عبدالحسین مختاباد، نامزد چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران میهمان خبرگزاری برنا بود که حاصل گفتوگو با وی در ادامه آمده است:
نقش شهرداری در ارتقای فرهنگ
شهری مانند تهران با توجه به میزان جمعیت و امکاناتی که در اختیار دارد، میباید در زمینه فرهنگی پیشرفت محسوسی داشته باشد. هیچوقت یادم نمیرود در سال ۱۳۷۰ زمانیکه شهردار وقت غلامحسین کرباسچی، شهردار مناطق مختلف را موظف به انجام کارهای فرهنگی کرد، آنها حتی نمیتوانستند با این موضوع کنار بیایند، چرا که بر این باور بودند وظیفه شهرداری صرفا انجام کارهای خدمات شهری نظیر آسفالت خیابان، خرید سطل زباله و تعمیر اتوبوسهای شهری و.. است و میگفتند چرا ما باید بودجهمان را صرف ساخت یک فیلم، قطعه موسیقی و تئاتر کنیم، اما طی جلساتی که در آن مقطع به عنوان مدیر فرهنگسراها با آنها داشتم برایشان تشریح کردم دلیل خرید و جایگزین کردن صندلیهای شکسته اتوبوسها و سطل زبالهها عدم فرهنگسازی مناسب در این زمینه است، در حالی که میتوان بودجه به نسبت کمتری را صرف آموزش کرد و به مردم یاد داد پول تامین این وسایل از جیب خودشان خرج میشود. در هر حال نقش فرهنگسازی را در این مسائل نمیتوان نادیده گرفت.
تهران باید به پایتخت فرهنگی آسیا بدل شود
نباید این مهم را فراموش کرد که شهرداری یک نهاد اجتماعی است و همه اقشار را در بر میگیرد این نگاه و تفکر باعث میشود تا ما با دیدگاه وسیعتری نقش شهرداری را به ویژه در کلان شهری مانند تهران در نظیر بگیریم تهران، شهری است که افراد مختلف از قومیتهای متفاوت در آن به واسطه امکاناتی که در آن فراهم هست زندگی میکنند، هنرمندانی هم که در تهران مشغول به فعالیت هستند بیشتر از شهرهای مختلف به این شهر آمدهاند تا در پایتخت راحتتر بتوانند هنرشان را به سایرین نشان دهند، به هر حال این تنوع قومیتی باعث میشود تهران به ایران کوچک بدل شود. حال ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم و تهران را به پایتخت فرهنگی آسیا بدل کنیم. این حرف جنبه شعاری و تبلیغاتی ندارد بلکه برگرفته از باور و اعتقادهای من است، چرا که این ظرفیت را این شهر دارا است.
جای خالی عدالت فرهنگی در تهران
بسیاری بر این باورند که متولی هنر و فرهنگ در کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد است و صرفا از این نهاد توقع دارند تا در زمینههایی نظیر فیلم، تئاتر، موسیقی، نقاشی و .. گامی حمایتی بردارد، در حالی که شهرداری در این وادی میتواند به عنوان نهادی که ارتباط پررنگتری با سایر ارگانها دارد وارد عمل شود و بستر را برای رشد فرهنگ در کشور فراهم سازد. متاسفانه در تهران عدالت فرهنگی وجود ندارد؛ به طور مثال اگر فردی بخواهد یک برنامه هنری مانند تئاتر یا کنسرت را تماشا کند باید مسافت طولانی را از جنوب، شرق و غرب تهران با صرف هزینههای کلان طی کند تا مثلا به شمال تهران برسد و خب طبیعی است که با توجه به مشکلات اقتصادی که مردم این روزها با آن مواجه هستند نتوانند این هزینه و وقت را صرف تماشای یک اثر هنری کنند. به هر حال شهرداری باید با احداث سالنهای مختلف در همه مناطق این امکان را در اختیار هنرمندان بگذارد تا بتوانند با مخاطبانشان ارتباط بیشتری برقرار کنند.
برگزاری کنسرت در بوستانهای تهران
این روزها یکی از بزرگترین دغدغه هنرمندان به ویژه اهالی موسیقی این است که با وجود تلاشهای که برای اجرای یک کنسرت دارند اما از پس هزینههای کلانی که برگزاری کنسرت در سالنهای بزرگی مثل برج میلاد بر نمیآیند در این شرایط، شهرداری باید به کمک هنرمندان بیایید و این امکان را در اختیار آنها قرار دهد و سالنهای کوچک و مناسبی را در نقاط مختلف شهری احداث کند و به هنرمندان تخفیف هشتاد درصدی بدهد و اجازه دهد تا مردم بیشتری با پرداخت بهای بلیتهای کمتر در این برنامه شرکت کنند. البته این کنسرتها را در پارک و فرهنگسراها هم میتوان برگزار کرد. مطمئن باشید در این شرایط آمار نزاع و جنایاتهای خیابانی به حداقل میرسد، یعنی شهرداری با صرف بودجه کم جلوی هزینههای بزرگ را در جامعه میگیرد. از طرفی شهرداری میتواند جشنوارههای بزرگی را با رویکرد هنری به شکل سالانه برگزار کند.
محرومیت زدایی از جامعه هنری
وضعیت هنرمندان در ایران طی سالهای اخیر به قدری اسفناک شده است که مقام معظم رهبری نسبت به این امر واکنش نشان دادند و طی سخنانی بیان داشتند که باید از عرصه هنر محرومیتزدایی شد. جای بسی تاسف دارد در کشور که دومین تولید کننده نفت دنیا است، هشتاد درصد از هنرمندان ما در پرداخت بهای اجاره خانههایشان دچار مشکل شوند و نتوانند امورات مربوط به زندگی شخصیشان را پیش ببرند. در حالی که با یک برنامهریزی مناسب و منجسم به راحتی میتوان این مشکل را با کمک نهادی مانند شهرداری حل کرد.
هنر ظرفیت ایجاد اشتغال بالایی دارد
تا حرف از اشتغال به میان میآید برخی فکر میکنند برای ایجاد اشتغال باید حتما یک کارخانه بزرگی را تاسیس کرد، در حالی که شما به واسطه هنر هم میتوانید این کار را به راحتی انجام دهید. به طور مثال در عرصه موسیقی که حرفه اصلی من به شمار میرود وقتی یک خواننده آلبومی را منتشر میکند یک چرخه اقتصادی را به حرکت در میآورد و باعث میشود برای افراد مختلفی شغل ایجاد شود، چرا که وقتی آن خواننده اقدام به شروع کار میکند از خبرنگاری که با او برای گرفتن کار تماس میگیرد تا شاعری که به او شعر واگذار میکند و موزیسنهایی که با همکاری میکنند نوازندهها، استودیویی که در آن ضبط صورت میگیرد و طراح وگرافیست، چاپخانه و سیستم پخش همگی به نوعی درگیر فرایند تولید این آلبوم میشوند.
نقش مهم فرهنگسراها
فرهنگسراها نقش ارزنده و مهمی را در تولید آثار مختلف دارند و چون در هر منطقهای واقع شدهاند، میتوانند افراد متعدد را در طیفهای مختلف پوشش دهند. آنها به واسطه امکاناتی که در اختیار دارند به راحتی میتوانند بستر رشد هنر را فراهم کنند. در سال ۱۳۷۰ زمانی که تصمیم به راه اندازی فرهنگسراها گرفته شد کارهای بسیار خوب و بنیادی در این مکانها صورت گرفت و هنرمندان هنرشان را در مناطق مختلف از این طریق به مردم ارائه دادند، اما طی سالهای اخیر متاسفانه فرهنگسراها از رسالتی که برای آنها تعریف شده بود فاصله گرفتند، در حالی که من معتقدم این مکانها از پتانسیل بالایی برخوردار هستند و اگر در این زمینه مدیریت و حمایتها به درستی صورت گیرد ما میتوانیم کارهای در خور توجهای را انجام دهیم.
چه اشکالی دارد رئیس جمهوری هم دوچرخه سواری کند
سالها در امریکا و کشورهای مطرح اروپایی زندگی کردم و به نوعی با زندگی در جامعه مدرن شهری آشنا شدم، اما اقامت در آنجا هیچگاه باعث نشد که تصمیم بگیرم قید زندگی در ایران را بزنم، چرا که ریشههایم را متعلق به این مرز و بوم میدانم، با این حال تجربیات بسیاری را از زندگی و تحصیل در این کشورها کسب کردم نکته جالب اینجا است که طی سالهای اخیر مدام این گلایه وجود دارد که ترافیک و آلودگی شهری امکان زندگی در تهران را از بسیاری از شهروندان گرفته است، در حالی که در این زمینه میتوان به راحتی با انجام کارهای فرهنگی گامهای مثبتی را برداشت به طور مثال در شهرهای شلوغ دنیا استفاده از دوچرخه به یک امر عادی بدل شده است و آنها از این وسیله به راحتی استفاده میکنند و حتی رجال سیاسی و چهرههای مطرح عرصه هنر و ورزش هم از دوچرخه بهره میگیرند اما در کشور ما اگر فرد مطرحی سوار دوچرخه شود از آن برداشت درستی نمیشود و آن را پای عدم تمکن مالی فرد میگذارند در حالی که در کشورها پیشرفته نظیر انگلیس شهردار لندن با وسایل نقلیه عمومی رفت و آمد میکند چه اشکالی دارد رئیس جمهور ما هم در یک حرکت سمبلیک یک بار این کار را انجام دهد و به یک الگو در این باره بدل شود.
اعضای شورای شهر صرفا مشاوران شهردار نیستند
برخی بر این باورند که اعضای شورای شهر صرفا به عنوان مشاوران شهردار فعالیت میکنند در حالی که این موضوع صحت ندارد و اعضای این شورا مانند پارلمان شهری عمل میکنند و مصوباتی را که در زمینه شهری دارند را در اختیار شهرداری قرار میدهند.
باید فکری به حال کودکان کار کرد
برای من هیچ چیزی ناراحت کننده تر از دیدن کودکان کار نیست و دیدن آنها در خیابان به مراتب بیشتر از وقوع هر گونه ناهنجاری در جامعه من را ناراحت میکند شهرداری باید این کودکان را از سطح شهر جمع کند و بستر را برای زندگی مناسب این افراد فراهم کند هیچ کس حتی خانوادههای این افراد حق سواستفاده از آنها را ندارند و اگر قدرت نگهداری از این افراد از طریق خانوادهشان وجود ندارد باید مکانی برای آنها تعبیه شود که بتوانند در آن ادامه تحصیل دهند و زندگی کنند شاید از دل همین افراد پزشک دانشمند و یک هنرمندی به وجود آید.
بعد از ورود به شورای شهر از هنر جدا نمیشوم
برخی این دلواپسی را دارند که بعد از ورود به عرصه شورای شهر از هنر دور شوم در حالی که این اتفاق هر گز رخ نمیدهد روح من با هنر گره خورده است و هیچگاه نمیتوان از آن جدا شوم در هر حال سعی میکنم از فرصتهای به وجود آمده استفاده کنم و تورهای کنسرتم را برگزار کنم و آلبوم را به شکل سالانه ارائه دهم.
شهرداری را سیاسی نکنید
بعضیها فکر میکنند اگر شهرداری از فیلمی با گروه موسیقی حمایت کرده این موضوع را با انگیزه سیاسی انجام داده تا از این طریق بتواند برای خودش اعتباری در میان مردم کسب کند ما نباید این نهاد را به یک نهاد سیاسی بدل کنیم و تصورمان بر این باشد که هر کاری که آنها انجام میدهند به طور مثال برای این است که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند به طور مثال اگراین کار را انجام دادند تصمیم گیرنده نهایی خود مردم هستند و آنها با رایهایشان تعیین میکنند چه کسی رئیس جمهور شود.
آقای رئیس جمهور هنرمند نباید غم نان داشته باشد
این روزها همه حواسها به سمت انتخابات ریاست جمهوری است و بسیاری امیدوارند انتخابات آینده بتواند تغییری را در شرایط هنرمندان ایجاد کند در هر حال رئیس جمهور ارکان اجرایی کشور را در دست دارد و میتواند با نگاه مناسب و درست جایگاه فرهنگ را در کشور اعتلا دهد امیدوارم فردی که امسال به عنوان رئیس جمهور انتخاب میشود محرومیت را از چهره هنر و فرهنگ ما بزدارید و اجازه ندهد که هنرمند ما غم نان داشته باشد جای تاسف دارد که زندگی هنرمند درجه یک ما در ایران از زندگی هنرمند درجه ده کشوری مانند ترکیه به مراتب بدتر است این حرفها نباید این نگاه را در دولتمردان ایجاد کند که هنرمندان ما میخواهند به افراد حقوق بگیر تبدیل شوند هرگز بلکه هنرمندان نیاز دارند تا از آنها حمایت صورت گیرد و به قول آن بیت معروف «مرا به لطف تو امید نیست شر مرسان» یعنی ما اگر نمیخواهیم هنرمندان را مورد حمایت قرار دهیم حداقل نباید جلوی پیشرفت کاری آنها را بگیریم.
دیدگاهتان را بنویسید