×
×

محمدرضا درویشی از استاد آواز و سازهایش می‌گوید

  • کد نوشته: 42408
  • موسیقی ایرانیان
  • دوشنبه, ۱ام مهر ۱۳۹۲
  • ۰
  • فرزانه ابراهیم‌زاده: نام‌های زیادی هستند که می‌توانند درباره استاد آواز ایران، کیفیت صدا و سازهایش صحبت کنند. اما در میان همه نام‌های بزرگ به‌نام محمدرضا درویشی که می‌رسی، نمی‌توانی به‌راحتی از آن گذر کنی؛ آهنگساز، پژوهشگر و در یک کلام کسی که سال‌های سال است در ثبت و شناساندن موسیقی ایرانی وقت گذاشته است. درویشی هر […]

  • فرزانه ابراهیم‌زاده: نام‌های زیادی هستند که می‌توانند درباره استاد آواز ایران، کیفیت صدا و سازهایش صحبت کنند. اما در میان همه نام‌های بزرگ به‌نام محمدرضا درویشی که می‌رسی، نمی‌توانی به‌راحتی از آن گذر کنی؛ آهنگساز، پژوهشگر و در یک کلام کسی که سال‌های سال است در ثبت و شناساندن موسیقی ایرانی وقت گذاشته است. درویشی هر چند تنها در دو آلبوم «جان‌عشاق» و «گنبد مینا» با شجریان و مرحوم پرویز مشکاتیان همکاری داشته است؛ با این حال از افراد نزدیک‌ به‌استاد آواز است که دو مجموعه سیمرغ و شوق‌نامه را با همایون شجریان منتشر کرده و آنچنان که خودش گفته؛ در صحبتی که با محمدرضا شجریان داشته، قرار است ارکستری از سازهای ابداعی او را راه‌اندازی کند. وقتی با درویشی درباره شجریان به‌صحبت نشستیم، او نه‌تنها از منظر یک موسیقیدان که از زوایای مختلف به‌صدای استاد آواز و سازهای ابداعی‌اش پرداخت. از همین‌رو ترجیح دادیم تا سوال‌های خودمان را حذف و تنها صحبت‌های آقای درویشی را در اینجا منتشر کنیم.
    راز ماندگاری یک ‌صدا 
    ۱- ویژگی صدای یک خواننده را معمولا عطف به جنس صدا می‌کنند. این موضوع تا حدودی درست هست اما کافی نیست. یکی از عناصر مهم در صدای یک خواننده کیفیت صدا است. کیفیت صدا موروثی و خدادادی است، از طریق آموزش به‌دست نمی‌آید. پدر آقای شجریان قاری قرآن و بسیار خوش‌صدا بودند. صدای خوش پدر به‌استاد شجریان رسیده و همین میراث به‌همایون هم منتقل شده است. این باید به‌ذات در شخص وجود داشته باشد. خانواده شجریان این شانس را داشته که این کیفیت ذاتی در حد اعلا در صدای آنها است. بقیه خوانندگان یا معمولی هستند یا معمولی خوب یا معمولی خیلی خوب هستند.
    ۲- نکته بارز دیگر نه در صدای که در وجود شجریان است، دانش موسیقی ایشان است، دانشی که ایشان هم از خوانندگان قدیم، از تاج اصفهانی و دیگران یا از طریق آواهایی که از سیدحسین طاهرزاده و اقبال آذر و سایر خوانندگان قدیمی از اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی به‌یادگار مانده بود و آنهایی که به‌صورت حضوری مکتبشان را درک کرد، کسب کرد. شجریان نه‌تنها روی صدای خوانندگان قدیمی کار کرده است، اکتفا به آنها نکرده و روی دانش موسیقیایی نوازندگان نیز مطالعه کرد. چگونه است که محمدرضا شجریان می‌گوید: استاد معاصر من استاد جلیل شهناز است؟ این یعنی که به‌جز خوانندگان استاد، ایشان روی استادان نوازنده هم مطالعه پیگیر کردند.
    ۳- علاوه بر کسب معرفت موسیقیایی، ایشان موفق به‌کسب معرفت نهفته در سینه استادان قدیمی شد. بیشتر نوازندگان و خوانندگان فقط به کسب دانش موسیقیایی استادان اکتفا کرده‌اند و موفق به کسب معرفت نهفته در سینه آنها نشده‌اند.
    ۴- ممارست پیگیر و تمرینات سخت‌ و نفسگیر و جانگداز را پشت‌سر گذاشته است. امروز کمتر نوازنده و خواننده‌ای حاضر است که تن به این تمرینات سخت‌ونفس‌بر دهد و همه عمر و جوانی‌اش را صرف آنها کند. آقای شجریان هنوز هم در سن ۷۳سالگی مشغول این تمرینات باطنی و فیزیکی است.
    ۵- فروتنی ایشان در رفتار با هنرمندان دیگر است. ایشان به‌علت مشغله‌هایی که دارند و سفرهایی که به خارج از کشور می‌روند، وقت کمی دارند. به‌همین دلیل نمی‌توانند خیلی‌ها را بپذیرند. این باعث شده است که یک عده از دوستان جوان فکر کنند ایشان دماغش را بالا می‌گیرد یا خودش را می‌گیرد. اما اینطور نیست ایشان وقت ندارد. سرش شلوغ است.
    حلقه‌های به‌هم متصل موسیقی آوایی
    ایشان ۵۳سال است که به‌صورت حرفه‌ای آواز می‌خواند. از زمانی که در رادیو با نام مستعار سیاووش، آوازخوانی کرده است. برنامه‌گلها یک مجموعه برنامه موسیقیایی بود که از گل‌های جاویدان و گل‌های صحرایی و یک شاخه گل تحت عنوان کلی گلها بود که آقای شجریان در همه این‌ برنامه‌ها می‌خواند. آواز ایرانی یک زنجیره است. صدای محمدرضا شجریان شبیه هیچ خواننده‌ای در صدسال گذشته نیست. صدای تاج اصفهانی نیز شبیه هیچ‌کس دیگری نیست. صدای اقبال آذر هم منحصربه‌فرد است. صدای طاهرزاده و قمر هم شبیه هیچ‌کس نیست. ما نمی‌توانیم بگوییم این صداها شبیه به‌هم هستند. اینها یک حلقه‌های زنجیر آواز ایرانی هستند. محمدرضا شجریان در ادامه زنجیره طلایی آواز ایرانی و درخشان‌تر از همه است.
    اوج و فرودهای یک هنرمند
    من دو آلبوم با آقای شجریان کار کردم که موسیقی‌اش را به‌طور مشترک با مرحوم پرویز مشکاتیان ساختیم، یعنی جان‌عشاق و گنبدمینا. هر هنرمندی دوران فرودوفراز بسیار دارد. آثار بتهوون را کنار هم بچینید به‌لحاظ کیفیت همه شبیه هم نیستند. آثار موتسارت را هم کنار هم بچینید یک کیفیت ندارند. آثار ابوالحسن صبا و کلنل وزیری را هم کنار هم بچینید شبیه هم نیستند. این خصلت کار هنری است. آنهایی ماندگار می‌شوند که عیارشان بیشتر است. نه آنهایی که الزاما در یک مقطع کوتاه مورد اقبال مردم قرار می‌گیرند. مورد اقبال مردم قرار گرفتن معیاری برای ماندگاری یک اثر هنری نیست. یک اثر هنری وقتی در یک دوره طولانی ماندگاری خودش را حفظ کرد، یعنی عیارش بالا است. اینکه یک اثر هنری امروز بیاید با یک تیراژ سنگین مورد اقبال مردم قرار گیرد، اما دوره‌اش شش‌ماه، یک‌سال باشد و بعد تمام شود، یعنی عیارش پایین است. اما یک اثر هنری که بعد از ۳۰،۲۰سال هنوز بازار خودش را حفظ کرده یعنی عیارش بالا است. در کارهای آقای شجریان هم کارهایی ماندگار شدند که عیارشان بالاتر بوده است. این طلاها هستند که به‌سادگی کبود نمی‌شوند. در طول زمان درخشندگی خودشان را حفظ می‌کنند. بنابراین نمی‌شود از یک نوازنده و از یک آهنگساز و از یک خواننده انتظار داشت که آن چرا که بیرون می‌دهد همه با یک عیار باشد. در طول تاریخ در همه فرهنگ‌های شرق و غرب خواننده، نوازنده و آهنگساز آثاری را با عیارهای مختلف منتشر می‌کند. نباید به آن هنرمند بابت این خرده ‌گرفت. این کاملا طبیعی است.
    سازهای ابداعی با تنالیته‌های گوناگون
    آقای شجریان بنا بر فرمایش خودشان از حدود ۴۵سال پیش زمانی که سنتور می‌زدند، به ساز‌سازی علاقه‌مند شدند. خودشان تعریف کردند آن زمان یک سنتور را باز کردند. آقای شجریان هم باهوش هست و هم کنجکاو. این دو خصلت اصلی ایشان است که به همایون هم منتقل شده است؛ کنجکاوی و ضریب هوشی بالا. او در آن زمان  یک صفحه سنتور را باز می‌کند و می‌بیند که داخلش چه خبر است و پل‌ها کجا گذاشته شده‌اند. بعد از آن شروع به ساخت سنتور می‌کند. آن جواب نمی‌دهد دوباره می‌سازد. شاید ده‌ها سنتور می‌سازد. ساز‌سازی را با سنتور آغاز کرده است. تا حدود ۱۵سال اخیر فکر ساختن سازهای ابداعی جدید به‌سرش زد. در باغی که نزدیک کرج دارند، کارگاه ساز‌سازی راه‌اندازی کرد. خودش هم دست به ابزار است و کار با چوب را بلد است. سال‌ها سنتور ساخته بود. از آن زمان شروع به طراحی یکسری سازهای جدید کرد. این فکر از آنجا به ذهنش رسید. سازهای مورد استفاده در موسیقی دستگا‌هی ایران در منطقه صدای بم دچار مشکل هستند. یعنی سازهای موسیقی دستگاهی در صدای بم نداریم. بیشتر سازهای موسیقی دستگاهی ایران صدای زیر دارند. صداهایشان تیز است. به‌جز عود و بعد از آن بم‌تار که صدای متفاوتی دارند. بم‌تار اساسا یک ساز بی‌پدر و مادر است. تارهایی که خوب نمی‌خواند و بد می‌خواند را پوست قسمت کوچک کاسه را که نقاره می‌گویند را برمی‌دارند و سیم ویولنسل روی آن می‌اندازند و بم‌تار می‌شود. من به این ساز، ساز بی‌پدر و مادر می‌گویم. در گروه‌ها هم کسانی که خوب نمی‌توانند تار بزنند، بم‌تار به‌دست می‌گیرند. بنابراین در گروه‌های موسیقی سنتی منطقه بم، بم‌تار است که ساز بیخودی است و دیگری عود است. آقای شجریان در ابتدا چندین ساز آرشه‌ای و مضرابی ساخت که بتواند منطقه بم را پوشش دهد. بعد از آن شروع به ساخت سازهایی هم‌مضرابی هم آرشه‌ای در منطقه آلتو کرد. بعد از آن هم سازهایی در منطقه تنور ساخت. سپس در منطقه‌ سوپرانو سازهایی طراحی کرد. این سازها در کنار هم شده‌اند یک است؛ یک دوره کامل ساز هم در گروه مضرابی‌ها و هم آرشه‌ای‌ها. از آن سازها می‌شود ارکستر کامل تشکیل داد.
    ارکستر سازهای ابداعی
     دو سال پیش قبل از اینکه ایشان به آمریکا بروند؛ من و آقای شجریان گفت‌وگوهای مفصلی داشتیم که ارکستری به رهبری من تشکیل شود از این سازها و دیگر تار، تنبک و سنتور متعارف و سه‌تار در آن استفاده نشود. حتی سنتورهای ابتکاری خود ایشان در آن نواخته شود. ایشان هم گفتند که این ارکستر تشکیل شود. اما در همان زمان به ایشان گفتم که ساز‌های ما کم است. شما الان ۱۸ساز ساختید، در حالی که ما حدود ۵۰ساز برای ارکستر نیاز داریم. قرار شد بعد از کنسرتی که داشتند برگردند و سازهای دیگری بسازند. یک‌سال در آمریکا ماندند و بعد هم که برگشت دوباره یک‌ماه ایران بود و باز به آمریکا رفت. در یک‌سال گذشته یک پایش در ایران و یک پای دیگرش در آمریکا بود. ایشان باید ایران باشد و کمبودهای سازهایی که مورد نیاز ارکستر هست را کامل کند. ما حتی فهرست نوازندگان را هم با مشورت خودش و مجید درخشانی تهیه کرده‌ایم. ۵۰ نوازنده انتخاب شدند که در این ارکستر با این سازها هنرنمایی کنند. این سازها در حال حاضر وقتی با گروه نواخته می‌شود و صدایشان با سازهای دیگر مثل تار و سه‌تار تلفیق می‌شود، برخی از اشکالاتشان دیده نمی‌شود. این سازها چون ابتکاری هستند، باید نواخته شوند و مشکلاتشان رفع شود. من به آقای شجریان گفتم که اجازه دهید دوستان نوازنده را بیاورم و اینها سازها را به‌طور تنهایی بنوازند. ایشان هم گفتند که این کار را انجام دهید. دو سال پیش دوستان نوازنده خوبم را  شرکت دل‌آواز می‌بردم خود آقای شجریان هم تشریف داشتند. هر نوازنده ۱۰ تا ۱۵دقیقه سازهای ابداعی ایشان را می‌زد. البته بیشتر نوازنده‌ها از آقای شجریان خجالت می‌کشیدند. رویشان نمی‌شد بگویند که مثلا این ساز مشکل دارد. من به این دوستان گفتم که آقای شجریان اینجا هستند که نظر شما را بشنوند. شما نیامدید به‌صورت دکوری سازها را بنوازید. بعضی از آنها از اشکالات گفتند، مثلا اینکه اینجای ساز اینطوری باشد بهتر است یا اینکه خرک این ساز باید بالاتر بیاید. یا شیطونک‌ها را باید اینگونه بگذارید. آقای شجریان هم با صبر و حوصله گوش می‌کردند و می‌گفتند که حتما این موارد را درست می‌کنم. سازهای ایشان چون سازهای ابتکاری است و برای نخستین‌بار در ایران و جهان ساخته ‌شدند، یکسری اشکالات جدی دارند که در استفاده معلوم می‌شود. تا از این سازها استفاده نشود، این اشکالات معلوم نمی‌شود، مثلا من یک‌بار به آقای شجریان گفتم که سیم‌هایی که روی این سازها می‌کشید سیم‌های ویولن و ویلا و ویولنسل و کنترباس است که از اروپا می‌آوریم. برای این سازها باید در ایران  سیم ساخته شود. این یکی از اشکالات اصلی بود که به خودشان هم گفتم. اما کاری که ایشان برای ساخت سازها کردند، کار سترگ و مهمی است که با رفع اشکالات جزیی‌ای که در همه این سازها هست، در آینده ارکستر سازهای ابداعی خواهیم داشت؛ با صدادهندگی ایرانی در خدمت موسیقی ایرانی چندصدایی. من به‌ایشان بابت این تبریک می‌گویم.
    هنرمندی برای مردم
    شجریان با قلب مردم ایران آمده است و در تاریخ و فرهنگ ایران و در قلب همه مردم ایران خواهد ماند. ایران و زمین باید مفتخر باشد که مردی چون محمدرضا شجریان در روی آن گام برمی‌دارد.
    https://musiceiranian.ir/?p=42408
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *