بهمن بابازاده: رضا صادقی پس از دو سال سکوت، سرانجام سکوتش شکسته شد و برای اثبات به قول خودش «ناحقیها و قانونشکنیها» در مورد خودش، اسنادی را در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار داده تا انتشار آنها بازگو کننده بسیاری از واقعیات این دو سال گذشته باشد. دو سالی که در آن، این خواننده بارها پلههای دادگاههای مختلف را بالا و پائین رفت و مدت زمان زیادی را هم مجبور شد دور از عرصه موسیقی و هنر سپری کند.اما قبل از پرداختن به اصل موضوع و داستان ممنوعیت اجرای زنده این خواننده (که حکم قضایی این خواننده مبنی بر عدم ممنوعیت قانونی برای اجرای برنامه، را موسیقی ما منتشر کرده است)، بهتر است کمی به گذشته برگردیم و این قصه را از اول مرور کنیم. ذکر این نکته ضروی است که «موسیقی ما» صرفا راوی مستقل اتفاقات رخ داده بین این خواننده و طرفین دعواست و آمادگی انتشار صحبتهای طرفین مورد بحث را نیز دارد.
* سکانس اول – قرارداد، تهران، حوالی میدان انقلاب
رضا صادقی قراردادش با شرکت طرف حساب قبلی به اتمام رسیده و خواهان استقلال کاری خود است. در این بین مالکیت حقوقی آلبومهایش در اختیار شرکت طرف حساباش است و گویا طرفین پس از صحبتها و جلسات فراوان به این نتیجه میرسند که بیست درصد از اجراهای زنده این خواننده به ازای استفاده از قطعات این آلبومها، به شرکت طرف حساب قبلی تعلق بگیرد. همه چیز به صورت رسمی و قرارداد منعقد میشود. حالا رضا صادقی با شرکتی دیگر وارد مذاکره شده و قرار است نخستین اجرای زندهاش را با کمپانی جدید روی صحنه ببرد. اما…
* سکانس دوم – دفتر موسیقی ، آقای میرزمانی، شکایت
مدیرعامل شرکت طرف حساب قبلی صادقی توافقات صورت گرفته در جلسات انتهایی را فاقد اعتبار میخواند و برای احقاق حق خودش با حضور در دفتر موسیقی وزارت ارشاد، از مدیر عامل وقت (میرزمانی) خواهان ورود به این ماجرا میشود. پس از کشوقوسهای فراوان صادقی برای اجرای تیرماه سال قبلاش موفق میشود مجوز بگیرد و محمد میرزمانی با مسئولیت خودش مجوز دو روز اجرای این خواننده را امضا میکند. رضا صادقی بعد از مدتهای زیادی روی صحنه میرود و آن صحبت معروف را روی سن میگوید: «امروز بعد از این همه سال اجرا، و بعد از این همه وقت دوری، برای اولین بار پاهایم روی سن میلرزد و نمیتوانید احساسم را در این لحظه درک کنید. این استرس، از بابت دوری از صحنه و کنسرت ندادن نیست. هر لحظه امکان دارد یکی با حکم مقامی بالاتر این برنامه را قطع و من را از روی سن پائین بکشد. ولی به امید شما میخواهم تا آخرین لحظهای که روی سن هستم، فریاد بزنم و با غرور بخوانم….» خیلیها که در سالن حضور داشتند متوجه عمق صحبتهای آقای مشکیپوش نشدند ولی اصل ماجرا از این قرار بود که واقعا این پیام به گوش صادقی رسیده بود که در حال گرفتن حکم لغو برنامهات هستیم و … آن اجرا به خیر و خوشی تمام شد ولی از آن سو مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با شکایت حقوقی شرکت قبلی طرف قرارداد صادقی مواجه شد. احضاریهها به دفتر آقای مدیر عامل ارسال شدند و همین باعث شد که در مقطعی باز هم مهر ممنوعالکاری روی نام صادقی زده شود. اتفاقی نادر است که مدیر عامل یک شرکت فرهنگی هنری، علیه مدیرکل دفتر موسیقی اقامه دعوا کند و او را به دادگاه بکشد.
* سکانس سوم – دادگاه ، رضا صادقی و …
دادگاه پشت دادگاه… صادقی علاوه بر اینکه در زندگی شخصیاش مشکلاتی عجیب گریبانگیرش شده، با شکایت های پیدرپی نیز مواجه است. سکوت کرده و با هیچ رسانهای صحبت نمیکند. حتی جواب تلفن دوستان نزدیکاش را نمیدهد و به شدت در حال حل مشکلاتاش است. جملهای از او در این وضعیت آشفته منتشر میشود که دوستدارانش را به هم میریزد: «راهروی دادگاه تنها جایی بود که وقتی به من سلام میدادند، سرم پائین بود. من یک هنرمندم و اینجا چه میکنم؟…». جلسات دادگاه به رغم برگزار شدن مرتب و پشت سر هم به نتیجه درستی نرسیدند. در این گیر و داد مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم عوض شد و مدیریت جدید با پادرمیانی ماجرای شکایت از مدیر کل قبلی را هم به نحوی به اتمام رساند. نتایج دادگاه در مورد رضا صادقی و آینده هنری این خواننده هم چندان امید بخش نبود و فقط در این بین عمر هنری این خواننده بود که از بین میرفت. کار به جایی رسید که بزرگان موسیقی وارد معرکه شدند تا این معضل را با پادرمیانی حل کنند. در این بین مجوز آلبوم «همین» نیز به مشکل برخورده تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفته بود. مسئولین شرکت طرف حساب جدید صادقی به تکاپو میافتند و در پیگیریهای فراوان خواهان جواب قانع کنندهای از سوی مسئولین هستند. مدیرکل دفتر موسیقی قولهای زیادی را برای حل مشکل این خواننده و طرف حساب قبلی و جدیدش میدهد ولی در عمل مجوزها نه برای اجرای زنده و نه برای آلبوم صادر نمیشوند. اوضاع همین طور جلو میرود تا سرانجام با مساعدت دفتر موسیقی مجوز آلبوم «همین…» در روز ۲۹ اسفند ۹۱ صادر می شود! صدور مجوز در این تاریخ باعث میشود که این خواننده آلبومش را دو هفته بعد و به صورت مخفیانه و شبانه در بازار توزیع نماید تا مبادا باز هم مشکلاتی برایش پیش بیاید! حالا صادقی یک آلبوم جدید با تعداد زیادی تک قطعات دارد که مالکیت آنها به نام خودش است و دیگر دغدغه کمبود قطعات برای اجرای کنسرت ندارد. او میتواند بدون استفاده از قطعات آلبومهای قبلیاش که گویا مالکیت حقوقیاش در اختیار شرکت قبلی است به اجرای زنده بپردازد. رضا صادقی دو شب اجرا در تهران را با آلبوم جدید بروی صحنه میبرد ولی برای درخواست تمدید برنامه اش باز هم به مشکل بر می خورد. مجوز اش صادر نمی شود و دوباره مشکلات سرازیر می شوند. پیگیری ها فایده ای ندارند و این خواننده ممنوع الکار شده! ممنوع الکاری که استعلام حراست و اماکن و همه ارگانها برایش مثبت است اما مجوز جدید در کار نیست. برای فهمیدن دلیل این اتفاق اول پاراگراف بعدی را بخوانید…
* سکانس چهارم – طبقه ۷ دفتر موسیقی
علیرضا پاشایی، اسفندیاری، جلیل پور، مشفق، صادقی و حسینخانی دور یک میز جمع می شوند و پس از صحبتها و توافقات اولیه صورت جلسهای را به امضا میرسانند. (متن و تصویر این صورت جلسه را رضا صادقی برای انتشار در اختیار سایت موسیقی ما قرار داده است). بر اساس این صورت جلسه رضا صادقی متعهد می شود که ۲۰ اجرای تهران و یک آلبوم موسیقی به شرکت طرف قرارداد قبلی واگذار کند تا دیگر هیچ مشکلی در بین نباشد و همه چیز به خیر و خوشی تمام شود. در متن صورت جلسه عنوان شده که این ۲۰ اجرا بعد از انتشار آلبوم جدید صادقی که در اختیار شرکت طرف قرارداد قبلی است، برگزار خواهد شد. همه حاضرین به عنوان شاهد و ناظر و اعتبار این قول و قرار صورت جلسه را امضا میکنند اما روز بعد این جلسه باز هم گویا توافقات عملی نمیشود و جوز اجرای شهریور ۹۲ صادقی در تهران صادر نمیشود تا دیگر خون آقای مشکی پوش به جوش بیاید و در یک گفتوگوی آتشین، برخی حرفها را رسانهای کند:
* صادقی: از بازرسی کل کشور پیگیری می کنم…
چند روز پیش بود که صادقی در گفتوگویی تند با یکی از رسانهها صحبتهای زیر را بر زبان آورد:« بدون تعارف و صادقانه میگویم، من در حضور آقای پاشایی (رئیس دفتر موسیقی)، آقای مشفق، آقای جلیل پور و آقای اسفندیاری قراردادی را با آقای حسینخانی به امضاء رساندم که طی آن قرار شد من چند کنسرت به تهیهکنندگی موسسه ایران گام در تهران داشته باشم و یک آلبوم هم تحویلشان دهم. این تصمیمی بود که دوستان گرفتند و من هم به این تصمیم احترام گذاشتم و این قرارداد منعقد شد. اما متاسفانه آقای حسینخانی بعد از یک مدت امضای خودشان را هم قبول نکردند و گفتند من این توافق نامه را قبول ندارم! چرایی ماجرا را من نمیدانم. اما به هرحال به شخصه توقع این موضوع را داشتم که آقای حسینخانی بعد از یک مدت این قرارداد را نپذیرند. چون ایشان معمولاً یک توافقی را انجام میدهند، بعد مشاوره میگیرند و پشیمان میشوند. نکتهای که الان وجود دارد این است که من نمیدانم چرا آقای پاشایی و دفتر موسیقی مجوز اجرای آلبوم همین را برای کنسرت صادر نمیکنند!؟ در واقع آقای پاشایی میگویند شما باید اول بروید و رضایت آقای حسینخانی را جلب کنید تا بتوانید کنسرت آلبوم همین را برگزار کنید. برای اولینبار این موضوع را اعلام میکنم که من برای دفاع ازحقم تا آخرین مرحله جلو خواهم رفت. اگر ممنوع الفعالیتم، بیایند رسماً اعلام کنند فلانی به دلیل ممنوعالکاری نمیتواند اجرا کند. اما کاری که امروز دارند با من می کنند، گروکشی است! دلیلش را هم باید بروید از خود دوستان جویا شوید… مجوز من در مقابل توافقنامه تازهای که آقای حسینخانی نوشته اند و من باید آن را امضا کنم نگه داشته شده! این که چرا باید این توافقنامه جدید را امضاء کنم، برای خودم هم جای سوال دارد. من یکبار در حضور دوستان با آقای حسینخانی قرار دادی را به امضاء رساندم که متاسفانه دوستان میگویند آن را کنار بگذاریم و به سراغ توافقنامه جدید برویم. چه تضمینی هست که فردا این توافقنامه جدید را هم کنار نگذارند و بگویند یک چیز جدید را باید امضاء کنی؟ این بار از حق خودم کوتاه نخواهم آمد. حتی شده به ملاقات آقای پورمحمدی (رئیس سازمان بازرسی کل کشور) خواهم رفت و مشکلم را با ایشان مطرح خواهم کرد. شک نکن صدای من را به زودی خواهند شنید. الان که به قول دکتر روحانی، فضای تدبیر و امید در کشور جاری است، دوست دارم به این موضوع امید داشته باشم که من تقدیر را با تدبیر عوض می کنم. اگر یک عده بر این باورند که تقدیر رضا صادقی این است که یک گوشه بنشیند، به این دوستان میگویم نه! من این تقدیر را با تدبیر به امید تبدیل می کنم و این کار را خواهم کرد.»
* پاشایی: حضور من باعث شد ۱۵۰ میلیون به نفع رضا صادقی شود
پس از گفتوگوی تند صادقی، علیرضا پاشایی (مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد) در مقام پاسخگویی برآمد و با ادبیات جالبی، در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها گفت: « آخرین تقاضای رضا صادقی برای اجرا در مناطق جنوبی کشور همچون بندرعباس و شیراز دیروز به دست ما رسیده که کارهای آن در حال انجام است. تقاضای کنسرت دیگری هم برای ۳۱ مردادماه در بندرانزلی داشته است که کارهای آن انجام گرفته و برای گرفتن استعلام به گیلان فرستادیم. رضا صادقی یکسری تعهداتی نسبت به تهیه کننده خودش داشته که انجام نداده است. تهیهکننده در ابتدا به دادسرای رسانه شکایت کرد و دادسرا هم جلوی کار ایشان را گرفت. همان ماجرا که منجر به صدور حکم جلب مدیر قبلی دفتر موسیقی ارشاد آقای میرزمانی شد چرا که به صادقی مجوز داده بود که در آن زمان به خاطر مسائل دادگاه درست نبود. بعد از ورود من به این دفتر ماجرا جمع و جور شد. دوستان را آوردیم و نشاندیم و گفتیم کار را تمام کنند.با همین دهان روزه بگویم لطفی که من در حق صادقی کردم کسی دیگر انجام نداده است. جلسهای که برای او با تهیه کننده گذاشتم، نزدیک به ۱۵۰ میلیون تومان از بدهیهای رضا صادقی توسط تهیه کنندهاش صرفنظر شد»
* سکانس آخر…
صادقی دیروز در دیداری با خبرنگار سایت موسیقی ما با گفتن جمله «آقای پاشایی با زبان روزه حق را ناحق کرد»، حکم رسمی دادگاه مالکیت معنوی را در اختیار «موسیقی ما» قرار داد و خواست با انتشار این حکم و متن صورت جلسه، همگان در جریان جزئیات این اتفاق قرار بگیرند و آخرین جمله اش را این چنین ادا کرد: «یک نفر به داد من برسد».
در پایان این نکته را یادآوری میکنیم که سایت موسیقی ما به لحاظ رعایت اصول حرفهای و وظیفه رسانهای خود آمادگی انتشار صحبتها طرفین ماجرا را دارد و امیدوار است هر چه زودتر این داستان پرتنش که تنها ماحصل آن، تضعیف فضای فرهنگی کشور است، هر چه زودتر ختم به خیر شود.
دیدگاهتان را بنویسید