مراسم بزرگداشت زندهیاد حسین دهلوی (موسیقیدان و آهنگساز) جمعه، هفتم آذرماه راس ساعت ۲۱:۰۰ با حضور سوسن اصلانی و هومن دهلوی (همسر و فرزند زنده یاد دهلوی)، حسین علیزاده، احمد پژمان، علی رهبری، و کامبیز روشن روان به صورت آنلاین برگزار شد.
دهلوی یکی از نوآوران موسیقی ایرانی است. او به سال ۱۳۰۶ در تهران به دنیا آمد و موسیقی را پنج سالگی نزد پدرش معزالدین دهلوی که از شاگردان علی اکبر شهنازی بود، آغاز کرد. زندهیاد دهلوی به تشویق مادرش در ۹ سالگی فراگیری ساز ویلون را آغاز کرد و در ادامه از محضر ابوالحسن صبا بهره برد و در هنرستان عالی موسیقی نزد حسین ناصحی و هایمو تویبر آهنگسازی آموخت.
دهلوی طی سالهای فعالیتش علاوه بر ساخت و تنظیم آثار متعدد و رهبری ارکستر، آثاری را در زمینه موسیقی به رشته تحریر درآورده است. یکی از مهمترین آثار او؛ کتاب «پیوند شعر و موسیقی آوازی» حاصل بیش از ۴۰ سال تجربه وی در تلفیق موسیقی با شعر است. آخرین کوشش دهلوی در زمینه کارهای جمعی موسیقی ملی، پایهگذاری ارکستر مضرابی است که با همکاری ۶۶ نفر از نوازندگان سازهای مضرابی ایرانی تشکیل شده و در سال ۱۳۷۲ روی صحنه رفته است.
«باله بیین و منیژه» و «سبکبال» از مشهورترین آثار زندهیاد حسین دهلوی هستند. او در ۲۳ مهرماه سال ۱۳۹۸ پس از چند سال ابتلا به بیماری آلزایمر و بیماری تنفسی در سن ۹۲ سالگی دارفانی را وداع گفت.
دهلوی اهل مافیا و پارتیبازی و چاپلوسی نبود
یکی از قدمهای بزرگ دهلوی جدی گرفتن تلفیق شعر و موسیقی است
در ابتدای مراسم بزرگداشت دهلوی که از صفحه اینستاگرامی «کمانچه» به صورت آنلاین پخش شد و شهرام صارمی و مسعود توسلی اجرای آن را به عهده داشتند، علی رهبری (موسیقیدان و رهبر ارکستر) درباره حسین دهلوی صحبت کرد.
علی رهبری گفت: خوشحالم که با دوستان دهلوی دوست، روبرو هستم و خوشحالم که در این موقعیت از مردی حرف میزنیم که جایش در ایران خالی است.
وی به عنوان فردی که ارتباط نزدیکی با حسین دهلوی داشته، گفت: استاد دهلوی فقط برایم معلم نبود، بلکه همه چیز بود. وقتی ایشان رییس هنرستان شد، من آلوده به رادیو و تلویزیون بودم که در زبان عامیانه به آن خالتوری میگویند و پول خوبی درمیآوردم.
این رهبر ارکستر افزود: دهلوی اوایل ریاستش در هنرستان مرا خواست و گفت که شنیدهام آقای مفتاح چندین بار شما را جریمه کرده و اگر باز تو را در تلویزیون و رادیو ببینند، اخراجت میکند.
او ادامه داد: برنامههای که میرفتیم بد نبودند ولی در هنرستان آنها را بد میدانستند. در ادامه آن دیدار، آقای دهلوی گفت تو کارهای بهتری میتوانی بکنی و از آنجا بود که گفتند آقای پایور نیاز دارند که کسی برای ارکسترشان، نتهای سنتور را برای کلارینت و آلتو بنویسد و تو میتوانی این کار را کنی. ایشان سپس مرا با آقای پایور آشنا کرد و من هم مرتب نتها را مینوشتم حضورم تا به آنجا بود که حتی در کارهای ارکستر به پایور کمک میکردم. همه اینها که میگویم در چهارماه اتفاق افتاد.
رهبری افزود: آقای دهلوی مرا استثنا میدانستند و برای همین میگویم فقط معلمم نبودند و خانم اصلانی شاهد همه اینها بودهاند. ایشان از علاقه من برای نوشتن برای موسیقی باخبر بود. حسین علیزاده و افراد دیگر سه سال از ما پایینتر بودند و من مینوشتم آنها اجرا میکردند. دهلوی مرا فقط تشویق میکرد تا به دنبال تلویزیون و رادیو نروم و در سینماها برای بچهها به اجرا نپردازم.
وی در ادامه گفت: با وجود استاد دهلوی و حرفهایش، روند کاری من به آهنگسازی تغییر کرد و خیلی زود شروع به نوشتن کردم. استاد دهلوی در یکی از کنسرتهای هنرستان چیزی گفت که سرنوشت مرا عوض کرد. او گفت رهبری آینده درخشانی دارد. این باعث شد به خودیم بگویم تو باید کسی شوی و برای این اتفاق تلاش کردم.
علی رهبری اذعان داشت: استاد دهلوی بعدها مرا به نمایندگی از هنرستان به عنوان تنها آهنگساز به خارج از کشور فرستادند. زمانی که ایران نبودم نیز، تمام مدت با من تماس داشتند. ایشان برای من مثل یک پدر بود، اما پدر مسئول. هروقت از دهلوی صحبت میکنم ناراحت میشوم؛ زیرا قدرش را ندانستند. دهلوی اهل مافیا و پارتی بازی و چاپلوسی نبود. اهل کارهای نادرست نبود. وقتی پانزده سال پیش آمدم دیدم که چقدر به ایشان بیتوجهی میشود و عدهای حقه باز همه چیز را دستشان گرفته بودند و با سرنوشت بقیه بازی میکردند. اگر سوءنیت هم داشتند سطحشان پایین بود.
او ادامه داد: با اینکه سی سال با کسی تماس نداشتم با ایشان تماس داشتم. بیست سال پیش ناراحت بود. رییس جمهور وقت آقای خاتمی به ایشان قول داده بود «مانی و مانا» را روی صحنه ببرد و به وعدهاش عمل نکرده بود. تا اینکه استاد دهلوی نزد من آمدند و اثر مذکور را با فیلارمونیک اسلاوکی ضبط کردیم. وقتی به ایران آمدم شاهد ناراحتی ایشان بودم.
رهبری گفت: خیلیها دهلوی را نفهمیدند. اگر شاگردان هنرستانیهای اش، پس از او مسئولیت میگرفتند، احتمال اینکه سبک ایشان ادامه پیدا کند وجود داشت. اما بعد از سی سال دیدم، عدهای آمدهاند و جای دهلوی را گرفتهاند درحالی که هنرستانی هم نبودند.
وی درباره ویژگیهای هنری حسین دهلوی گفت: یکی از قدمهای بزرگی که او برداشت، قضیه جدی گرفتن تلفیق شعر و موسیقی است. من در ارکستر صبا شاهد بودم که در شعر و موسیقی وزنهای ایجاد کرد. البته ایشان کارهای دیگری هم کردهاند اما آنچه او را با دیگران متفاوت میکند، تلفیق شعر و موسیقی است و نظم. از ایشان نظم یادگرفتهام و ارکستر به نظم نیاز دارد. دهلوی موسیقی سنتی و غربی را تلفیق کرد. در حالی که تا پیش از آنف برای موسیقی سنتی ارزشی قائل نمیشدند و هنرمندان را مطرب میپنداشتند، اما دهلوی این نگاه را تغییر داد. همه اینها را اگر کنار هم بگذاریم باید بگوییم دوران استاد دهلوی دوران درخشانی بود و درخشانی آن به خاطر درست بودن و نظم داشتن ایشان بود.
رهبری در ادامه صحبتهایش درباره بیمهریهای موجود در رابطه با زنده یاد دهلوی پرداخت و گفت: من در همه مصاحبههایم میگویم پنج شش نفر از دوستانمان که سطحشان پایین است و در تمام چندین شورایی که در تهران هست شرکت میکنند. آقای هوشنگ استوار چند سال پیش فوت شد و حتی برایش تسلیت نفرستاند. این رفتار عمدی نیست آن چند نفر، نمیفهمند. این پنج، شش نفر موزیسن هم هستند و سعی دارند نانی را میان خود تقسیم کنند. اینها تقصیر دولت نیست.
وی افزود: من به بنیاد رودکی انتقاد دارم. نباید ارکستر سمفونیک را به بنیاد بدهند. بنیاد رودکی نمیداند با موزیسین چه کند. موسسهای است که درآمدهای کلان از سالنهای مختلف دارد. آن درآمدها را باید برای روز مبادا که الان است، نگاه دارند تا به موزیسینها کمک کنند. ۲۵ سال پیش جلوی دهلوی را گرفتند. نه پنج سال پیش. نوجوانان دهلوی را نمیشناسند و ایکس و ایگریگ را خوب میشناسند و به آنها اعتقاد دارند.
رهبری توضیح داد: زمانی که به ایران آمدم، دیدم میشود وضعیت موسیقی را بهتر کرد؛ زیرا بچههای با استعداد و سطح بالایی داریم. ترکیه ۲۲ ارکستر سمفونیک دارد و ما یک ارکستر هم نداریم. بنیاد رودکی را با یک بنگاه شادمانی اشتباه گرفتند. در حالی که بنیاد موسسهای فرهنگی است. ما ارکستر سازهای ملی را راه انداختیم و بهترین نوازندهها را آوردیم و گفتیم این ارکستر مهم ایران است. با این ارکستر کنسرت مهمی برگزار شد، اما مسئولان نیامدند؛ زیرا مافیا به آنها نگفته بود که این کنسرت مهم است. همه چیز دست آن پنج شش نفر است. این است که جای استاد دهلوی خالی است. رییس جمهور میتوانست به این ارکستر افتخار کند، اما کم محلی کردند و من نیز چاره زیادی نداشتم در حالی که حقوق نوازندگان را نداده بودند.
وی در پایان صحبتهایش گفت: یکی از دلایلی که دهلوی را دوست نداشتند این بود که حرفش را میزد. میتوانست یک عمر رییس هنرستان بماند و رفت که قطعه بنویسد. و نوشت و نوشت و به او رسیدگی نکردند. زمانی که آلزایمر گرفت و فهیمدند که او نمیتواند فکر کند و چیزی را به یاد آورد، از خوبیهای او گفتند و عدهای هم گفتند شاگرد دهلوی هستیم. این رسمش نیست.
در ادامه ویدئوی صحبتهای سوسن اصلانی درباره دهلوی پخش شد.
دهلوی با اجرای دونوازیام در ارکستر به من هدیه داد
سوسن اصلانی (همسر زندهیاد حسین دهلوی) دیگر سخنران مراسم بود که گفت: دهلوی شخصیت خاص خود را داشت و به نظرم انسان والایی بود. هم در اخلاق و هم در هنر و مدیریتش. من از او درسهای بسیار یاد گرفتم. در کلاسهای آهنگسازی هنرستان از شاگردان خواستند چهار مضرابی بسازند و من چهار مضرابی در دستگاه شور ساختم. استاد قطعات همه را دیدند و قطعه مرا ندیدند. پس از چند روز گفتند آقای دهلوی گفته بیا دفتر و قطعهات را بنواز. من سنتورم را بردم و شرایط و میز برای سنتور مهیا شده بود. برایم عجیب بود که دهلوی برای شاگردش مراتب را ترتیب داده. به دفتر رفتم و گفتند بنواز. خانمی هم بود که به دقت مرا و اجرایم را نگاه میکرد. اجرا کردم و دهلوی دید و گفت خوب است و پاکنویس شود. متوجه آن خانم بودم و میدیدم میخندد و بعدها فهیدم خواهر دهلوی بوده که آمده بود به دید عروس مرا ببیند و سپس به منزل ما آمدند و خواستگاری و سپس ازدواج کردیم. زمان خواستگای ۱۸ساله و زمان ازدواج ۱۹ساله بودم.
وی در ادامه گفت: من از ابتدای هنرستان و پس از آن از وجود دهلوی بسیار بهره بردم و او همیشه به من کمک کرد و باعث شد بعدها کارم را گسترش دهم. من نزد استادان پایور وکریمی، ساز و ردیفهای آوازی را یاد گرفتم و او همیشه در این زمینه کمک میکرد. همیشه سعی داشتم شرایط را برای کار او مهیا کنم. او آثاری که میساختم را میدید و تایید میکرد.
اصلانی گفت: دهلوی در کار تدریس و مدیریت بسیار جدی بود و به همین طی ده سال مدیریتش در هنرستان را بهترین دوره هنرستان میدانند و ثمره آن را در میان هنرمندان میبینیم. در منزل مهربان و خیر بود و چون کارش هنرش بود بیشتر زمانش صرف این موضوع بود. من، از آنجایی که در خانوادهای هنرمند بزرگ شده بودم، خودم را با شرایط زنده یاد دهلوی تطبیق میدادم.
وی در ادامه گفت: دونوازی نوایی ساخته بودم که با کمک دهلوی چاپ هم شد. زمانی که ارکسترمضرابی پایهگذاری شد و قرار بود در تالار وحدت کنسرت دهند. ناگهانی دیدم پیش از برنامه دونوازی نوا ست و قطعه من است. زمانی که از دهلوی درباره این اتفاق پرسیدم، گفت خواستم به تو هدیهای بدهم این هدیه من به توست.
اصلانی گفت: دهلوی خیلی دلش میخواست اپرای مانا و مانی اجرا شود و برای این کار خیلی تلاش کرد اما به هرحال امکانات آن وجود نداشت. از طرفی باید این اثر را خوانندهای نوجوان بخواند، اما از آنجایی که صدا شبیه صدای زنان است این اپرا اجرا نشد.
سوسن اصلانی در پایان صحبتهایش از استادانی که در مراسم بزرگداشت زنده یاد دهلوی حضور یافتند، تشکرکرد.
در ادامه فیلمی ویدئویی از صحبتهای احمد پژمان (نوازنده و آهنگساز) پخش شد.
حسادت در وجود دهلوی وجود نداشت و همه را تشویق میکرد
احمد پژمان در ابتدای صحبتهایش درباره دوستی دیرینهاش با حسین دهلوی گفت: شب افتتاح ارکستر در تلویزیون که من هم در آن حضور داشتم و ویلون دوم میزدم. اولین قطعه اثر سبکبال بود که یکی از بهترین آثار دهلوی است.
پژمان افزود: زمانی که اولین اپرا را نوشتم دهلوی بسیار خوشش آمد، زیرا اثرم خیلی ایرانی بود و مانند آثار خودش بود. ایشان پیش از این اتفاق هم مشوقم بودند. اولین اثری که نوشتم را به او نگفته بودم که مشغول انجام این کارم. من بدون اجازه او آهنگ نوشتم و او بعدها دید. نام آن اثر «نغمه روستایی» بود که دهلوی چندین سال بعد آن را برای کر تنظیم کرد و روی آن شعر گذاشت. قطعهای دیگر نوشتم که بازهم آقای دهلوی مرا تشویق کرد. ما برای پول نمینوشتتم، اما ایشان به ما بابت آثار دستمزد میداد؛ زیرا نظرش این بود که ارکستر خوراک میخواهد. ایشان حسادت در وجودش نبود و همه را تشویق میکرد.
وی گفت: زندهیاد دهلوی در آهنگسازی از موسیقی اصیل ایرانی بهره بسیار میبرد و فقط از تکنیکهای غربی استفاده میکرد و این یکی از ویژگیهای او بود. ایشان قطعهای برای تنبک نوشت که اتفاق مهمی بود. قطعهای هم با زندهیاد حسین تهرانی کار کردند که اثر بسیار خوب و زیبایی بود که شاگردان هنرستان نیز در اجرا حضور داشتند.
در ادامه حسین علیزاده طی فایلی ویدئویی درباره زندهیاد حسین دهلوی صحبت کرد.
درباره دهلوی باید کتابها نوشته شود
روح دهلوی در هنرستان موسیقی جاری است
حسین علیزاده گفت: درباره دهلوی باید کتابها نوشته شود. نه فقط در ارتباط با شخص ایشان. طی فعالیت هنرستان، پس از خالقی خوب دانستند که جانشین او حسین دهلوی است. سال اول هنرستان بودم تمام اساتید، حتی استادان درسهای دیگر، زمانی که اسم خالقی میآمد بغض میکردند و نگرانی مدیریت هنرستان پس از او وجود داشت.
وی افزود: حسین دهلوی در سطحی که بود، باید به کارهای خودشان میرسید، اما با حضور موثرش در هنرستان، فعالیتهای آن را پربارتر کرد. افتخارم این است در گزینش هنرستان ایشان از من امتحان گرفت. دهلوی را با جذبه میدیدم. او ظاهرا انسان مهربانی نبود، اما اگر به مشکل میخوردیم، میدیدیم مهری پدرانه دارد. میتوان دوران مختلف هنرستان را بررسی کرد. آنهایی که هنرستان را اداره میکردند چه شخصیتهایی داشتند؟ واقعیت این است که فردی که در هنر تحصیل میکند باید هنرمند بار بیاید نه تکنیسین. استاد دهلوی اینگونه بود و به همین دلیل روی رفت و آمد بچهها هم حساس بود. ایشان مدیر خوبی بود و استادان خوبی را به کار گرفته بود.
علیزاده ادامه داد: جا دارد از دو استاد پورتراب و موسیقیدان بزرگ استاد فرهاد فخرالدینی یاد کنم که دهلوی را یاری میکردند و بجز خصوصیات هنری، در مدیریت مانند دهلوی وسواس داشتند. دهلوی آنها را خوب انتخاب کرده بود. هنرمندی که کار مدیریتی میکند، باید توانایی را در خودش ببیند و از نظر هنری به خودش تخفیف ندهد. ایشان آثار با ارزشی را زمانی که در هنرستان بودند خلق کردند. جا پای کسی نمیگذاشتند. الگوی ایشان استاد صباست، اما خودشان هم بینظیر بودند. زمانیکه به هنرستان میرفتیم میدیدم او زودتر به هنرستان رفته است.
وی در ادامه توضیح داد: استاد دهلوی، ارکستر را بسیار منظم مدیریت میکرد. او راههای نرفته را تجربه کرده بود و اگر روند کاری او را ببیند متوجه این موضوع خواهید شد. از آثار ایشان جوهره ایرانی بسیار قوی داشته است.
علیزاده در پایان گفت: ایشان در زمینه تدریس نیز بسیار موفق بود. او برای هنرستان غنیمتی بود و امیدوارم هنرستان بازهم به آن روزها برسد و روح دهلوی در هنرستان موسیقی جاری خواهد بود. برای دهلوی درود کافی نیست او عشق را به ما یاد داد. زمانی که میگویم دهلوی قلبمان میلرزد. هر زمان اسمش در ذهنم تداعی میشود احساس میکنم باید منظم باشم و به خصوصیات یک هنرمند نزدیکتر شوم.
در ادامه برنامه فایل ویدئویی صحبتهای کامبیز روشن روان (موسیقیدان و آهنگساز) درباره دهلوی پخش شد.
دهلوی هنرستان موسیقی ملی را دگرگون کرد
آثار دهلوی ادامه منطقی آثار خالقی است
روشنروان گفت: زندهیاد دهلوی را از اوائل دهه چهل میشناسم. ایشان در انتخاب معلمان هنرستان و وضعیت هنرجویان بسیار وسواس بود. او را مدیری مدبر میشناسم که در تدریس و کارهای مدیریتی سختگیر میبینم، اما در کنار سختگیری او را یکی از بزرگان موسیقی میدانم. زیرا همزمان با مدیریت هنرستان ارکستر صبا را رهبری میکردند. ایشان یکی از تاثیرگذاران معاصر هستند.
او افزود: ایشان در هنرستان موسیقی ملی ده سال مدیر بودند و طی آن مدت هنرستان دگرگون شد. محصلان آن زمان جزو بزرگان موسیقی هستند. آثار ایشان به لحاظ ساختار موسیقی ایرانی ساختار نوینی دارند که از منظر تاریخی میتواند ادامه منطقی آثار خالقی باشد درحالیکه شاگرد او نبوده است. دهلوی مسیری را طی کرد که روندی نوینی در موسیقی معاصر ایران است.
در پایان برنامه هومن دهلوی (فرزند زندهیاد حسین دهلوی) ضمن تشکر از هنرمندان حاضر در برنامه دقایقی درباره پدرش صحبت کرد.
دیدگاهتان را بنویسید