×
×

دلتنگی‌های استاد ایرانی مقیم آمریکا برای زیارت امام رضا/ ۸۰ سال است زیارت عاشورا می‌خوانم

  • کد نوشته: 302893
  • 23 شهریور 1398
  • ۰
  • دلتنگی‌های استاد ایرانی مقیم آمریکا برای زیارت امام رضا/ ۸۰ سال است زیارت عاشورا می‌خوانم

  • به گزارش خبرگزاری فارس، احمد مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور سال ۱۳۰۴ در مشهد به دنیا آمده است و اکنون ۹۴ سال دارد. او استاد پیشین دانشگاه تهران است. دکتر احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه‌هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به فعالیت آموزشی شد. رشته‌های تدریس او در آمریکا شامل معارف اسلامی، ادبیات عرب، متن‌های فارسی تصوف و فلسفهٔ اسلامی بوده است. وی مقاله‌های متعددی در مجله‌های یغما، کلک، گلچرخ، ایران‌نامه، ایران‌شناسی، ره‌آورد و گلستان به چاپ رسانده است. از مشهورترین مقاله‌های او مآخذ ابیات عربی کلیله و دمنه و مآخذ ابیات عربی مرزبان‌نامه است. از کتاب‌های چاپ‌شدهٔ دکتر مهدوی دامغانی، علاوه بر «کشف‌الحقایق» نسفی، تصحیح «نسمهالسحر بذکر من تشیع و شعر» و تألیف «شاهدخت والاتبار شهربانو والده معظمه حضرت امام علی بن الحسین السجاد علیهما السلام» است. وی از اسلام شناسان شیعه در امریکا به شمار‌ می‌رود. علاقه وافر او به ائمه و معصومین بر همگان روشن است و استاد در هر فرصتی این عشق و علاقه را ابراز کرده است. وی اکنون مقیم فیلادلفیاست و مجله خیمه در یک گفت‌وگوی تلفنی، حرف‌های پیر دلباخته حضرات معصومین را شنیده است؛ به نحوی که در جای جای این گفت‌وگو ناله‌ها و گریه‌های او جانسوز بوده است:

    شما در مصاحبه‌های مختلف و موقعیت‌های گوناگون به حضرات معصومین و به ویژه سیدالشهدا(ع) ابراز ارادت و عشق می‌کنید. با اینکه سال‌هاست از ایران دور هستید و به هر حال آنجا شرایط حفظ این عشق و علاقه سخت‌تر است. از راز و رمز این دلدادگی بگویید.

    خداوند متعال والدین من را رحمت فرماید، هر دو بسیار دلبسته ائمه معصومین (ع) بودند و همواره به مناسبت‌های مختلف، در مصیبت عظمای کربلا به سختی‌ می‌گریستند. عشق و سرسپردگی آنها در مورد ائمه (ع) شاخص‌ترین حالت در زندگی آنها بود. الحمدلله که همان حالت التجا برای این فقیر روسیاه با شیر اندرون شده و امیدوارم خداوند همیشه این نعمت را برای این فقیر مستدام نگه دارد.

    به قول سعدی؛ همه قبیله من عالمان دین بودند و اجداد پدری و مادری من همه در کسوت روحانیت بودند و لذا طبیعی است که نحوه زندگی آنها و تمسک آنها به دین محمد و آل محمد (ص) بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ثمره زندگی آنها بوده است و این روش والدین من در تربیت فرزندانشان مستمر بوده است. امیدوارم که نعمت خاکساری و سرسپردگی ائمه اطهار (ع) و نبی اکرم (ص) برای من جاری باشد و تا هستم دست توسل من بر دامن آنها است و خواهد بود انشاالله.

    وضعیت شیعیان در اروپا و آمریکا چطور است و آیا این روند عشق‌ورزی به خاندان عصمت و طهارت وجود دارد یا کمرنگ شده است؟

    تا جایی‌که من می‌دانم چه در اروپا و چه در آمریکا مساجد و محافل شیعیان اثنی عشری و یا زیدی مثل دیگر مسلمانان برپاست و رونق دارد و آنها نیز دارای تکیه‌ها و مهدیه‌ها و مساجد و حسینیه‌ها هستند و مراسم مذهبی خود را با آزادی برگزار می‌کنند. در جشن‌های مذهبی و در موالید و وفیات ائمه (ع) به بهترین نحو مجالس اقامه می‌شود. خوب است برای نمونه عرض ‌کنم در سال ۱۳۶۴ که این حقیر به همراه برخی از شیعیان متدین در لس‌آنجلس، «بنیاد آموزش اسلامی رسالت» را تاسیس کردیم، در سراسر ایالت کالیفرنیا یعنی از شمالی‌ترین شهرها تا جنوبی‌ترین شهرها فقط دو مجلس عزاداری سید‌الشهدا(ع) اقامه می‌شد که یکی در بنیاد رسالت در شمال لس‌آنجلس بود و دیگری در منزل مرحوم حاج علی آقای سعید پسر مرحوم آیت الله حاج میرزا عبدالله سعید تهرانی، در جنوب کالیفرنیا اقامه می‌شد، اما در محرم گذشته یعنی در سال ۱۴۴۰ فقط در لس‌آنجلس و شهرهای مجاور آن ۲۸ مجلس عزاداری منعقد شد که از طرف ایرانیان و برادران عراقی و سوری و لبنانی و افغانستانی و پاکستانی اداره می‌شد. به نظر من و طبق آنچه می‌بینم، تشیع اثنی عشری با تمام خصوصیات و مقاصد و لوازمش رو به گسترش است. و در حال حاضر بیشترین شرکت کننده در مجالس مذکور نسل جدید و جوانان هستند. در همین شهر فیلادلفیا دو موسسه؛ یکی موسسه مهدیه به سرپرستی جناب دکتر محسن علوی زاده و دیگری مسجد صاحب الزمان در شب‌های جمعه و در ایام وفیات و ولادت معصومین (ع) مرتبا مراسم لازم جشن و عزاداری را برگزار می‌کنند و در همسایگی شهر ما هم مراسم دیگری برگزار می‌شود.

    در سال‌های اخیر مطالب و نظریاتی در حوزه دین مطرح شده و برخی معتقدند که نواندیشی در عرصه دین به دلیل اقتضائات روز لازم و ضروری است. نظر شما چیست؟

    من ابدا و اصلا اعتقادی به نواندیشی دینی ندارم و هرگونه نواندیشی را با اصول و فروع دین و مذهب اسلام و تشیع مغایر و معارض می‌دانم، زیرا آنچه نواندیشان به خیال خودشان از اسلام و تشیع تصور می‌کنند و ارائه می‌دهند، شیر بی‌یال و دم و خالی از دیانت و مذهب و تشیع است.

    آن کسانی که با حرف‌های خود انکار وحی محمدی‌ می‌کنند و به آن توهین‌ می‌کنند و توجیه می‌کنند و وحی را در حد خواب دیدن تنزل می‌دهند و در عین حال مثنوی مولوی را با قرآن مقایسه می‌کنند، همان مثنوی را نیز به درستی نخوانده‌اند، چه برسد به قرآن مجید. چون اگر همین مثنوی را به درستی می‌خواندند با این ابیات مولانا درباره وحی آشنا می‎شدند که می‌فرماید:

    نه نجوم ست و نه رمل است و نه خواب/ وحی ِحق واللهُ اعلم بِالصواب

    روح وحی از عقل پنهان‌تر بود/ زانک او غیبی‌ست او زان سر بود

    عقل احمد از کسی پنهان نشد/ روح وحی‌اش مدرک هر جان نشد

    روح وحیی را مناسب‌هاست نیز/ در نیابد عقل کان آمد عزیز

    یا مولوی در جای دیگر می‌فرماید:

    احمدا چون نیستت از وحی یاس/ جسمیان را ده تحری و قیاس

    هر کسی وحی را نمی‌فهمد و وحی در مقام امر است نه در مقام فهم. این حرف‌ها، حرف‌های جسمیان است و از روح و اعتقاد و ایمان خالی است و بیشتر برای این است که خود را از تکالیف مذهبی خلاص کنند. نواندیشی در دین معنا ندارد، ما همان دینی را داریم که امیرالمومنین (ع) و سید الشهدا(ع) و ائمه معصومین همان را دارند. من نه تنها اعتقادی به نواندیشی ندارم، بلکه نواندیشی را مخالف دین و مذهب می‌شمارم.

    آیا در طول این سال‌ها به کربلا و عتبات عالیات مشرف شده‌اید؟

    من در طول ۳۵ سالی که در اینجا هستم، بیش از ۱۰ بار به عمره و کربلا مشرف شده‌‌ام. آخرین تشرف من به کربلا سال گذشته بود و به کاظمین و سامرا و نجف اشرف مشرف شدم و به زیارت آیت‌الله سیستانی نائل شدم وامیدوارم خداوند توفیق بدهد تا تشرف مجددی حاصل کنم.

    بیشتر با کدام ادعیه و زیارات مانوس هستید؟

    خداوند به من این توفیق را داده است که با زیارت عاشورای اباعبدالله مانوسم، ادعیه صحیفه سجادیه و ادعیه خاص مکارم الاخلاق را می‌خوانم و این توفیق را دارم که هفته‌ای یک بار ختم قرآن می‌کنم. از خداوند تقاضا دارم من را ببخشد و عاقبت بخیر کند و از آتش جهنم خلاص کند. به همه توصیه‌ می‌کنم که زیارت عاشورا را ترک نکنند. من حداقل ۸۰ سال است که صبح‌ها زیارت عاشورا را تلاوت می‌کنم. زیارت جامعه را در روزهای جمعه ترک نمی‌کنم.

    من در ۹۴ سال عمر خود هر برکت و هر موفقیتی که داشتم و هر عنایتی که به من شده است و هر توجه و هر خلاصی از بلایی که داشتم، به برکت قرآن و سیدالشهدا و ولی نعمت‌مان حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بوده است و همیشه آنها دستگیر من هستند. من جز از خدا و ائمه (ع) دستم به سوی هیچ کسی دراز نشده است. خداوند زبان من را از کمک خواستن از گران حفظ کرده است.

    انگار دلتان برای زیارت امام رضا تنگ خیلی شده است؟

    خیلی، خیلی، خیلی. از محضر علی بن موسی الرضا التماس‌ می‌کنم تا به من توفیق تشرف بدهد، تا بار دیگر صحن را ببوسم. من در ۴ سالگی همراه با مادرم مشرف می‌شدم و بچه‌ای بودم و کنار می‌نشستم و وقتی بزرگتر شدم در کنار پدرم می‌نشستم و پدرم زیارت جامعه می‌خواند و من از ۱۰ ـ ۱۱ سالگی جامعه را به برکت شنیدن از پدرم حفظ کردم.

    به جوان‌ها توصیه می‌کنم که تمسک به قرآن کنند و تا آنجایی که می‌توانند و می‌فهمند قرآن بخوانند. قرآن سرمایه‌ای دنیوی و اخروی است. جوان‌ها شخصیت انسانی خود را حفظ کنند و خود را بالاتر از دنیا بدانند. توسل به حضرت سیدالشهدا و حضرت ولیعصر (عج) داشته باشند و همیشه از آن‌ها مدد بخواهند، نه از دیگری. مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *