×
×

اصفهانی: تحت تأثیر مردم هستم

  • کد نوشته: 37936
  • موسیقی ایرانیان
  • یکشنبه, ۹ام تیر ۱۳۹۲
  • ۰
  • آرتین ولی الهی: «محمد اصفهانی» از معدود نسل اولی های موسیقی پاپ پس از انقلاب است که هم چنان در کانون توجهات قرار دارد و حتی کم کار شدن او در سالهای اخیر نیز نتوانسته چیزی از شهرت و محبوبیتش بکاهد. نکته ی بارز در کارنامه ی هنری اصفهانی آن است که وی علاوه بر […]

  • آرتین ولی الهی: «محمد اصفهانی» از معدود نسل اولی های موسیقی پاپ پس از انقلاب است که هم چنان در کانون توجهات قرار دارد و حتی کم کار شدن او در سالهای اخیر نیز نتوانسته چیزی از شهرت و محبوبیتش بکاهد. نکته ی بارز در کارنامه ی هنری اصفهانی آن است که وی علاوه بر جلب رضایت عموم مخاطبین، غالباً کارشناسان و صاحب نظران را نیز راضی نگه داشته است. این هنرمند با سابقه، پس از مدتها، سیزدهم تیر ماه در مرکز همایشهای برج میلاد روی استیج می رود تا کنسرتش را به رهبری «پویا نیکپور» برگزار کند. به همین بهانه با او – که معمولاً خیلی کم مصاحبه می کند – هم کلام شدیم و مفصلاً به گفت و گو پرداختیم.
    دکتر اصفهانی می گوید که این روزها تحت تأثیر روحیات مردم و اوضاع عمومی جامعه، او هم حال بهتری پیدا کرده و فعالیتهایش را با انگیزه ی بیشتری ادامه خواهد داد. حرفهای خواندنی محمد اصفهانی را از دست ندهید.

    • از کنسرت ۱۳ تیرماه شروع کنیم. قرار است پس از مدتها روی استیج بروید. از این کنسرت برایمان بگویید.

    در این کنسرت قرار است با رویکردی جدید یک بازنگری در آثاری که تا کنون در قالب آلبومهای مختلف ارائه کرده ایم داشته باشیم و میکس مجدد برخی قطعات را به سمع عزیزانی که تشریف می آورند برسانیم. تصمیم داریم پس از کنسرت تهران، تلاش و توجهمان را روی آلبوم متمرکز کنیم تا یه خواست خدا کنسرت بعدی در تهران با قطعات آلبوم جدید اجرا شود.

    • با توجه به استقبالی که به عمل آمده، آیا احتمال تمدید این برنامه وجود دارد؟

    از آنجایی که ما پیش از انتخابات برای اخذ مجوز اقدام کردیم و واقعاً نمی دانستیم که چه فضایی حاکم خواهد بود، کمی احتیاط کردیم و تعداد سانس ها را محدود نمودیم و متاسفانه الان با تقاضای زیاد مخاطبین ارجمند و محدودیت بلیت مواجه شده ایم. اگر شرایط را پیش بینی می کردیم، طبعاً سانس های بیشتری را برای این برنامه در برج میلاد رزرو می کردیم. در خصوص تمدید کنسرت سوالات زیادی پرسیده شده و لازم است بگویم که پیش از ماه رمضان به دلیل پر بودن سانس های برج میلاد، به هیچ وجه امکانش نیست. اما اگر با گروه به این نتیجه برسیم که این رپرتوار را یک بار دیگر اجرا کنیم، احتمالش وجود دارد که پس از ماه رمضان این اتفاق بیفتد.

    • معمولاً هواداران شما برای حضور در کنسرتهایتان باید انتظار زیادی بکشند. چرا فاصله ی زمانی بین اجراهای زنده تان اینقدر زیاد است؟

    مدتی است که در این فکر هستم که یک استودیوی شخصی داشته باشم تا بتوانم به تولید آثارم سرعت مطلوب تری بدهم. چرا که من خواننده ای «مودی» هستم و گاهی به یک اتاق استاندارد برای ضبط صدا احتیاج دارم تا قطعاتی را ضبط کنم. از طرفی استودیوهایی که من در آنها راحت هستم مانند استودیو پاپ، استودیوهای پر ترافیکی هستند. هر چند دوستان به من لطف دارند اما نه من و نه آنها راضی نمی شویم که به خاطر خواندن من، وقت دوست دیگری کنسل شود و کار درستی هم نیست. خیلی پیش آمده که خواستم قطعه ای را بخوانم و ثبت کنم تا رویش کار شود اما از دستم رفته است؛ زیرا آن حس و حال لحظه ای از بین رفته، چون من جایی برای ضبط نداشته ام. اعتراف می کنم که این مسئله به خاطر عدم وجود امکانات نبوده، بلکه به خاطر کوتاهی خودم بوده است. آنقدر ضرورت این امر را احساس کردم که تصمیم گرفتم یک استودیوی شخصی برای خودم آماده و تجهیز کنم تا لا اقل هر وقت که خواستم بتوانم وُکال ها را با استانداردهای مطلوب خودم در آن ضبط کنم.
    دغدغه ی اصلی ما تولید اثر است. اگر این دغدغه ها از ذهن ما بیرون برود و تولید آلبوم ها روند مطلوبی پیدا کند، قطعا می توانیم به کنسرت هایمان نظم بهتری بدهیم. من این کاستی را می پذیرم و از مردم عذرخواهی می کنم.

    • استودیویی که به آن اشاره کردید در چه مرحله ای قرار دارد؟

    بخش عمده ای از کارها از جمله امور فنی، خرید دستگاه ها، آکوستیک کردن و… انجام شده و برخی کارهای پایانی باقی مانده است.

    • این استودیو برای شخص شما مورد استفاده قرار می گیرد یا سایر همکارانتان هم از آن استفاده خواهند کرد؟

    این یک استودیو کاملاً شخصی است. اگر دوستانم کاری داشته باشند و من بتوانم کمکی بکنم قطعاً این کار انجام خواهد شد. اما اینکه بخواهم از این استودیو درآمدزایی بکنم یا آن را محل ضبط آثار موسیقی دیگران بکنم، خیر.

    • نکته ای که در مورد کنسرتهایتان اشاره کردم، در مورد آلبومهایتان هم صدق می کند. آیا این بدین معنی است که در حال حاضر شما فعالیتهای موسیقاییتان را با جدیت کمتری نسبت به سابق دنبال می کنید؟

    این مسئله هم به همان درگیری ها و دغدغه هایی که اشاره کردم بر می گردد. نکته ی دیگری هم هست؛ شما می دانید که من و همکاران هم دوره ام نظیر علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، حسین زمان، خشایار اعتمادی و… در چه شرایطی فعالیتمان را آغاز کردیم. ما سال ۷۶ در شرایطی کارمان را شروع کردیم که بدون اغراق جوِ شادی و نشاط بر جامعه حاکم بود. آن جو خیلی تغییر کرده است. البته امیدواریم پس از این انتخابات، این فضا مقداری عوض شود. من فکر می کنم بازگشت آن شور و نشاط عمومی زمان می برد. چرا که مشکلات زیادی سر راهمان هست تا به شادی و فراغت خاطری که مردم در آن سالها داشتند برسیم. ما هم به عنوان یکی از اعضای جامعه، قطعاً نمی توانیم از احوالات روحی سایر مردم جدا باشیم و خود را استثناء بدانیم. روحیاتی که بر جامعه حاکم است روی هنرمندان تأثیر زیادی می گذارد و بر خلاف تصور عده ای که آنها را قشری مرفه و غرق در ناز و نعمت می دانند، مشکلات اجتماعی اگر نگویم بیشتر، لااقل به اندازه ی سایر مردم برای هنرمندان دغدغه ایجاد می کند و حتی انعکاسش دوچندان است. من هم همین طور هستم. شاید برخی دوستان در این زمینه ها رویین تن باشند (با خنده) ، اما من متاسفانه یا خوشبختانه تأثیر می پذیرم.
    امیدوارم با گذشت زمان مشکلات شخصی ای که عرض کردم و این مسائل اجتماعی – که البته الحمدلله مقداری بهتر شده – برطرف شود و بتوانیم بهتر کار کنیم.

    Mohammad Esfahani
    • همانطور که اشاره کردید، موسیقی پاپ در سالهای پایانی دهه ی هفتاد دوباره جان گرفت. از آن ایام تا به امروز، عملکرد متولیان موسیقی و نحوه ی برخورد مسئولین با هنرمندان و به ویژه اهالی موسیقی پاپ، متغیر و متفاوت بوده است. فکر نمی کنید ضرورت وجود یک تشکل صنفی قوی برای دفاع از موزیسین های پاپ احساس می شود؟

    وجود تشکیلاتی برای این صنف قطعاً ضروری است. همانطور که اهالی سینما تشکیلاتی دارند و در موارد زیادی به حل مشکلاتشان کمک کرده، قطعاً اهالی موسیقی نیز به چنین صنفی نیاز دارند. به نظر من این ضرورت در موسیقی پاپ خیلی بیشتر از موسیقی سنتی است. چون موسیقی پاپ مظلوم تر است و علتش هم این است که جنجالی تر و پرطرفدار تر است و بیشتر آماج حملات قرار می گیرد. از موسیقی سنتی به دلایل مختلف خیلی بیشتر از موسیقی پاپ حمایت می شود و آن دلایل هم مشروع هستند و ما نیز قبول داریم و هم به موسیقی سنتی و هم اهالی آن احترام می گذاریم. اما این دلیل بر آن نیست که موسیقی پاپ اینقدر کوبیده شود و در آن کارشکنی صورت بگیرد.
    در موسیقی پاپ، قطعات بنده از نظر موازین آقایانی که آنها را تأیید و قانونی می کنند شاید آثار کم مسئله تری باشد، با این وجود با من گاهی برخوردهایی می شود که هم بنده و هم تهیه کننده متعجب می شویم و پیش خود می گوییم : پس با دیگران چه برخوردی می کنند…
    وجود این تشکیلات لازم است، اما به شرطی که واقعاً تشکیلات مؤثری باشد، نه تشریفات. اینکه صرفاً تشریفات نباشد هم منوط به این است که از ابتدای تأسیس، ساز و کار قانونی برای آن لحاظ شود، ارتباطات با مراجع قانونی به گونه ای صورت گیرد که حرف شنوی مراجع قانونی مطابق موازین تخصصی از این تشکیلات تمهید شود تا واقعاً مفید و مؤثر باشد.

    • شما به عنوان یکی از پیشکسوتان موسیقی پاپ، تمایل ندارید به کمک همکارانتان چنین تشکلی را ایجاد کنید؟

    من در زمینه ی «هنر» یک آدم اجرایی هستم و جای من استودیو و استیج است. زیاد تدارکاتی نیستم. بهتر است اشخاصی که تخصصی در این زمینه دارند و می توانند مدیریت کنند کار را پیش بگیرند، پیگیری های اداری را انجام دهند و وارد مذاکره شوند. اگر جایی لازم باشد که ما برای حمایت وارد شویم، هر چه از دست من بر بیاید انجام خواهم داد. ولی اینکه خودم بخواهم وارد چنین کاری شوم، تخصص من نیست.

    • البته منظور من این بود که افرادی مانند شما که هم با سابقه هستید و هم نزد هنرمندان و مسئولین وجهه ی مقبولی دارید، پیش قدم شوید…

    ببینید، این جمع آوری و تحزب و انجام چنین حرکتی، احتیاج به یک بانی خیر دارد. همانطور که خدمتتان گفتم، شخصی که این کار را می کند باید در جنبه های مدیریتی و تدارکاتی توانمند و با تجربه باشد و از جنس این نوع فعالیتها باشد. ما هم در هر بخشی هر کمکی از دستمان بر بیاید انجام خواهیم داد.

    • به عنوان کسی که در رزومه ی کاریتان، هم کارشناسان و هم مخاطبین را راضی نگه داشته اید، نظرتان درباره ی کیفیت آثار تولیدی در حوزه ی موسیقی پاپ چیست؟

    تولیدات پاپ همیشه سیر صعودی و نزولی داشته است. شاید خیلی از این مسایلی که عرض می کنم سلیقه ای باشد؛ یعنی از نظر من نزولی باشد و از نظر دیگران صعودی. دوستان نسل جدید مثل آقایان محسن یگانه، محسن چاوشی و رضا صادقی، به نظر من یک سیر صعودی در آن حالت یکنواختی ایجاد کردند. ادامه دادن این روند خیلی مهم است. در دوره ی خود ما (سال ۷۶)، هم دوره ای های ما دچار همین آفت شدند؛ یعنی خیلی هایشان نتوانستند به خوبی کار را پیش ببرند. چون شروع یک حرکت ساده تر از استمرار آن است. خیلی ها ممکن است با یک اتفاق ؛ جهشی داشته باشند و بدرخشند. اما ادامه دادن آن درخشش و ماندن در اوج خیلی سخت تر است. خیلی از آثاری که می شنوم، خصوصاً آلبوم «من خود آن سیزدهم» آقای چاوشی، واقعاً برای مخاطبین و همه ما امید و حتی انگیزه ایجاد می کند. یا آثاری که آقای یگانه و آقای صادقی اجرا کردند و دوستان دیگر… اینها کسانی هستند که وقتی آثارشان منتشر می شود، موجب امیدواری است. آرزو می کنم که هر روز بهتر و خوش تر بدرخشند .

    • به نظر شما عملکرد مدیران موسیقی، در ارتقای کیفی موسیقی پاپ مفید و مؤثر بوده است؟ این عملکرد را چطور ارزیابی می کنید؟

    ببینید، عملکرد خوب از منظر مدیریت، خصوصاً در سطح کلان، مستلزم یک ثبات به عنوان فوندانسیون و پایه است. متأسفانه چیزی که در این سالها از وجود آن محروم بودیم، ثبات بود. در هشت سال گذشته، بیشتر مشکلات ما به خاطر بی ثباتی بود. مدیران به سرعت و به گونه ای برق آسا و بهت آور عوض می شدند. مدیری که نمی داند یک ماه دیگر هست یا نه، مدیری که فقط برای ماندن خودش می خواهد یک سری گزارش بنویسد و آمار بدهد، چقدر می تواند به صورت زیربنایی و سازنده، از پس مسئولیتش بر آید و کوله باری که بر دوش دارد را به مقصد برساند؟
    موسیقی یک مقوله ی فرهنگی است و برخی می گویند یک مقوله ی لوکس است. کسی که موسیقی گوش نکند، نمی میرد اما کسی که نان شب نداشته باشد، زندگی اش به هم می خورد. ما در زمینه هایی که مثل نان شبِ مردم مهم بوده دچار بی ثباتی بودیم؛ موسیقی هم از این بی ثباتی بی نصیب نمانده است. نمی گویم نکته ی مثبتی وجود نداشته، اما متاسفانه در مجموع ؛ من برآیند عملکرد چند سال گذشته را اصلاً خوب نمی دانم.

    • به آلبوم جدید بپردازیم. چه شد که تصمیم گرفتید مجدداً با بهروز صفاریان همکاری کنید؟

    در آلبوم جدید که مشغول کار روی آن هستیم، از آهنگسازان مختلفی بهره برده ایم؛ هم دوستانی که  قبلاً با هم کار کرده بودیم و هم دوستانی  که اولین همکاری ام با آنها را تجربه می کنم. اجازه بدهید اعلام جزئیات بیشتر در مورد آلبوم را به آینده موکول کنم تا خود ما از پازل هایی که چیده ایم مطمئن تر شویم و ترکیب همکاران آلبوم قطعی تر و محکم تر شود. در حال حاضر تعدادی قطعه را به صورت ماکت کنار هم چیده ایم، تنظیم های مختلف را تست می کنیم تا به نتیجه ی نهایی برسیم.

    در مورد آقای بهروز صفاریان هم بگویم که ما چه زمانی که با هم کار می کردیم و چه زمانی که کار نمی کردیم دوست بودیم و ارتباط داشتیم. در حال حاضر این ارتباط به لحاظ کاری نزدیک تر شده و من از بهروز هم برای تنظیم قطعات آلبوم و هم برای ایده دادن و همفکری کردن کمک گرفتم. همین طور از روزبه بمانی، علیرضا کهن دیری، عبدالجبار کاکایی و…. بالاخره همان طور که اگر آنها کاری داشته باشند و کمکی از من بر آید همه جوره در خدمتشان خواهم بود، این دوستان هم در موسم تولید آلبوم من به خاطر اینکه با هم رفیقیم و دلمان برای هم می تپد، هر گونه کمک، نظر و پیشنهادی که داشته باشند دریغ نمی کنند.

    • این افرادی که نام بردید، علاوه بر همفکری، اثری هم در آلبوم دارند؟

    بله، حتماً در آلبوم حضور دارند.

    • چه زمانی را برای انتشار آلبوم پیش بینی می کنید؟

    من از آن سال که در مورد آلبوم «برکت» پیش بینی هایی کردم و درست از آب در نیامد و همه منتظر ماندند، تصمیم گرفتم دیگر تاریخی اعلام نکنم! چون گاهی وقایع غیر مترقبه ای پیش می آید که زمان انتشار را به تعویق می اندازد. ما همه ی تلاشمان را می کنیم که هرچه زودتر این آلبوم را در اختیار مخاطبین قرار دهیم.

    • آلبوم «بی واژه» مثل هر اثر دیگری، پس از انتشار واکنشهای متفاوتی به دنبال داشت. طبیعتاً عده ای آن را پسندیدند و عده ی دیگری هم آن را مورد نقد قرار دادند. گویا برخی اظهارنظرها و به ویژه یادداشت یکی از کاربران سایت «موسیقی ما» (که البته انتشار آن متاسفانه با غفلت ما در آن دوران توام شد اما هرگز به معنی تأیید نظرات نگارنده توسط سایت نبود)، موجب رنجش خاطر شما شد. صحبتهایتان در این زمینه را بفرمایید.

    من هیچ وقت از انتقاد توام با دلسوزی و شفقت نمی رنجم. چرا که فکر میکنم انتقاد ؛ لازمه ی پیشرفتِ هر کسی است که کاری را در منظر عموم می گذارد. همان طور که تعریف بی جا و نادرست، همراه با غلو و به اصطلاح امروزی خالی بندی کردن، موجب توهم، غرور بی جا و پسرفت هر کسی است که اثری را ارائه می کند ، انتقاد نابجا و تخریب هم موجب تضعیف انگیزه های شخصی است که اثرش را به معرض قضاوت عمومی گذاشته لذا وقتی آلبوم «بی واژه» بعد از پنج سال سکوت (که البته دلیل این سکوت را قبلاً گفته ام)، منتشر شد، امواجی که ساطع شد امواج تخریبی بود، نه انتقادی. خیلی از حرفهایی که زده شد تهمت بود و اصلاً حقیقت نداشت. یک چیز را به چیز دیگری ارتباط داده بودند در حالی که هر دو فرض، غلط و عاری از حقیقیت بودند؛ بعد با ارتباط دادن این دو فرضی که از پایه دروغ بودند استنباطی کردند و نتیجه اش دروغ اندر دروغ شد و این ها را دستمایه ی کوبیدن آلبوم کرده بودند، نمی دانم چه دلیلی داشت.

    اینها از نظر من اهمیتی ندارد، به این دلیل که تیراژ اول این آلبوم به سرعت تمام شد، یعنی مردم آلبوم را گوش کردند. تهیه کننده ی آلبوم، آقای حسین خانی (مدیر شرکت ایران گام)، در پاسخ به این سوال که «بهترین آلبومی که در سال تولید کردید چه بود»، گفت آلبوم «بی واژه»؛ با اینکه در آن سال آلبوم هایی از چند خواننده ی سرشناس دیگر تولید کرده بود. این در حالی بود که من اطلاعی از گفته ی ایشان نداشتم و پس از خواندن آن مصاحبه متوجه این اظهارنظرشان شدم. به عقیده ی من که مجری آلبوم بودم، این اثر بُرد لازم را داشت. انتقادهایی هم بود که دلیل آن را می گویم. علتش پنج سال سکوت من بود. به این خاطر که من در ژانرهای مختلف می خوانم، طیف مخاطبین من خیلی گسترده است. وقتی بین آلبومهای من فاصله ی زیادی می افتد، این سلیقه های متفاوت و این طیف های واقعاً متنوع، توقعشان به دلیل زمان زیادی که انتظار می کشندبالا میرود. همه ی اینها می خواهند آلبومی که منتشر می شود، آیینه ی سلایق شخصی خودشان باشد. یکی می گفت ای کاش آلبوم شبیه «حسرت» می بود، دیگری می گفت دوست داشتم مانند «برکت» باشد، یا «فاصله»، «تنها ماندم» و… عده ای هم که تعدادشان کم نبود گفتند و هنوز هم می گویند که «این آلبوم خوب بود، آن شعرهایی سنگین چه بود که می خواندید! آلبوم بعدی را هم در همین سبک و سیاق تولید کنید!». من به آنها هم گفتم که شما، تمام مخاطبین نیستید ولی خیلی های دیگر هم هستند که بر خلاف شما فکر می کنند. اگر من در آن پنج سال، سه آلبوم در سه ژانر متفاوت منتشر کرده بودم، به هیچ وجه غوغایی که بر سر بی واژه به پا شد به وجود نمی آمد. این ها تجربه است و من از آن استفاده می کنم.

    اما وقتی یک نفر با اسم مستعار – که هنوز هم جرأت ندارد خودش را معرفی کند – مقاله ای می نویسد و در آن دروغ می گوید و تهمت می زند، و بعد عده ای زیر آن کامنت می گذارند و به تسویه حساب های شخصی می پردازند و آنجا را عرصه ی برآورده کردن چیزهایی که سالها در دلشان مانده می کنند، نه تنها من بلکه هر کسی که به انسانیت اعتقاد دارد آزرده خاطر می شود.

    https://musiceiranian.ir/?p=37936
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *