×
×

«مطالبات اهالی موسیقی از دولت تدبیر و امید»

  • کد نوشته: 41803
  • موسیقی ایرانیان
  • چهارشنبه, ۲۰ام شهریور ۱۳۹۲
  • ۰
  • تعداد روزنامه‌نگاران موسیقی زیاد نیست، اما همین تعداد کم هم در فعالیت‌های خود دغدغه‌هایی دارند. هیچ انجمن صنفی از آنها حمایت نمی‌کند اما با محدودیت‌های موجود در فضای موسیقی همچنان مجاهدت می‌کنند و مقتدرانه به کارشان ادامه می‌دهند. آنچه می‌خوانید، حاصل صحبت‌های تعدادی از روزنامه‌نگاران مرتبط با این حوزه در یک میزگرد است. بخش موسیقی […]

  • تعداد روزنامه‌نگاران موسیقی زیاد نیست، اما همین تعداد کم هم در فعالیت‌های خود دغدغه‌هایی دارند. هیچ انجمن صنفی از آنها حمایت نمی‌کند اما با محدودیت‌های موجود در فضای موسیقی همچنان مجاهدت می‌کنند و مقتدرانه به کارشان ادامه می‌دهند.

    آنچه می‌خوانید، حاصل صحبت‌های تعدادی از روزنامه‌نگاران مرتبط با این حوزه در یک میزگرد است. بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) میزگردهایی را برای بیان مطالبات هنرمندان موسیقی از دولت تدبیر و امید، با حضور دست‌اندرکاران بخش‌های مختلف جامعه موسیقی کشور برگزار کرده که روایت میزگرد چهارم، در ادامه می‌آید.

    ندا انتظامی (خبرنگار روزنامه همشهری)، بهرنگ تنکابنی (سردبیر ماهنامه فرهنگ و آهنگ)، حمیدرضا منبتی (سردبیر سایت موسیقی ما) و علیرضا بهرامی (مدیر گروه فرهنگی هنری خبرگزاری ایسنا) از میهمانان این میزگرد بودند.

    ***

    این روزنامه‌نگاران ترجیح دادند که در ابتدای میزگرد درباره مقوله نقد موسیقی در رسانه‌های ایران سخن بگویند.

    ندا انتظامی در ابتدای این بحث گفت: بخشی از موسیقی از طرف رسانه‌ها و مسؤولان نادیده گرفته می‌شود و بیشتر صدمات را از همین بخش می‌خوریم.

    خبرنگار روزنامه همشهری معتقد است: مسوولان وقتی نقد و ارزیابی رسانه‌ها را از عملکرد خود می‌بینند، به جای آنکه از این نقد استفاده مثبت کنند، نسبت به آن جبهه می‌گیرند و در این حالت فضایی ایجاد می‌شود که راه‌ها بسته می‌شوند و فکر می‌کنم این مسئله برای همه ما خبرنگاران پیش آمده باشد.

    وی افزود: اغلب نقد‌ها و یادداشت‌های ما با حجمی از جوابیه مواجه می‌شوند و این جوابیه‌ها به جای آنکه علمی و به گونه‌ای راهگشا باشند، بیشتر جنبه شخصی به خود می‌گیرند و فضایی ایجاد می‌شود که شما دیگر رغبت ندارید به سمت نقد و یادداشت بروید.

    این روزنامه‌نگار در عین حال معتقد است: البته از طرفی طبیعی است که ما نقدپذیر نباشیم؛ شاید من هم به‌عنوان یک خبرنگار نقدپذیر نباشم که تعجبی هم ندارد، زیرا ما اصلا این فرهنگ را در ایران نداریم.

    سردبیر ماهنامه تخصصی «فرهنگ و آهنگ» هم درباره وضعیت نقد موسیقی در ایران گفت: اگر بخواهیم منصف باشیم، باید این نکته را بپذیریم که در ایران نقد موسیقی وجود ندارد؛ اگر هم هست، بسیار کم است.

    بهرنگ تنکابنی ادامه داد: دلیل این کمبود، فقر سواد نیست؛ زیرا بیشتر افرادی که فارغ‌التحصیل رشته موسیقی هستند، این توانایی را دارند که نقد بنویسند اما مسئله این است که مراکز آموزشی مقوله‌ای به نام نقد موسیقی را تدریس نمی‌کنند؛ به هرحال، نقد نوشتن پیش نیازهایی مثل دانستن ادبیات فارسی و درست نوشتن لازم دارد که متاسفانه در ایران به آن پرداخته نمی‌شود.

    تنکابنی همچنین گفت: اما اینکه نقدهای خوب، متوسط یا ضعیفی که در روزنامه‌ها و نشریات تخصصی منتشر می‌شوند، با چه برخوردی از سوی مسؤولان و هنرمندان رو به رو خواهد بود، یک بحث ثانویه است که به امروز و دیروز هم برنمی‌گردد، بلکه دبیران و سردبیران قدیمی ما هم خاطره‌هایی از این برخوردهای مختلف دارند.

    او معتقد است: البته دیدگاه‌های دیگری هم در این راستا وجود دارد که مثلا برخی هنرمندان می‌گویند، موسیقی چیز زیادی برایش نمانده است که بخواهیم آن را هم مورد انتقاد قرار داریم و شاید حق هم داشته باشند اما به هر حال در راستای فعالیت‌های حرفه‌ای، باید نقد هم وجود داشته باشد.

    این روزنامه‌نگار همچنین بیان کرد: مهم‌ترین چیزی که وجود دارد، این است که هر مدیوم هنری یک رسانه دارد. یعنی سینما، تئا‌تر، هنرهای تجسمی و… هرکدام به رسانه خاص خودشان نیازمند هستند تا بتوانند با مخاطبشان ارتباط برقرار کنند اما متاسفانه مهم‌ترین و قوی‌ترین رسانه کشور یعنی صدا و سیما با موسیقی برخورد قهرآمیز دارد و این هنر از داشتن مهم‌ترین رسانه محروم است.

    وی افزود: این برخورد درستی نیست و رسانه‌های دیگر نمی‌توانند ارتباط وسیعی با بخش گسترده جامعه داشته باشند. ارتقای سطح فرهنگی افرادی که در زمینه موسیقی فعالیت می‌کنند، بسیار کند‌تر از سایر ژانرهاست.

    حمیدرضا منبتی نیز در همین‌باره چند نکته را یادآوری کرد و گفت: اگرمعضلات موسیقی را به صورت منفک فرض کنیم، کار اشتباهی است؛ چراکه این موضوع دارای زنجیر متصلی است و حلقه‌های زیادی دارد از جمله اینکه ما در کشور آموزش آکادمیک نقد موسیقی نداریم. البته باید این نکته را هم در نظر بگیریم که اگر این آموزش را داشتیم، معلوم نبود نتیجه‌اش چه از آب در می‌آمد؟

    سردبیر سایت «موسیقی ما» بیان کرد: برای مثال بنده که در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کردم و از‌ همان سال‌های دانشگاه در مطبوعات فعالیت داشتم، تجربه‌ام بیشتر از فردی است که فقط در رشته علوم ارتباطات تحصیل کرده و فعالیتی در مطبوعات نداشته است.

    او معتقد است: این جمله معروف است که دایم می‌گویند، ما منتقد موسیقی نداریم که البته تا حدی هم درست است و اینکه نقدنویسی، خبر و گزارش در یکدیگر ادغام شده است و شاید نقدهای منطقی با پارامترهای معقول کمتر منتشر شده است و اگر این هم وجود داشته است با وجود نوشته شدن یک نقد اصولی، ظرفیتی برای پذیرفته شدن آن وجود نداشته است.

    مدیرگروه فرهنگی هنری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اما ترجیح داد، درباره چرایی این رویداد صحبت کند و گفت: فراموش نکنیم ما در شرایطی فعالیت می کنیم که وقتی یک خبرگزاری مثل ما سرویس خبری موسیقی دارد و در این حوزه فعال است، خودش یک گام بزرگ محسوب می‌شود و کیفیت کار در مرحله‌ی ثانویه قرار می‌گیرد.

    علیرضا بهرامی گفت: نقد یا خبرنگاری موسیقی نیز تابعی از شرایط جامعه و شرایط اطلاع‌رسانی در کشور است. در شرایطی که جامعه از نظر اقتصادی، مدیریتی و مسائلی از این دست بلوغ فکری و غیره شرایط مطلوبی ندارد، نمی‌توانیم نقش بزرگ و پیامبرگونه‌ای برای رسانه قایل شویم که به جنگ همه این‌ شرایط برود و همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد. قاعدتا بخشی از ویژگی‌های ما به شرایط انفعالی و تاثیرپذیری رسانه از جامعه برمی‌گردد.

    او ادامه داد: بخش اقتصادی این مقوله، شفاف نیست و ضمن احترام به دوستانم که در عرصه خبرنگاری موسیقی مجاهدت می‌کنند، فکر نمی‌کنم خبرنگاران موسیقی فعالیت مداومی در کسوت خبرنگاری‌شان داشته باشند؛ به دلیل اینکه معمولا بعد از مدتی افراد متخصصی خواهند شد که جذب فضای کاری‌شان می‌شوند و عملا شخصیت موازی پیدا می‌کنند. از طرفی این همکاران از نظر امنیت شغلی هم در مخاطره هستند.

    این روزنامه نگار در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: اگر معیاری طیفی را برای رسانه‌هایی که به موضوعات فرهنگی توجه دارند قرار دهیم، می‌بینیم بیشتر رسانه‌های جناح چپ هستند که به این موضوع توجه دارند، باز آن‌هم به گونه‌ای که هرگاه همکارتان را می‌بینید، می‌پرسید روزنامه‌شان صفحه فرهنگی دارد؟ صفحه موسیقی دارد؟ وقتی در شرایطی قرار می‌گیریم که شرایط عمومی اقتصاد در آن نقش مثبتی نداشته و در نتیجه فساد در آن‌ زیاد است، بخش خصوصی هم افتخارش این می‌شود که اجازه نداد بحث مالیات بر ارزش افزوده در کشور اجرایی شود، نه این‌که در حوزه فرهنگ چه سودآوری ایجاد کرد.

    مدیر گروه فرهنگی ایسنا همچنین گفت: واقعیت این است که مدیران فعال در حوزه فرهنگ و هنر شایسته سمت‌شان نیستند، مگر آنکه خلافش ثابت شود. هیچ‌گاه ندیدیم که شایسته‌ترین افراد زمامدار امور شوند. وقتی با مدیرانی مواجه می‌شوید که در واقع پشت حجاب‌هایی عمدتا نامعقول و نامعلوم هستند، عرصه تنگ می‌شود، حتی اگر بخواهید با ایشان گفت‌و‌گو و تعامل داشته باشید. شخصا از مدیری که پشت تریبون قرار می‌گیرد و می‌گوید نقد باید سازنده باشد، دیگر هیچ انتظاری ندارم.

    نمی‌دانم این نقد سازنده چیست و تعریف فلسفی و منطقی آن چیست؟ نقد یعنی عیارسنجی اما در این مملکت هیچ‌کسی هیچ اشکالی ندارد و اگر کسی عیب‌ها را بگوید، حتما عنصر بیگانه است یا تحت تاثیر فرهنگ غرب قرار دارد.

    بهرامی در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: ناگفته نماند که این سطحی‌نگری در مدیران رسانه‌ها هم بسیار وجود دارد؛ یعنی اگر ۹۰ درصد مدیران اندک فشاری از جانب مخاطب احساس نمی‌کردند، صفحه و سرویس هنری نداشتند. نمی‌دانم منتقد موسیقی در چنین فضایی چقدر جای نفس کشیدن دارد؟

    او با اشاره به این سخن که ما در کشور نقد آکادمیک نداریم، گفت: مگر ما در کشور موسیقی آکادمیک داریم؟ آیا آموزش موسیقی شرایط سالمی دارد؟ همیشه گرفتار رانت‌ها و فساد‌ها و گرفتار سلیقه‌ها و تسویه حساب‌های شخصی هستیم. در ‌نهایت به این واقعیت می‌رسیم که نقد و خبرنگاری موسیقی تابعی از شرایط جامعه‌ای با امراض مسری است و آنچه هم که الان وجود دارد، ناشی از مجاهدت‌ها و علایق فردی است که باعث شده کورسویی داشته باشیم.

    ***

    بخش دیگری از موضوعات این میزگرد به چگونگی پرداخت رسانه‌ها به موسیقی اختصاص داشت.

    ندا انتظامی در این‌باره گفت: چه می‌شود که تئا‌تر، هنرهای تجسمی و سینما منتقد دارد اما موسیقی ندارد؟ چرا در این سال‌ها منتقد موسیقی پرورش داده نشده است؟ فکر می‌کنم در این راستا علاوه بر مسوولان، ما اهالی رسانه نیز مقصر هستیم.

    او معتقد است: تلویزیون خیلی خوب از اهالی موسیقی استفاده می‌کند. ایام نوروز اهالی موسیقی در تلویزیون می‌آیند و صحبت می‌کنند؛ حتی به موقع ساز هم نشان می‌دهند. پس حلقه گمشده‌ای وجود دارد که شاید اهالی رسانه نقش مهمی دارند تا این ترفند‌ها را پیدا کرده و حرف‌هایی بزنند.

    خبرنگار همشهری بیان کرد: اگر واقعا نقد جدی گرفته نشده است، دلیلش این است که اهالی موسیقی هم این امر را جدی نگرفته‌اند. چند درصد از هنرمندان موسیقی مشاور رسانه‌ای دارند و چقدر از آن‌ها مطبوعات را مطالعه می‌کنند؟ یا اصلا چند درصد از نشریات تخصصی موسیقی فروش می‌رود؟ این در حالی است که نشریات سینمایی و تجسمی فروش خوبی دارند؟ هنرمندان باید متوجه شوند که رسانه پلی میان آن‌ها و مردم است.

    بهرنگ تنکابنی نیز در همین‌باره اظهار کرد: قبل از انقلاب اسلامی ما تجربه‌ای از فضاهای مختلف موسیقی نداشتیم. فقط تالار وحدت برای اجرا مناسب بود که بعد‌ها با گسترش فرهنگسرا‌ها فضا گسترده‌تر شد. بیش از ۱۷ یا ۱۸ سالن نداریم که به انواع موسیقی اختصاص پیدا می‌کند و به گونه‌ای نیست که برای موسیقی‌های تجربی که مخاطب کمتر دارند، فضای ویژه‌ای وجود داشته باشد. موزیسین‌های معروف سالنشان پر می‌شود و جوان‌تر‌ها از داشتن فضای اجرا محروم‌اند.

    وی افزود: در ایران کسی که در خیابان ساز می‌زند، در واقع گدا است اما در خارج از کشور گروه‌های موسیقی معروفی وجود دارند که مخصوص اجرا در خیابان هستند اما در ایران فستیوال‌های میدانی و خیابانی نداریم. البته ما نوشته‌هایی هم در این‌باره داشتیم اما به قول دوستان، صرفا تعدادی از این مخاطبان برای سرگرمی این نشریات را می‌خوانند، مگر آنکه شانس بیاریم و مسوولی با خواندن آن‌ها قلقکش آید و کاری کند.

    اما ندا انتظامی در پاسخ گفت: شاید رسانه‌ها این موضوعات را خوب مطرح نمی‌کنند. مثلا رسانه‌های در حوزه سینما رسانه‌های جذابی هستند اما رسانه‌های موسیقی واقعا جذاب نیست. اهالی رسانه هم مقصر‌اند از اینکه نتوانستند مخاطب جذب کنند.

    این در حالی است که تنکابنی معتقد است: سینما جادویی است که مخاطب را جذب می‌کند. اما شما از یک نوجوان ۱۴ ساله بپرسید، کمانچه چه شکلی است؟ نمی‌داند، زیرا تلویزیون نشانش نمی‌دهد. وقتی تلویزیون بهرام رادان و هانیه توسلی نشان می‌دهد و تمرکزش بیشتر بر فیلم است و کودک در مدرسه هم چیزی درباره موسیقی یاد نگرفته است، بهتر از این نمی‌شود. بچه‌ها را به سینما می‌برند اما موسیقی به آن‌ها یاد نمی‌دهند.

    اما انتظامی معتقد است که مشکل از طرز فکر ماست و اظهار کرد: اگر نشریه تخصصی موسیقی برای کودکان داشتیم، این طور نمی‌شد؛ زیرا موسیقی توسط رسانه‌ها جدی گرفته نمی‌شود.

    تنکابنی در پاسخ به انتظامی بیان کرد: این گونه نیست. مگر شما در حوزه تئا‌تر نشریه‌ای برای کودکان دارید؟ فکر می‌کنم حق با آقای بهرامی است. صفحات فرهنگی روزنامه‌ها دیگر اجاره داده می‌شوند و دیگر به یک فتوکپی رنگی از روابط عمومی‌ها تبدیل شده‌اند. آن‌ها تولید خبری نمی‌کنند و حتی مطالب را با غلط‌های املایی منتشر می‌کنند، یعنی خبرنگار حتی حاضر نبوده است که متن خبر را بخواند.

    وی افزود: رسالت خبری برای خبرنگار حوزه موسیقی وجود ندارد. دوستان ما به غیر از تولیدات روابط عمومی خبری منتشر نمی‌کنند. خبرنگاران موسیقی اصلا دغدغه دنبال کردن خبر را ندارند.

    ندا انتظامی باز هم گفت: این مدت اهالی رسانه سمت انتقاداتشان را از اهالی هنر و مدیرانشان برداشتند و دلیلش شرایط سختی بود که مدیران هنری ایجاد کردند. حتا نوک پیکان انتقادات به سمت مدیران وزارت ارشاد رفت، چون گفتیم، می‌خواهیم در این شرایط سخت به هنرمندان کمک کنیم. فضا آنقدر برای اهالی رسانه و هنرمندان تنگ شد که انتقادی از هنرمندان نمی‌شد.

    ***

    علیرضا بهرامی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: می‌گوییم که ما بینش رسانه‌ای نداریم. واقعا اگر در این زمینه بلاتکلیفیم، به خاطر این است که از چندین جهت تناقض‌های کشنده و فرساینده‌ای فشار وارد می‌کند. مبانی ممیزی به شدت دچار تناقض است و واقعا تکلیف دست‌اندرکار تولید، نوازنده و مخاطب در این زمینه مشخص نیست. از طرفی اصل خواستن و نخواستن موسیقی در کشور هم بارها و بارها و در زمان‌های مختلف ثابت شده و می‌شود که دچار تناقض‌های فاحشی است که درنتیجه به بلاتکلیفی و فقدان توان برنامه‌ریزی با چشم‌اندازی قطعی است. یک نکته دیگر که مثلا قرار است ضعف مدیران را جبران کند، این به‌کارگیری مشاوران رسانه‌ای است که باز در این زمینه هم با تناقض مواجهیم. شخصا مشاوران رسانه‌ای زیادی دیده‌ام اما این مشاوران عموما نه در خدمت هنر بوده‌اند و نه در خدمت اصل اطلاع‌رسانی. این تناقض‌ها‌ همان چیزی است که مدیران دوره‌ی تغییر باید تصمیم بگیرند آن‌ها را بالاخره حل کنند.

    او ادامه داد: متاسفانه هر مدیری می‌آید در ابتدای کار از موسیقی فاخر صحبت می‌کند که هر چه ما می‌کشیم از این ترکیب واژگانی موسیقی فاخر است.

    حمیدرضا منبتی هم در این‌باره گفت: اصلا شاید لازم باشد قبل از اینکه جایگاه سبک‌های موسیقی را تبیین کنیم، اول فکری به حال تبیین جایگاه آدم‌های فعال حوزه کنیم. آنچه بیشتر از همه با آن مشکل داریم، قرار نگرفتن آدم‌ها در جایگاه خودشان است. مثلا اینکه‌ وقتی می‌گوییم منتقد، روابط عمومی و تهیه کننده آکادمیک نداریم، یعنی مسیر منطقی وجود ندارد. بر همین منوال مدیر دفتر موسیقی هم بر جای خودش نیست.

    او افزود: نتیجه‌اش این می‌شود که انتقاد از هنرمند را‌ رها می‌کنیم و یقه مدیران را می‌چسبیم. یا زمانی که محصولات فرهنگی در سوپرمارکت‌ها فروخته می‌شوند، به دنبال دلیلش هستیم، می‌گویند اوضاع آنقدر خراب است که بگذاریم دوره جدیدی تجربه شود. تمام این بی‌برنامگی‌ها و اینکه چیزی جای خودش نیست، باعث می‌شود واژه بی‌ متر و معیاری به اسم موسیقی فاخر متولد شود.

    اما ندا انتظامی در بخش دیگری از سخنانش درباره انتظارش از مدیران دولتی گفت: قطعا انتخاب مدیر دفتر موسیقی باید انتخاب دقیقی باشد اما انتخاب یک مدیر روابط عمومی خوب نیز بسیار مهم است. مدیری که فضای مطبوعات را بشناسد. بعضی روابط عمومی‌ها فضای خوبی ایجاد نمی‌کنند، درحالی‌که روابط عمومی و خبرنگار باید رابطه‌شان تنگاتنگ باشد و ما تا به حال آخرین روابط عمومی دفتر موسیقی را ندیدیم.

    او اظهار کرد: هیچ صنفی نیست که از ما حمایت کند. امیدوارم به زودی چنین صنفی تشکیل شود.

    بهرنگ تنکابنی نیز بیان کرد: آنچه خانم انتظامی می‌گوید درست است. محل تشکیل چنین صنفی هم باید خانه موسیقی یا انجمن صنفی روزنامه‌نگاران باشد. خانه موسیقی چنین جایی دارد اما نمی‌دانم کدام یک از دوستان عضو هستند. قولی که آقای روحانی مبنی بر بازگشایی انجمن صنفی داده‌اند، قابل تامل است که باید ببینیم چه زمانی عملی می‌شود. تا پس از آن در هیئت مدیره عنوان شود، کانون‌های تخصصی روزنامه نگاری هم شکل بگیرد. زیرا خیلی منطقی نیست که وزارت کار انجمن صنفی روزنامه نگاران موسیقی را تشکیل دهد؛ زیرا تعداد ما زیاد نیست.

    اما منبتی معتقد است: پیش از آنکه بخواهیم درباره انجمن صنفی صحبت کنیم، باید این تعامل و رفاقت میان خودمان را تقویت کنیم. چند نفر از ما اهالی رسانه آثار یکدیگر را می‌خوانیم؟ موفقیت سینما به خاطر همدلی بیشترشان است. تیراژ نشریات و آلبوم‌های موسیقیمان بیانگر این موضوع است. طبق یک آمار رسمی ۲۷ هزار و ۶۰۰ نفر شاعر داریم که اگر قرار بود فقط همین شاعران آثار یکدیگر را بخوانند، وضعیت تیراژ این گونه نبود.

    سردبیر سایت «موسیقی ما» بیان کرد: مثلا همین اواخر در جشن خودمان و نظرسنجی که انجام شد، فهمیدیم ۹۰ درصد هنرمندان آثار همدیگر را گوش نمی‌دهند. فکر کنم باید اول خودمان به داد خودمان برسیم.

    سردبیر مجله «فرهنگ و آهنگ» هم معتقد است: آنچه مخاطب موسیقی باید با آن ارتباط برقرار کند، رادیو تلویزیون است و تنها کاری که از دستمان بر می‌آید این است که طی مذاکراتی بتوانیم رادیوی خصوصی داشته باشیم و با حفظ قوانین بین‌المللی و رعایت کپی‌رایت به موسیقی بپردازیم.

    منبتی در پایان سخنانش گفت: متاسفانه یکی از مشلات موسیقی ما در مطبوعات مقدم دانستن ژانر بر کیفیت است که شاید دلیلش دانش کم خبرنگار باشد. فکر می‌کنیم هر موسیقی بر ژانر پاپ ارجح است. در صورتی که هر موسیقی جایگاه و کارکرد خود را دارد. مدیر جدید حوزه موسیقی هم بهتر است موزیسن نباشد و گرایشی به سبک خاص نداشته باشد.

    مدیر گروه فرهنگی هنری ایسنا نیز بیان کرد: درباره این دانش موسیقایی خبرنگار حوزه موسیقی باید یادآور شوم که این موضوع در کشور ما متاسفانه مثل یک تیغ دولبه عمل می کند. اگر خبرنگاری سواد موسیقایی داشته باشد، تصور می‌کند که باید به مخاطب فخرفروشی کند و از جذابیت‌های خبری غافل می‌شود. اگر هم اندک علاقه‌ای به حوزه کاری و درنتیجه تعهدی به حرفه‌اش نداشته باشد، این می شود که بارها دیده‌ایم کنسرتی برگزار شده و هنرمند شاخصی در آن غیبت داشته و به‌شکلی واضح هم غیبتش و دلیل غیبتش اعلام شده اما در خبرهای رسانه‌های ما همان هنرمند به روی صحنه رفته و اجرا کرده است، چرا؟ چون خبر از روی کاتالوگ برنامه تنظیم شده است.

    انتظامی نیز گفت: من‌هم معتقدم که بهتر است مدیر جدید دفتر موسیقی هنرمند نباشد. بلکه یک مدیر فرهنگی باشد.

    بهرامی هم تاکید کرد: از نتیجه فعالیت رسانه‌ای در ۱۵ سال گذشته همیشه از دو جانب نگرانی داشته‌ام؛ هم از جانب کسانی که شعار دموکراسی داده‌اند و هم کسانی که مدام از عدالت دم زده‌اند. این نگرانی در دوره جدید نیز پابرجاست. این‌که آقای جنتی می‌گوید عرصه را به اهالی فرهنگ و هنر می‌سپارد نیز بازگویی وعده‌های انتخاباتی آقای روحانی است. شخصا فکر می‌کنم در حوزه هنر نیز انتخاب تکنوکرات‌ها خیلی بهتر است تا ایدئولوگ‌ها. چراکه تکنوکرات‌ها در این مملکت همه‌ی خط قرمزها را می‌شناسند و رعایت می‌کند اما ایدئولوگ‌ها معمولا کیفیت فنی لازم را ندارند.

    https://musiceiranian.ir/?p=41803
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *