نشست خبری بخش دوم از مجموعه پروژههای موسیقی «هفت پیکر» (Seven Beauties Music Projects) به خوانندگی عالیم قاسیماف (از جمهوری آذربایجان) و شعیب شهابی (از ایران) با عنوان «آیینه پنهان» (Invisible Mirror)، روز جمعه ۲۱ آذرماه با حضور سعید خاورنژاد آهنگساز، شعیب شهابی خواننده ایرانی اثر و جمعی از اصحاب رسانه برگزار شد.
به گزارش «موسیقی ایرانیان»، پروژه موسیقی «هفت پیکر» از سال ۲۰۱۶ با همکاری پنج کشور فرانسه، کانادا، جمهوری آذربایجان، ترکیه و ایران، با مدیریت انستیتوی تخصصی هنرهای معاصر خاورمیانه و اروپا (SAFPEM Institute) آغاز شد. مدیران اجرایی این پروژه را آقایان سعید خاورنژاد (آهنگساز ایرانی) و دکتر Selvam Thorez مدیریت فرهنگی کشورهای شرق آسیا در انستیتو فرانسه بر عهده داشتهاند.
پروژه مذکور بر اساس اشعار شاعر ایرانی نظامی گنجوی طراحی شده که با ترکیبی از صداها و سازهای الکترونیک و آکوستیک و در پنج زبان شامل فرانسه، ترکی آذربایجانی، عربی، کردی و فارسی اجرا شده است.
ابتدای این نشست با معرفی جامعی از پیشینهی فعالیتهای شعیب شهابی (خواننده) و سعید خاورنژاد (آهنگساز و مدیر پروژه) در زمینه تخصصی موسیقی آغاز شد و در ادامه به شرح مفصل شرایط شکلگیری این همکاری و فعالیتهای صورتگرفته پیرامون پروژه هفت پیکر پرداخته شد.
شعیب شهابی درباره نحوه شکلگیری مجموعه پروژههای موسیقی “هفت پیکر” گفت: چند سالی است به واسطه سفرهای متعدد و زندگی در چند کشور اروپایی، افریقایی، خاورمیانهای و آسیایی، به فکر تجربههای تازهتری در زمینه موسیقی بینالملل هستم؛ پیرو دیدارهای تخصصی متعدد، در مدتی که در فرانسه اقامت داشتم، در نشستی دوستانه، من و سعید خاورنژاد، به تعامل و همفکری در زمینه همکاریهایی برای تهیه پروژههای موسیقی بینالملل پرداختیم؛ به اتفاق بر این باور بودیم که گروه شاخصی از موسیقیدانان بینالمللی از سراسر جهان درهمراهی با این ایده گرد هم آیند؛ طبیعتا برای شکلگیری چنین بستری، به بهترین گزینهها نیز فکر میکردیم و تقریبا برای شروع، هنرمندی شایستهتر از استاد عالیم قاسیماف نیافتیم. بعد از قطعی شدن ایده اولیه، مسئولیت رایزنیها و هماهنگیهای بیشتر در خصوص مذاکرات مستقیم و ساخت قطعات، از طریق انجمن فرانسوی FMICA Organizers و انستیتوی تخصصی هنرهای معاصر خاورمیانه و اروپا (SAFPEM) صورت گرفت و در نهایت ایده اولیه به یک همکاری رسمی با مجموعه گروههای معرفی شده مبدل شد.
البته برای رسیدن به آنچه مد نظر طرفین ایران، فرانسه و جمهوری آذربایجان بود، فرمهای مختلفی پیشنهاد میشد که سعید خاورنژاد و مشاوران پروژه در انستیتوی فرانسوی خاورمیانه از جمله آهنگساز شاخص فرانسوی آقای ژان-فیلیپ بِک (در مقام مشاور آهنگساز) پیگیرهای این مقوله را به عهده داشتند که تاکنون هم ادامه داشته است. پس از نهایی شدن فرمها و ایده اصلی و با هدف همسویی هر چه بیشتر بین دو فرهنگ ایران و آذربایجان بود که در نهایت گزینه هفت پیکرِ نظامی گنجوی بهعنوان قالب اشعار پروژه توافق شد. لازم به یادآوری است که نظامی گنجوی شعری به ترکی آذربایجانی ندارد و به ناچار ترجمههایی از اشعار او مورد استفاده قرار گرفت؛ این شد که در ادامه به قالب چندزبانه بودن پروژه توجه بیشتری نشان دادیم و البته به لحاظ منابع نیز چنین زمینهای در حد نیاز میسر بود؛ همچنین وجه داستانی و تصویرپردازانه اشعار نظامی گنجوی امکان بسیار مناسبی برای خلق فضاهای بدیع و بینارشتهای در پروژه ایجاد مینمود؛ بهعنوان نمونه در ویدئوکلیپ اول این پروژه با عنوان “شهر سیاهپوشان” (Black Land) شاهد برداشتی بر پایه داستان گنبد سیاه از گنجینه هفتپیکر نظامی هستیم و حتی شخصیتپردازی خوانندگان اثر در کلیپ بر اساس جوانی و پیری بهرام گور طراحی و فکر شده است. اضافه میکنم که در تمام این سفرها، تجربههایی نیز در قالب قطعات موسیقی با هنرمندان بسیار شاخص از نقاط متنوع جهان داشتیم و خوشبختانه در تلاش هستیم تا بهزودی برخی از این تجربیات، بصورت رسمی و در قالب آثار موسیقایی چند فرهنگی انتشار پیدا کند.
در ادامه سعید خاورنژاد درباره تعامل اولیهاش با شعیب شهابی بهعنوان خواننده مجموعه پروژه های موسیقی «هفتپیکر» گفت: دوستی واسط سبب آشنایی من با شعیب شهابی شد و از خوانندهای جوان و ایرانی گفت که بسیار خلاق، فعال و علاقمند به نوآوری در زمینه موسیقی بینالملل است؛ زمانی که برای نخستین بار ایشان را دیدم روحیهاش برایم جالب و جذاب بود؛ زیرا در کنار تواناییهای فردی و آموختههای بسیار مناسب، همچنان سعی در تجربههایی جدید نیز داشت و به نظرم این ویژگی بسیار مهمی است که در کمتر کسی در این روزگار سراغ دارم؛ این شد که پس از این آشنایی من هم برای دوستی، همکاری و تعامل بیشتر با شعیب عزیز مشتاق شدم.
شعیب شهابی نیز در این زمینه افزود: تلاش سعید خاورنژاد بهعنوان یک آهنگسازِ همنسل من و ذهن آزاد او در تجربه امکانات نو و بینارشتهای در هنر، امکان تجربه فرمهای ساختارشکنانه و تازهتری نسبت به قالبهای تکراری و بارها شنیدهشده را برایم فراهم میکند که این موارد برای من جذاب هستند.
خاورنژاد در مورد تعامل اولیه با استاد قاسیماف نیز گفت: پس از رایزنیهای اولیه در خصوص ویژگی موسیقایی آثار با استاد قاسیماف و همفکری بیشتر با شعیب عزیز، در نهایت به استاد پیشنهاد ساخت فضاهایی اَگرِسیو، با ضربآهنگهایی بسیار متنوع، تند و در ترکیبی از فضاسازیهای الکترونیک را دادم و ایشان نیز با روی باز پذیرفتند. باید تاکید کنم علاقه و شجاعت استاد قاسیماف به نوآوریهای جسورانه در تجربه فضاهای موسیقایی متفاوت یکی از بزرگترین درسهایی بود که از این استاد موسیقی دستگاهی دریافت کردم. در ادامه بنا بر انجام دیداری حضوری در ایران شد که دوست نازنین جناب محمد مناجاتی میزبانی و برنامهریزی آن را بر عهده داشتند که بنده و همه همکارانم در این پروژه هرگز محبتها و حمایتهای بیدریغ ایشان را فراموش نخواهیم کرد. در این دیدارها استاد قاسیماف با شعیب شهابی بیشتر آشنا شدند و از انرژی و کیفیت او بهعنوان یک خواننده جوان بسیار خوششان آمد و به طبع برای همکاری مشترک با او نیز اظهار تمایل کرد؛ البته اضافه میکنم یکی از مهمترین ویژگیهای شعیب شهابی بهعنوان خواننده ایرانی، امکان اجرایی جسورانه او در خوانش به سبکها و زبانهای بسیار متنوع، بدون ترس از قضاوتهای احتمالی است؛ در همین پروژه هم او به چهار زبان فرانسه، فارسی، عربی و کردی قطعاتی را بهخوبی اجرا کرده است؛ و این موضوع برای استاد عالیم قاسیماف بسیار مورد علاقه بوده است.
خاورنژاد درباره فرم و محتوای پروژه “هفتپیکر” گفت: معتقدم فرمها متاثر از محتوای اثر هستند و فرم پروژه هفت پیکر نیز به شدت تحت تاثیر محتوای آن شکل گرفت که شاید تا اندازهای با فرمهای شنیداریِ روتین فاصله داشته باشد و البته همانطور که گفتم بکارگیری و امکانات زبانهای گوناگون نیز پارامتر مهمی در رسیدن به فرمهای ترکیبی متفاوت بوده است. در زمینه تعریف و شناخت فرمهای موسیقی بینالملل، طی مدت چهار سال تولید مجموعه، سفرهای زیادی داشتیم و بسیاری از گونههای فرمی در زمینه موسیقی ملل را به دقت مورد مطالعه قرار دادیم.
شعیب شهابی نیز در این خصوص افزود: سفرهایی به باکو داشتیم که البته در قالب محتوای پشت صحنه و تمرینات، همه آن سفرها در قالب عکس و فیلم در آرشیو پروژه ثبت و ضبط شده است. با توجه به حضور استاد قاسیماف در دیدارها و تمرینات باکو در قرارهایی چند روزه بخشهایی از آوازهای بداهه در قالب مرکبخوانی و اسکیسهای اولیه را تمرین میکردیم و البته برای رسیدن به فرمهای جدید، چالشهای بسیاری را نیز داشتیم.
خاورنژاد درباره وجوه مشترکی که قطعات آلبوم را به هم متصل میکند، گفت: آنچه آثار متفاوت و قطعات چندزبانه و گاه متفاوت در آلبوم را به هم مرتبط میکند، صدای عالیم قاسیم اف بوده که بهعنوان محور اصلی پروژه و نقطه اتصال قطعات به یکدیگر فکر شده است. یادآور میشوم که بهعنوان متریال اولیه ساخت پروژه، حدود سه ساعت آواز سُلوی ضبط شده از استاد قاسیماف در دست داشتم که اساس ساخت قطعات را بر آن پایه طراحی میکردم؛ البته گاه برای هماهنگی بیشترِ بخشهای آوازی با قطعات ساختهشده، برخی از خوانشها در حالت و فرمت دیگری بازخوانی میشد و استاد صبورانه، بارها برخی قطعات را هم تکرار و بازخوانی میکردند تا در نهایت به صدای مورد رضایت ایشان و گروه رسیدیم. به طبع موضوع این سختگیریها علاقه من به بافتها و محدوده صدایی بسیار گسترده از صدای عالیم قاسیماف بود که سعی میکردم این لحظات ناب را برای پروژه خودمان به نوعی شکار کنم؛ حال که نتیجه را در اثر نهایی میشنوم، شاهدم که نحوه اجرا و آوازخوانی او مانند دیگر آثارش نیست و متفاوت است؛ این تفاوت برایم احساس به شدت خوشایندی است؛ همچنانکه خود استاد نیز در نشست موزه موسیقی تهران اظهار داشتند که این پروژه یکی از بزرگترین و متفاوتترین همکاریهای ایشان در مختصات جهانی در سالهای اخیر بوده است.
او همچنین در خصوص ارتباط زبانیاش با قاسیماف گفت: من زبان ترکی بلد نیستم و اوایل از طریق مترجم با استاد حرف میزدم و البته کلام و ترجمههای آوازها را از پیش میدانستم، اما لازم بود برای ارتباط دقیقتر، دستکم اندکی با زبان ترکی آشنا شوم؛ این بود که گاه پیامها را با کمک مترجم و با ضبط صدای خودم برای ایشان ارسال میکردم تا نکات تخصصی مورد نظر دقیقتر انتقال پیدا کند.
شهابی درباره وقفه دو ساله در معرفی اخبار فعالیتهای پروژه “هفت پیکر” گفت: به لحاظ اجرایی وقفهای در پروژه نبوده است؛ بخشهایی از کار در طی دو سال گذشته در خارج از ایران در حال انجام بوده است که از آن جمله رونمایی ویدئوکلیپ اول پروژه با عنوان Black Land در مرکز فرهنگی جمهوری آذربایجان در پاریس و بهموازات برپایی نمایشگاهی از پانزده عکس ماندگار از استاد قاسیماف در این مرکز بوده است که این مهم با کمک کمپانی تیترا-موزیک از ترکیه در مقام اسپانسر انجام شد. یادآور میشوم که نشست اصحاب رسانه و گروه تهیه کلیپ Black Land با حضور استاد قاسیماف و من در محل موزه موسیقی تهران برپا گردیده بود که اخبار آن نیز بر روی سایتهای اطلاعرسانی به سادگی در دسترس هستند. همچنین در طول دو سال گذشته پروژه کتاب بزرگداشت عالیم قاسیماف با عنوان “عالیم قاسیماف در شصت سال” (Alim Qasimov in Sixty Years) با مدیریت همین مجموعه و توسط انتشارات فرانسوی-انگلیسی Storia Editions در قالب پانصد و ده صفحه انتشار یافت که از طریق پلتفرم جهانی آمازون در دسترس مخاطبان قرار گرفت. بخشی از پروژه “هفتپیکر” نیز در قالب کنسرتی با همین نام در سالن اصلی سازمان جهانی یونسکو بروی صحنه رفت.
خاورنژاد پیرو پرسش مطرح شده از جانب خبرنگاران در خصوص عدم حضور حسام ناصری که پیشتر در طراحی بخشهای الکترونیک با پروژه «هفتپیکر» همکاری داشتند گفت: ایشان در بخشی از پروژه با ما همراه بودند که اتفاقا در تمامی مراحلِ معرفی، هم نام ایشان و هم زمینه فعالیتشان بصورت دقیق ذکر شده است. در اواسط پروژه بنا به درخواست شخص ایشان مبنی بر حضور در پروژه “با من بخوان” به همراه علیرضا قربانی، کلیه امور مرتبط با همکاری ایشان در یک وقفه حداقل یک ساله وارد شد که از جانب گروه ما هم بهعنوان حق طبیعی ایشان قابل درک بوده و هست. با توجه به محدودیت زمانیِ تعهدات حرفهای پروژه هفتپیکر با استاد عالیم قاسیماف و پلتفرمهای بینالمللی مرتبط نظیر کمپانی Maqam Productions،Believe Records Label و بخش فرهنگی جمهوری آذربایجان در پاریس، تصمیم بر تولید بخش دوم پروژه در سال جاری ۲۰۲۰ شد که البته شخصا دستکم دوبار این موضوع را به حسام ناصری اطلاع داده بودم؛ حتی گفتگوهای حضوری و تلفنی نیز مبنی بر جمعبندی سریعتر کارها با ایشان انجام شد. اما با توجه به فعالیت ایشان با گروه با من بخوان در نهایت تصمیم بر ادامه تولید قطعات با دوستان و مجموعه دیگری بجای ایشان شد که البته حق این تصمیم نیز کاملا در اختیار بنده در مقام مدیر پروژه “هفتپیکر” بوده و هست.
او در پاسخ به این پرسش که آیا حضور حسام ناصری در پروژهای دیگر همزمان با انتشار قطعات پروژه «هفتپیکر» حاشیههایی ایجاد میکند یا خیر، نیز گفت: من و هیچیک از دوستانم در گروه تهیه و تولید پروژه به هیچ عنوان اطلاعی از شکلگیری چنین همکاری موازیای از جانب دوستانمان حسام ناصری و عزیزم علیرضا قربانی نداشتیم و به طبع در ادامه مسیرِ تولید محتوای پروژه نیز به برنامهها و تعهدات حرفهای خودمان عمل میکردیم و خواهیم کرد؛ اما قطعا حسام ناصری و جناب قربانی و همکاران دیگر پروژه ایشان، از شرایطِ در حالِ تولید پروژه “هفت پیکر” اطلاع داشتند و مطمئنا در جریان کلیت پروژه ما هم بودهاند؛ دستکم حسام ناصری بهعنوان عضوی از گروه اجرایی و امین پروژه “هفتپیکر”، شخصا اطلاع کامل از روند پروژه داشتند که البته در این مورد شخصا توقع مرام دیگری از حسام ناصری و دوستان مشترکمان داشتم؛ چرا که حضور حسام ناصری در پروژه “هفتپیکر” به واسطه و معرفی اینجانب صورت پذیرفت و فکر میکنم اندک حقی بر پایه این دوستی بر گردن ایشان میداشتم که اینطور در خفا، شتابزده و بر خلاف تعهدات اخلاقی، از دلِ یک پروژه به مذاکرات موازیِ مشابه به اعتبار اعتمادهای ایجاد شده بهواسطه مجموعه هفتپیکر نمیپرداختند؛ هرچند که در روزگارِ ما، دیوار حاشا بسیار بلند است و حریمِ امن شهرتها، منافیِ جوانمردی در عالم هنر.
خاورنژاد در ادامه پرسش خبرنگاران در خصوص ایجاد حاشیههای خبری احتمالی بهواسطه موازیکاری در انتشار آثار افزود: طبیعتا همزمانی انتشار قطعه «آینه پنهان» و اثر مشترک حسام ناصری و علیرضا قربانی حاشیههایی را برای هر دو گروه ایجاد خواهد کرد، اما این ماجرایی است که این دوستان ایجاد کردهاند و اتفاقا این موضوع برای بنده، تیم حقوقی پروژه در اروپا و خاورمیانه و دوستانم هم پرسشبرانگیز بوده است؛ چرا که حداقل مرام دوستی در این مسیر از جانب حسام عزیز مدارا نشد! آیا اگر رفتار مشابهی را بنده یا فرد دیگری با تیم آقای ناصری انجام میدادیم، ایشان همینقدر غیر مسئولانه و با لفظ “از لحاظ اخلاقِ حرفهای” از ماجرا عبور میکردند؟ قطعا خیر؛ فکر میکنم قوانین نانوشتهای در جهان وجود دارند که معیاری بجز طبع انسانی والا در اجرای آن نقشی نخواهند داشت. شخصا فکر میکنم موضوع بخوبی روشن باشد و قطعا میزان توجه جامعه تخصصی موسیقی، اصحاب رسانه و مخاطبان هنر بیش از هر قضاوت شخصی از جانب من و یا دوستانم، رفتار انجام شده را تحلیل خواهد نمود.
مسئله دوم اینکه: همانطور که از شواهد امر نیز پیداست، به لحاظ فرم و محتوا، قطعات آلبوم “هفتپیکر” در رده موسیقی بینالملل و با رویکردی معاصر قرار داده میشود، در حالیکه تک اثر حسام ناصری به لحاظ محتوا و فرم، بافتی کاملا سنت محور را پیش گرفته است. از طرفی همانطور که پیشتر گفتهام شکلگیری پروژه «هفتپیکر» به یکباره نبوده است و بیش از چهار سال با هزینههای بسیار در حال انجام آن بوده و هستیم. مجموعه قراردادها (از جمله قرارداد حسام ناصری) مکاتبات و گفتگوهای ما هم خوشبختانه بهصورت ایمیل، پیامهای صوتی و تصویری بهخوبی گواه تمامی ادعاهاست. کوتاه عرض کنم: در حال انجام امور بودیم که شنیدیم پروژه دیگری که حاصل همکاری مشترک عالیم قاسیماف، علیرضا قربانی و حسام ناصری است به انتشار رسید! بیشک در صورت آگاهی از همکاری موازی ایشان، هم بنده، هم شعیب عزیز و هم دوستان دیگر گروه نظری بجز آرزوی موفقیت برای ایشان و عزیزم جناب قربانی نمیداشتیم؛ اما خُب، ترجیح دوستمان، تقدیری دیگر رقم زد … به یاد شعری از استاد نصرت رحمانی: ای دوست، این روزها با هرکه دوست میشوم احساس میکنم، آنقدر دوست بودهایم که دیگر وقت خیانت است!
در پایان شعیب شهابی درباره نحوه انتشار آلبوم «هفتپیکر» و قطعات آن توضیحاتی داد: با توجه به عنوان هفتپیکر نظامی، هفت قطعه اصلی در آلبوم تعریف شده است که قصد داریم در مقاطع زمانی کوتاه و به مناسبتهای مختلف این قطعات را منتشر کنیم. البته با همفکری کمپانی مقام در خاورمیانه بنا شد با توجه به شرایط بیماری کرونا بزودی قطعه دیگری از آلبوم اصلی را با افتخار در دسترس علاقمندان قرار دهیم. همچنین کلیپهایی هم برای برخی قطعات ساخته شده که در ادامه این روند، آنها را منتشر خواهیم کرد. این را هم بگویم که قرار است با همکاری انجمن فرهنگی دولت آذربایجان در پاریس، آلبوم در این مرکز رونمایی شود و بهموازات آن، تور کنسرتهای پروژه “هفتپیکر” نیز با همکاری موسسات معتبر بینالمللی برپا شود؛ هرچند که برگزاری این مراسمها به خاطر مشکلات نبرد قرهباغ و شرایط کرونا اندکی به تعویق افتاده است؛ اطلاعات دقیقتر بزودی از طریق بانکهای اطلاعرسانی رسمی در ایران و خارج از ایران در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.
در ادامه می توانید عکس های این مربوز به این خبر را مشاهده بفرمایید
دیدگاهتان را بنویسید