×
×

در گذر ۸۷ سالگی‌

  • کد نوشته: 3213
  • 04 مهر 1389
  • ۰
  • مصطفی کمال پورتراب در گذر از ۸۷ سالگی گفت: این دست‌ها خیلی کارها کرده است. پرکاشن، ویولن، آکاردئون، ویولن آلتو، فاگوت، اوبوآ، ترومپت و پیانو نواخته و در کنار آنها بخشی از بزرگترین هنرمندان موسیقی این‌ سرزمین را آموزش داده است. این پژوهشگر و تئوریسین موسیقی که با خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، گفت‌وگو […]

  • مصطفی کمال پورتراب در گذر از ۸۷ سالگی گفت: این دست‌ها خیلی کارها کرده است. پرکاشن، ویولن، آکاردئون، ویولن آلتو، فاگوت، اوبوآ، ترومپت و پیانو نواخته و در کنار آنها بخشی از بزرگترین هنرمندان موسیقی این‌ سرزمین را آموزش داده است.

    این پژوهشگر و تئوریسین موسیقی که با خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، گفت‌وگو می‌کرد، ادامه داد: تمام این سالها را با عشق زندگی کرده‌ام و در این روزها نیز تنها خودم را برای آموزش به فرزندانم نگه داشته‌ام. این روزها غذای بی‌نمک و بدون چربی می‌خورم که تا آنجا که می‌توانم زمان را حفظ و داشته‌هایم را به شاگردانم منتقل کنم.

    او معتقد است: خیلی از شاگردانم پیشنهاد دادند تا سایتی درست کنم و اطلاعات انباشته شده در ذهنم را در این سایت بنویسم تا تمام ایرانیان و خارجی‌ها از این داشته‌ها استفاده کنند.در تمام این سالها تلاش کردم تا در کنار درسی که می‌دهم دلایل آن را هم به فرزندانم بیاموزم. من سعی می‌کنم تا سالم بمانم و به شاگردانم کمی بیشتر از قبل اضافه کنم. با آنها به گونه‌ای کار کرده‌ام که بعدها خودشان فهمیدند چقدر این آموخته‌ها ارزش داشته است.

    پورتراب که این روزها ۸۷ سالگی را پشت سر گذاشته، همچنان مطالعه می‌کند. کامپیوتر مجهزی در گوشه اتاقش دارد که این روزها بهترین منبع برای مطالعه‌اش محسوب می‌شود. اطلاعات پورتراب چیزی فراتر از موسیقی است.

    او به هر آنچه که برمی‌خورد دست به کاوش می‌زند. سعی می‌کند از همه چیز در اطرافش سر در آورد و به همان نسبت داشته‌های خود را به شاگردانش و آنهایی که با او برخورد دارند، منتقل کند.

    خودش معتقد است: فایده‌ای ندارد این اطلاعات را با خودم ببرم. بهتر این است شاگردانم این اطلاعات را کسب و به واسطه آن نسل‌های بعدی را تربیت کنند. شاید به همین دلیل است که امروز بخش عمده‌ای از شاگردانم همچون داریوش طلایی، پیرنیاکان، عطایی، علیزاده، علی رهبری، شهداد انوشیروان و اردشیر روحانی و خیلی های دیگر از برجسته‌ترین هنرمندان موسیقی این مرز و بوم محسوب می‌شوند.

    پورتراب ۹ سالی است که همسرش را ازدست داده است.او ۴۵ سال در کنار همسرش زندگی عاشقانه‌ای داشته و دست آخر هم به دلیل سرطان از او جدا می‌شود،اما هنوز هم با خاطرات خوش او سر می‌کند و زندگی را با عکس‌های او و یادش می‌گذارند.

    او تا چندی پیش هم در دانشکده هنر تدریس می‌کرد، اما این روزها از آنجا دل کنده و بیشتر به صورت خصوصی تدریس می‌کند. خودش می‌گوید: شاگردانم که زنگ بزنند و یا به سراغم بیایند به صورت رایگان به آنها درس می‌دهم. کتاب «تئوری موسیقی» که چندی پیش منتشر کرده بودم به چاپ ۴۲ رسیده و اگر کسی سوالی درباره آن داشته باشد به آنها پاسخ می‌دهم. چند شاگرد خصوصی هم دارم که به آنها نیز رایگان درس می‌دهم. این شاگردان ارزش وقت‌گذاشتن دارند.

    پورتراب، البته این روزها مشاور ارشد صدا و سیما و مشاور برنامه‌های دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد نیز هست. عضویت فرهنگستان زبان و شورای عالی واژه گزینی نیز از دیگر فعالیت‌های این هنرمند ۸۷ ساله موسیقی محسوب می‌شود.

    او برنامه‌ها را دنبال می‌کند،تمام کنسرت‌ها را می‌بیند و نظرات خود را منتقل می‌کند. چند وقت پیش به گفته خودش برای شهردار تهران نامه‌ای می‌نویسد و از آنها درخواست می‌کند تا با بودجه بخش فرهنگی و هنری‌شان ارکستر مستقلی تشکیل دهند و برای موسیقی برنامه‌ریزی کنند. البته نامه پورتراب تا همین امروز هم بی‌جواب مانده اما او وظیفه خود می‌داند تا به این کارها رسیدگی کند و هر چند وقت‌ یکبار نکاتی را به مسوولان متذکر شود.

    پورتراب درباره وضعیت فعلی گروه‌های موسیقی هم معتقد است:بحث کردن درباره سطح کیفی آثار کمی پیچیده است و نیاز به زمان دارد. هنرمندان ایرانی خیلی با استعداد هستند، اما هنر از آن کارهایی است که باید با عشق و رغبت انجام داد. اگر جزییات را مورد توجه ندهیم راه به جایی نمی‌بریم، به همین دلیل است که وقتی رهبر ارکستری با تمام اطلاعات و توانمندی‌اش خشن و بدخلق رفتار کند، توانایی اداره یک ارکستر بزرگ را پیدا نخواهد کرد. رهبر بدون ارکستر هم فایده‌ای ندارد. موسیقی سرشار از همین عشق است،اما باید جایگاه آن را درک کرد. اگر این عشق را در هنر به کار بگیریم آن وقت همه چیز بهتر می‌شود. البته مسوولان هم باید به این نکته توجه داشته باشند که حقوق و زندگی این هنرمندان را تامین کنند تا آنها با فراغ بیشتر دست به کار شوند. وقتی هنرمند دغدغه مالی داشته باشد نمی‌تواند بر روی کار موسیقی متمرکز باشد.

    این هنرمند در پایان به ایسنا یادآور شد: موسیقی از آن دست هنرهایی است که به تنهایی می‌تواند گویا باشد. سینما و تئاتر بدون موسیقی نمی‌توانند کامل شوند. در حالی که بودجه سینما چند برابر موسیقی است بنابراین این خلاها را باید پر کنیم و باید از موسیقی فاخر و متعالی هم حمایت کرد.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *