موحد میگوید: اگر از من بپرسند مهمترین کاری را که در طول عمرت با اطمینان و به درستی انجام دادی و به آن افتخار میکنی چیست، میگویم تاسیس انجمن فلوت است. از روند نوازندگی فلوت در ایران راضی و خوشحالم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از اتفاقاتی که کمتر در ایران رخ میدهد، ایجاد تشکلهای هنری موثر است. این روند ضعیف در تمام بخشهای هنری وجود دارد و موسیقی نیز از این قضیه مستثنی نیست. البته در حال حاضر و طی سالهای گذشته اغلب هنرها اعم از تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و ادبیات و شعر صاحب اتحادیههای مختلفی شدهاند. به طور مثال در تئاتر «خانه تئاتر» را داریم که در راس انجمنهای مرتبط قرار دارد. سینما نیز سالهاست با وجود «خانه سینما» به طور کم و بیش از انجمنهای زیرمجموعه خود به عنوان صنف حمایت میکند.
در موسیقی نیز این رویه وجود دارد و «خانه موسیقی»، «انجمن موسیقی» و «دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تشکلهایی هستند که سالهاست وجود دارند و تلاششان این است که به امور حرفهای و صنفی هنرمندان این عرصه رسیدگی کنند. البته نسبت به تمام این تشکلهای هنری و صنفی، همواره انتقادهایی وجود داشته و این مراکز همواره با کاستیهای متعدد به فعالیت ادامه دادهاند. باید یادآور شد، اغلب این مراکز با وجود بهرهگیری از مدیران کاربلد، همواره به لحاظ مدیریتی و اجرایی قدرت کمی دارند و از حد و حدود اصناف و اتحادیهها فراتر نمیروند.
یکی دیگر از اتفاقات موثر که به ارتقای سطح کیفی گونههای مختلف موسیقی منجر میشود، تاسیس انجمنهای کوچک اما تخصصی است. هنرمندان عرصههای مختلف میتوانند با دستهبندیهای مشخص (مثلا در عرصه موسیقی با مد نظر قرار دادن و دستهبندی سازها و گونههای مختلف موسیقایی و برنامهریزیهای مدون و شفاف) انجمنهایی را در جهت پیشبرد افراد فعال هر عرصه تاسیس کنند. در ایران تعداد چنین انجمنهایی بسیار معدود است و به طور معمول از سوی نهادهای دولتی حمایت نمیشوند.
آذین موحد (پژوهشگر، مدرس و نوازنده فلوت) که مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را از دانشگاه کالیفرنیا اخذ کرده و فارغالتحصیل دکترا از دانشگاه «ایلینوی» در رشته نوازندگى فلوت است و همزمان به فراگیرى علم «اتنوموزیکولوژى» پرداخته، علاوه بر فعالیتهای اجرایی و دانشگاهی و پژوهشی، بنیانگذار «انجمن فلوت ایران» نیز هست.
او درباره فعالیتهای «انجمن فلوت ایران» میگوید: در سمینارهای انجمن فلوت به طور مستمر کنسرت برگزار میکنیم و مرتبا میانبرنامه داریم تا افراد در بین کارگاهها به اجرای اثر بپردازند. در کنکورهای انجمن فلوت ایران نیز به طور منظم سه رپرتوار متفاوت برگزار میکنیم که همگی آنها واقعأ دشوار هستند و افراد مجبورند روی صحنه بیایند و طی مدت زمان یک ساعت تا یک ساعت و نیم، قطعات مشخصی را اجرا کنند.
شما علاوه بر فعالیتهای دانشگاهی و اجرایی بنیانگذار «انجمن فلوت ایران» نیز هستید. رسانهها و هنرمندان عرصه موسیقی چقدر در انعکاس اخبار و اتفاقات این مجموعه شما را همراهی کردهاند؟
در این زمینه واقعیتی وجود دارد. متاسفانه نظام خبرنگاری و رسانهای طی این سالها همواره فعالیت خودش را معطوف به جریانهای پرطمطراق کرده است. به طور معمول توجه رسانهها به جریانات سطحی باعث میشود پرداختن به مقولات کیفی و توجه به فعالیتهای بیحاشیه و تاثیرگذار فعالان عرصه موسیقی نادیده گرفته شود. امیدوارم این رویه تغییر کند و رسانهها نسبت به موضوعات مهم و موثر توجه بیشتری نشان دهند.
در زمینه گونههای مختلف موسیقی و بخشهای کوچکتر آن بخصوص نوازندگی انجمنهای زیادی در ایران وجود ندارد. انجمنها تا چه حد در بهبود وضعیت بخشهای مختلف موسیقی موثرند؟
سوال شما این فرصت را به من میدهد، تا از اهمیت فعالیتهای اینچنینی و تاثیر آنها در توسعه نظام موسیقی و فرهنگ نوازندگی در ایران صحبت کنم. به طور کلی اعتقادم این است که با توجه به کاستیهایی که در جوامع امروز (به خصوص گرایشهایی که به سمت صنعتی شدن موسیقی و نحوه برگزاری کنسرتها) وجود دارد، نگاه تخصصی و حرفهای به مبحث نوازندگی در شاخههای مختلف لازم و ضروری است و لزوم چنین انجمنهایی به شدت احساس میشود. از سویی دیگر در جامعه ما اساسأ موسیقی به عنوان مقولهای برای پر کردن اوقات فراغت به حساب میآید و به لحاظ مذهبی نیز محدودیتهایی در این زمینه وجود داشته که همواره شامل حال موسیقی شده است. قطعأ وجود محدودیتها و کاستیهای اینچنینی نیز بر اهمیت تشکیل انجمنها میافزاید. در این میان مدنظر قرار دادن رویکردهایی آکادمیک در زمینه موسیقی و تدوین مباحث مختلف، اهمیت بسیاری دارد. ما اعتقاد نداریم که همه علاقمندان موسیقی در سطوح مختلف جامعه ایران، باید با معیارهای نوازندگی حرفهای کارشان را پیش ببرند، اما نظام اجتماعی باید معیارهای واقعی هنر موسیقی و نوازندگی را بشناسد. حداقل گوش افراد جامعه باید به درستی تشخیص دهد و خوب و بد را از یکدیگر تمیز دهد که در نهایت جامعه بتواند موسیقیها و اجراهای مختلف را طبقهبندی کند؛ تا به این ترتیب افراد جامعه نسبت به جایگاه هنر و بخصوص مرتبه نوازندگی به چشماندازی واقعی برسند. بیشک اگر معیارهای آکادمیک تدوین نشوند، مردم هیچگاه نمیتوانند معانی واقعی موسیقی و شاخههای مختلف آن را درک کنند. این به معنای ارزش گذاری نیست و منظور این نیست که مثلا اگر بچهای نوازندگی کند اتفاق بدی است و به این معنا نیست که همه باید به صورت تخصصی به فعالیت در زمینه موسیقی بپردازند و نوازندگی کنند. یا مثلا اگر جوانی در یکی از شهرها یا استانها با مهارت بسیار به نوازندگی میپردازد و ذاتا فرد مستعدی است و بر اساس همان استعداد به خوبی بداههپردازی و بداههنوازی میکند، رویه غلطی را طی میکند. ما در اینباره ارزشگذاری نمیکنیم و نمیگویم چنین افرادی بد هستند. اما اگر همان جوان و خانواده همان کودکی که در سطوح مبتدی فلوت مینوازد، از معیارهای واقعی نوازندگی آگاهی نداشته باشند، پس فعالیتهای آنها تاثیرگذار نخواهد بود و به سمت آن زیباشناسی و کمالگرایی لازم حرکت نمیکنند و به سمت آن معیارهای نظم مدنی و تعهد داشتن به بیان صحیح موسیقایی نخواهند رفت. این معیارها، مولفههایی هستند که نگاه و رویکرد یک جامعه را متحول میکنند. به طور کلی اگر همه افراد نسبت به مقوله هنر، نگاهی زیباشناسانه داشته باشند، جامعهای بسیار عمیقتر، کمالگراتر خواهیم داشت. در چنین جامعهای خصلتها و سنخیتهای انسانی بالاتری خواهد داشت. معیارهایی که گفتم مواردی هستند که سجایای اخلاقی را در افراد بالا میبرند. به هرحال زمانی که کسی به لحاظ بصری و شنیداری با درون خودش تعاملی هنری داشته باشد و بتواند معانی زیبایی شناسی را از محیط پیرامونش کشف کند، حتی در مراوده با همسایه و مردم کوچه و خیابان موفق خواهد بود.
یکی از اتفاقات مهم این است که شما به مدد وجود انجمن فلوت ایران اتفاقات و نحوه عملکرد نوازندگان فلوت را رصد میکنید و به لحاظ آماری و کیفی نیز در جریان امور قرار میگیرد. درست است؟
بله همینطور است. مورد مهم دیگر اینکه انجمن فلوت ایران به لحاظ کیفی در سطح پارامترهای و استانداردهای جهانی است و هیچ تفاوتی با انجمنهای خارجی ندارد.
در زمینه ساخت و وارادات ساز فلوت چه خدماتی به هنرجویان و نوازندگان حرفهای ارائه میشود؟
فلوتهایی که به دست نوازندگان و علاقمندان میرسد، وارداتی هستند؛ زیرا این ساز در ایران تولید نمیشود. به طور کلی ساخت سازهایی مانند فلوت رویهای پیچیده و تخصصی دارد و برای تولید آن به دستگاههای کارخانهای نیاز هست و در این میان محاسباتی نیز وجود دارد که انجام آنها ساده و آسان نیست. اساسا سازهای بادی اسنبل نمیشوند. مثلا در شیراز کارخانهای داریم که به تولید ساز پیانو میپردازد و عوامل و کارکنان آن برای ارائه آثار با کیفیت بسیار زحمت میکشند. اما خب قسمتهای مختلف این ساز وارداتی هستند و توسط عوامل و کارکنان کارخانه مونتاژ میشوند. این رویه درمورد سازهای بادی وجود ندارد، زیرا آنها قابل مونتاژ نیستند و دلیل آن ویژگیها و خصلتهای بسیار ظریف اینگونه سازها است. شاید در نهایت دو تکه از این سازها قابل مونتاژ باشند، اما اجزای دیگر آن قابل مونتاژ نیستند. حتی نحوه نشست و جایگیری سوراخهای سازهای بادی به محاسبات خاص نیاز دارد و همه اینها امکان مونتاژ را به صفر میرساند. اما امیدوارم در آینده اتفاقات خوبی در زمینه تولید سازهای بادی بخصوص فلوت رخ دهد.
در حال حاضر کدام کشورها دارای کارخانه معتبر تولید فلوت هستند؟
در حال حاضر کارخانههای مطرح و معروف فلوت در آمریکا هستند که برخی از آنها قدمت زیادی دارند. آن چند کارخانه قدیمی در اصل آلمانی بودهاند و حال در آمریکا فعالیت میکنند. ژاپن نیز در زمینه ساخت فلوت مطرح است و به جز آن، به تازگی یکی، دو کارخانه چینی نیز تاسیس شده که سازهای قابل قبول و با کیفیتی تولید نمیکنند.
با توجه به وارداتی بودن فلوت اگر ساز نوازنده با مشکل مواجه شود تکلیف چیست؟
بر خلاف گذشته در حال حاضر فلوت تنها سازی است که یک تعمیرکارحرفهای در ایران دارد، که آن شخص به طور مشخص تخصصش ساز فلوت است. وجود چنین شخصی بسیار مهم و با اهمیت است به این دلیل که حتی در اغلب شهرهای کشورهای آمریکایی و اروپایی نیز تعمیرکار فلوت وجود ندارد. بیشک در پایتخت کشوری که نوازندگان متعدد دارد و در بخشهای مختلف آموزشی آن نوازندگی سازها تدریس میشود، وجود و حضور یک تعمیرکار لازم است و به واسطه وجود انجمن فلوت این مشکل مرتفع شده است. یکی از نوازندگان ساز فلوت که یکی از اعضای انجمن است پس از اخذ لیسانسش در دانشگاه تهران، به دلیل مهارتهایی که در او وجود داشت، با کمک هنرمندان و نوازندگان ایرانی خارج از کشور روند مشخصی را طی کرد. در همین راستا و برای به نتیجه رسیدن این روند شخصا با چند متخصص و سازنده بسیار بسیار معروف و کاربلد فلوت در اروپا مذاکره کردم و اینگونه شد که ایشان را به اروپا فرستادیم و اتفاقا چند بورس نصیب ایشان شد. در نهایت او چندین سال در زمینه تعمیر و نگهداری ساز فلوت تحصیل کرد. حال فلوت در ایران تعمیرکار تخصصی دارد و اگر مطرحترین نوازندگان خارجی نیز به ایران بیایند و سازشان مشکل پیدا کند با وجود آن تعمیرکار حرفهای با مشکل خاصی مواجه نخواهد شد. مورد دیگر اینکه از طریق انجمن فلوت موفق شدهایم از وجود یکی، دو متخصص کلینیکهای نوازندگی فلوت بهره ببریم. اگر نوازندگان فلوت به مشکلات بدنی، فیزیولوژیکی یا مشکلات مکانیزم تنفسی بر بخورند، در صورتیکه کاری از دست معلمان بر نیاید این متخصصان میتوانند با کمک به نوازندگان مشکلات آنها را رفع کنند. این روند زیر نظر خودم انجام میشود. دیگر اینکه در حال حاضر دو نفر را داریم که مشخصا بر آموزش کودکان سه تا ده سال متمرکز هستند و در این زمینه تخصص دارد. آنها مبحث نوازندگی فلوت را بر اساس خلاقیت، بداههپردازی، همراه با تصویرگری و ادغام آن با فرایند آموزش، به کودکان یاد میدهند. یکی از این دوستان در شیراز حضور دارد و دیگری در تهران فعالیت میکند. این دو متخصص در حال حاضر به آموزش کودکانی با سنین پایین مشغول هستند بیآنکه آن شیوههای خشک آموزش را به آنها اعمال کنند و به نتایج خوبی رسیدهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از اعضای انجمن فلوت ایران مشغول گذراندن دورههای تخصصی و سطوح عالی آکادمیک در خارج از کشور هستند. برخی از این افراد در آلمان مشغول تحصیل هستند و تعدادی دیگر در آمریکا تحصیل میکنند. اخیرا نیز اولین عضو انجمن فلوت ایران که پس از تحصیل در دانشگاه تهران و اخذ لیسانس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته بود حدود یک ماه پیش موفق به اخذ دکترا در رشته نوازندگی شده است. چند نفر دیگر نیز مشغول طی کردن این رویه هستند و در آیندهای نزدیک موفق به کسب مدرک دکترا خواهند شد.
انجمن فلوت ایران چگونه به نوازندگان دیگر شهرها خدمات میدهد و در این زمینه چه اتفاقات مثبتی رخ داده است؟
ما بخشی از موفقیتهای به دست آمده را مدیون خانوادههای عمیق و کمالگرای ایرانی هستیم که از اقصی نقاط کشور با وجود دشواریهای بسیار، هرساله به اتفاق فرزندشان در سمینارهای انجمن فلوت شرکت میکنند. به طور کلی تعداد این افراد زیاد نیست. مثلا امسال، حدود شش نفر از شهرهای دیگر آمده بودند، اما حضور همین عده معدود نیز باعث خرسندی است. همین که در شهری چون کرمان اساتیدی حضور دارند اتفاق خوبی است. این افراد زمانی که خانوادهها نیاز خودشان را برای یادگیری فرزنشان اعلام میکنند، آنها را راهنمایی میکنند که با انجمن فلوت تماس بگیرند. در تبریز نیز خانوادههایی هستند که از طریق یکی از معلمان فلوت به ما وصل شدهاند. حال بسیاری از خانوادهها و نوازندگان متوجه شدهاند، چنانچه تمایل داشته باشند راهی درستتر و جدیتری را برای یادگیری فرزندشان ایجاد کنند، ما آنها را همراهی خواهیم کرد و آن معلمان به عنوان رابط ، نوازندگان و خانوادهها را با ما مرتبط میکنند و آن افراد نیز در سمینارهای ما حاضر میشوند و سوالاتشان را مطرح میکنند. خوشبختانه این رویه به مرور در استانهای دیگر نیز شروع شده و تعداد معلمان متصل با انجمن نیز افزایش یافته است.
چه کسانی در سمینارهای شما حضور مییابند؟
اغلب آنهایی که به سمینارهای ما میآیند افرادی هستند که راه جدی یادگیری فلوت را برگزیدهاند و اصطلاحأ پیه آن را به تنشان مالیدهاند و ما نیز تا آنجا که بتوانیم به آنها کمک میکنیم و برای حل مشکل آنها راهکار ارائه میدهیم.
شما در دانشگاه نیز مشغول تحصیل هستید. آیا از روند تحصیل و پیشرفت دانشجویانتان نیز رضایت دارید؟
بله. در ارتباط با تعهدی که دانشجویانم در دانشگاه تهران نسبت به پذیرفتن معیارهای هنری و جدی نوازندگی فلوت نشان دادهاند از آنها ممنونم. در این میان نه تنها فقط از دانشجویانم، بلکه از تعداد زیادی از نوازندگان جوانی که از بدو حضورم در ایران به من وصل شدند نیز ممنونم. زیرا با همیاری آنها بود که توانستیم جریان فرهنگی دلنشینی را رقم بزنیم.
با توجه به اینکه ساز فلوت در ایران نسبت به گذشته عمومیت بیشتری پیدا کرده اما آنطور که باید در ارکسترها مورد استفاده قرار نمیگیرد. به طور کلی در ایران سازهای بادی با همراهی سازهای زهی معنا پیدا میکنند. البته در زمینه تکنوازی فلوت نیز آنچنان پیشرفتی نداشتهایم. دلیل همه این کاستی چیست؟
یکی از دغدغههای من همین موضوعاتی است که به آنها اشاره کردید. در این زمینه سازهای بادی دو فرایند جدی وجود دارد. اینکه همه نوازندگان باید نسبت به اجرای کنسرتهای سولیستی و رسیتالهای ساز مربوط به خودشان تعهد داشته باشند، اما در این میان تنها عدهای شانس میآورند و به عنوان نوازنده سازهای بادی در ارکسترها مشغول به کار میشوند که تعدادشان بسیار کم است. ایرادی که به نظام فرهنگی و وزارت ارشاد وارد میدانم، عدم حمایت است. مثلا اینکه چرا ارکستر سمفونیک با برنامهریزی پیش نمیرود. چرا پس از آنکه کنسرت پیانو اجرا میشود، کنسرت ابوا به روی صحنه نمیرود. از طرفی این ایراد را به نوازندگان میگیرم. ما مرتبأ در تالار آوینی دانشگاه تهران کنسرتهای سولیستی و رسیتالهای فلوت داریم. نوازندگان بینظیری که خارج از دانشگاه و انجمن فلوت ایران هستند، کجایند؟ اگر این آقایان و خانمها همگی به معیارهای نوازندگی و درست فلوت متعهد هستند چرا کنسرت برگزار نمیکنند. چرا غیر از نوازندگان انجمن فلوت ایران، هیچ استاد و سولیست دیگری کنسرت فلوت برگزار نمیکند. به نظرم این مشکل بسیار بزرگی است و همانطور که گفتم نوازندگان نیز در این کاستی سهیم هستند و نسبت به آن مسئولند. شاید به این دلیل که نمیخواهند با دشواریهای مرسوم مواجه شوند؛ هم به لحاظ به روز نگه داشتن خودشان و هم به لحاظ حفظ مهارتهای فردی و موارد دیگر.
شما جزو نخستین بانوان موسیقیدان هستید که در ایران کنسرت برگزار کردهاید درست است؟
بله. و این را به واقع میگویم که مطمئنم اگر کنسرتهای من از سال ۱۳۷۲ به طور مرتب به روی صحنه نمیرفت، حال علاقمندان فلوت در ایران رپرتوار واقعی ساز فلوت را نمیشناختند. این تعهدی بود که خودم را به آن متعهد میدانستم. اینکه من موظفم به طور مرتب کنسرت برگزار کنم و در هر کنسرت قطعات واقعی رپرتوار فلوت را به ایرانیها معرفی کنم تا لذت ببرند.
خط فکری اعضای انجمن چقدر به تفکرات شما نزدیک است و در زمینه برگزاری کارگاههای آموزشی و برگزاری کنسرت چه فعالیتی دارید؟
اعضای انجمن فلوت برای ارتقا سطح کیفی این ساز تمام تلاششان را میکند. در سمینارهای انجمن فلوت به طور مستمر کنسرت برگزار میکنیم و مرتبا میانبرنامه داریم تا افراد در بین کارگاهها به اجرای اثر بپردازند. در کنکورهای انجمن فلوت ایران به طور منظم سه رپرتوار متفاوت برگزار میکنیم که همگی آنها واقعأ دشوار هستند و افراد مجبورند به روی صحنه بیایند و طی مدت زمان یک ساعت تا یک ساعت و نیم قطعات مشخصی را اجرا کنند. متاسفانه چنین اتفاقاتی خارج از دانشگاه تهران رخ نمیدهد که از این دسته سوالات بسیار است. چرا رسانهها حمایت نمیکنند؟ مثلا چرا ارکستر سمفونیک از جوانانی که با سطوح بالا در کنکورهای ما قبول میشوند و در زمینه اجرا مهارت بسیاری دارند دعوت به عمل نمیآورد؟ آنهم در حالی که نوازندگانی دیگر که در کنکور قبول نشدهاند پا به صحنه میگذارند و با ارکسترهای مربوطه همکاری میکنند.
بسیاری از نوازندگان پس از فارغالتحصیلی و پایان آموزش به ناچار جذب گروههای پاپ میشوند تا به این ترتیب بتوانند کسب درآمد کنند و این اتفاق مهارت و پیشرفت آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
من به این موضوع فکر نکرده بودم و اتفاقا درست میگویید. همانطور که میگوییم باید سالنها را در اختیار جوانان بگذارند از مراجع و نهادهای ذیربط نیز توقع حمایت داریم. بنیاد رودکی چرا ایامی را برای نوازندگان فلوت در نظر نمیگیرد. مسئولان مربوطه میتوانند هفتهای را به فلوت و دیگر سازها اختصاص دهند و طی این روند از نوازندگان حمایت کنند.
موفقیت انجمن فلوت نوعی فرهنگسازی جامع به حساب میآید و میتواند در سطوح مختلف اجتماعی برای کسانی که تمایل به نگاه و فعالیتی درست دارند جریانی مثبت را ایجاد میکند. اگر از من بپرسند مهمترین کاری را که در طول عمرت با اطمینان و به درستی انجام دادی و به آن افتخار میکنی چیست، میگویم تاسیس انجمن فلوت است. به طور کلی از روند نوازندگی فلوت در ایران راضی و خوشحالم.
دیدگاهتان را بنویسید