×
×

هنوز بوی باروت میده تنم…

  • کد نوشته: 31702
  • 23 اسفند 1391
  • ۳۲ دیدگاه
  • یگانه که قبل از این آلبوم و تک آهنگ های زیادی را اجرا و منتشر کرده است و برخی از این قطعات همچون «سکوت»، «آهای خبر نداری»، «بار و بندیل» و «ماه عسل» هم در این سالها بین مخاطبین و هواداران این خواننده ماندگار و خاطره انگیز شده اند، دیشب محسن یگانه در اجرای تهران خود قطعه ای با عنوان «یه هفته به عید» به صورت زنده اجرا و به پدر شهیدش تقدیم کرد

    هنوز بوی باروت میده تنم…
  • Mohsen-Yeganeh (14)موسیقی ایرانیان – سودا مولائی: محسن یگانه خواننده مطرح و بنام موسیقی ایران دیشب در سالن همایشهای برج میلاد تهران به روی صحنه رفت و قطعه جدید «یه هفته به عید» را به صورت زنده و به یاد پدر شهیدش اجرا کرد.

    به گزارش خبرنگار موسیقی ایرانیان؛ یگانه که قبل از این، آلبوم و تک آهنگ های زیادی را اجرا و منتشر کرده است و برخی از این قطعات همچون «سکوت»، «آهای خبر نداری»، «بار و بندیل» و «ماه عسل» هم در این سالها بین مخاطبین و هواداران این خواننده ماندگار و خاطره انگیز شده اند، دیشب محسن یگانه در اجرای تهران خود قطعه ای با عنوان «یه هفته به عید» به صورت زنده اجرا و به پدر شهیدش تقدیم کرد، به دور از بخث فالش و نفس کم آوردن و زرق و برق قطعات استدیویی که میشنویم، این قطعه را به خاطر احساس و غمی که یگانه به ملودی این قطعه هدیه کرد و به روی صحنه برد، می توان «یه هفته به عید» را هم ردیف قطعاتی قرار داد که با شنیده شدن بیشتر ضمن جای باز کردن در دل هواداران یگانه، پس از مدتی جزو قطعات ماندگار این خواننده به حساب خواهد آمد.

    دانلود کنید و بشنوید این قطعه شنیدنی را …

    متن ترانه «یه هفته به عید»:

    یه عمری رو لبهام پر از خنده بود
    تا کی باید این نقشو تمرین کنم
    یا هر سالِ تحویل بگم پیشمی
    تا کی باید این فکرو تلقین کنم

    دارم درد و دل می کنم گوش کن
    چقدر حرف دارم که خالی بشم
    چه حرفایی رو توو خودم ریختم
    ببین از نبوده تو چی می کشم

    میگن سایه ی من شبیه ِ توئه
    آره تکیه گاهم همین سایه بود
    ولی از همون بچگی دردِ من
    نگاهای سنگینِ همسایه بود

    تهِ هر زمستون یه هفته به عید
    یه چیزی توو این سینه چنگ میزنه
    شاید ترکشایی که سهم تو شد
    یکیشون هنوز کنجِ ذهنِ منه

    توو این سالهایی که بی تو گذشت
    همش با خودم از تو حرف میزنم
    من از آخرین لمسِ آغوشِ تو
    هنوز بوی باروت میده تنم

    شاید یادمون نیست اون موقها
    توی خونه موندن که کاری نبود
    یا رقصت میونِ یه میدونِ مین
    واسه عکسای یادگاری نبود

    یه مشت گل میارم سر خاک تو
    که تو حس کنی دنیا توو مشتمه
    دوباره به خوابم بیا حس کنم
    وجودت هنوز مثلِ کوه پشتمه

    مثه بچه ها هی زمین خوردم و
    رو پاهای خستم بلند میشدم
    کی مردونگی رو بهم یاد داد
    که از بچگی مرد بار اومدم
    من از بچگی مرد بار اومدم

    تهِ هر زمستون یه هفته به عید
    یه چیزی توو این سینه چنگ میزنه
    شاید ترکشایی که سهم تو شد
    یکیشون هنوز کنجِ ذهنِ منه

    توو این سالهایی که بی تو گذشت
    همش با خودم از تو حرف میزنم
    من از آخرین لمسِ آغوشِ تو
    هنوز بوی باروت میده تنم

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *