در روزهای گذشته یادداشتی از سوی «میثم یوسفی» (ترانه سرا) با تیتر «نگرانِ نگرانت میشم!» در «موسیقی ما» منتشر شد که در آن، این ترانه سرا ادعاهایی را مبنی بر شباهت متن ترانه منتشر شده از «فرزاد فرزین» به برخی آثار خود را داشت و نقد هایی را به این قبیل رفتارهای برخی ترانه سرایان وارد دانسته بود. ادعایی که با واکنش شدید از سوی مخاطبان این خواننده مواجه شد تا سرانجام ترانه سرایان قطعه «نگرانتم» یعنی «حامد رجبی» و «مسعود محمدی» در یادداشتی، پاسخ ادعاهای این ترانه سرا را بدهند. متن حاضر، جوابیهای ست که از سوی این دو ترانه سرا منتشر شده است:
«کلا مثل بسیاری از چهرههای امروز عرصه موسیقی کشور دنبال این نبوده و نیستیم که با جنجال سازی و سر و صدا، سعی کنیم خودمان را بالا بکشیم. هنرمند با هنراش است که خودش را و کارش را اثبات میکند. اما چون احساس شد در نقد آقای “میثم یوسفی” روی ترانه “نگرانتم” با صدای فرزاد فرزین به ما، فرزاد فرزین و از همه مهمتر به شعور طرفداران بیشمار این خواننده توهین شده، چند خطی را در این باره نوشتیم. اولین سوالی که برای ما به عنوان ترانه سرایان این اثر پیش آمده این است که شما آقای یوسفی از کجا میدانید که ما در نوشتن ترانهی مشترک دو ترانهی نصفه را به هم میچسبانیم و یک ترانهی جدید میسازیم؟!
نکند شما علم غیب دارید برادر و ما خبر نداریم. این اولین ترانهی مشترک ما نیست که منتشر شده. شما میتوانید به عنوان نمونه به ترانههای”میدونم” ، “یه زن” در آلبوم “شلیک “/ترانه ی “راه من” در آلبوم گروهی “دلصدا” با صدای فرزاد فرزین/ترانههای “موهای جوگندمی” و “من خیلی دیوونم” با صدای “رحمان عرب عامری” که پیش از این منتشر شده مراجعه کنید و ببینید آیا دو ترانهی نصفهی به هم چسبیده میبینید؟! سبک نوشتن ترانهی مشترک ما اینگونه است که از جرقه اولیهی ترانه تا کامل شدنش شانه به شانه کنار همدیگرایم . ما تقریبا روزی چندین ساعت با هم در ارتباطیم. در برخی اوقات چندین روز را برای نوشتن یک خط از ترانه با هم زندگی میکنیم. کوچکترین جرقههای فکریمان را به هم میگوئیم تا به مرور ترانه به پختگی کامل برسد. بسیار کارگاهیتر از آن چیزی که شما فکرش را میکنید یا تجربه کرده باشید. زمان ترانه نوشتن، ما دو آدم مجزا نیستیم بلکه یک نفریم و اسم این یک نفر”حامد رجبی و مسعود محمدی” است.
جناب « سرآغاز ترانهی مشترک نویسی » در ایران و شاید هم در جهان، آقای «میثم یوسفی»!
نمیدانیم که شما از چه زمانی مشترک نویسی را با حسین غیاثی (که به عقیدهی ما بسیار از نظر سطح کیفی ترانه با شما متفاوت است)، شروع کردید. در مورد خودمان باید بگویم ما از سال ۸۷ که ترانه نوشتن را بصورت جدی شروع کردهایم تا به امروز در حدود ۷۵ ترانهی مشترک داریم که فقط ۱۵ ترانه اجرا و منتشر شده و ۱۵ ترانه دیگر که بیشتر در آلبوم جدید ” فرزاد فرزین” و بخشی بصورت تک تراک است، در همین ۲،۳ ماه آینده منتشر خواهد شد. ترانهی مشترک نوشتن به خودیِ خود حُسن نیست. شاید برای شما که با کسی مثل حسین غیاثی مینویسید، حُسن باشد اما برای ما ارتقای کیفی ترانه از اهمیت بیشتری برخوردار است که شاید با استفاده از دو فکر بهتر بشود به این هدف رسید. اما شما اصلا” نگران نباشید. اگر روزی خواستند به «سر آغازِ مشترک نویسی در ترانه» مدال بِدهند، ما حاضریم به افتخار حضور شما کنار بکشیم تا مبادا طرفداران میلیونیتان دلشکسته و سرخورده شوند…
استدلال جالب تان حال ما را خوب کرد و خنده جمع را هم برانگیخت. ظاهرا شما استعداد بیشتری در طنازی دارید و این بخش از استعدادتان را هنوز نتوانستهاید کشف کنید. مگر میشود به دلیل شباهت یک واژه ” نگران” ، ادعای کپی یک ترانه را از روی دیگری عنوان کنیم؟ به ماافتخار بدهید و ۵ دقیقه وقت بذارید و دو ترانه را روی کاغذ بنویسید و با هم مقایسه شان کنید. بعد قضاوت با شما و وجدان بیدارتان. فقط حلالمان کنید که نمیدانستیم برخی واژه ها در فرهنگ لغات به نام شما ثبت شده و کسی حق استفاده از آنها را ندارد. شما به بزرگواری خودتان این جسارت ما را ببخشید…
محض اطلاع تان فقط میگوییم که مصرع”من هنوز نگرانتم”را فرزاد فرزین روی ملودیای که برای ترجیع بند ساخته بود بداهه خواند و ما هم خوشمان آمد و ادامهاش دادیم. حالا اگه فکر میکنید قسمت”من هنوز نگرانتم …” که به نظر ما به هیچ وجه به قدرت قسمتهای دیگر ترانه نیست، شبیه ترانهی “نگرانت میشم” شماست، که ما دیگر حرفی نداریم!
در مورد شنیدن ترانهی “نگرانت میشم” که آقای… خوانده هم باید بگوییم بله. مگر میشود نشنیده باشیم؟ ما یکبار این ترانه را شنیدیم ولی باور کنید که هیچ رغبتی برای دوباره شنیدنش نداشتیم! نمیدانیم ایراد از ترانه بود یا ملودی یا اجرا (که مسلما” از اجرا نبوده)، اما واقعا” ارزش دوباره شنیدن را نداشت. اگر هم تیراژ این کار بالا بوده شک نکنید بخاطر پر طرفدار بودن خوانندش هست نه ترانهی شما! حالا اگر شما ادعای محبوبیت و معروفیت بیشتری نسبت به ایشان دارید، آن حرف دیگری ست…
درباره قسمت آخر ترانه هم باید بگوییم که اصل این ترانه این بوده: با پارکهای شهر / بعد تو قهرِ قهر/ باور نمیکنی / از نیمکتا بپرس سیگارهای من / ترکم نمیکنن / باور نمی کنی / از پاکتا بپرس که به دلیل تغییرات ملودی و ایجاد حس عمیقتر دست به تغییرخط اول زدیم که شد:”بعدتو با کسی/قدم نمیزنم/از کوچه ها بپرس” با اینکه شاید از دید خیلیها قافیه «نیمکتا» و «پاکتا» درستتر و بهتر از کوچهها و پاکتا باشد، (که کاملا” با این نظر موافقیم) اما با توجه به محدودیتهای ملودی، ما از این تغییر به دلیل حفظ حس درام راضی هستیم.
سوال دیگری که پیش آمد در مورد اظهارنظر شما در مورد نحوهی خواندن “فرزاد فرزین” است. در این مورد خاص هم ما از طرف فرزاد از شما عذر میخواهیم. ببخشید که حواسشان نبود و جسارت کردند که در حال اجرا در برابر کارشناسانی هستند که علاوه بر ترانه سرایی و شاعری و روزنامه نگاری و منتقد موسیقی بودن(منقدی که در اواسط نقدهایش، آثار خود با چهره های خاص را مثال میزند!)، کارشناسی صدا و خوانندگی هم میکند! برای بار چهارم عرض میکنیم: «شما ما را ببخشید و حلالمان کنید…»
به عقیده ما “فرزاد فرزین”یکی از آرتیستترین خوانندههای پاپ داخل کشور است. یکی از معدود خوانندههایی که از ریسک کردن نمیترسد و فضاهای جدید را با آگاهی امتحان میکند. خواننده تک بعدی نیست و به مخاطبانش احترام میگذارد. این را از اجراهای زنده و سورپرایزهایش در اجراهای زندهای که تا به حال داشته، میتوانید متوجه شوید. کسی که همین امسال عنوان بهترین خواننده اجرای زنده را در نظرسنجی مردمی دوستان شما در «سایت موسیقی ما» کرده و خیلی جاها از جیب خودش برای لذت بیشتر طرفدارانش خرج میکند. فرزاد فرزین مثل عمده چهرههای حاضر در بازار موسیقی، میتواند خودش هم ترانه بگوید، هم ملودی بسازد و هم تنظیم کند. ولی بخاطر احترام به مخاطبانش در آلبوم جدید خود که به زودی به بازار خواهد آمد، از ترانه سراهای خیلی خوبی مثل “روزبه بمانی” و “زهرا عاملی” و تو بخش تنظیم از بهترینهایی چون “سیروان خسروی”،”کوشان حداد “و”مهران خلیلی” کمک گرفته است.
درانتها باید بگویم که ما به عنوان ترانه سرایان این کار قبول داریم که هیچ کاری بدون نقص و ایراد نیست. این ترانه هم مثل همهی کارها از این قاعده مستثنی نیست. اما خواهشا” در نقدهای بعدیتان دقت کنید. قلمی که دست شماست اعتبار شماست. ما تا امروز هیچوقت اجازه در دست گرفتن آن را ندادهایم و این جملهها واکنش بود که متن شما باعث آن شد.
راستی حواستان باشد. دفعه بعد که قصد نقادی داشتید، در نقد تان هرگز از خودتان تعریف و تمجید نکنید. بگذارید مردم در مورد شما و آثارتان قضاوت کنند. ذوق زده هم نباشید از اینکه فلان کس قرار است ترانه شما را بخواند یا خوانده. اجازه بدهید آن اثر منتشر شود و مردم در مورد شما قضاوت کنند.
با احترام
«حامد رجبی» و «مسعود محمدی»
دیدگاهتان را بنویسید