفت و گفت از دنگ‌شو تماس می‌گیرم. چند بار هم تأکید داشت که دنگ‌شو! گفت من شماره شما را از آقای فردین خلعتبری گرفته‌ام. گفتند یک قرار بگذاریم همدیگر را ببینیم. وقتی رفتم پیش بچه‌ها باز هی می‌گفتند دنگ‌شو و من می‌گفتم «خدایا دنگ‌شو کیه!» واقعاً بچه‌ها را نمی‌شناختم. حتی تا شش ماه اول که آشنا شده بودم و باز هم نرفتم کارهایشان را بگیرم و گوش بدهم! بعد خودم فهمیدم که دنگ‌شو چه اعتباری دارد. همیشه به طاها می‌گویم جریانی را در سیستم موسیقی به وجود آورده که واقعاً امیدوارم از این جرین‌ها در موسیقی زیاد باشد، اما نه به عنوان اینکه گروه‌هایی بیایند که فقط بخواهند از دنگ‌شو تقلید کنند. باید بدانند هدف دنگ‌شو چیست. چون من شناختی که نسبت به دنگ‌شو دارم این است که طاها بی‌توشته و بی‌طراحی کاری را انجام نمی‌دهد.

    آقای شجاع نوری نگفتند چرا شما را انتخاب کردند؟
    قرار بود آلبوم «دلتنگ شو» را خواننده دیگری بخواند. اصلاً یکی دو ترک را هم خوانده بودند و بعد که فکر کردند و مشاوره گرفتند، دیدند نباید این کار را انجام بدهند. بعدش بچه‌ها از خواننده‌های مختلف تسبت گرفته‌اند. طاها همیشه به من می‌گوید «علی من تازه خواننده را با تو شناختم قبل از تو هیچ صدایی به گوشم نبود.» وقتی به خانه‌شان رفتم از من خواستند که یک آواز بخوانم من هم خسته بودم ولی شروع کردم یک آواز بیات ترک خواندم. آن را خواندم و طاها و شاید جفتشان گفتند «گوش ما تازه دارد آواز می‌شنود!»

    چرا از دور احساس می‌کنم که شما در روند کارتان از این شاخه به آن شاخه پریده‌اید؟ با گروه «خموش» و «دنگ‌شو» کار کرده‌اید. گروه «ناردونه» را دارید و الان هم قرار است با «دارکوب» کار کنید.
    آدم تنوع‌طلبی نیستم، اما تنوع را در ژانرهای موسیقی دوست دارم. من دوران تجربه‌ام را می‌گذرانم. دوست دارم چند ژانر را تجربه کنم ولی باید خودم را در هر ژانری که هست درست نشان بدهم. من در دنگ‌شو ژانر سنتی خودم را داشته‌ام. ولی یک خرده متفاوت‌تر در گروه خموش در ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی هم همین طور. قطعاً با درکوب هم همین‌طور خواهد بود. یعنی سعی می‌کنم از آن چارچوبی که در ذهن خودم داشته‌ام دور نشوم. قطعاً از این بعد ثبات علی زندوکیلی را بیشتر خواهید دید.

    در ادامه راه خواندگی مرزبندی خاصی بین سنتی و تلفیقی خواهد داشت؟
    علاقه‌ام به کارهایی مثل سبک آلبوم «میان تاریکی» است. شعرهای نو زیاد با موسیقی سنتی ایرانی خوانده نشده ژانر تلفیقی با سنتی را در کارهایم تفکیک نمی‌کنم. موزیکی که خوب باشد و پیام و کلام عالی داشته باشد، می‌پذیرم، ولی نوع خواندن من ثابت است. در «دنگ‌شو» و «دارکوب» همین نوع خواندن را خواهید دید و در کارهای خودم کمی پروپیمان‌تر و قابل‌تر.

    دوست ندارید در این پرتگاه حرفه‌ای شدن زیرنظر کسی فعالیت کنید یا مثل آقایان قربانی معتمدی با همایون شجربان پله‌پله بروید؟ انگار خیلی بی‌پشتوانه در این مسیر قدم برمی‌دارید.
    پشتوانه آدم جز خدا کسی نیست. معامله من در زندگی همیشه با خدا بوده. من از ۱۴-۱۵ سالگی تنهایی به تهران آمدم و سختی کشیدم. نه دوست دارم اسمی پشت‌سر باشد که بگویند این اسم باعث شهرت می شد. نه از شهرت و موقعیت کسی سوءاستفاده می‌کنم چون دوست ندارم وارد حواشی شوم. به پله پله پیش رفتن هم معتقدم شاید سنم کمی گول‌زننده باشد ولی تجربه‌ام کم نیست. از ۱۵-۱۴ سالگی گرمی و سردی چشیده‌ام و از خودم مراقبت کرده‌ام که پایم نلغزد و زمین نخورم.

    خودتان چه موسیقی‌ای گوش می‌دهید؟
    موسیقی‌های محلی و بومی موسیقی‌های محلی وفولک بی‌غرض‌ترین خالص‌ترین واقعی‌ترین موسیقی‌های دنیا هستند.

    از بین خواننده‌ها سنتی کسی هست که دوست داشته باشید به سبک او بخوانید؟
    نه واقعاً به کسی فکر نکرده‌ام، اما همیشه دوست داشتم و در هر ژانری مهر مخصوص خودم را داشته باشم. همیشه دوست دارم کنار صداهایی قرار بگیرم که همیشه خواهند ماند.

    از بین خواننده‌های پاپ کدام صداها را می‌پسندید؟
    حمید حامی، نیما مسیحا و مانی رهنما. از این طرف هم صدای اقای اصفهانی و احسان خواجه‌امیری.

    در آینده نزدیک از شما چی خواهیم شنید؟
    آلبوم «ترانه‌های قدیمی» نمایش آقای رحمانیان منتشر خواهد شد. مشغول ضبط آلبوم «ناردونه» با صداو آهنگسازی خودم و نوازندگی گروهی از دوستانم هم هستم.

    ترانه‌ها قدیمی فارغ از اجرا ترانه‌هایی قوی داشت. سن و سال خیلی از تماشاچی‌ها اصلاً قد نمی‌داد که صداهای اصلی‌اش را شنیده باشند، اما ترکیب صدای شما با پیانو خیلی خوب درآمده بود.
    این نمایش خیلی چیزها به من یاد داد و یکی از تجربه‌های مهم زندگی من است. من با هر گروهی که روی استیج می‌روم چیزی یاد می‌گیرم. متأسفانه در ایران یک گروه برای همیشه نمی‌توانند با هم همکاری کنند. مثلاً اگر یک گروه ۵ نفری که سال ۷۰تشکیل شده نمی‌تواند تا ۷۵ به کارش ادامه بدهد اما در غرب گروه‌هایی مثل یک ارکستر مجلسی ۳۰ نفره را می‌بینید که سال ۱۹۹۸ تشکیل شده و تا الان همان اعضا هستند مگر اینکه کسی مرده و جایگزین او کسی آمده!

    تمام گروه‌های ایرانی و این نقطه ضعف را دارند. کارهای خوب ما هم حاصل همنشینی‌ها و همکاری‌هایی بوده که قبل از انقلاب تا ۱۰ سال بعد از انقلاب بوده. ولی الان چی؟ به خاطر همین من دوست ندارم وارد حواشی گروهی شوم اما وقتی با گروهی کار می‌کنم. دوست دارم از آن تیم یاد بگیرم و بتوانم آن نقشی را که دارم به خوبی ایفا کنم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *