بعد از پایان این گفتوگو وقتی آلبومش را دوباره گوش میدهم به این نتیجه میرسم که اعتقاد خواجهامیری چندان هم بیراه نیست. این آلبوم همانطور که خوانندهاش معتقد است، هرچقدر بیشتر شنیده میشود، شنیدنیتر به نظر میرسد. وقتی نظرات مختلف درباره این آلبوم را طی روزهای اخیر بازخوانی میکنیم متوجه میشویم دیدگاههای مخاطبان نیز هر روز نسبت به روز قبل مثبتتر و روشنتر شده است.
ناخودآگاه به یاد آلبوم قبلی او میافتم. روزی که «فصل تازه» منتشر شد هم خیلی از ما تلاش کردیم تا آن را دوست نداشته باشیم اما امروز به طور مرموزی اغلب آهنگهای آن را حفظ هستیم! شاید این خاصیت کارهای خواجهامیری باشد که مخاطب را ذره ذره به آثار خودش جذب میکند.
- در چهار، پنج روز گذشته بازتابها درباره «یه خاطره از فردا» چطور بوده؟
از نظر آماری، نظرات خیلی زیادی داده شده اما آنچه برایم فوقالعاده عجیب است، تفاوت نظرهاست. اصلاً فکر نمیکردم روزی آلبومی داشته باشم که این همه «صفر» و «صد» درباره آن نظر بدهند.
- فکر میکنی علت «صفر» و «صد» شدن نظرها چه باشد؟
قطعاً آنهایی که از آلبوم متنفر هستند آن را «صفر» میدانند و آنهایی که دوستاش دارند به آن لطف زیادی دارند و حمایتشان باعث خوشحالی است.
- طبیعی است که بابت نظرات «صفر» ناراحت باشی.
بیشتر از آن که ناراحت باشم، دچار تعجب هستم.
- فکر میکنی علت چیست؟
متأسفانه جامعه ما یکی، دو سالی است نسبت به آلبومهای پاپ «گارد» میگیرد و پیش داوری میکند. آن هم پیش داوریهای کاملاً منفی. متأسفانه ما آلبومها را گوش میدهیم تا از آنها بدمان بیاید، نه اینکه آنها را بشنویم و لذت ببریم. نمیدانم این اتفاق تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد اما من شخصاً امیدوارم این فضای عجیب هرچه سریعتر از بین برود چون در غیر این صورت انگیزهها پایین میآید، هم برای بچههای هنرمند و هم برای مخاطبان.
- فکر میکنی ماهیت آلبوم «یه خاطره از فردا» به گونهای است که جا افتادن قطعاًت آن به زمان احتیاج داشته باشد؟
در این وضعیت، فکر میکنم بیشتر از هر چیزی به زمان احتیاج داشته باشیم. امیدوارم فضایی که گفتم برای تمام آلبومها از بین برود.
- خودت از آلبوم راضی هستی؟
من تمام تلاشم را در این آلبوم به خرج دادهام و سر سوزنی کوتاهی نکردهام. به همین دلیل وقتی از طرف بعضیها به کم کاری محکوم میشوم، از صمیم قلب ناراحت میشوم. متأسفانه این روزها در جامعه موسیقی ما، انتقادهای تند به کار راحتی تبدیل شده و آسانتر از آن خیلی راحت یکدیگر را تخریب میکنیم. من در همین چند روزه انتقادهای سازنده را هم شنیدهام و خواندهام و مطمئن هستم این انتقادها به آیندهام کمک میکند.
- عمدهترین انتقاد تخریبی در مورد آلبومت چه بوده است؟
از اینکه به کمکاری محکوم شوم، به هم میریزم. برای هیچکدام از آلبومهای قبلیام به اندازه «یه خاطره از فردا» وقت و انرژی نگذاشتم. یکماهونیم در کانادا، روی آلبوم زحمت کشیدم و بچههای گروه شاهدند که در تمام کنسرتهای شهرستان، لپ تابم همراه من بود و به طور مرتب روی پروژهها کار میکردم. برای من به عنوان خواننده چه چیزی میتواند مهمتر از کیفیت آلبوم جدیدم مطرح باشد؟ یکی دیگر از انتقادهایی که در جامعه هنری ایران به یک اپیدمی تبدیل شده این است که وقتی اثر تازهای را با اثر قبلی یک خواننده، بازیگر و یا کارگردان مقایسه میکنند، خیلی سریع از او انتقاد میکنند که او خودش را «تکرار» کرده است. واقعاً نمیدانم برای تکراری نشدن چه کار باید کرد تا این انتقاد مطرح نشود. من احسان خواجهامیری هستم و در کارم نقاط قوت و ضعف دارم. آیا استفاده کردن از نقاط قوت و نرفتن به سراغ فضاهایی که در آن دچار ضعف هستم، باید باعث شود که به «تکرار» محکوم شوم؟ به هر حال به عنوان خوانندهای که چند اثر در کارنامهاش دارد، صاحب پیشینهای هستم و مسیری برای خودم طراحی کردهام که نمیتوانم نسبت به آن بیتفاوت باشم.
- یعنی اعتقاد داری که در «یه خاطره از فردا» دچار افراط تکراری نشده ای؟
بله، در این آلبوم وظیفه داشتم ویژگیهای اصلی آثارم را حفظ کنم. من نمیتوانستم صدایم را تغییر بدهم و ناگهان استایل شناخته شدهام را به هم بزنم. صدای من همین است که در این چند ساله شنیده اید. در انتخاب ترانه هم فرمول خودم را داشتهام و هزاران نفر با من موافق بودهاند. پس ترجیح میدهم «خودم» باقی بمانم نه اینکه فرد دیگری باشم. این، اسمش تکرار کردن نیست. من در این آلبوم خودم را تکرار نکردهام. در انتخاب ریتم کارها متنوع عمل کردهام. در این آلبوم تلاش کردهام ادبیات ترانههایم را هم به زبان مردم بیشتر نزدیک کنم. ضمن آن که در انتخاب عکس برای پوستر و اینسرت «یه خاطره از فردا» هم متفاوت عمل کردم. پوستر تمام آلبومهای قبلی من جور دیگری بود. معمولاً با کت و شلوار و به صورت رسمی عکس میگرفتم اما این بار ترجیح دادم برای عکاسی از لباس اسپورت استفاده کنم و به جای آتلیه در خیابان از من عکس گرفته شود. فکر میکنم این تفاوت نشان میداد که میخواهم فاصلهام با مردم کمتر شود. حتی در طرح اولیه دوست داشتم میان مردم و ماشینها عکس بگیرم تا این فاصله باز هم کمتر شود. اما حالا میبینم که بعضی از دوستان از پوستر و اینسرت آلبوم هم به شدت انتقاد میکنند.
- بسیاری از منتقدان آلبوم «یه خاطره از فردا» برای طرح انتقادهایشان تو را به آلبوم «سلام آخر» ارجاع میدهند و اعتقاد دارند نسبت به آلبوم قبلیات عقبگرد داشتهای. البته این قبیل انتقادها را قبلاً هم درباره خوانندههای دیگر مثل بنیامین، چاوشی، بابک جهانبخش، محمد اصفهانی و. . . نیز شنیدهایم. مردم با یکی از آلبومهای یک خواننده ارتباط عاطفی برقرار میکنند و خاطرهسازی میکنند و به همین دلیل به سایر آثار او روی خوش نشان نمیدهند.
من برای برتری «سلام آخر» نسبت به آلبومهای جدیدم (فصل تازه و یه خاطره از فردا) هرچقدر فکر میکنم نمیتوانم دلیل فنی پیدا کنم. به نظر من در آلبوم «یه خاطره از فردا» همه چیز نسبت به آلبوم «سلام آخر» حرفهایتر است. وقتی میگویم همه چیز، منظورم واقعاً همه چیز است! در آلبوم جدید نسبت به «سلام آخر» بسیار حرفهایتر خواندهام چون تمرین و تجربهام در این سالها خیلی بیشتر شده است. تا قبل از «سلام آخر» هرگز رفتن روی صحنههای بزرگ را تجربه نکرده بودم. اولین بار، پس از انتشار «سلام آخر» بود که حضور روی یک صحنه بزرگ را تجربه کردم. از نظر تنظیم و صدابرداری هم در «یه خاطره از فردا» پیشرفت قابل توجهی داشته ایم. با ترانههای آلبوم جدید هم خیلی مأنوستر بودهام. شاید علت اینکه «سلام آخر» برای مردم یک آلبوم ویژه محسوب میشود، این باشد که با آن خاطرههای خوبی داشتهاند. طوری وانمود میشود که انگار احسان خواجهامیری چه برای آلبوم و چه برای تیتراژ در سال ۸۶ به نقطه آخر رسیده و نمیتواند آلبومی بهتر از «سلام آخر» و تیتراژی بهتر از «میوه ممنوعه» داشته باشد. من لطفی که نسبت به «سلام آخر» و «میوه ممنوعه» شد را هرگز فراموش نمیکنم اما چقدر خوب است که گروهی از مخاطبان روی «سلام آخر» و «میوه ممنوعه» تا این اندازه تعصب نداشته باشند! به نظر من هم ترانهای که برای تیتراژ «در مسیر زاینده رود» خواندم و هم آهنگسازی متن این سریال نسبت به کاری که در «میوه ممنوعه» انجام دادم، بهتر و حرفهایتر بود. البته من به تمام نظرات احترام میگذارم. در خلق یک کار هنری، همه عوامل دست به دست هم میدهند تا اثری را با رعایت استانداردها بسازند که در نهایت قرار است روی ناخودآگاه مخاطب تأثیر بگذارد اما حرف من این است که کاش مخاطب زمینهای را برای وارد شدن حس و حال یک اثر تازه به ناخودآگاه خودش فراهم کند.
- تولید «یه خاطره از فردا» چقدر طول کشید؟
بیشتر از یک سال.
- اولین قطعهای که در این آلبوم تولید شد، کدام بود؟
«خودت خواستی» که همراه با ساخت ملودی توسط من، علی بحرینی سرودن ترانه را انجام داد.
- . . . و آخرین قطعه؟
«نمی دونم» که فکر میکنم موفقترین قطعه این آلبوم باشد، آخرین قطعه بود.
- در طول تولید چند قطعه را حذف کردی؟
چهار، پنج قطعه را حذف کردم.
- خودت به کدام قطعههای این آلبوم بیشتر علاقه داری؟
قطعاًت نمیدونم، خودت خواستی، اعتراف، مسری، خلاصم کن و دنیا را بیشتر دوست دارم.
- فکر میکنم این آلبوم قطعاًت خوب دیگری را هم داشته باشد اما با وجود آهنگهای خوب، در نهایت آلبوم درخشانی نیست. یعنی میخواهم بگویم میانگین آلبوم از میانگین تکتک قطعههای آن پایینتر است.
من این انتقاد را کاملاً قبول دارم. اگر از این جور انتقادها بشنوم، قطعاً از آنها استقبال خواهم کرد و اتفاقاً خودم را هم مقصر میدانم چون من تصمیمگیرنده آلبوم بودهام. کاملاً قبول دارم که خصوصاً در انتخاب موسیقی برای آلبوم تنوع زیادی به خرج دادهام که در نهایت به یکدستی آلبوم لطمه زده است. قبول دارم که بالا رفتن تعداد همکارانم این آلبوم را از یکدستی خارج کرده است. ساختار تنظیمها با یکدیگر کاملاً متفاوت است. این مسئله برای من یک تجربه بزرگ به ارمغان آورد و قطعاً در آلبوم بعدی آن را اصلاح میکنم. در اولین حرکت، تصمیم دارم برای آلبوم بعدی فقط دو تنظیمکننده حضور داشته باشند تا کارها یکدستتر باشد. حتی تعداد ترانه سرایان را هم پایین میآورم.
- یادم هست روزی که «فصل تازه» منتشر شد هم خیلیها به آن انتقاد داشتند و این آلبوم را در مقایسه با «سلام آخر» اثر ضعیفتری دانستند اما به مرور تمام قطعاًت «فصل تازه» شنیده شد و در کنسرتها نیز آهنگهای این آلبوم نسبت به آلبومهای دیگرت نقش محوریتری پیدا کرد. فکر میکنی برای «یه خاطره از فردا» هم چنین اتفاقی بیفتد؟
من این مسئله را تجربه کردهام اما به آن ایمان کامل ندارم و نمیتوانم آن را جزو فرمولهای کاریام بدانم. همه آنهایی که مرا میشناسند، میدانند که فوقالعاده وسواسی هستم. «یه خاطره از فردا» را با وسواس کامل تولید کردم. در این آلبوم هیچ ترانهای وجود ندارد که قبل از فهمیدن آن، اجرایش کرده باشم. من برای این آلبوم تفکر داشتم و فکر میکنم اگر کاری با تفکر تولید شود، زود یا دیر از مخاطب جواب خواهد گرفت.
- آخرین آلبوم خوبی که از خوانندههای دیگر شنیدهای کدام است؟
آلبوم «رگ خواب» محسن یگانه را بارها گوش دادهام و به او به خاطر آلبوم یکدست و گیرایش تبریک میگویم.
- فکر میکنی در شش ماه دوم سال ۸۹ موسیقی پاپ چه وضعیتی داشته باشد؟
من اعتقاد دارم آلبومهای خوبی در راه هستند و رقابت خوبی شکل خواهد گرفت البته امیدوارم مردم با این ذهنیت که آلبوم جدید یک خوانده را با آثار قبلیاش مقایسه کنند و او را به تکرار و در جا زدن محکوم کنند، به سراغ کارها نروند. چون بدون تردید همه ما، کارهایی که قبلاً شنیدهایم را بیشتر از آثاری که الان میشنویم، دوست داریم. ضمناً پیشبینی میکنم چند خواننده خوب هم تا چند ماه آینده به موسیقی پاپ معرفی شوند.
- مثلاً چه خواننده ای؟
شهاب رمضان که تنظیم قطعاًتش توسط سیروان انجام شده خواننده فوقالعاده خوبی است. به نظر من آلبوم او بسیار شنیده خواهد شد.
- به همکاری با سیروان ادامه میدهی؟
من از نتیجه «نمیدونم» بسیار راضی هستم و به تواناییهای سیروان همیشه اعتقاد داشتهام. بسیار علاقمندم تا در آلبوم بعدی حداقل نیمی از تنظیمها را سیروان انجام بدهد. امیدوارم او هم به همکاری دوباره و بیشتر با من علاقمند باشد.
- قطعاًت «یه خاطره از فردا» را از چه زمانی روی صحنه اجرا خواهی کرد؟
امیدوارم از ۲۸ مهر بتوانم به مدت چند شب در تالار کشور کنسرت داشته باشم.
- با توجه به اینکه در کنسرت، جزو پرکارها هستی، باز هم به سراغ نوآوری خواهی رفت تا فضای کنسرتهایت متفاوت باشد؟
مطمئن باشید در کنسرت جدیدم همه چیز جدید خواهد بود. سعی میکنم فضای کنسرت جدید به نسل جوان نزدیکتر باشد.
دیدگاهتان را بنویسید