محمدسعید شریفیان، سخنگوی شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران از برگزیده شدن ۲۱ اثر ارکسترال در فراخوان آهنگسازان جوان و تلاش برای اجرای این آثار خبر داد.
شریفیان با اشاره به اینکه پس از انتشار فراخوان و در زمان حدود ماه تعداد ۶۱ اثر به دبیرخانه رسید، از داوری آثار با حذف نام آهنگسازان در شورای داوری با حضور نادر مشایخی، کیاوش صاحبنسق، ابراهیم لطفی و محمدسعید شریفیان خبر داد که از این تعداد، ۲۱ اثر امتیاز لازم را به دست آوردند و برای قرار گرفتن در سطح اجرا تایید شدند. با سخنگوی شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران درباره مسائل مختلف ارکستر گفتگو کردهایم که میخوانید.
جناب شریفیان، با توجه به اینکه اکنون شاهد اتفاقهای تازه در حوزه ارکستر سمفونیک هستیم، در رابطه با ساختار کلی این ارکستر و شرایطی که الان در آن ایجاد شده توضیح دهید؟
در مورد ارکستر سمفونیک اغلب اینطور فکر میشود که تعدادی نوازنده با یک رهبر هستند که در نتیجه همکاری آنها کاری اجرا میشود. اما آنچه مسلم است اینکه این اتفاقها نمیتواند راحت رخ دهد، اگر ساختار درست و هماهنگشده در ساختار سازمانی ارکستر وجود نداشته باشد. هفت رکن مهم در ساختار یک ارکستر وجود دارند که هرکدام از آنها اگر کم شوند واقعا شرایط لنگ میشود و کار به سرانجام نمیرسد. مدیریت اداری و مالی، رهبری ارکستر، آهنگسازی که متصل به بحث آرشیو موسیقی است، نوازندگان، نت، ساز و روابط عمومی و مکان برای تمرین و اجرای کار مواردی است که رکنهای اصلی کار را تشکیل میدهند. اگر هر کدام از این موارد نباشند کار لنگ میشود. به عنوان مثال اگر روابط عمومی نباشد، جذب مخاطب رخ نمیدهد و ارکستر بدون مخاطب معنی ندارد.
این هفت مورد حقیقتا باید در یک هارمونی خوب و هماهنگ با هم عمل کنند تا نتیجه بهتری را در ارکستر شاهد باشیم. آن چیزی که ما باید در نظر بگیریم این است که ارکستر سمفونیک تهران را نمیتوانیم با ارکسترهای سمفونیک دیگر دنیا مقایسه کنیم. چرا که ما در ایران یک ارکستر سمفونیک بیشتر نداریم و این تنها ارکستری است که حمایت مالی و اداری دولتی دارد و میتواند تداوم داشته باشد و به همین دلیل روی آن برنامهریزی میشود. البته در بخش خصوصی نیز گاهی ارکسترهایی به وجود آمده ولی ثبات نداشته و نتوانستند در طول زمان ادامه داشته باشند.
ارکسترها در دیگر نقاط دنیا به این صورت نیست و آنجا وظایف و کلیت کارها تقسیم شده و روندهای خاصی در جامعه فرهنگ و هنری در خودش دارد اما ارکستر سمفونیک تهران به عنوان تنها ارکستر اینجا یک محوریت فرهنگی و هنری در جامعه ایران دارد. بنابراین یکسری توقعها و اتفاقهایی هست که انتظارها را از این کنسرت بیشتر میکند و مسئولیت بیشتری گردن آن میاندازد. همین موضوع سبب شده نسبت به دیگر ارکسترهایی که در خارج از ایران وجود دارد، متفاوت باشد.
شاید بتوانیم ابتدا درباره زیرساختها و کمی و کاستیهای ارکستر سمفونیک صحبت کنیم. در این یک سال اخیر که شورای هنری تشکیل شده و مدیریت تازهای سکان بنیاد رودکی را بر عهده گرفته، در مجموع اتفاقهای خوبی از جهت زیرساختها رخ داده است. یکی از بحثهای مهم این است که یک سالن تمرین خیلی خوب آکوستیک با امکانات ضبط صوتی این امکان را میدهد که در شرایطی که دو ارکستر ملی و سمفونیک با همدیگر تمرین و کار میکنند، مکان مناسبی برای آنها باشد. قبلا چنین شرایطی وجود نداشت ولی اکنون با وجود شرایط کرونا این دو ارکستر میتوانند همزمان کار خود را با رعایت شیوهنامههای بهداشتی که امکان آن در این سالن تمرین فراهم شده انجام دهند.
بحث آرشیو و کتابخانه ارکستر نیز دیگر موضوع زیرساختی است که همیشه در وضعیت نابسامانی بوده اما اکنون در حال قرار گرفتن در چارچوب خوب و تجهیز با سندها و وسایل استاندارد است. نکته دیگر بحث سازهاست که اکنون اتاق ساز تجهیزات خوبی دریافت کرده و همه سازها شناسایی شده و دفترچه و شناسنامه پیدا کردهاند. همچنین سازهایی که نیاز به تعمیر داشتند برای تعمیر رفتهاند و برخی سازهای مورد نیاز در حال خریداری شدن هستند. در نهایت باید بگویم اکنون مسائل زیرساختی و کم و کاستیهایی که در گذشته وجود داشت، در حال جبران شدن است.
دستمزد نوازندگان یکی از موضوعهای پرچالش بوده و عدهای به آن انتقادهایی دارند. این انتقادها را تا چه حد وارد میدانید؟
نزدیک ۳۰ سال است به عنوان آهنگساز در ارتباط مستقیم با ارکستر سمفونیک بودهام و قطعات مختلفی از من با رهبران مختلف اجرا شدهاند و با اعضای قدیمی و جدید ارکستر آشنایی دارم. آن چیزی که تا چند سال پیش همیشه بوده این است که دستمزد نوازندگان ارکستر بر اساس نظام پروژهای پرداخت میشد. یعنی وقتی قرار بود کنسرتی اجرا شود، پروژهای به نوازندگان مبلغی به عنوان دستمزد میدادند و اگر در ماههای محرم و صفر پروژه نبود، پرداخت هم انجام نمیشد که اصلا جالب نبود و گلایه نوازندگان از نگرفتن دستمزد چند ماه دل آدم را به درد میآورد. این دغدغه همیشه بود اما در دوره قبلتر با اصرار و دعوت معاونت هنری وزیر ارشاد به عنوان شورای فنی ارکستر در جلساتی شرکت داشتم تا مسائلی را مطرح کنیم. یکی از صحبتهای اولیه من این بود: «شما نمیتوانید توقع داشته باشید که روند پرداختها به نوازندگان ارکستر سمفونیک به صورت پروژهای همچون پرداخت دستمزد به نوازندگان دورهگرد باشد. شما نمیتوانید توقع داشته باشید که این مبالغ ماهها پرداخت نشوند، به این خاطر که موسیقی اجرا نمیشود. بنابراین اولین و مهمترین بخش که باید روی آن تمرکز کرد، حضور ثابت این نوازندگان است که باید تصویب شود. به گونهای که تمام مدت ماهانه به آنها دستمزد مشخص پرداخت شود. به علاوه حتما باید بیمه هم داشته باشند. بعد از آن تازه میتوانیم بحثهای هنری و توقعها و کارها را انتظار داشته باشیم. در واقع تا این مورد اتفاق نیفتد، اصلا صحبت درباره مباحث هنری بیفایده است.»
خوشبختانه بعد از آن اتفاقهای خیلی خوبی افتاد که واقعا آن را مدیون مدیریت بنیاد رودکی هستیم که برای جا انداختن این موضوع بسیار زحمت کشید. گفتن این نکته بد نیست، چون بسیاری از هنرمندان شاید این مسائل را ندانند. شاید بتوان گفت بیهویتترین صنفها در سیستم اداری مملکت ما هنرمندان هستند. ما در وزارت کار اصلا بخشی به نام هنرمند نداریم. آن چیزی که در وزارت کار هست، به عنوان کارمند یا کارگر معرفی میشود که هر کدام تعرفههای مختلفی دارد.
میدانم بسیاری از دوستان ما در بخشهای مختلف از خانه تئاتر، خانه موسیقی، خانه سینما و… خیلی پیگیر این بودند که بتوانند سرفصل هنرمند را به عنوان صنف در وزارت کار تصویب کنند ولی تا امروز موفق نشدند. بنابراین از این زاویه که نگاه میکنیم، میبینیم مدیریت اداری بنیاد رودکی زحمت بسیار زیادی کشیدند که توانستند نوازندگان ارکستر را که در هفته نهایت ۱۲ ساعت تمرین میکنند و در طول سال کنسرتهایی برای اجرا دارند به عنوان کار تماموقت تعریف کنند و در سیستم وزارت کار جا بیندازند. شما میدانید که کار تماموقت در همه جای دنیا از جمله ایران مستلزم ۴۰ ساعت کار در هفته است اما در اینجا با ۱۲ ساعت کار این موضوع جا افتاد که نوازندگان حقوق پایه کارمندی داشته باشند. علاوه بر این از بیمه بازنشستگی و نقص عضو و بیمه درمانی و تکمیلی نیز بهرهمند شدند. این اتفاق خیلی خوبی بود که اکنون چند سال از عملی شدن آن میگذرد. بنابراین یک حقوق پایه ماهانه و پرداختی وجود دارد که به نوازندگان اعطا میشود. این مبلغ مسلما ایدهآل نیست اما برای پله اول کار، بسیار اتفاق خوبی بود که از آن حالت موزیسینهای دورهگردی و پروژهای به یک بحث ثابت و مشخص و قانومند و دولتی درآمده است.
مهلت فراخوان ارکستر سمفونیک برای حمایت از آهنگسازان جوان پایان یافت و برگزیدگان هم معرفی شدند. درباره شرایطی که برای حمایت از آثار مد نظر شورای ارکستر سمفونیک هست توضیح میدهید؟ به طور کل، کارکرد شورای ارکستر سمفونیک چیست و چرا تشکیل شده است؟
تا جایی که من به خاطر دارم از حداقل بعد از انقلاب تا همین یک سال پیش، مدیریت هنری ارکستر همیشه با رهبران ارکستر بود. یعنی رهبر دائم ارکستر همزمان مدیر هنری هم بود. بنا به دلایل مختلف تصمیم گرفته شد حداقل امسال که تا امروز ادامه داشته یک شورای هنری تشکیل شود که هم افکار جمعیتری حضور داشته باشند هم اینکه مسائل دیگری که مربوط به مبحث ارکستر سمفونیک به عنوان یک محور فرهنگی و هنری در کشور است، بتواند کارآتر دنبال شود. از وقتی این شورا تشکیل شده، اینجا خیلی اتفاقها رخ داده است. یکی از اتفاقها که خیلی جای آن خالی بود، این بود که تعاریفی از موسیقی دربیاوریم. اگر شما از هر چیزی تعریف نداشته باشید طبیعی است که هر اتفاقی میتواند بسیار سلیقهای پیگیری شود. اگر شما تعریفی در چارچوبی دارید به هر حال این حکم قانون اساسی را دارد. ما در شورای هنری ارکستر آمدیم فکر و بررسی کردیم و یک اساسنامهای مدون شد. این اساسنامه تعاریف مختلفی دارد و حدود و اختیار هر عنصری را مشخص کرده است.
درباره خود شورای هنری مشخص کرده که پتانسیل آن چیست و چه کارهایی میتواند انجام دهد و چه محدودیتهایی دارد؟ همچنین این موارد برای دیگر اجزا همچون رهبر مهمان، رهبر دائم و نوازندگان ارکستر هم مشخص شده است. ما در شورا فکر کردیم یک شورای نوازندگان تشکیل دهیم که نماینده نوازندگان ارکستر در ارتباط با شورای هنری ارکستر باشند و به این ترتیب بتوانیم از نزدیک تبادل نظر داشته باشیم. در واقع به جای اینکه کارها یک حالت از بالا به پایین و دستوری داشته باشد، یک ارتباط نزدیک فکری در انجام کارهای هنری داشته باشیم. یکی دیگر از کارهای ما بحث اساسنامه و آرشیو بود. همچنین یکی دیگر از کارها که به تازگی نمونه اول آن درآمده، ۲۰ اثر گزینششده از آهنگسازان ایرانی است که زیر نظر بنیاد رودکی درآمدهاند.
علاوه بر این بحث سازها و مسائل دیگری نیز مورد صحبت قرار گرفته است. یکی از مسائلی که به نظر ما خیلی اهمیت دارد، گذشته از مبحثی که خود نوازندگان میتوانند به ارتقای سطح ارکستر کمک کنند، بحث اجتماعی است. ما در این زمینه فکر کردیم اینجا باید محیط کاری باشد که همه بتوانند کار کنند و بتوانیم فرهنگ موسیقی ارکسترال را تقویت کنیم و در آینده برنامهریزی برای آن داشته باشیم. بر همین اساس، یکی از طرحهایی که اجرایی کردیم، فراخوان آهنگسازان جوان است. البته آقای علی رهبری هم در این مورد تلاشی انجام دادند و تعدادی را انتخاب کردند اما آن کاری که ما انجام دادیم، یک فراخوان ملی بود که هر کسی که احساس میکرد میتواند کاری انجام دهد و قطعاتی برای ارکستر سمفونیک بنویسد و در رده سنی ۲۵ تا ۴۰ سال است، میتواند در آن شرکت کند. این قطعات نوشته شدند و فراخوان تمام شد. ما امروز ۶۱ اثر داریم که از طرف این آهنگسازان جوان به دبیرخانه ارسال شده و پس از پایان داوری اسامی برگزیدگان در سایت بنیاد رودکی به نشانی www.bonyadroudaki.com در دسترس است.
ما این آثار را در دو سه مرحله بازبینی میکنیم و گزینشی بین آنها انجام میدهیم. بعد از گزینش، بهترین قطعات را انتخاب میکنیم و آنها برای اجرا با ارکستر سمفونیک میروند. حال اگر شرایط کرونا اجازه دهد، کنسرت عمومی برای آنها اجرا میشود، در غیر این صورت کنسرت مجازی برگزار و ضبط میشود. منظور از این کار تشویق و استعدادیابی از آهنگسازان جوان است. خوب به خاطر دارم که قبل از این، بین ارکستر سمفونیک و بقیه موزیسینها یک دیواری داشتیم. خب کارهایی انجام میشد و تعدادی از قطعات تکراری بودند و کار روی آثار آهنگسازان ایرانی خیلی محدود بود. ما با این فراخوان این دیوار را برداشتیم و اکنون ارتباط اجتماعی با نسل جوان برقرار شده که برای تشویق استعدادهای بهتر برای آینده ارکستر سمفونیک است. این از جمله کارهایی است که به نظرمان خیلی مهم آمد و پیگیر آن هستیم.
در همین راستا فراخوانی هم برای رهبران جوان ارکستر دادیم که آن هم باتوجه به رده سنی ۳۰ تا ۴۵ سال هر کسی که حتی در خارج از کشور است و فکر میکند میتواند از پس این کار برمیآید، میتواند در این فراخوان ملی شرکت کند. وقتی در ابتدای صحبتم گفتم این ارکستر وظایف بیش از اندازهای دارد که شاید ارکسترهای دیگر در خارج از ایران ندارند، یکی از موضوعهای آن همین مساله بود که باید به ترویج و فرهنگسازی موسیقی ارکسترال ما برای آینده کمک کند. در همین راستا ما در این شورا تصمیم بر این گرفتیم که بدون استثنا در هر کنسرتی از ارکستر سمفونیک جدا از قطعات کلاسیکی که اجرا میشود، حتما یک قطعهای از یک آهنگساز ایرانی باید اجرا شود. این کار به این دلیل است که باعث تداوم فضای فرهنگی کشور شویم و به آن روح دهیم.
حمایت مالی ارکستر سمفونیک از آثار برگزیده چگونه خواهد بود؟
در این مرحله همین که ارکستر سمفونیک میتواند کار بسیاری از این آهنگسازان را اجرا کند که برای آنها اولین بار است اجرای کارشان را با یک ارکستر زنده میشنوند، به نظرم به تنهایی پله خوبی است. فکر میکنم در آینده میتوانیم برنامهریزی کنیم که حتی شاید سفارشهایی از سوی برخی برگزیدگان انجام و در یک کانال مشخص دیگر سفارشی داده شود تا آنجا بتوانند کار ارائه دهند. در آن زمان میتوان بحث مالی هم انجام داد.
آیا بعد از انتخاب برخی آثار آهنگسازان جوان، ارکستر سمفونیک برنامهای برای حمایت معنوی از این افراد دارد؟ یعنی ظرفیتی هست که روی این افراد سرمایهگذاری شود؟
ما یک بحث تکنیکی داریم و یک بحث هویتی. بنابراین همه این موارد دست به دست هم میدهند که بتوانیم اینجا فکری را عملی کنیم. ممکن است در شرایطی به جایی برسیم که بتوانیم مسترکلاسی هم برای این دوستان برنامهریزی و تهیه کنیم. همه این موارد انتخابهایی هستند که میتوانند انجام بگیرند. هدف اصلی این است که بتوانیم فشار بیاوریم و این بخش را تقویت کنیم. تا جایی که من واکنشها را دیدم، اتفاقهایی خوب و انرژیزا بوده و خیلی از افراد احساس کردهاند اگر خوب کار کنند امکان حضور دارند. اکنون دیوار ارکستر سمفونیک برداشته شده است. خود این مساله اتفاق خوبی بوده و از همین جا میتوان زمینه اتفاقهای دیگر را فراهم کرد.
در ساختار موسیقی ایران جشنوارههای متعدد تعریف شدهاند که وظیفه آنها معرفی استعدادهای جوان است اما متاسفانه بعضا شاهدیم اتفاق خاصی برای برگزیدگان این جشنوارهها رخ نداده است. آیا با وجود این ظرفیت نیاز به فراخوان عمومی بود و این امکان وجود نداشت که از ظرفیت جشنوارههایی چون موسیقی جوان و فجر و حتی هنرستانهای موسیقی استفاده شود؟
نه نمیتوانستیم به این صورت عمل کنیم. چون بخش ارکستر سمفونیک خاص است. ممکن است شما انواع و اقسام آهنگسازان را داشته باشید که توانمندیهایی دارند و کارهایی را در سازهای ایرانی انجام دادهاند اما برای ارکستر سمفونیک نیاز به توانمندی خاصی است. بنابراین با فراخوان عمومی ما بحث را باز کردیم و به این ترتیب هر کسی که احساس میکند برای این کار میتواند بنویسد و از سطحی برخوردار است، راه برایش باز است. ما هیچ جایی را نبستیم و محدود نکردیم و همه از جمله برگزیدگان جشنوارههای موسیقی میتوانند در این فراخوان شرکت کنند.
درباره بخش دیگر سوال شما باید بگویم ما در ایران در شرایطی هستیم که به هر حال در دنیای هنر و موسیقی خیلی حامی نداریم و این برای همه است. حتی موزیسینهای حرفهای و مسنتر نیز با همین داستان مواجه هستند. به هر حال در همین شرایط محدودی که میتوان کار کرد، ما سعی میکنیم این بحث را باز کنیم تا بتوانیم برای موسیقی کشور آذوقه تهیه کنیم.
اگر صحبت پایانی هست بفرمایید.
یکی از اهداف اصلی این شورا برنامهریزی برای ارتقای سطح ارکستر است. همانطور که قبلا هم اشاره کردم باید بگویم اگر ما ارکستر سمفونیک را به عنوان یک محور فرهنگی ببینیم، به هر حال این ارکستر باید جایی باشد که کارآفرینی کند و هر کسی از هنرستانهای ما درمیآید یا آزاد کار میکند و توانمند است، بتواند امتحان بدهد و داخل بیاید و بداند کاری در آینده برایش هست. ما هر سال امتحانهایی داریم که برای خود نوازندگان ارکستر است و این کار باعث شود درجه آنها از لحاظ حقوقی و مسائل دیگر مشخص شود و افراد به فعالیت خود ادامه دهند. خب طبیعی است که جایگزینی نیز میتواند رخ دهد و از بیرون افرادی وارد شوند. پس خود این موضوع برای نوازندگان و آهنگسازان و رهبران ارکستر مرکز کارآفرینی است. به عنوان یک محور فعال فرهنگی، ما دائما در شورا فکر میکنیم چگونه میتوان برنامهریزیهایی کرد که ارکستر ارتقای سطح پیدا کند و بر مبنای این موضوع گزینشهایی میکنیم و از رهبران مختلف خارجی و داخلی دعوت کرده و میکنیم.
نکته دیگر بحث مخاطب است که خیلی اهمیت دارد. به نظرم سالهاست که ارکستر مقداری از مخاطبان خود را از دست داده. بنابراین میبایست از طریق رپرتوارهای جدید و قطعات جدیدتر که تا به حال اجرا نشده و کسی در ایران آنها را نشنیده است، جذب مخاطب بیشتری شود. علاوه بر این سطح ارکستر باید بالاتر برود تا علاوه بر جذب مخاطبان جدید، مخاطبان گذشته خود را نیز جذب کنیم و آذوقههای بهتر روحی و روانی را به جامعه ارائه دهیم. این موضوع مستلزم خیلی از موارد میشود که ارائه قطعات با سطح کیفی بالاتر و تنوع قطعات تازه مهمترین مواردی است که میتواند حرکت رو به جلو برای ارکستر ایجاد کند.
دیدگاهتان را بنویسید