×
×

بنان همان کاری را با آواز کرد که نیما یوشیج با شعر

  • کد نوشته: 254827
  • 16 اردیبهشت 1398
  • ۰
  • دیروز (۱۵ اردیبهشت‌ماه) سالروز تولد غلامحسین بنان بود به همین مناسبت علی شیرازی خواننده و آوازپژوه یادداشتی را درباره او نوشته و آن را برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده است.

    بنان همان کاری را با آواز کرد که نیما یوشیج با شعر
  • « غلامحسین بنان در بین تمامی آوازخوانان یکصد و چهارده سالی که از تاریخ ضبط موسیقی در ایران می‌گذرد یکی از خوانندگان ویژه و بلکه شاید خاص‌ترین آن‌ها بوده باشد. اما چرا اینچنین است؟ چه ویژگی‌هایی در شخصیت هنری و آثار، صدا و بخصوص آوازهای بنان است که او را خاص و بلکه خاص‌ترین نشان می‌دهد؟»

    دیروز (۱۵ اردیبهشت‌ماه) سالروز تولد غلامحسین بنان بود به همین مناسبت علی شیرازی خواننده و آوازپژوه یادداشتی را درباره او نوشته و آن را برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده است.

    در ادامه می‌توانید متن این یادداشت را بخوانید:

    «شکل‌گیری و سپس ظهور شخصیت هنری و آوازی بنان تقریباً هم‌زمان است با مدرنیزاسیون ایران. به یک معنا ایران جدید (از اواخر دوره قاجار با ورود سینما و پدیده ضبط صوت و قبل از آن هم عکاسی به کشور) به همراه تأسیس دارالفنون توسط میرزاتقی خان امیرکبیر در دورۀ صدارتش در زمان ناصرالدین شاه و دیگر ظواهر مدرن شدن ایران، نشان از ضرورت تغییر (به معنای به روز شدنِ) هنر موسیقی ملی ما داشته است.

    بنان از تیزهوش‌ترین آوازخوانان ایرانی بوده است. او با درک درستی از زمانۀ خویش (و صد البته درکی دقیق از خویشتنِ هنریِ خویش) پا به عرصۀ هنرنمایی در آواز و تصنیف خوانی می‌گذارد. اما بنان پیش از آن به شدت شاگردی کرده و سیر و سلوکی سخت را پشت سر گذاشته است. بنان در خانواده‌ای هنرمند رشد می‌کند و خودش هم پیانو می‌نوازد. در ادامه کسانی مثل کلنل علینقی وزیری نیز که عزمی جدی برای به روز کردن موسیقی ایرانی دارند سر راهش قرار می‌گیرند.

    بنان شاید تحت تأثیر وزیری و البته با توجه به هوش و قریحۀ والای خودش به ضرورت خواندنی دیگرگونه در روزگار جدید پی می‌برد و وجه جدیدی همچون بم‌خوانی را وارد آواز و تصنیف ایرانی می‌کند.

    تا پیش از آن خواندن آواز و ضربی در موسیقی ما همانا معنایی جز بلندخوانی با صدایی رسا و نافذ نداشت. خواننده به کسی می‌گفتند که بتواند صدایش را تا مسافتی هرچند در پیرامون برساند. سهل است حتی در آن روزگارِ سکوت و هنوز بیگانه با آلودگی‌های صوتیِ روزگار پیش روی ماشین‌زدگی، خوانندگانی بودند که صدای‌شان موقع خواندن از دهی به دهات مجاور می‌رسید. اما بنان می‌دانست به زودی صدای رادیو و بعد هم تلویزیون، خانه‌ها را در بر خواهد گرفت و گرامافون هم که از راه رسیده و به نوعی طلیعۀ از راه رسیدن ضبط صوت‌های خانگی بود.

    اینگونه بود که گوش انسان عصر جدید را باید با تجهیزات جدید از موسیقی و آواز پر می‌کردند و به تبع همین تجهیزات بایستی دگرگونی و دگردیسی‌های در نوع و لحن خواندن در پیش گرفته می‌شد. بنان اما با وجود هوش و زمانه‌شناسی‌اش سخت به سنت‌های موسیقایی و آوازین ما باورمند بود.

    او هر آنچه کرد بر پایه سنت قرار داشت و به خوبی به آیندگان درس نوآوریِ متکی بر سنت‌ها داد. او به آرامی می‌خواند و البته صدایش سخت در دل‌ها نفوذ می‌کرد. با تحریرهای مخملینش نوع دیگری از تحریر دادن را به عاشقان و تشنگان هنر ملی آواز عرضه داشت و با ویبراسیون‌های زیبا و شمرده‌اش روح و لطافتی از جنس دیگر را وارد خوانندگی کرد.

    بنان بی‌شک همان کاری را با در نظر داشتن هر آنچه پیشتر در آواز داشته‌ایم با این هنر کرد که نیما یوشیج با شعر. پس به یک معنا بنان، نیمای آواز ایرانی بود. او بود که به گلپایگانی، شجریان، نادر گلچین و ایرج قدرت و جسارت پرواز و پریدن در آسمان هنر آواز را ارزانی داشت. اگر بنان نمی‌بود، شک نباید کرد که این هنرمندان یا در آواز ظهور نمی‌کردند یا اینکه دست کم به گونه‌ای دیگر در این عرصه هنرنمایی می‌کردند. هرچه بود بنایی بود که بنان به درستی گذاشته بود.

    بنان صدای آواز مدرن ایرانی بود. اما شوربختانه نامش آنچنان که سزاوارش بوده پاس داشته نشد. نام بنان و افکار و آثارش نیز مثل بسیاری دیگر از هنرمندان راستین زیر غبار زمان گم شده و نیازمند غبارزدایی است؛ امید…

    روانش شاد و یادش گرامی باد.»

    علی شیرازی
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *