خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: سولهای در کنار برج میلاد. اینجا جایی است که برنامه «اختیاریه، شهرباران»، ویژهنامه افطار شبکه پنج از آنجا به روی آنتن می رفت. برای رسیدن به این سوله، باید از میان انبوه آدمهایی گذشت که برای پر کردن لحظات بعد از افطار خود به برج میلاد آمده اند.
سوله در جایی خلوت از محوطه برج قرار دارد و غیر از عوامل برنامه، کسی در اطراف آن نیست.
داخل این سوله بزرگ چهار اتاق قرار دارد و البته کمی دورتر دکور برنامه است. یکی از اتاقها برای گریم و لباس است. میز و آینه کوچکی با لوازم گریم در آن قرار دارد و البته یک رگال که چندین و چند کت و شلوار به آن آویزان شده است. با این حال مجری که در برنامههای پیش از ماه رمضان، از این کتوشلوارها استفاده میکرد، ظاهرا تصمیم گرفته در ماه رمضان از لباسهای غیررسمیتر استفاده کند.
اتاق دیگر این مجموعه، اتاق کارگردانی است که جلسه عوامل در آن برگزار میشود. یک اتاق هم برای تدوین است و در کنار آن اتاقی به اصطلاح VIP که میهمانها یا همراهانشان در آن مینشینند. در اتاق وی.آی.پی اگرچه امکانات تهویه مناسب دیده شده ولی تلویزیون وجود ندارد و همین باعث شده که در میانه برخی از برنامهها، همراهان میهمانها از اتاق خارج شده تا بتوانند برنامه را پیگیری کنند که این موضوع تذکر عوامل تولید را در پی دارد.
راه ورود به دکور برنامه با پنج دوربین که در کنار هم قرار گرفتهاند و البته یکی از آنها که روی ریل قرار دارد، مسدود است.
المانهای دکور تداعی کننده یک انباری است و گویی برنامهساز میخواهد بگوید که قرار است از انباری ذهن فردی یا اجتماعی و یا حتی ذهن میهمان، چیزهایی را به مخاطب نشان دهد که مدتهاست خاک میخورند اما یادآوری آنها جذاب و شیرین است. دکور البته نسبت به روزهای قبل از ماه رمضان کمی پرنورتر شده و المانهایی از ماه رمضان هم در آن به چشم میخورد.
در دو سوی این استودیوی اصلی دو مسیر مورب و راهرومانند قرار دارد. یکی از آنها عملا برای امکانات فنی مسدود شده اما پشت دیوار سمت چپ (از زاویه دید بیننده) استودیوی دومی قرار دارد که شاهد برنامه در آن مینشیند و با یک هدفون به سخنان میهمانان برنامه گوش میدهد. همان طور که در برنامه هم دیدید؛ شاهد ممکن است در هر زمانی از برنامه تصمیم بگیرد که به استودیوی اصلی بیاید و در کنار سید مرتضی فاطمی، تهیهکننده و مجری این برنامه به گفتوگو با میهمانان بپردازد.
بالاخره ساعت به نزدیک هفت میرسد و استرس عوامل برای گرفتن آنتن زنده به اوج میرسد. مجری در انتهای استودیو راه میرود تا تمرکز لازم را به دست آورد و فیلمبردارها در ارتباط با اتاق فرمان سیاری که در یک کامیون دقیقا در مقابل در سوله پارک شده است؛ زمان مانده به آغاز برنامه را اعلام میکنند.
در حدود یک ساعت بعدی، در استودیو غیر از صدای مجری و میهمانها صدایی شنیده نمیشود.
حتی هواکش هم خاموش شده تا اصول صدابرداری در برنامه زنده رعایت شود. با این حال هر وقت قرار است به اصطلاح به اتاق فرمان برویم، دوباره استودیو شلوغ میشود و کارگردان (مصطفی امامی) با حضور در استودیو نکاتی را به مجری و میهمانها گوشزد میکند و فاطمی هم با خروج از نقش مجریگری و تبدیل شدن به یک تهیهکننده، تلاش میکند برای اجرای بهتر خود و البته پیش رفتن برنامه، توصیههایی را حتی گاهی با داد و فریاد به عوامل برساند.
پایان بخش برنامه عکس دسته جمعی است که عوامل با میهمانان برنامه میگیرند. خوب که نگاه کنی میتوان بوی افطاری که در آبدارخانه کنار در ورودی آماده شده را هم حس کنی. با اینکه برنامه تازه تمام شده اما میتوان در گوشه کنار دید که عوامل برنامه از همان پایان برنامه در حال نقد و بررسی اشکالهای خود هستند و البته عده دیگری هم گوشی به دست در حال توزیع محتوای این برنامه یا هماهنگی برای برنامه بعدی.
در رابطه با این برنامه «سید مرتضی فاطمی» در گفت وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: درست است که فرصت کوتاهی برای پروسه پیش تولید داشتیم، اما سعی کردیم از تمامی ظرفیتهای موجود بین بچههای خوب و حرفهای رسانه استفاده کنیم و مجموعهای گسترده از همکاران و دوستان رسانهای جمع کردیم و بنابر همین بانک سوژه بسیار گسترده را تدارک دیدیم و از بین آنها چند نوبت غربال کردیم و به سوژههای ایده آلتر و جذابتر رسیدیم.
وی ادامه داد: پایه و اساس قصههایی که انتخاب میشوند را بر اساس اینکه به ماه رمضان ربطی داشته باشد یا نه انتخاب نکردیم. بعضی رفتارها حسن ذاتی و قبح ذاتی دارند و در تمام طول سال این ماجرا در جریان است و فقط نباید این را به ماه رمضان تعمیم داد. محبت و فداکاری همیشه خوب است و دشمنی و عداوت و کینه ورزی و تهمت همیشه بد است. در هر حال باید گفت در داستانهایی که توسط مهمانهایمان تعریف میشوند به دنبال رگهای از ماه رمضان نیستیم چراکه خیر و شر همیشه وجود دارد. ما بیشتر به قصه نگاه میکردیم و اینکه چقدر دراماتیک است و میشود به صورت روایت دراماتیزه به مخاطب ارائه داد. به نظرم اصلیترین کاری بود که در انتخاب سوژهها سعی کردیم به آن دقت ویژهای داشته باشیم. البته برخی سوژهها خیلی خوب و دارای پتانسیل بالایی است اما راویان آنها نمیتوانند به خوبی قصهشان را تعریف کنند و قدرت بیان آن قصه را ندارند. بنابراین سعی کردیم افرادی را انتخاب کنیم که در کنار قصه خوب، روایت و بیان جذابی هم داشته باشند.
وی تاکید کرد: یک بحث فلسفی داریم که میگوید وقتی شما میخواهید موضوعی را از اجمال به تفصیل برسانید چارهای ندارید جز اینکه آن را به داستان تبدیل کنید و این راحتترین راه انتقال یک پیام حتی سخت از فردی به دیگران است. به همین خاطر تلاش کردیم تا در این برنامه داستان گو باشیم و همه مهمانهایی که دعوت میکنیم قصهای داشته باشند. قطعا قصه خوب، قصه دراماتیک است که قطب مثبت و منفی داشته باشد که هر کدام کارکردهایی داشته باشند و از طرفی قهرمان و ضد قهرمان نیز داشته باشد.
وی اظهارداشت: بسیاری از مردم نیکوکار در صدد رفع مشکل خیلی از مهمانهای برنامه ما برآمدند. مثلا برای اولین بار جذامیها را به تهران آوردیم و اولین برنامهای بود که بعد از سالها به حضور جزامیها اختصاص پیدا کرده بود. کودکان چهار قلو هم یکی دیگر از برنامههایی بود که مخاطبان با آن ارتباط خوبی گرفتند.
وی در پایان گفت: در این مدت تمام تلاشمان را برای ارائه یک برنامه جدید، با حرف های تازه کردیم و امیدوارم که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید