رضا تاجبخش آهنگساز و نوازنده پیانو معتقد است که تحصیل در دانشگاه و در رشته موسیقی، الزاما بار علمی نوازنده را بالا نمیبرد.
سالهای بسیاری است که روند آموزش در عرصه موسیقی محل بحث و اختلاف است. سوال بزرگی در ذهنِ بسیاری از نوجوانان و جوانان و حتی خانوادههاست که؛ کدام راه، رسیدن به موفقیت در عرصه موسیقی را تضمین میکند؟ رفتن در مسیر تحصیل و پیگیریِ موسیقی از راه آکادمیک یا رفتن به کلاس استادانِ برجسته و یادگیریهای چهرهبهچهره… به راستی کدام یک راه درستتر و دقیقتری است.
آموزشهای غلط و راهنماییهای نادرست در سالیان گذشته، بسیاری از استعدادهای موسیقی را یا به بیراهه برده یا مسیرشان را دورتر کرده است. چه بسیاری خانوادههایی که برای آموزش فرزندانشان معلمانی را برگزیدهاند که تخصص لازم را نداشتهاند و وقت و انرژی و پول زیادی از این خانوادهها به هدر رفته است.
برخی از بزرگان موسیقی کشورمان هم بودهاند که روزها و سالهای حضورشان در دانشگاه و تحصیل در رشته موسیقی را بیهوده و بیفایده توصیف کردهاند.
با این همه هیچ کدام از راههایِ یادگیری موسیقی را نه به قطع میتوان تایید و نه به قطع رد کرد. بهترین راه حتما با تحقیق و بررسی به دست میآید؛ گاهی رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشته موسیقی ثمرات زیادی هم خواهد داشت، گاهی هم اصلا لازم نیست.
در سالهای گذشته شاهد بودیم که برخی از آهنگسازان، نوازندگان و خوانندگان برجسته کشورمان به عرصه آموزش ورود کردند. شاید علت ورود این چهرهها در این عرصه، وجود همین خلاءها و احساس نیاز کردنها است.
رضا تاجبخش یکی از نوازندگان برجسته پیانو، تنظیم کننده و آهنگساز است. او سالهای بسیاری در عرصه موسیقی ایران فعالیت کرده و کارنامهی درخشانی هم در این زمینه دارد. او مدتی است که وارد عرصه آموزش شده است. با او همکلام شدم تا دیدگاههایش را درباره اوضاع آموزش موسیقی در کشورمان جویا شویم.
در ادامه حاصل گفتوگو با رضا تاجبخش را میخوانید:
آموزش در عرصه موسیقی باید به شکلی اصولی و علمی انجام شود. در حال حاضر اوضاع آموزش موسیقی در ایران را چگونه میبینید.
اوضاع آموزش در هر دورهای در ایران متفاوت بوده است. دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی، تکلیف موسیقی چندان مشخص نبود و تمام مشکلاتی که استادانِ آن زمان متحمل شدند برای ما بسیار قابل احترام است. چراغ موسیقی در دهه ۶۰ توسط همین استادانِ آن دوران روشن نگه داشته شد. البته در آن زمان آموزشگاه موسیقی به مفهوم کنونیاش وجود نداشته است.
از دهه ۷۰ اوضاع موسیقی بهتر شد و آموزشگاههای موسیقی راهاندازی شدند. در حال حاضر معلمان بسیار خوبی داریم. به خصوص برخی از جوانان متولد دهه ۶۰ و ۷۰ را میبینم که به طور حرفهای به بحث آموزش میپردازند و تمرکزشان را بر امر آموزش گذاشتهاند که این بسیار ارزشمند است.
این روزها شاهدیم که هر خیابان چندین آموزشگاه دارد. این تعداد زیادِ آموزشگاههای موسیقی را مثبت میبینید یا خیر؟
تعداد زیاد آموزشگاهها اتفاق بسیار خوبی است. اگر این آموزشگاهها زیاد نباشند، همه چیز به یک یا چند آموزشگاه ختم میشود و این اتفاق هم موجبِ به وجود آمدنِ مافیا میشود.
وقتی که استادان زیادی داریم چرا در جاهای مختلف تدریس نکنند. بگذارید مثال سوپرمارکتها را برایتان بگویم؛ حتما در همین شهر تهران و در محلههای مختلف دیدهاید که دو سوپرمارکت در کنار هم قرار دارند و کارشان را میکنند و مشکلی هم به وجود نمیآید.
چرا در یک خیابان سه آموزشگاه موسیقی نداشته باشیم؟ هر چه تعداد آموزشگاههای هنری بیشتر باشد، نشان دهنده پیشرفت سطح فرهنگ و هنر آن جامعه است.
ساز تخصصی شما پیانو است. به نظرتان روندِ آموزشی که برای ساز پیانو در حال حاضر وجود دارد، مناسب است؟ خود شما هم گویا وارد عرصه آموزش شدهاید.
در کل روند آموزشی را مناسب میبینم؛ چه در آموزشگاهها و چه در آکادمیها. البته که در آکادمیها این روند به صورت تخصصیتر و حرفهایتر طی میشود.
برای ساز پیانو فقط یک آکادمی خاص در ایران داشتیم که متعلق به سامان احتشامی بود. البته مجموعه احتشامی بیشتر به سمت پیانو ایرانی و پاپ تمایل داشت و مقداری به سمت پیانو کلاسیک حرکت میکرد.
من هم برای رفع بخشی از این خلاءهای آموزشی در عرصه ساز پیانو، مجموعهای را تاسیس کردم که این فضا را گسترش دادیم. در مجموعهی ما به جز پاپ و کلاسیک، موسیقی ایرانی و موسیقی جَز هم به این گستره اضافه شد.
یکی از معلمان ما آکمپانیمان پیانو پاپ را تدریس میکند و این برای کسانی مناسب است که میخواهند آهنگهای پاپ را به روشهای مختلف بنوازند و بخوانند.
برای اینکه نوازندهای حرفهای بار بیاید و به موفقیتهای مهمی برسد، دانشگاه رفتن در مسیر موفقیتش چقدر نقش دارد؟
از نظر من دانشگاه رفتن هیچ نقشی در تربیت نوازندهی حرفهای ندارد. این ذوق و شوقِ نوازنده است که دنبال استادش میرود و راهش را پیدا میکند. به نظرم دانشگاه رفتن، به خصوص در این دو دههی اخیر بار علمی چندان زیادی برای دانشجویان ندارد.
تقریبا هر چه موزیسین خوب در ایران میبینم، از دانشگاه بهرهی چندانی نبردهاند. زمان ما هم همین بود، اگر کسی آرتیست بود، از دانشگاه آرتیست نشده بود. به نظرم دانشگاهها خیلی تاثیرگذار نیستند.
چه تفاوتی میانِ نوازنده و معلمِ موسیقی وجود دارد؟ آیا شما به چنین تفکیکی قائل هستید؟
صددرصد این دو با هم متفاوتند. سه دسته موزیسین داریم؛ دسته اول آنهایی که فقط نوازنده هستند و معلم نیستند و قدرت انتقال دانستههایشان را ندارند. البته که این مورد ضعف نیست و باید بگویم که هر کسی را بهر کاری ساختند.
کسانی هم هستند که معلمانی بسیار بسیار خوب و پر از اطلاعات هستند اما خودشان نوازندگان خوبی نیستند ولی در عین حال بسیار بسیار خوب تدریس میکنند و هر آنچه برای پرورش نوازندهای خوب لازم است را به شاگردان منتقل میکنند.
در این میان کسانی هستند که هم مدرسانی بینظیر و هم نوازندگانی عالی هستند. حسین شریفی و آرمین مرشد از این نمونهاند. این عزیزان مدرسان خوبی هستند و در عین حال نوازندگیِ بینظیری هم دارند. هنر بزرگی است که در هر دو زمینهی تدریس و نوازندگی رشد داشته باشید و در عینِ نوازندگی، شاگردانِ خوبی هم تربیت کنید.
شما از نوازندگانِ موفق و شناخته شده پیانو هستید، برای تربیتِ نوازندگانِ موفق در نوازندگی پیانو چه کردهاید؟
حدود ۲۵ سال است که کارم آهنگسازی، تنظیم و نوازندگی در استودیو و روی صحنه بوده است. همه این سالها از آموزش جدا بودهام. پیش از این هم درخواستهای بسیار زیادی از من برای تدریس میشد. من زمانی کاری را شروع میکنم که بدانم به مرحلهای رسیدهام که بتوانم در آن کار موفق باشم.
لازم است باز هم یادآوری کنم که وقتی شما نوازندهی خوبی هستید، دلیل بر این نیست که حتما معلم خوبی هم خواهید بود و البته الزامی هم برای این کار نیست.
اما از جایی به بعد دانستههایم را دستهبندی کردم و لازم دانستم که تجربههایم را در اختیار دیگران قرار دهم. در این راه یلدا صمدی(نوازنده پیانو) خیلی به من کمک کرد. خانم صمدی مدرس بینظیری است. ما در کنار هم تصمیم گرفتیم تا گامهای بزرگی برای آموزش پیانو در ایران برداریم. در این میان هم هفت تن از مدرسان دیگرِ پیانو به ما کمک کردند تا در یک آکادمیِ متمرکز فقط به تدریس نواختنِ پیانو بپردازیم. داشتن چنین محلی برایم آرزوی بزرگی بود که خوشبختانه امروز به سرانجام رسیده است.
شاگردانتان را چگونه انتخاب میکنید؟ یعنی هنرجویِ تازه کار هم به شاگردی میپذیرید یا فقط برای کسانی تدریس میکنید که مراحلی از نوازندگی را طی کرده باشند؟
ترجیحم این است که نوازندگانِ تازهکار را قبول نکنم و بیشتر وقتم را به نوازندگانی اختصاص دهم که تجربه بیشتری در نوازندگی دارند. البته نوازندگان تازهکار را هم به بهترین مدرسان این حوزه میسپاریم تا آنها را در مسیر یادگیریِ پیانو آموزش دهند.
من از میان هنرجویان انتخاب میکنم. هر هفته تعیین سطح میکنم و اگر نوازندهای سطح مناسبی داشته باشد او را برای آموزش انتخاب میکنم.
یکی از ضعفهایی که در عرصه آموزش برای نوازندگان سازهای غربی وجود دارد، عدم ارتباط مناسب با استادان برجستهی نوازندگی و معلمانِ سطح بالایِ غربی است. یعنی هنرجویانِ موسیقی در کشورمان دسترسی راحتی به مدرسان و نوازندگانِ برجستهی غربی ندارند. با توجه به اینکه شما هنرمندی با جایگاه بینالمللی هستید، آیا در اندیشهی ایجاد این ارتباط میانِ نوازندگان برجستهی اروپایی و هنرجویان ایرانی برآمدهاید؟
با چند نفر از پیانیستهای درجه یک و مدرسانِ لهستانی، مجارستانی و آلمانی صحبت کردهایم تا برای هنرجویان ایرانی به صورت آنلاین تدریس کنند. البته در تدریس این مدرسان خارجی، پیانو کلاسیک و پیانو پاپ غربی آموزش داده میشود.
این اتفاق باعث میشود که نوازندگان ایرانی در هر کجای جهان که باشند بتوانند به بهترین مدرسان موسیقی در جهان دسترسی داشته باشند.
در نظر دارم تا با آکادمیهای معتبر اروپایی و به خصوص کنسرواتوارهای کشور اتریش وارد مذاکره شوم تا بتوانیم دانشجویان ایرانی را برای مسترکلاسها به این کشورها بفرستیم. شاید این اتفاقها برای نخستین بار است که در ایران رخ میدهد.
وقتتان را بیشتر به نوازندگی و تنظیم و آهنگسازی میگذرانید یا بیشتر صرفِ آموزش دادن به شاگردانتان میشود؟
تلاش میکنم کارهایم را زمانبندی کنم. وقتی که برای آهنگسازی و تنظیم صرف میکردم، همچنان سرجایش هست؛ شاید مقداری از این زمان کم شود اما همچنان پابرجاست.
تدریس کردن برایم خیلی پررنگتر شده است. البته خودم هنوز هنرجویانی که دوست دارم به آنها یاد بدهم را پیدا نکردهام. کسانی که برای یادگیری نزد من میآیند هنوز در سطح ابتدایی هستند و چند ترمی باید وقت بگذارنند و تلاش کنند تا بتوانم با آنها کار کنم.
جای خالیِ کتابهای آموزشی در عرصه نوازندگی پیانو به چشم میآید. بسیاری از هنرآموزان این ساز از نبود نُتِ آهنگهای مختلف گلایه دارند و در این زمینه کمبود زیادی احساس میشود. در این باره برنامهای دارید؟
برای پیانونوازی پاپ، مشغول نوشتنِ بهترین آهنگهای موسیقی پاپ ایرانی هستیم؛ آثاری که از سال ۱۳۳۰ تا به امروز ساخته و اجرا شدهاند. این آثار با کمپوزیسیون جدید، آکوردها و نُتنویسی جدید و با تنظیمِ خودم چاپ میشوند و در اختیار هنرجویان قرار میگیرند.
هفتهای ۱۰ اثر را مینویسیم و در سال بیشتر از ۱۰۰۰ اثر را نُتنویسی جدید خواهیم کرد. بسیار جذاب است که هنوجو بتواند آثار پاپ ایرانی را با آکوردهای درست، مِتُد درست و نُتنویسی درست یاد بگیرد و بنوازد.
راستی کرونا بر کار شما چه تاثیری گذاشت؟ روند تدریس شما به هنرجویانتان را دستخوش تغییر کرد یا خیر؟
همانطور که همه مشاغل ضرر و زیان دید، کار ما هم آسیبهای زیادی را تجربه کرد. در بدترین اوضاع تاریخ ایران از نظر سلامتی و میزان مرگ و میر کارِ تدریس پیانو را در آکادمیِ خودم شروع کردهام. در روزهای ابتدایی به صورت آنلاین فعالیت میکردیم. به مرور که پیکِ شیوع ویروس کرونا فروکش کرد، آموزش را به صورت حضوری ادامه دادیم.
متاسفانه اهالی موسیقی در دوران شیوع ویروس کرونا با مشکلات بسیاری مواجه شدند. تمام فعالیتهای صحنهایِ موسیقی تعطیل شد و شاهد فشارهای مالیِ بسیار بدی بر بدنهی موسیقی ایران بودیم.
شیوع ویروس کرونا موجب رونق گرفتنِ کلاسهای آنلاین شد. به نظرتان کلاسهای آنلاین بازدهیِ کلاسهای حضوری را دارد؟
وقتی هنرجو به صورت حضوری در مقابل مدرس قرار میگیرد، میزان یادگیریاش به مراتب بیشتر از آموزشهای آنلاین است. امیدوارم با بهتر شدنِ اوضاع کرونا، بتوانیم میزان کلاسهای حضوری را بیشتر کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید