همه هنرها وجود خود را مدیون اساتید و بزرگانی هستند که برای بقاء، ماندگاری و ارتقای هنر و تخصص خود تلاش کردهاند. اما امروز شاهدیم که همه عرصهها و هنرها اعم از ادبیات، شعر، موسیقی، سینما، تئاتر و اغلب هنرهای تجسمی در مقاطعی از تاریخ دچار رکود شده و گواه این چالش بزرگ اسناد و مدارکی است که از مورخان و پژوهشگران عرصه تاریخ و هنر به جا مانده است.
موسیقی شاید بیش از دیگر هنرها مورد آماج اتفاقات و جریانات مختلف بوده و این در حالی است که این هنر در ایران قدمتی چند هزارساله دارد و شاید به دلیل همین قدمت تاریخی است که آسیبهای بیشتری دیده است. درست است که هنر در دنیای امروز تعاریف و ابعاد دیگری پیدا کرده، اما اصل ماجرا که همان ارزش و اهمیت بزرگان است، به قوت خود باقی است. این همه مقدمهایست بر این موضوع که همواره باید استادان و بزرگان را پاس بداریم و این پاسداشت صرفا جنبهای نمادین و تشریفاتی ندارد.
چرا حضور استادان در موسیقی امروز اهمیت دارد؟
صد البته که تاریخ با ثبت نام بزرگان در لیست ماندگاران هنر و ارزش و اهمیت آنها را ارج مینهد، اما این اتفاق دردی از هنرمندان و مخاطبان معاصر دوا نخواهد کرد. موضوع مهمتر استفاده از دانش و بصیرت و تخصص استادان صاحب نام موسیقی و هنر ایران است که با بهرهگیری از وجود آنها در محافل و رویدادها رخ مینماید. بیشک یافتن مناسبت و بهانه برای بهرهگیری از هوش و سواد و تخصص استادان به نام موسیقی کار دشواری نیست و کمترین آن بهرهگیری از استادان موسیقی در سیستمهای آموزش عالی است که طی این سالها این روند به حاشیه رانده شده و حال میبینیم که بسیاری از بزرگان موسیقی کشور خانهنشین هستند و اغلب به دلایل متعدد از آموزش و همکاری کناره گرفتهاند.
جشنوارهها تا چه حد از وجود استادان بهره بردهاند؟
یکی از بزرگترین بسترها برای پرداختن به هنرمندان موثر و مطرح، جشنوارهها هستند. نمیتوان گفت طی چهل سال گذشته در برگزاری جشنوارههای موسیقی و ایجاد رویدادهای موسیقی محور موفق بودهایم و این مسیر پر فراز و نشیب همواره مورد انتقاد کارشناسان و هنرمندان بوده و همچنان نواقصی وجود دارد. یکی از این ایرادها که بر بخشهای مختلف به طرز سیستماتیک تاثیر گذاشته عدم وجود تیمهای ثابت برای برگزاری رویدادهایی چون جشنوارهها طی سالهای متمادی است. ایراد دیگر عدم وجود آییننامههای مدون و مشخص در جشنوارههای موسیقی است که البته جشنواره موسیقی فجر طی دو سال گذشت آییننامهای را تالیف و مدون کرده است که البته خالی از ایراد نیست.
ازسویی در حال حاضر تعداد جشنوارههای سالانه کم نیست و شاید در میان آنها جشنواره موسیقی فجر، جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره موسیقی جوان که به کشف استعدادهای تازه میپردازد، مهمترینها باشند اما این کثرت خیلی قابل افتخار و تعریف نیست چراکه هرچه گذشته حضور بزرگان و اساتید در جشنوارههای هنری کمرنگتر شده است. این درحالی است که اگر بخواهیم فهرستی از استادان و بزرگان موسیقی امروز کشور تهیه کنیم، فهرستی بلند خواهد بود. فهرستی از افرادی که در سایه سکوت رسانهها فراموش شده و کسی سراغی از آنها نمیگیرد.
چرا بزرگان به جشنواره موسیقی فجر دعوت نمیشوند؟
سالهاست بزرگان موسیقی به عنوان شرکت کننده و مدعو در جشنوارهها به اجرای برنامه نمیپردازند که البته یکی از دلایل این اتفاق عدم رغبت استادان به حضور در جشنوارههاست که ریشه در عدم حمایتها دارد. گرچه در این ایام کم و بیش از بزرگان یاد شده و مورد تقدیر قرار گرفتهاند با اینحال این اتفاق خروجی علمی و عملی دربرنداشته و صرفا جنبه تجلیل داشته است.
سالها پیش جشنواره موسیقی فجر بخشی با عنوانی شبیه شب بزرگان موسیقی ایران داشت. در این مراسم استادان مطرح معاصر و نوازندگان و خوانندگان و آهنگسازان نامدار موسیقی ایرانی نه در قالب داور و ارزیاب و مشاور که در کسوت شرکتکننده و مدعو به جشنواره میآمدند و به اجرای برنامه میپرداختند که معمولا این اجراها پرمخاطبترین بخشهای جشنواره بودند.
جشنواره موسیقی فجر در سی و هفتمین دوره خود با تمامی کاستیها البته اتفاقی جدید را رقم زده است و آن، اختصاص هر شب از کنسرتهای سالن دهلوی به نام یکی از بزرگان موسیقی و تکنوازیهایی در رابطه با آنها و سبک و سیاقشان است. این اتفاق با حضور هنرمندان مطرح برای اجرا کاملتر هم شده است.
برنامههای سالن دهلوی با عناوینی چون شب یوسف فروتن (با نوازندگی امیر شریفی)، شب حسن کسایی (نوازندگی زمان خیری)، شب فرامرز پایور (نوازندگی رامین صفایی)، شب علیاصغر بهاری (با نوازندگی حسام اینانلو)، شب غلامحسین بیگجهخوانی (با نوازندگی قاسم رحیمزاده و کامبیز گنجهای) تا پایان جشنواره ادامه دارد.
توجه به بزرگان رجوعی دوباره به نوازندگی آنهاست
امیر شریفی اولین هنرمندی بود که در سالن دهلوی به اجرای تکنوازی در شب یوسف فروتن پرداخت. او عضو هیئت علمی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر است و از محضر استادانی چون داریوش پیرنیاکان، محمدرضا لطفی و حاتم عسگری است. وی به نیت ارج نهادن به یکی از شیوههای سه تار نوازی قدما، قطعاتی را از استاد یوسف فروتن در آوازهای دشتی و بیات ترک اجرا کرد.
شریفی درباره اهمیت وجود بخشی به نام بزرگان موسیقی در جشنواره گفت: حضور فیزیکی استادان در زمان اجرای جوانها بر اساس سبک و سیاق استادان یک بحث است که عمل کردن به آن اهمیت دارد. به نظرم اگر دفتر جشنواره بتواند طبق برنامهریزیهای قبلی برای انجام چنین کاری هماهنگیهای لازم را به عمل آورد و اساتید را دعوت کند، کار مفیدی کرده است. مثلا اگر شب استاد شهنازی است شاگردان قبلی آنها بیایند. یا در شب استادی چون علیاصغر بهاری از شاگردان ایشان دعوت به عمل آورند.
او افزود: اگر وجود این بخش در سالهای آتی هم ادامه پیدا کند، میتوان از بزرگانی که از محضر استادان درگذشته بهره بردهاند، دعوت به عمل آورد. به هرحال چنین هنرمندانی محضر استادان درگذشته را درک کردهاند و حال میتوان آنها را به نوعی نماینده هر مکتب دانست. این افراد حداقل در دورهای زندگی میکردند که طی آن مقطع استادان برجسته تدریس میکردهاند. چنین کاری علاوه بر جنبههای نمادین اثرات مثبت دیگری هم دارد.
این نوازنده توضیح داد: وجود چنین اتفاقی، باعث میشود نوازندگان از جوانترها که دانشجوها هستند و میانسالان که هم نسلان من هستند رجوعی دوباره به نوازندگی استادان درگذشته دوره پهلوی و دوره قاجار و پس از آن داشته باشیم که ضرورتی فوقالعاده با اهمیتِ آموزشی و هنری است.
او تاکید کرد: نوازندگان باید برای ارائه محتوایی درست و با کیفیت و معتبر در راستای موسیقی ایرانی به ساز استادان گذشته رجوع کنند و این موضوع خیلی اهمیت. اینکه فرد نوازنده خوبی باشد الزاما موسیقی سنتیِ مرتبط و منتسب با سنت موسیقی دستگاهی محسوب نمیشود واین محتواست که مهم است.
شریفی در پایان گفت: علاوه بر ردیف و قطعات ساز بزرگان منبعی بسیار غنی است که نباید از آن غافل باشیم و لذا وجود بخشهایی با این محوریت و موضوع در جشنواره موسیقی فجر اتفاق خوبی است که امیدوارم در دورههای بعد ادامه پیدا کند.
توجه به بزرگان و استادان نباید محدود به جشنوارهها باشد
وحید اسداللهی (نوازنده، موسیقیدان و آهنگساز) دیگر هنرمندی است که از خطه آذربایجان در جشنواره موسیقی فجر امسال حضور دارد. او به اتفاق اعضای گروهش در فرهنگسرای نیاوران اجرا خواهد داشت.
اسداللهی با تاکید بر توجه به بزرگان موسیقی و استادان برجسته معاصر در هر اتفاق و رویداد گفت: اینکه استادان ساز به دست بگیرند و بنوازند اتفاقی عالی است و چه چیز از این بهتر که از وجود آنها تا زنده هستند بهرهمند شویم. اما چنین اتفاقاتی نباید محدود به جشنوارهها باشند و بهتر و کارآمدتر این است که در این زمینه رویهای سالانه داشته باشیم.
او در ادامه بیان کرد: استادان عرصه موسیقی باید این امکان را داشته باشند که در طول سال در سالنهای کوچک به اجرای برنامه بپردازند که متاسفانه طی این سالها چنین اتفاقی نیفتاده است. اگر چنین روندی شکل میگرفت و عمومیت مییافت الان موسیقی ما چنین وضعیت بد و بغرنجی نداشت.
این نوازنده گفت: یکی دیگر از بخشهای موسیقی ما که همچنان مغفول است موسیقی نواحی است. باید در نکوداشت و توجه به استادان برجسته هنرمندان مطرح در جشنواره و طی طول سال آنها را هم مدنظر داشته باشیم که اینطور نیست.
گفتنی است یکی از مسائل مهمی که در شب بزرگان موسیقی به آن پرداخته میشود مقوله تکنوازی است. اسداللهی بر وجود چنین بخشی تاکید کرد و گفت: من خودم همیشه در اجراهایم بر مقوله تکنوازی تاکید داشتهام اما حال میبینیم که بسیاری از اساتیدی که در این رشته صاحب سبک هستند خانهنشین هستند.
توجه به بزرگان، آبیاریِ درخت موسیقی ماست
زمان خیری (نوازنده نی و استاد دانشکده موسیقی و هنرستان موسیقی پسران) در سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر با تکنوازی نی یاد حسن کسایی را زنده کرد. او با تایید سخنان وحید اسداالهی گفت: هر اتفاق خوبی برای امروز موسیقی ایران خجسته است.
خیری گفت: در شرایطی هستیم که بخشی از هنر (که بار تاریخ و فرهنگ را به دوش میکشد) به خاطر وجود نگاههای خاص و جانبی به کلیت موسیقی، مهجور مانده است. به همین دلیل است که هر اتفاق خوبی ولو کوچک به حال موسیقی ایران کمک خواهد کرد. در این میان توجه به هنرمندان برجسته معاصر و درگذشتگان؛ و اختصاص بخشی جداگانه به آنها و سبک و سیاقشان اتفاقی مبارک و با اهمیت است.
او اذعان داشت: البته در رابطه با ایجاد بخشی به اسم شب بزرگان و پرداختن به آنها و سبک و سیاقشان در جشنواره نکاتی وجود دارد. آیا صرفا میخواهیم به این واسطه حرکتی انتقادی را رقم بزنیم؟ یا اینکه قصدمان این است که در مجموع حرکت مثبتی را در جامعه سبب شویم. اگر قرار است باعث ایجاد چنین حرکتی شویم، اتفاقاتی چون پرداختن به بزرگان یکی از محرکهاست و در صورت انجامش تازه جنبشی را آغاز کردهایم. اما قطعا صداوسیما هم میتواند نقش به سزایی داشته باشد. در نهایت اینکه چنین اتفاقاتی باید به یک شاهراه ختم شود تا به دریایی بریزد و در این میان موانعی وجود دارد که عدم توجه به موسیقی و عدم پوشش جشنوارهها و رویدادها برخی از آنهاست.
خیری در ادامه گفت: درست است که افرادی چون حسن کسایی و دیگر بزرگان احتیاجی به معرفی ندارند اما خب این رویه مانند آبیاری کردن درخت و تنه موسیقی ماست. از سویی پیشینه هنرمندی چون حسن کسایی به اوائل دوره پهلوی میرسد و ما وجود شبی به نام ایشان میخواهیم به نوعی موسیقی اواخر قاجار و پهلوی را با موسیقی امروز و نسل جوان پیوند بزنیم. این اتفاق در نوع خود خوب است و اینکه موسیقی ایرانی اجرا میشود هم اتفاق خوبی است و باز اینکه در جشنواره تکنوازی داریم، اتفاق مبارکی است.
خیری در ادامه به مسئله کمبود مخاطبان موسیقی ایرانی پرداخت و گفت: ما کلیتی داریم و میگوییم موسیقی ایرانی مخاطبان بسیار کمی دارد و با بررسی موضوع متوجه میشویم خیلی از مردم موسیقی ایرانی را دوست دارند. گفت: نمونه این اتفاق در همین جشنواره موسیقی فجر افتاد. مخاطبی را میشناسم که میخواست برای حضور در کنسرت من که شنبه بیست و سوم در سالن دهلوی برگزار شد، از مشهد کیلومترها طی مسیر کند. همین آدم در اینستاگرام به من پیام داد و گفت من نمیتوانم بیایم و این امکان هست که بلیت مرا به کسی بدهید تا او به تماشای اجرایتان بنشیند! این اتفاق نمونه خیلی چیزهاست. برایم عجیب است که فردی برای تماشای بیست دقیقه اجرا از مشهد کیلومترها راه تا تهران بخواهد بیاید. این امر گویای این است که مخاطبان، موسیقی ایرانی را دوست دارند
این نوازنده در پایان نسبت به وجود بخشی ثابت در جشنواره موسیقی فجر برای دورههای آینده اظهار امیدواری کرد.
دیدگاهتان را بنویسید