×
×

سید عباس سجادی استعفا داد

  • کد نوشته: 30375
  • موسیقی ایرانیان
  • یکشنبه, ۶ام اسفند ۱۳۹۱
  • ۰
  • سید عباس سجادی عضو مستعفی شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد در نامه‌ای به سید محمد میرزمانی مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دلایل استعفای خود را مطرح کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، خبر استعفای سیدعباس سجادی از “شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی” به […]

  • سید عباس سجادی عضو مستعفی شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد در نامه‌ای به سید محمد میرزمانی مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دلایل استعفای خود را مطرح کرد.

    به گزارش خبرگزاری مهر، خبر استعفای سیدعباس سجادی از “شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی” به شکل پراکنده در رسانه‌ها مطرح شده بود اما این استعفا به شکل رسمی مطرح نشد. سجادی دلیل عدم انتشار دلایل استعفای خود را متقارن شدن با مقدمات برگزاری جشنواره موسیقی فجر اعلام کرد و گفت که تمایلی به ایجاد حواشی ندارد و اکنون به دلیل تنویر اذهان عمومی و جلوگیری از هرگونه سوءبرداشت و احساس مسئولیت در انعکاس مشکلات این استعفا ارائه می شود.

    در متن نامه سید عباس سجادی که امروز ۵ اسفندماه منتشر شده، خطاب به محمد میرزمانی مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین آمده است: از آن روز که در پاسخ به پیشنهاد جنابعالی عضویت در “شورای شعر وترانه دفتر موسیقی” را پذیرفتم برآن بودم که در ادامه افتخار خدمتگزاری به اهالی شعر و موسیقی که به حق از عزیزترین هنرمندان این سرزمین هنر خیزند، نقش کوچکی در اعتلای هنر مظلوم موسیقی در این فرصت مغتنم را داشته باشم.

    تجربه همکاری کوتاه “نه ماهه” اینجانب با آن مرکز و تجربیات چندین ساله‌ام در حوزه مدیریت فرهنگی و هنری در فضاهای مشابه، مرا بر آن داشت تا از روی وظیفه و احساس مسئولیت نکاتی را به عرض برسانم و پیش از آن به استحضار می‌رسانم که قصد من از بیان موارد ذیل یافتن مقصر یا نسبت دادن همه کاستی ها به جنابعالی نیست و می دانید که بنده برای شخص شما احترام ویژه ای قائلم و اساساً بعد از عدم پذیرش عضویت در دوره های پیشین شورا این بار به درخواست و احترام شما در شورا حاضر شدم. بی شک این میراث نامبارک، حاصل غفلت چند ده ساله گذشته مدیران و متأسفانه در اولویت نبودن عملی فرهنگ و هنر در سیاست های کلان کشور است.

    پدید آمدن روزانه فضاهای مجازی و رسانه های نو ظهور و افزایش بی رویه جمعیت ترانه سرا، خواننده و گروه‌های بی شمار زیرزمینی، این تصور غلط را زیر سوال می برد که مخاطب جوان ما فقط شنونده آثاری است که با مجوز وزارت ارشاد منتشر می شود. سرعت این پدیده ها بسیار بالاتر از تدابیر ماست. هنر موسیقی ما از جمله موسیقی پرطرفدار پاپ کشور نیازمند هدایت است نه نظارت که آن هم بستر لازم خود یعنی “تولید” و”صحنه” را می خواهد که این روزها شرایط اسف‌باری دارد.

    جناب مدیر کل!

    این مهم در این شرایط با صدور آیین‌نامه و بخشنامه و نظارت‌های آمرانه محقق نخواهد شد. براین باورم که هنوز در وزارتخانه ارشاد و در اداره کل دفتر موسیقی شناخت دقیقی از ترانه، این رسانه تاثیرگذار وجود ندارد و بیشتر از آنکه این پدیده موثر، فرصت قلمداد شود تهدید انگاشته می‌شود از این رو ما هیچ وقت با او مهربانی نکرده‌ایم و همواره به او به چشم فرزندی نامشروع نگریسته‌ایم و بیش از آنکه در تربیتش کوشا باشیم محدود و تحقیرش کرده‌ایم .

    به تعبیر رند اهل راز شیراز حضرت حافظ

    پری رو تاب مستوری ندارد                                  در، اَر بندی سر از روزن برآرد

    این پری رو تمنای تجلی دارد  و مشتاق دیده شدن است واین متاع، مشتریان بسیاری دارد چه آنکه ما کفر و یا ایمانش بخوانیم .

    جناب مدیر کل!

    باید بپذیریم که از مدیریت این روند فرسنگها فاصله داریم. تعطیلی بسیاری از بنگاههای تولید کننده موسیقی، اضمحلال گروههای مختلف موسیقی (حتی گروههای تحت حمایت مالی دفتر موسیقی)، برهم خوردن کنسرتها وشکست مالی بسیاری از پروژه های تولیدی وصحنه ای، مهاجرت تعداد زیادی از هنرمندان و افزایش روزانه گروه‌های مختلف زیرزمینی  همه و همه مؤید شرایط تلخ حاکم بر موسیقی کشور است.

    آقای مدیرکل!

    ممنوع الفعالیت شدن بسیاری از ترانه سرایان مستعد وجوان ما چه پاسخ منطقی‌ای دارد؟ اینکه با گروه‌ها و خواننده های آنسوی مرزها کار می کنند! در چنین بازار آشفته و رو به تعطیلی موسیقی مگر چاره ای جز این دارند؟ شما چه امکان فعالیتی برای ایشان فراهم کرده اید که منتقد فعالیت برون مرزی ایشان هستید؟ جوان انگیزه دارد، انرژی دارد، باید دیده شود. کی؟ کجا ؟ در کدام صحنه؟ در کدام رسانه ؟

    جناب مدیر کل!

    نیک می‌دانید که شوراها در هر سازمانی جایگاه مشورتی دارند و مدیر هر مرکزی می تواند نظر شورایی را بپذیرد و یا نپذیرد اما نمی تواند خود یا بخشی از آن مرکز نظرش را بر شورا تلقین کند و یا برای ایشان انشا رای نماید.

    بسیار بوده از شعرهای مصوب شورا (آن هم شورای منصوب خود مرکز) که به شکل توهین آمیزی به شورا عودت داده شده و یا از اشعار رد شده شورا اجرا شده و به بازار ارایه شده است. یک روز می گویند که “سفت بگیرید”روزی دگر که “شل کنید “این سیاست روزمرگی از توهین‌آمیزترین شیوه‌های معمول در این مرکز است. آیا تصور نمی کنید شیوه های مورد نظر آن مرکز در اعمال داوری آثار منسوخ شده است و این شیوه بررسی دیگر کاری شورایی نیست و بلکه نوعی ممیزی است؟

    اسلوب و موازین شعری براساس ذائقه یک سازمان تغییر نمی کند. هیچ قافیه غلطی با بخشنامه‌ای درست و هیچ هنجار هنری با آیین‌نامه‌ای سازمانی ناهنجار نمی‌شود.

    جناب مدیر کل !

    آیا از خود پرسیده اید که رشد سرطانی و هر روزه گروه‌های موسیقی زیر زمینی حاصل چه غفلت‌هایی است. نمونه های بسیاری از آثار زیر زمینی بعدها از مرکز شما در دوره‌های مختلف مدیریتی مجوز گرفته‌اند. پر واضح است که پدیده زیرزمینی در مقابل زمینی معنا پیدا می کند و بدیهی است که هر پدیده‌ای مجال بروز و ظهور مناسب بر روی زمین را پیدا نکند زیرزمینی می‌شود و چون “آب” این زلال هستی بخش آسمانی اگر قدر دانسته نشود و مهم‌تر از همه مدیریت نشود، جای آنکه حیات ببخشد سیلی ویرانگر می‌شود و یا با هرز آب‌ها آغشته می‌شود و به هدر می‌رود.

    جناب میر زمانی!

    در این روزگار آشفته فرهنگی شاید ساده ترین شکل بی توجهی اجتماعی این باشد که یا چنین مسئولیت های شورایی را نپذیری و یا برای استخلاص از مسئولیت در قالب چند جمله بنویسی که “به علت مشکلات عدیده شخصی وشغلی از ادامه همکاری با شما معذورم” اما بنده علیرغم همین مشکلات به علت مشکلاتی بزرگتر که بخشی از آنها گفته شد و بخشی نیز به طور خلاصه در پایین می آید، روحیه ادامه همکاری با آن مرکز را ندارم ؛ بی احترامی و گاه عدم تصویب آثار مفاخر موسیقی یعنی شاعران، ترانه سرایان و تصنیف سرایان پیشکسوت که از خاطره های مشترک موسیقی این مردم است و پیش از این بارها با مجوز همین مرکز اجرا شده است.

    اعمال سلیقه های فراشورایی از بدنه آن مرکز به بهانه نظارت و بهانه های “مشابه؛    واژه‌هراسیو “کلمه زدایی” سلیقه ای از اشعار ارایه شده به دفتر موسیقی.

    اعمال و تحمیل قواعد سخت گیرانه و کلاسیک به ساختار نوین ادبیات آهنگین (ترانه ها) در بررسی آثار. عدم موازین تعریف شده در بررسی آثار ارایه شده و برخوردهای سلیقه ای و روزمره به فراخور شرایط اجتماعی و سیاسی با آثار . اصطلاحاً “شل کن” ، ” سفت کن” های معمول.

    بدیهی است که شرایط حاکم بر دفتر موسیقی وبه تبع آن شورای شعر وترانه با انگیزه های  ورود بنده به شورا و روحیه هنری و ادبی‌ام فاصله بسیار دارد که تحملش برایم سنگین و ناممکن آمد و از مهمترین آنها رفتارهای مکرر غیر کارشناسی و فراشورایی بود که از سوی بخش های معلوم و نامعلوم بر شورا القا می‌شود.

    اینجانب اذعان دارم که درصد قابل توجهی از آثار ارایه شده به شورا جهت بررسی، از حداقل شرایط برای تصویب برخوردار نیستند و من از آنها دفاع نمی کنم و رد می شود که گاه برای تجدید نظر و تصویب همان‌ها هم از دفتر وزیر گرفته تا جاهای دیگر نامه و توصیه آورده می شود. اما وزارتخانه شما علاوه بر “فرهنگ”، واژه “ارشاد” را هم یدک می کشد و شما در مقابل ایشان مسئولید. جوانان جویای نامی که به اقتضای سن و تجربه ، دغدغه “نام” و “نان” دارند که اتفاقاً همان ها بیشتر نیازمند حمایت و راهنمایی” ارشاد” شما هستند که در قالب کارگاه هایی آگاه شوند که یکی از آنها هم چند جلسه ای تشکیل شد و مع الأسف “دولت مستعجل بود!؟! که خود یکی از غفلت‌های دیگر و مأموریت های فراموش شده مرکز موسیقی است.

    در پایان به استحضار حضرتعالی می رسانم که  به دلیل احساس مسئولیت از هیچ گونه مساعدتی در راستای پیشبرد این دو هنر متعالی و مظلوم “شعر و موسیقی” در فضاهای دیگر و مجال‌های مقتضی به قدر وسع دریغ نخواهم کرد.

    https://musiceiranian.ir/?p=30375
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *