علیرضا سعیدی: حاشیههای ریز و درشت موسیقی در ایران انگار تمامی ندارد، گویی این حاشیهها در هر دوره مدیریتی به نسبت سیاستهای فرهنگی و سیاسی دولتها دائم در تغییرند و قصد فروکش هم ندارند. حالا شما فکر کنید در این گذر و لابیرنت پر رمز و راز که وابسته به بسیاری از اماها و اگرهای رسانهای و غیر رسانهای – هنری و غیر هنری و سیاسی و غیر سیاسی است، سر و کله یک ویروس چغر بد بدن به نام «کرونا» هم پیدا شود و در هزارتوی حاشیههای موسیقی که همانند فوتبال دائم در حال تولد و تکثر است، خود را به اهالی موسیقی تحمیل و بر روند اتفاقات مسلط شود.
در چنین شرایطی این صاحبان آثار و تولیدکنندگان بازار موسیقی هستند که به تنهایی برای این پیکره آسیبپذیر تعیین تکلیف میکنند. فرآیندی که برای هدایت و راهبری آن مدیریتی لازم است تا ضمن حفظ روحیه تعامل با فعالان موسیقی، شرایطی را فراهم آورد که اوضاع لااقل از آنچه هست، بدتر نشود.
واقعیت این است که فضای فعالیتهای فرهنگی و هنری کشور از ابتدای سال ۹۹ به سمت و سویی رفته است که فعالان حوزههایی چون سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی در تلاشند تا خوب یا بد چراغ صنفشان را روشن نگه دارند تا همان یک ذره امیدی که برایشان در این شرایط نامتعادل باقی مانده تبدیل به ناامیدی نشود. بماند که تصمیمگیریهای عجیب و غریبی که بر مبنای آن ویروس کرونا اخلالی در برگزاری مسابقات کشتی بهوجود نمیآورد اما اجرای نمایش و اکران فیلم را غیربهداشتی قلمداد میکند، چه ضررهای ویرانگری به هنرمندان وارد کرده است!
اما همچنان از یک سو هنرمندان تئاتر در تالارهای نمایشی مختلف و از سویی دیگر سینماگران در حوزههای مختلف تولید، اکران و سریالسازی مشغول کارند و با اینکه میدانند شرایط اقتصادی در روزهای کرونایی تقریباً به طور کامل چرخه اقتصادی هنر را از کار انداخته، اما با همان نیمچه امید فضایی را فراهم آوردهاند تا ضمن رعایت شیوه نامههای بهداشتی، میزبان مخاطبان باشند.
حوزه موسیقی اما بهکل شرایط متفاوتی داشته است؛ غیر از برگزاری چند کنسرت آنلاین در اوایل روزهای شیوع بیماری کووید ۱۹ و البته فعالیتهای نصفه نیمه ارکسترهای دولتی در تالار وحدت به بهانههای مختلفی که اصلاً هم برنامه مشخصی از سوی بنیاد رودکی برای آنها اعلام نشده، باقی فعالیتها در حوزه موسیقی به طور کامل تعطیل شده و صاحبان سرمایه در این بخش ترجیح میدهند به بهانه حفظ سلامتی مخاطبان، از برگزاری کنسرت خودداری کنند؟
اما آیا واقعاً موضوع سلامتی تماشاگران در میان است؟ آیا موضوع هزینه برگزاری کنسرتها و سود کم اجراهای زنده با ظرفیت حداقلی تماشاگر بهانهای برای توقف فعالیت هنرمندان این عرصه نشدهاست؟ پس در این میان آن دسته از هنرمندانی که در فضای موسیقی پاپ فعالیت نمیکنند چه شرایطی را تجربه میکنند که حتی در روزهای غیر کرونایی هم از کمترین میزان حمایت تهیه کنندگان و فضای دولتی بهره مند بودند؟
این موارد و بسیاری از اما و اگرهای دیگر موجب شد تا در این روزهای کرونایی به سراغ محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برویم و با او درباره برخی از ابهامات در حوزه موسیقی و البته فعالیت این مجموعه دولتی در روزهای کرونایی و ایام منتهی به درگذشت استاد محمدرضا شجریان که روزهای پر بحران و پرالتهابی برای همه فعالان موسیقی بود، پرسشهایی را مطرح کنیم. پرسشهایی که اگرچه با پاسخ مشروح و صریح یک مدیر دولتی همراه بود اما به نظر میآید باید روشنگریهای بیشتری درباره بخشهایی از آن صورت بگیرد.
محمد اله یاری فومنی که خرداد ماه سال گذشته وارد دفتر موسیقی وزارت ارشاد شد، در یک گفتگوی یک ساعته خود با خبرگزاری مهر، ضمن تشریح فعالیتهای این مجموعه حساس و پرالتهاب از حاشیهها و اتفاقات مرتبط با حوزه مدیریتی خود در ماههای کرونایی سخن گفت.
بخش اول گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمد الهیاری فومنی را در ادامه میخوانید؛
* موسیقی ایران طی هفتههای گذشته یا بهتر بگویم ماههای گذشته به دلیل وخامت شرایط جسمی استاد محمدرضا شجریان و در نهایت درگذشت این هنرمند، شرایط پرالتهابی داشت، شرایطی که به دلیل اهمیت و جایگاه هنری این هنرمند فقید موسیقی ایرانی تقریباً بخشی از جامعه را هم تحتتأثیر خود قرار داد، بد نیست ابتدا و قبل از اینکه وارد پرسشهای محوری این گفتگو شویم، درباره اقدامات جنابعالی و همکارانتان در دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیرامون مدیریت این شرایط و برنامهریزی برای بدرقه استاد شجریان، توضیحاتی را ارائه دهید.
من قبل از پاسخ به این پرسش شما باید اول به این نکته اشاره کنم که امیدوارم راه استاد شجریان توسط شاگردان ایشان و سایر هنرمندان عرصه موسیقی تداوم پیدا کند و ما شاهد گسترش فرهنگ و هنر ایرانی در اقصی دنیا باشیم. در ارتباط با اقداماتی که در مجموعه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مرحوم شجریان صورت گرفت، باید بگویم اواخر سال گذشته که حال ایشان رو به وخامت گذاشت معاونت امور هنری به صورت متمرکز و مستمر با بیمارستان جم و مجموعه کادر پزشکی در ارتباط و در جریان احوالات استاد بود و در این زمینه هم پیگیریهایی را انجام میداد. ما در همین چارچوب پیشبینیهایی را هم در داخل وزارتخانه و در سطح عالی با شخص آقای وزیر در رابطه با مسائلی چون روند درمانی استاد شجریان، پیگیری موضوع از وزارت بهداشت و نحوه حمایتهای ارشاد از خانواده محترم استاد داشتیم.
گفتگوهایی هم با همایون شجریان در اوایل سال جاری صورت گرفت و تمایل خودِ خانواده این بود که چنانچه استاد شجریان به رحمت خدا رفتند، تدفین در توس انجام پذیرد، از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری هم گفتگوها و مکاتباتی با نهاد ریاست جمهوری و وزارت میراث فرهنگی صورت گرفت تا مجوزهای لازم در ارتباط با خاکسپاری استاد شجریان در جوار آرامگاه فردوسی اخذ شود.
در این زمینه هم موافقتهای لازم گرفته شده و هماهنگیها هم با آقای همایون شجریان صورت پذیرفت. علاوه بر اینها، گفتگوها و جلسات ادامه داشت و در هفته منتهی به فوت استاد شجریان این پیگیریها و جلسات با نهادهای بیرونی، خانواده استاد، خانه موسیقی، کادر پزشکی بیمارستان تداوم پیدا کرد.
بعد از ضایعه درگذشت استاد هم ما در ارتباط با تغسیل و تشییع در بهشت زهرا و انجام امور خاکسپاری در شهر توس پیگیرهای مستمری با مجموعه استانداری خراسان رضوی، خانواده استاد شجریان، خانه موسیقی و نهادهای مرتبط داشتیم. ما در زمینه اعزام هنرمندان به مشهد و اقامت و حضور هنرمندان در مراسم تدفین و نهایتاً بازگشت هنرمندان به تهران کارهایی را انجام دادیم که مراسم برگزار شده تا آنجا که در وظیفه ما بود در شأن مرحوم شجریان بوده باشد. چرا که تمامی این کارها در تکریم جایگاه و قدردانی از تلاشهای ایشان بوده است.
* آقای اله یاری بخش زیادی از فعالیتهای مرتبط با فرهنگ و هنر بیش از هشت ماه است که تحتتأثیر شیوع کرونا در رکود بهسر میبرد، در این چارچوب در حوزههای مختلف هنر از جمله سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی، فعالیتهایی مرتبط با روزهای کرونایی «با حمایت» یا «بیحمایت» دولت انجام گرفت تا هنرمندان در شکلی آهسته اما پیوسته به حرکت خودشان در این مسیر ناهموار ادامه دهند، ولی گویا فرآیند فعالیت در موسیقی به گونهای بوده که فعالان این عرصه به ویژه تهیهکنندگان، خود را تافته جدا بافتهای دانستند که غیر از چند حرکت غیر مستمر و کمرنگ در قالب کنسرتهای آنلاین، کار دیگری را انجام ندادند. بد نیست در همین ابتدا نیم نگاهی به آنچه در این ماهها روی داد، از نگاه مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشادی داشته باشیم، که به نظر من نوع فعالیتهایش دربرگیرنده انتقاداتی هم هست…
من پیشتر هم در گفتگو با برخی رسانهها عرض کردم حوزه موسیقی منهای توجه به گونهها و ژانرهای مختلف آن از اولین روزهای کرونا با مردم همراه شد و تولیدات موسیقایی که توسط هنرمندان فعال این عرصه در سایر گونههای مختلف اتفاق افتاد اسفند ۹۸ به صورت خودجوش شروع شد. میتوانم قاطعانه بگویم که هنرمندان موسیقی جزو اولین بخشهای مرتبط با فعالیتهای فرهنگی هنری کشورمان بودند که در زمینه موضوعات مربوط به بیماری کووید ۱۹ وارد عمل شدند. در این زمینه حتی چند هنرمند که اجرای آنها به دلیل شیوع ویروس کرونا لغو شده بود اقدام به اجرا در منزل و استودیو شخصی برای همراهی مردم کردند.
اما به ایام نوروز ۹۹ که رسیدیم و مشخص شد که کرونا قراراست فعلاً مهمان ما باشد، موضوع اجراهای آنلاین شکل جدیتری به خود گرفت. البته که برگزاری اجراهای آنلاین سابقهای به این شکلی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، نداشت چرا که هماهنگی در این زمینه دربرگیرنده نکاتی از جمله هماهنگی با مجموعه ساترا، سازمان صدا و سیما، سالنهای میزبان، پوشش مناسب اینترنتی، مولفههای اجرای زنده و مواردی از این دست بود که قطعاً برای فعالیتهای موسیقایی کشور تجربه جدیدی به حساب میآمد. اما با این حال در این زمینه باز این حوزه موسیقی بود که نسبت به سایر حوزهها پیشروتر عمل کرد.
شما دیدید که بعد از برگزاری کنسرتهای آنلاین بود که اجرای تئاترهای آنلاین هم شکل گرفت و الان هم به جایی رسیدیم که در این زمینه برگزاری بخش زیادی از جشنوارههای نیمه دوم سال به شکل مجازی و آنلاین مطرح میشود.
من همین چند روز پیش بود که با مدیر سازمان سینمایی درباره برگزاری آنلاین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان صحبت میکردم و تجربیات اجراهای آنلاین موسیقی و دست اندازهای این شیوه اجرایی را با این عزیزان در میان میگذاشتم تا عزیزان بر اساس این تجربههای موسیقایی نسبت به برگزاری آنلاین جشنواره کودک و نوجوان اقدام کنند. لذا گرچه اجراهای آنلاین حوزه موسیقی آنچنان زیاد نبود اما قطعاً این حوزه جزو اولین قدمهای اجراهای آنلاین آثار هنری بودند که حوزههای دیگر با تاخیر وارد این جریان شدند.
* اما در این میان باز هم به نظر میرسد دفتر موسیقی ارشاد در حوزه اجراهای آنلاین و آغاز کنسرتها، با رعایت حداکثری شیوهنامههای بهداشتی غیر از مواردی انگشتشمار و موضوعی، حمایت خاصی انجام نداد که بتواند به روشن ماندن چراغ موسیقی کمک کند، در این شرایط اگر نظری مخالف آنچه عنوان شد دارید بیان کرده و در قالب همین پرسش گزارشی از فعالیتهای چند ماهه اخیر دفتر موسیقی به ویژه در مواجهه با نوع فعالیتهای موسسات و تهیهکنندگان که در روزهای کرونایی به شیوههای جالبی برای درآمدزایی متوسل شدهاند، ارائه دهید؟
یک نکته حائز اهمیت در این شرایط میتواند مورد بررسی قرار گیرد که بیارتباط با پرسش شما و در مرحله بعد عملکرد دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیست. ببینید اجراهای آنلاین همین حالا هم مخالفانی بین تهیهکنندگان حوزه موسیقی دارد. چرا که تعدادی از آنها معتقدند اگر اجراهای آنلاین هنرمندی به صورت مستمر ادامه داشته باشد، ممکن است در اجراهای زنده دیگر شاهد اقبال و استقبال مخاطبان نباشیم و این یعنی اینکه از نگاه اقتصادی کنسرت فلان خوانندهای که به صورت مستمر کنسرت برگزار میکرد، با شکست مواجه میشود.
بنا بر این بود که از هفته سوم تیرماه با مجوزی که صادر شده ما شاهد برگزاری کنسرتها باشیم. اما بعد از مدتی تکتک تهیه کنندگان و موسساتی که به ما برای برگزاری کنسرت نامه فرستاده بودند از لغو کنسرتهای خود خبر دادند
راجع بع فعالیت در حوزه موسیقی که با وجود آغاز فعالیتها در حوزههای تئاتر و سینما، شاهد اجرای زندهای در آن نبودیم هم باید به این نکته اشاره کنم همانگونه که مستحضرید، تفاوتهایی میان اجرای موسیقی با تئاتر یا سینما وجود دارد، در حوزه سینما تفاوت این است که وقتی شما به عنوان یک مخاطب وارد سالن سینما میشوید، در یک فضای صامت که کمترین تحرک فیزیکی در آن جریان دارد، شاهد نمایش فیلمی هستید که عموماً بیننده را به فکر و اندیشه وا میدارد.
در مقایسه با حوزه تئاتر هم ماجرا در این قالب وجود دارد که به طور حتم جمعیت کمتری در یک تماشاخانه حضور دارند کما اینکه در یک سالن اجرای موسیقی جمعیت بیشتر با شور و هیجان بیشتر حضور دارند که سکوت و آرامش به ویژه در اجراهای موسیقی پاپ نمیتواند وجود داشته باشد. چرا که قطعاً مخاطب دوست دارد در سالن اجرای موسیقی پاپ با گروه نوازنده و خواننده همراهی داشته باشد که طبیعتاً در سالن سینما و تئاتر چنین فرآیندی وجود ندارد. پس این تفاوتهای ماهوی موسیقی با تئاتر و سینماست که در روزهای کرونایی محدودیتهای بیشتری را برای برگزاری کنسرتها ایجاد کرد، محدودیتهایی که برای برگزاری کنسرت باید بیشتر روی آنها اندیشه کنیم.
اما با وجود همه این مواردی که به آن اشاره شد، ما در اردیبهشت و خرداد امسال پیشبینیهای لازم را برای برگزاری کنسرت با هماهنگی ستاد ملی مقابله کرونا و البته تدوین شیوه نامههای بهداشتی مربوط به برگزاری اجراهای زنده موسیقی که قطعاً میبایست مورد تایید کارشناسان نیز قرار میگرفت، انجام دادیم و مبنا را بر این قرار دادیم تا پیش از آغاز ایام سوگواری ماههای محرم و صفر (شهریور و مهر) شرایط برگزاری کنسرتها با در نظر گرفتن نیمی از ظرفیت سالنها محیا شود.
جالب است بدانید در همین راستا بالغ بر ۳۰ مجوز هم از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجراهای صحنهای صادر شد و بنا هم بر این بود که از هفته سوم تیرماه با مجوزی که صادر شده ما شاهد برگزاری کنسرتها باشیم. اما بعد از مدتی تکتک تهیه کنندگان و موسساتی که به ما برای برگزاری کنسرت نامه فرستاده بودند از لغو کنسرتهای خود خبر دادند. من هم از آنها خواستم که اعلام لغو این کنسرتها را با ذکر دلیل به صورت مکتوب عنوان کنند. که در این راستا تقریباً تمامی مواردی که در این زمینه به صورت مکتوب به ما ارسال شد، شیوع دوباره کرونا و نگرانی تهیهکنندگان از سلامتی مردم موضوع اصلی لغو کنسرتها بود.
* ولی گویا غیر از این نامههایی که در آنها به شکل جالبی کلیدواژههایی چون «نگرانی برای سلامتی مردم» بهعنوان دلیل انصراف از کنسرتها عنوان شده و بنده با احترام کامل به این دوستان فعلاً نمیتوانم اعتماد چندانی به آن داشته باشم، موارد دیگری چون «افزایش خودسرانه قیمت بلیت» و البته واکنشهای تند و تیزی که از سوی رسانهها و مردم پس از آغاز بلیت فروشی برخی از خوانندگان صورت گرفت، مانع جدیتری در برابر برگزاری کنسرت در روزهای کرونایی بود…
غیر از بحث شیوع ویروس کرونا و نگرانیهایی که از سوی تهیهکنندگان برای انصراف از کنسرتها اعلام شد، یکسری دلایل ریزتر دیگری وجود دارد. از جمله اینکه وقتی یکی از سامانههای فروش بلیت کنسرت در تیرماه اقدام به باز کردن فروش بلیت اجرای زنده تعدادی از هنرمندان کرد، افزایش چشمگیر قیمت بلیت موجب شد که مردم چندان استقبالی از این کنسرتها نکرده و رسانهها هم واکنشهای تندی به این موضوع نشان دادند.
وقتی یکی از سامانههای فروش بلیت کنسرت در تیرماه اقدام به باز کردن فروش بلیت اجرای زنده تعدادی از هنرمندان کرد، افزایش چشمگیر قیمت بلیت موجب شد که مردم چندان استقبالی از این کنسرتها نکرده و رسانهها هم واکنشهای تندی به این موضوع نشان دادند
این در حالی است که ما در جلسات تیر و خرداد دفتر موسیقی با مجمع صنفی ناشران موسیقی که عمده شرکتهای کنسرتگذار در آن عضو هستند با حضور نمایندگان سالنهای بالای ۱۲۰۰ نفر و البته نماینده نهاد خانه موسیقی به عنوان ناظر به توافقاتی درباره عدم افزایش قیمت بلیت کنسرت در روزهای کرونایی رسیده بودیم که فعلاً در این زمینه افزایشی نداشته باشیم. در این راستا نمایندگان سالنهای کمتر از ۱۲۰۰ نفر هم به این دلیل در جلسات حضور نداشتند که اولاً مجوز اجرای برنامهها در این سالنها با ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانهاست و دوماً اینکه آنچه تصویب کردیم موضوعی بود که در تمامی تالارهای کنسرت در ایران قابل اجرا بود.
البته من بعدها مصاحبهای را از یکی از تهیهکنندگان در یکی از رسانهها خواندم که در آنجا اعلام کرده بود: «مدیرعامل مجمع صنفی ناشران موسیقی نماینده همه تهیهکنندگان موسیقی نیست پس چرا ما به عنوان کنسرتگذاران عمده با افرادی که سامانههای اصلی فروش بلیت کنسرت در دست آنهاست در این جلسه نبودیم؟» در حالی که ما معتقد بودیم چون همه دوستان ذیل این مجموعه هستند بنابراین مدیرعامل این مجمع میتواند به نمایندگی از اعضا در جلسه ما حضور داشته باشد.
به هر صورت در این جلسات بود که ما توافق کردیم تا بلیت کنسرتها در سالنهای بالای ۱۲۰۰ نفر با ۵۰ درصد به فروش برسد. شرایطی که سالن داران هم به جهت ترغیب مردم برای تماشای کنسرت آن را پذیرفتند. بنا بر این شد تا قیمت بلیتها هم در ماههای تیر و مرداد به دلیل شرایط بیماری و البته اوضاع اقتصادی افزایش پیدا نکند تا مردم برای هزینه در سبد فرهنگی شان ترغیب شوند. اما اولین افزایش قیمت اتفاق افتاد و این فرآیند خارج از توافق مکتوبی بود که انجام داده بودیم. ما در همین گفتگوها بود که تاکید کردیم اگر افزایش قیمتی در بلیت کنسرتها صورت گیرد به طور طبیعی سالنهای میزبان هم میزان اجاره بها را افزایش خواهند داد که این شرایط قطعاً نمیتواند شرایط مساعدی برای مردم باشد.
*و در اینجا بود که ماجرای تعطیلی کنسرتها به بهانه حفظ سلامتی مردم پیش آمد…!
در همین شرایط بود که با توجیه حفظ سلامتی مردم که البته مهم بود و هست و قطعاً هم میتواند جزو دلایل پذیرفته شده شرکتها برای تعطیلی کنسرتها به حساب آید، شرایط به گونهای دیگر شد و دوستان با این توجیه و لایههای زیرینتری که برگزاری اجراهای زنده در این شرایط صرفه اقتصادی ندارد، کنسرتهای تیر و مرداد خود را لغو کردند.
* با وجود این شرایط دفتر موسیقی وزارت ارشاد چه اقداماتی را برای رفع این مشکل که از سوی تهیهکنندگان برای آن تصمیمگیری شد، انجام داد؟
طبیعی است که این موضوع «رافع» مسئولیت ما نبود، بالاخره حتی در شرایطی که کرونا نبود اجراهای موسیقی ردیف دستگاهی و موسیقی نواحی ما با تعداد اجرای کمی در کشور برگزار شده و متاسفانه تعداد مخاطبان این گونه موسیقایی هم بسیار کمتر از موسیقی پاپ بود. لذا ما خودمان را مکلف کردیم که در این شرایط حمایتهایی را انجام دهیم که در این راستا اجراهای آنلاینی را برای هنرمندان فعال عرصه موسیقی ایرانی و نواحی انجام دادیم که با توجه به مذاکراتی که با انجمن موسیقی ایران صورت گرفته، قرار است این اجراها را تا پایان سال جاری ادامه دهیم.
حتماً از طریق مجمع صنفی ناشران موسیقی اجراها را از آبان ماه سازماندهی میکنیم تا با یاری صاحبان آثار موسیقایی چرخ اقتصادی مشاغل مرتبط با حوزه موسیقی به حرکت دربیاید. منتها لازمه این آغاز نگاه تهیه کنندگان به منافع عمومی است
* آقای اله یاری آیا در کنار همین حمایتهای ضروری این امکان وجود نداشت که دفتر موسیقی در قالب یک دستورالعمل قانونمند شرکتهای فعال در حوزه موسیقی پاپ را ملزم به برگزاری کنسرت با در نظر گرفتن شرایط روزهای کرونایی میکرد؟
این موضوعی که شما به آن اشاره میکنید، در قالب دستورالعمل تدوین و به شرکتها به صورت رسمی ابلاغ شد که ما میتوانیم سیر تاریخی این دستورالعملها را در اختیار شما قرار دهیم. حتی این دستورالعملها همان گونه که اشاره کردم غیر از ارسال به شرکتها، مجمع صنفی ناشران به ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها نیز در قالب بخشنامه ابلاغ کردیم.
* با در نظر گرفتن این حجم نکات آیا فکر نمیکنید اکنون جایگاه حقوقی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این اجازه را به شما و همکارانتان بدهد که تهیهکنندگان و صاحبان ثروتمند آثار موسیقایی را مجاب کنید تا هرچه زودتر نسبت به برگزاری کنسرتها در همه حوزهها اقدامات لازم را انجام دهند.
طبیعی است که در حوزه برگزاری کنسرتها و فعالیتهای فرهنگی هنری پس از ایام سوگواری ماههای محرم و صفر ما در ابتدا تابع مصوبات ستاد ملی مقابله کرونا خواهیم بود. این در حالی است که تا این لحظه هیچ مصوبهای از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا به دست ما نرسیده که فعالیتهایی از این دست غیر از اطلاعیههای رسمی ستاد ملی مقابله با کرونا یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متوقف یا تعطیل شود.
طبیعی است که با رعایت شیوه نامهها و دستورالعملهای بهداشتی امکان برگزاری کنسرت در آبان ماه وجود دارد. همین امروز که با شما گفتگو میکنم مکاتبهای را با مجمع صنفی ناشران موسیقی برای برپایی کنسرتها داشتم ضمن اینکه ما با تمام سالنها صحبت کردیم و آنها نیز آمادگی همراهی کامل دارند. در این چارچوب ما حتماً از طریق مجمع صنفی ناشران موسیقی اجراها را از آبان ماه سازماندهی میکنیم تا با یاری صاحبان آثار موسیقایی چرخ اقتصادی مشاغل مرتبط با حوزه موسیقی به حرکت دربیاید. منتها لازمه این آغاز نگاه تهیهکنندگان به منافع عمومی است چرا که معتقدیم صرفاً یک نفر خاص نباید به منافع خاص خود به انگیزه سود بیشتر فکر کند. این اصلاً شاخص درستی نیست که برخیها با انگیزههای اقتصادی و اجرا نکردن تا زمانی که مطمئن شوند ماجرا برایشان سود مشخصی ندارد، فضای موسیقی را تحت تاثیر این انگیزه قرار دهند. من امیدوارم عدهای محدود در این گونه موسیقی، مصرفی کاری نکنند که یک مساله عادی خدایی نکرده تبدیل به یک مساله امنیتی شده و در چارچوبهای ضوابط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد.
* اما من همچنان بر این باورم که فرآیند فعلی فعالیتهای موسیقایی در کشور اگر نگوییم به طور کامل، اما به شکل چشمگیری وابسته به تهیهکنندگان و کنسرتگذاران متمولی است که در روزهای کرونایی بنا به دلایل و توجیهاتی که از نظر ما منطقی نیست، به بهانه سلامتی مردم، حاضر به برگزاری کنسرت با در نظر گرفتن شیوهنامههای بهداشتی نشدند. مگر نه اینکه همین خوانندگان و هنرمندان تحت نظر این تهیهکنندگان در روزهای عادی در پستهای رنگارنگ و پر از مهر خود با لحنی سرشار از شادی و شعف از عشق خود به طرفدارانشان سخن میگویند. آیا فکر نمیکنند اکنون بهترین فرصت برای ابراز علاقه و عشقی است که در کلماتشان جاری و ساری میکنند؟ آیا منافع اقتصادی، این عشقهای مجازی را کور کرده یا اتفاقات دیگری در جریان است؟ آیا دفتر موسیقی نمیخواهد با پرهیز از سیاستهای انفعالی خود تا به امروز و فارغ از بحث رعایت پروتکلهای بهداشتی که در الزام آن تردیدی نیست، گامی در این فضای مسموم بردارد؟ آیا این موضع انفعالی به دلیل رعایت ملاحظات است یا نه قوانین به شما اجازه تصمیمگیری نمیدهد؟
موضوعی که شما مطرح کردید، از جهاتی موضوع درستی است. ببینید همان هنرمندی که به گفته شما در پستهای خودش از علاقه و دلتنگی با مخاطبانش سخن میگوید، پست دیگری میگذارد با این مضمون که: «من به خاطر حفظ سلامتی مردم کنسرتم را کنسل کردم» یعنی، چه آن موقع که سالن اجرای کنسرت با هزار نفر پر شده و درآمدزایی خوبی اتفاق میافتد، مردم وجهالمصالحه هستند و چه در این ماهها که به هر علتی از جمله کاهش صرفه اقتصادی، کنسرتها برگزار نمیشود. یعنی در همین فضا نیز متاسفانه مردم دوباره «وجهالمصالحه» قرار میگیرند و گفته میشود که ما به خاطر شما کنسرتی را اجرا نمیکنیم.
چه آن موقع که سالن اجرای کنسرت با هزار نفر پر شده و درآمدزایی خوبی اتفاق میافتد، مردم وجهالمصالحه بودند و چه در این ماهها که به هر علتی از جمله کاهش صرفه اقتصادی کنسرتها اجرایی برگزار نمیشود
ماجرای کرونا قدری این مساله را بیشتر نشان داد که عدهای محدود ممکن است برای رسیدن به منافع شان رفتارهایی از خود نشان دهند که شما به آن اشاره داشتید. ما آنچه درباره موضوع قیمتها با دوستان توافق کردیم، خواهش کردیم و در این زمینه هم گفتگوهایی را انجام دادیم فقط به جهت رعایت حال مردم بود و اگر هم الان اصرار میکنیم که کارها روی ریل بیفتد اولاً راه افتادن چرخه اقتصادی کنسرتها با در نظر گرفتن شیوه نامههای بهداشتی مبتنی بر قواعد ستاد ملی مقابله با کروناست دوماً اینکه مردم بتوانند در این روزهای خیلی سخت بخشی از فراغت خودشان را به فعالیتهایی اختصاص دهند که میتواند برایشان گشایشهای فکری ایجاد کند.
شما این موضوع را به صورت قطعی از طرف دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدانید که برگزاری کنسرتها جزو برنامههای ما خواهد بود و ما در این زمینه حتماً برای نیمه دوم سال برنامهریزیهای لازم را انجام میدهیم. منتها در این زمینه رویکرد ما عمدتاً رویکرد فعالیت به کمکهای نهادهای صنفی چون خانه موسیقی، انجمن صنفی هنرمندان موسیقی و مجمع صنفی ناشران بوده است. در موضوع اجراهای پاپ نیز طبیعی است که ما عمده مراجعهمان به مجمع صنفی ناشران موسیقی است. اتفاقاً به همین جهت است که من از ابتدای مصاحبه تا به حال از این مجمع مستمر نام میبرم که چه توافقات و مکاتباتی صورت گرفته است. اما در این راستا من بر این باورم ما نیازمند یک بلوغ صنفی هم هستیم. یعنی دلیلی ندارد وقتی ۴۰ یا ۵۰ شرکت عضو یک مجمع هستند، دو تا سه نفر در داخل آن مجمع به توافقاتی که مسئول آن مجمع و سایر اعضای مجمع انجام دادهاند احترام نگذارند و بخواهند مسیر دیگری را به بهانه اینکه خواننده پرفروش یا سامانه پرفروشی دارند، پیش بگیرند. شما مطمئن باشید اگر تا به امروز دفتر موسیقی نسبت به این موضوع همراهی یا مماشاتی داشته از این به بعد هم تلاش خود را انجام میدهد تا در کنار این همراهی، جدیت بیشتری نیز داشته باشد.
* با این تفاسیر آیا میتوان امیدوار بود که دفتر موسیقی ارشاد در رابطه با افزایش غیرمنطقی قیمت بلیتها (تاکید میکنم غیرمنطقی) هم اقدامات موثری را انجام دهد یا نه باید منتظر ورود نهادهای قضایی در زمینه تعیین قیمت بلیتها بود؟
در تمام سالهای گذشته تعیین قیمت بلیت اجراهای صحنهای توسط خودِ تهیهکنندگان و شرکتها اتفاق افتاده و هیچ وقت هم دولت دخالتی در این زمینه نداشته است. در این چارچوب شرکتها سود خودشان را با یک تابعی از توان اقتصادی مردم در نظر میگیرند. طبیعی است در این زمینه اگر ماجرا از یک قیمتی بالاتر تعیین میشد مردم هم توان پرداخت قیمتهای در نظر گرفته شده را نداشتند. در حال حاضر که برابری قیمتها در حوزه پول ملی ما با سایر ارزها به هم خورده، همین موضوع بهانهای را به دست برخی شرکتها داده که: «ارزش ریالی بلیت کنسرت ما به دلار در سال پیش فلان مبلغ بوده، اما الان ارزش بلیت ریالی ما به دلار یک چهارم شده است.» اینهایی که گفتم عین استدلالی است که دوستان گفتند.
بنده سال گذشته مکاتباتی را با دفتر حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام دادم که به تبع آن دفتر حقوقی نیز مکاتباتی را با سازمان تعزیرات حکومتی انجام داد. موضوع اصلی مکاتبات نیز چگونگی مبنای قیمت گذاری کنسرتها بود و اینکه آیا دولت میتواند به صورت مستقیم وارد مقوله قیمت گذاری بلیت کنسرتها شود یا خیر؟
عدهای هم میگفتند: «برای ما صرف ندارد از جهت قیمت تمام شده هر صندلی با این قیمت فعلی کنسرت را برگزار کنیم». البته که طبیعی است در حوزه موسیقی مانند سایر حوزهها نیز یک افزایش سنواتی اتفاق بیفتد. بنابراین خارج از قاعده معقول نیست که ۱۰ یا ۱۵ درصد قیمت بلیتها افزایش پیدا کرده و همه هم مقداری کم و زیاد آن را میپذیرند. منتها لازم است اگر دوستان در مجموعه شرکتهای کنسرت گذار دوستان به منطقی میرسند، آن منطق را به جهت محاسباتی به مردم، به افکار عمومی و البته دفتر موسیقی وزارت ارشاد اعلام کنند. اگر افکار عمومی و بعد دولت بپذیرد که با یک دلیل منطقی افزایش اتفاق افتاده، آن وقت میتوان نسبت به افزایش قیمت بلیتها تصمیمگیری کرد.
بنده سال گذشته مکاتباتی را با دفتر حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام دادم که به تبع آن دفتر حقوقی نیز مکاتباتی را با سازمان تعزیرات حکومتی انجام داد. موضوع اصلی مکاتبات نیز چگونگی مبنای قیمت گذاری کنسرتها بود و اینکه آیا دولت میتواند به صورت مستقیم وارد مقوله قیمت گذاری بلیت کنسرتها شود یا خیر؟
توضیح اینکه در سازمان تعزیرات حکومتی آیین نامههایی وجود دارد بر این مبنا که برخی کالاها از جمله مرغ، گوشت، تخم مرغ و موارد مرتبط با نیاز عمومی مردم در ردیف کالاهای ردیف الف و ب قرار دارند. در این ردیف دولت ورود مستقیم دارد. یعنی چون این کالاها در ردیف نیازهای روزمره مردم قرار دارد، بنابراین دولت بر نحوه قیمت گذاری آنها ورود مستقیم دارد که سازمان تعزیرات حکومتی نیز در این چارچوب نسبت به قیمت گذاری کالاها اقدام میکند. اما نسبت به سایر کالاها و خدمات، این واحد تولیدکننده هست که با توجه به قیمت تمام شده خدماتی که ارائه داده و سود تعیین میکند، یک قیمتی را تعیین میکند و بعد اگر مردم نسبت به آن کالا یا خدمات معترض باشند، مجموعههایی چون سازمان تعزیرات و سازمان حمایت از مصرف کنندگان به ماجرا ورود میکند.
البته همین حالا که مشغول گفتگو با شما هستم، بنده مجدداً نامهنگاری را با دفتر حقوقی وزارت ارشاد انجام دادم که با توجه به شرایط کرونا و آنچه وضعیت اقتصادی مردم است، این توقع وجود دارد که دولت ورود جدی تری به موضوع قیمت گذاری داشته و از مردم حمایت کند. البته که اینجا ما منافع طرفین را هم داریم و قطعاً راضی هم نیستیم شرکتها در یک سقف و قیمتی کنسرتها را برگزار کنند، که برای آنها صرفه اقتصادی ندارد. اما به عنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فکر میکنم میشود در یک نقطهای به توافق رسید که هم منافع مردم و هم منافع شرکتها در نظر گرفته شود. این فرآیند هم قدری گذشت و پذیرش سود کمتر لازم است. من میدانم اکنون سالنهای برگزاری کنسرت آمادگی کامل دارند. از آن طرف هم میدانم شرکتها اگر بخواهند قیمت بلیتها به شکل بیقاعدهای افزایش دهند سالنها هم اجاره بها را افزایش میدهند و آن زمان است که باید مطمئن بود همان ۵۰ درصدی که پیشبینی میشد هم به سالنهای برگزاری کنسرت نمیآیند. در عین حال بنای ما این بود که از فرصت ماه محرم و صفر استفاده کنیم، تا با برگزاری یک جلسه مشترک به سیاق جلساتی که در اردیبهشت ماه سال جاری برگزار شد، شرایط برگزاری کنسرتها از آبان ماه سال جاری با توجه به شرایط کرونا را بررسی و اجرایی کنیم.
* موضوع برآورد خسارتها و نحوه حمایتها در حوزه موسیقی توسط دولت هم یکی دیگری از نکاتی است که در روزهای کرونایی به شدت مورد توجه است. به اعتقاد من این موضوع در شرایط مبهمی به سر میبرد که بد نیست پیرامون آن توضیحات لازم را بدهید.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اردیبهشت ماه سال جاری وقت گذاشت و خسارتهای بیکاری ناشی از کرونا را احصا و برآوردهای لازم را در این زمینه انجام داد. دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم در این زمینه مکاتبات مستمری را با خانه موسیقی، مجمع صنفی ناشران موسیقی و انجمن صنفی هنرمندان موسیقی انجام داد تا اطلاعات ذینفعان دریافت و بعد از دسته بندیهای لازم در اختیار وزارت خانه قرار داد. بخشی از این خسارتها هم در حوزه سامانه «کارا» قرار گرفت که موسسههای حقوقی مرتبط با موسیقی که به دلیل کرونا بی کار شدهاند وامهایی را دریافت کنند. البته این وامها هنوز در هیچیک از بخشهای فرهنگ و هنر پرداخت نشده، اما به طور حتم اگر روند اعطای وام آغاز شود، قطعاً اهالی موسیقی نیز در آن دخیل هستند.
بر این باورم تجربه کرونا درسی را به همه دستگاههای دولتی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد. اینکه بانکهای اطلاعاتی ذینفعان ما کامل نیست. ما در حوزه موسیقی یک بانک اطلاعات که بتواند ویژگیهای همه هنرمندان موسیقی را داشته باشد، نداریم. البته در انجمن موسیقی ایران سامانه «بامک» مدتی است که فعال شده، اما همه هنرمندان به طور کامل اطلاعاتشان را در اختیار نگذاشتهاند
اتفاق دیگری که در این زمینه افتاده پیوندی است که اخیراً میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صندوق کارآفرینی امید به وجود آمده است. در این زمینه فهرستی از اشخاص حقوقی و حقیقی دارای بیمه و فهرست هنرمندانی که برای آنها لیست بیمه رد نمیشود با کمک ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها تهیه شده تا بتوانند وامهایی را از صندوق کارآفرینی امید دریافت کنند. تعدادی دیگر از هنرمندان که بیمه آنها از طریق صندوق اعتباری هنری رد میشود نیز از این مجموعه وامهای کوتاه مدتی را دریافت میکنند. این موضوعاتی که یادآوری کردم طی هفتههای گذشته به صورت مستمر از طریق دفتر موسیقی وزارت ارشاد به صنوف و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها اطلاع رسانی میشود.
من بر این باورم تجربه کرونا درسی را به همه دستگاههای دولتی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داد. اینکه بانکهای اطلاعاتی ذینفعان ما کامل نیست. ما در حوزه موسیقی یک بانک اطلاعات که بتواند ویژگیهای همه هنرمندان موسیقی را داشته باشد، نداریم. البته در انجمن موسیقی ایران سامانه «بامک» مدتی است که فعال شده، اما همه هنرمندان به طور کامل اطلاعاتشان را در اختیار نگذاشتهاند. به هر صورت ماجرای کرونا کمک کرد که ما بتوانیم اطلاعات ذینفعان را تا یک حدی کامل کنیم و امیدوارم این دست از حمایتها که قرار است در قالب وام آغاز شود شرایط بهتری را برای هنرمندان خسارت دیده فراهم کند.
شما بهتر از من میدانید که بخش زیادی از آثار نمایشی که در صحنههای تئاتر روی صحنه میروند دربرگیرنده حمایتهای مالی دولتی هستند که اتفاقاً این روزها هم محل گفتگوی اهالی تئاتر شد. اما در حوزه موسیقی ماجرا به این شکل نبوده است. چرا که در بخش موسیقی پاپ تمامی اجراها مبتنی بر حضور در یک شرایط تجاری اقتصادی است که با فروش بلیت و جذب اسپانسر به فعالیت خود ادامه میدهد. در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی هم ماجرا به شکل حمایتی نبوده است که هر سال اجراهای این حوزه وابسته به کمکهای دولت باشد. گرچه این را هم قطعاً میدانم که ماجرای کرونا و عدم برگزاری اجراهای زنده این حوزه موجب بیکاری بسیاری از هنرمندان و مشاغل وابسته شده که شامل موسیقی پاپ هم میشود. چرا که غیر از خوانندگان که میتوانند تا مدتی از پس هزینههای خود برآیند اما قطعاً نوازندگان و سایر کارکنان وابسته به برگزاری کنسرتها لطمات زیادی دیدهاند. من فکر میکنم در این شرایط یکی از راهها این است که شرکتها کمک کنند تا اجراهای صحنهای آغاز شده و مردم ولو با همان ظرفیت پنجاه درصدی به کنسرتها بیایند تا مشاغل وابسته به کنسرتها تا این حد خسارت نبینند. من فکر میکنم شما همین حالا هم پای درددل مدیران برگزاری سالنها که بنشیند به طور حتم شنونده روایت آنها از تعدیل چشمگیر نیروهای خود هستید.
* در همین چارچوب ماجرای حمایتی که به آن اشاره کردید، آیا امکانی در شرایط کرونایی وجود دارد، که منابع مالی با عنوان «متمم» در اختیار دفتر موسیقی برای حمایت مستقیم از هنرمندان زیان دیده موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک برای اجرای برنامه یا فعالیتهایی از این دست اختصاص پیدا کند؟
بنیاد فرهنگی هنری رودکی راجع با سالنهایی که وابسته به معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند چندی پیش اطلاعیهای را برای برگزاری کنسرتها در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی صادر کرد که مبنای آن همکاری این مجموعه برای کاهش هزینههای جاری برگزاری کنسرتها بود. در حال حاضر حتی سالنهای خصوصی که خواهان گردش اقتصادی فعالیتهای خود هستند آمادگی همکاری با گروهها را دارند.
یکی از اهدافی که من دنبال آن هستم این است که بودجه دفتر موسیقی را از سمت یک «بودجه فعالیت محور» به سمت بودجه «حمایت محور» ببریم تا بتوانیم این بودجه در اختیار گرفته را صرف حمایت از آلبومهای خوب، کتابهای موسیقایی و هنرمندان این حوزه کنیم
نکته دیگر اینکه در چارچوب بودجه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقریباً ۶۰ تا ۶۵ درصد بودجه خود را در قالب «بودجه رویداد محور» صرف جشنواره موسیقی جوان، جشنواره موسیقی نواحی و جشنواره موسیقی فجر میکند. از سوی دیگر تقریباً ۲۰ درصد از بودجه دفتر موسیقی صرف حمایت از فعالیتهای استانی در قالب جشنوارههای منطقهای و آن بودجه باقیمانده نیز صرف بودجههای پشتیبانی میشود.
یکی از اهدافی که من دنبال آن هستم این است که بودجه دفتر موسیقی را از سمت یک «بودجه فعالیت محور» به سمت بودجه «حمایت محور» ببریم تا بتوانیم این بودجه در اختیار گرفته را صرف حمایت از آلبومهای خوب، کتابهای موسیقایی و هنرمندان این حوزه کنیم. البته در سال ۱۳۹۹ برای چند کار ماندگار در حوزه موسیقی بودجههایی اختصاص پیدا کرده که همزمان به سمت نهایی شدن پروژه از سوی انجمن موسیقی ایران اطلاع رسانیهای لازم خواهد شد.
این کارها به اعتقاد من آثاری هستند که به دلیل ماندگاری شان میتواند تبدیل به کارهای پرافتخاری هم شود. اما الان هم از سوی ستاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر هستیم تا بتوانیم به صورت خاص بودجهای را برای گروههای خاصی که از اجرا محروم ماندند جلب کنیم. در همان چارچوبی که بناست از سوی صندوق کار آفرینی امید صورت پذیرد ما یک شاخه جدیدی را در کنار موسسههای حقوقی، استودیوها باز کردیم که در این راستا گروههای معتبری که ثبت حقوقی ندارند مشمول حمایتها میشوند. صادقانه میگویم در این مدت تمام تلاشم را انجام دادم تا وعدهای بر وعدههای محقق نشده و شنیده شده اضافه نکنم. رویه فعالیتهای من همواره بر این نکته بوده و هست تا هر وقت این وعدهها به منصه ظهور رسید آنها را اعلام رسمی کنم. ما تا همین امروز هم به همین شیوه قدم برداشتیم تا فقط یک وعده کوتاه مدتی که برای یک مقطع زمانی کم آرامش ایجاد میکند، داده نشود.
دیدگاهتان را بنویسید