وحید گلبوستانی هنرمند آرام و سر به زیری است؛ دارنده رتبه نخست نوازندگی تنبک در جشنواره فجر در سال ۷۷ و استاد سازهای کوبهای. حدود فروردین سال ۹۷ به همراه همسر باردارش عرفانه صدیقپور قصد سفر به انگلستان میکنند که گرفتار باند قاچاق بینالمللی انسان و سپس گرفتار زندان بنگلور هند میشوند. حالا دختر یک سالهای بهنام «نوا» هم دارند. آنهم در شرایطی که هر دو به بیماری اماس مبتلا بوده و توان حرکت ندارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ۱۴ ماه قبل «وحید گلبوستانی» که هنرمندی تبریزی است همراه همسر باردارش «عرفانه صدیقپور» از ایران به قصد مهاجرت به انگلستان خارج و به سوی هندوستان میروند و ناپدید میشوند. تا مدتها خبری از آنها نیست تا اینکه چند ماه پیش خبر میرسد وحید و عرفانه گرفتار باندهای قاچاق انسان شده و اکنون بیش از یک سال است به جرم ارایه گذرنامه جعلی کشور اسپانیا در زندان بنگلور هند به سر میبرند. وحید و عرفانه هر دو به بیماری اماس مبتلا هستند و همین بیماری وضعیت آنها و نیز فرزند خردسالشان «نوا» را به شدت بغرنج کرده است.
وحید گلبوستانی هنرمند آرام و سر به زیری است؛ دارنده رتبه نخست نوازندگی تنبک در جشنواره فجر در سال ۷۷ و استاد سازهای کوبهای. حدود فروردین سال ۹۷، او به همراه همسرش عرفانه صدیقپور قصد سفر به انگلستان میکنند و تلاش داشتند ویزا بگیرند که نمیتوانند. در راه این تلاشها با افرادی آشنا میشوند که به آنها میگویند بیایید هند و از آنجا شما را به انگلستان میرسانیم؛ افرادی که بعدا مشخص میشود باند قاچاق بینالمللی انسان هستند.
وحید و همسرش عرفانه هر دو بیماری اماس دارند و همین بیماری زندگی در ایران را برایشان سخت کرده بود. به امید دسترسی به مراقبتها و درمانهای پزشکی بهتر، به صورت قانونی از ایران خارج شده و به هند میروند. آنهم در شرایطی که عرفانه باردار بوده. پاسپورت ایرانیشان را میگیرند و بعد از مدتی پاسپورت جدیدشان با ویزای جعلی میآید. اما به دلیل اختلافهای مالی که با باند برایشان پیش میآید در فرودگاه بازدداشت میشوند. از زمان بازدداشتشان تاکنون، حدود ۱۴ ماه است در زندان به سر میبرند.
مهرداد خوشکارمقدم (روزنامهنگار تبریزی) از دو ماه پیش تاکنون به صورت جدی پیگیر پرونده و وضعیت وحید و عرفانه است؛ در این راه به نهادهای متعدد قانونی، بینالمللی و چهرههای تاثیرگذار و بانفوذ کشور برای سرنوشت وحید و عرفانه مراجعه کرده است.
خوشکارمقدم میگوید: به نظر میرسد این باند قاچاق انسان در دادگاه ایالتی نفوذ دارد، چون معمولا وقتی کسی جرم سیاسی، امنیتی و جنایی مرتکب نشده باشد در همه دنیا به کشور اصلی دیپورت میشود؛ با توجه به اینکه این دو نفر، از پاسپورت کشور هند هم استفاده نکرده بودند و نه از نظر ایران جرمی مرتکب شدهاند و نه پاسپورت هندی داشتهاند نباید چنین مشکلی برایشان پیش بیاید چون ویزای جعلی برای کشور ثالث بوده است.
او معتقد است؛ کمکاری سفارت ایران در هند هم در پیچیدهتر شدن شرایط این هنرمند و همسرش تاثیرگذار بوده است و ادامه میدهد: «مدارکی از جلسات کنسولگری ایران در هند به دست آوردهایم که اطلاعات غلطی به وزارت خارجه میدهد. بهطور مثال نوشته بودند برای آزادی عرفانه و نوا اقدام کردیم اما خانواده قبول نکردند و گفتند یا همهمان را آزاد کنید یا هیچکس. من این مساله را پیگیری کردم و وحید گفت قضیه اینطور نبوده است. دادگاه هند گفته بوده با توجه به وضعیت سلامتی مادر و فرزند تازه به دنیا آمدهاش ما اجازه میدهیم در ازای وثیقه از زندان آزاد شود اما در بنگلور بمانند. عرفانه هم کسی را در این شهر نداشت و نمیتوانست در این شهر کوچک که شش ساعت هم با دهلی فاصله داشت به تنهایی بماند. اما کنسولگری تعبیر به این کرده که تلاش کردند آزادش کنند اما او رضایت نداده است.»
عرفانه در نامهای که اخیرا نوشته و از طریق دوستانش در ایران منتشر کرده بود، گفته بود: «اینجا همهچیز از {آوردن} آب گرفته تا گرفتن غذا و انجام کارهای روزانه برای زنی با شرایط جسمانی من که بچهدار هم هستم خیلی سخت است و بدون کمک گرفتن از افراد دیگر امکانپذیر نیست. شرایط جسمانی من طوری است که حتی وقتی بچهام روی زمین بازی میکند قادر به خم شدن و برداشتنش از زمین نیستم. وقتی «نوا» را بغل میگیرم قادر به راه رفتن نیستم، قادر به برخاستن و نشستن نیستم. در دوران سختی به سر میبریم و تنها امیدم به دیدن همسرم است که آنهم هفتهای یکبار به مدت ۴۵ دقیقه قادر به ملاقات هستیم…»
خوشکارمقدم با اشاره به محکومیت چهارساله وحید و عرفانه خاطرنشان میکند: «هیچ ملاکی برای این چهار سال محکومیت نیست. دادگاه به جرم استفاده از پاسپورت جعلی محکومشان کرده است درحالیکه جرم سنگینی مرتکب نشدهاند.»
وحید و عرفانه هر دو به بیماری اماس مبتلا هستند و همین، وضعیتشان را در زندان هند دشوارتر کرده است؛ اماس، یک بیماری عصبی است و اگر بیمار در وضعیت آرامش نباشد، تشدید میشود. اتفاقی که برای وحید و همسرش رخ داده است. پاهای وحید گلبوستانی و نیمتنه بالایی عرفانه صدیقپور به دلیل بیماری از کار افتاده است و عرفانه توان بغل کردن یا شیر دادن به فرزند خردسالش را ندارد. همین باعث شده نوا که در زندان به دنیا آمده، وضعیت خوبی از نظر بهداشت و تغذیه نداشته باشد.
مهرداد خوشکارمقدم درباره دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی وحید و عرفانه میگوید: «هر دو در زندان و جدا از هم هستند و بچه پیش عرفانه است. چون عرفانه نمیتواند بچه را بغل کند چند زن زندانی هندی دلشان سوخته و به بچه شیر و غذا میدهند اما کودک سوءتغذیه دارد و در معرض انواع بیماریها مانند ایدز و هپاتیت است و مادر و پدرش نگران تلف شدن بچه هستند.»
خوشکارمقدم به کفایت وکیل وحید و عرفانه هم اشاره کرده و میگوید وکیلشان بسیار ضعیف عمل میکند. موضوعی که زهرا ساعی (نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس و عضو کمیسیون اجتماعی) هم به آن معترض است و به ایلنا میگوید: «متاسفانه بدون اینکه سفارتخانه ایران در جریان کامل باشد وکیلی به وحید گلبوستانی و همسرش معرفی کردند که نتوانسته تا امروز کارها را خیلی قوی جلو ببرد. الان سرکنسولگری ایران در حیدرآباد هند به دنبال تغییر وکیل است.»
تصویر حکم وحید گلبوستانی و عرفانه صدیقپور
زهرا ساعی از پیچیدگی پرونده وحید و عرفانه میگوید و تصریح میکند: «در دستگاه قضایی کشور هندوستان نسبت به قاچاق انسان خیلی سختگیری میشود. چند وقتی است سفارتخانه ایران در هند دنبال کار آنهاست و چندین جلسه با مقامهای شهر حیدرآباد و مقامات بالاتر هند گذاشته و در حال مذاکره هستند که حتی بحث استرداد این دو نفر به ایران یا معاوضه هم مطرح شده است.»
نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس به وضعیت جسمانی وحید و عرفانه اشاره کرده و میگوید: «خانم صدیقپور مشکل حرکتی دارد و نگهداری از فرزندش دشوار است. ضمن اینکه به دلیل گرمای هوا بسیار اذیت میشوند و سفارتخانه و وزارت امور خارجه به دلیل به وخامت حال این دو نفر و فرزند خردسالی که دارند، به دنبال سرعت بخشیدن به پروندهشان هستند.»
عرفانه در نامهاش درباره وضعیت وحید هم نوشته بود: «در طرف آقایان، همه روی بتن میخوابند و مینشینند. یک پارچه برای زیرشان و ملافه برای روانداز استفاده میکنند و در و پنجرههای سلول شیشه ندارند. درحالی که معمولا هوا بارانی است و باران داخل سلولها هم میآید و همهجا نمناک و سرد است. مخصوصا شوهرم همیشه پادرد دارد و پشههایی اینجاست که نیششان کشنده است.»
ساعی ادامه میدهد: «من با آقای محمدجواد ظریف و حسین جابری انصاری (معاون کنسولی وزارت خارجه) دیدارهایی داشتم و میدانم خودشان هم پیگیر این پرونده هستند اما قوانین کشور هندوستان نسبت به قاچاق انسان سختگیرانه است.»
او درباره پاسپورت جعلی که متعلق به کشور ثالث است، هم میگوید: «متاسفانه وحید گلبوستانی و همسرش پاسپورتهای ایرانیشان را در بدو ورود به هندوستان از بین بردند. برای همین در فرودگاه و هنگام خروج از هندوستان، پلیس نتوانسته هویتشان را شناسایی کند و شرایط کمی سخت شده است.»
ساعی درباره عملکرد کنسولگری ایران در حیدرآباد هند هم میگوید: «در مرحلهای که ما ورود کردیم، بدون اینکه من چیزی بگویم خود آقای ظریف و آقای جابری انصاری از موضوع مطلع بودند. وقتی جلساتی با آنها گذاشتم متوجه شدم خودشان در پرونده جلو رفتهاند و طبق وظایفی که به عهده دارند کارها را طبق روال قانونی پیگیری میکنند. اما اینجا دیگر اتفاقها طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران نیست، ما تابع قوانین کشور دیگری هستیم که در این حوزه بسیار سختگیرانه عمل میکند. قضیه ساده نیست اما وزارت امور خارجه به دنبال این است که یا محکومیت چهار سالهشان را کم کند یا دولت هند را راضی به استرداد کند.»
او با اشاره به اینکه پدر و مادر وحید و عرفانه با صبوری پرونده را پیگیری میکنند، این موضوع را از جمله پروندههای ویژه وزارت امور خارجه میداند که سفارت ایران در هندوستان دنبال میکند و تصریح میکند: «در کشورهای دیگر هم مشابه این پروندهها را داریم که افرادی ایرانی به جرم خروج غیر قانونی دستگیر شدهاند اما به دلیل بیماری وحید و عرفانه و فرزند خردسالشان، این پرونده ویژه است و وزارت امور خارجه ایران روی آن بسیار اصرار دارند و سرعت عمل در آن بالاست.»
عرفانه از وضعیت بد زندان بنگلور هند چیزهایی گفته است؛ مواردی که تحملشان برای یک زندانی عادی هم سخت است. چه برسد به مادر و پدری مبتلا به بیماری اماس و با نقص حرکت که فرزندشان زیر یک سال سن دارد. عرفانه نوشته برای دسترسی به آب آشامیدنی در این زندان هشت هزار نفری، وحید باید حدود ۷۰۰ متر پیادهروی کند.
برای دوش گرفتن، شستشوی ظرف و لباس و دستشویی، در هر بند یک حوض هست که باید از آب آن استفاده کرد. هزینه داروهای وحید بسیار بالاست و به گفته عرفانه برای جلوگیری از حملههای عصبی باید هر ماه سرم و آمپولهایی تزریق کند و روزانه حدود پانزده قرص بخورد با اینحال از وقتی در زندان به سر میبرند، کمخونی هم گرفته است.
هرچند که پایانبخش نامه عرفانه امیدواری تلخی دارد: «ولی شکر خدا تا الان توانستهایم دوام بیاوریم.»
دیدگاهتان را بنویسید