خبرگزاری ایلنا نوشت:
افلیا پرتو میگوید: به شاگردانم میگویم که شما باید روش و سبک و سیاق جواد معروفی را در پیانونوازی ایرانی پیش بگیرید و نوآوریهای ایشان را در زمان خودشان مدنظر قرار دهید و به طور کلی باید پرچم ایشان را بالا نگه دارید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، افلیا پرتو، مدرس پیانو، نوازنده و از شاگردان قدیم هنرستان موسیقی ملی است که نواختن پیانو را از جواد معروفی آموخته و از محضر بزرگانی چون ابولحسن صبا، علینقی وزیری، روحالله خالقی، حسین تهرانی و مهدی مفتاح بهره برده است. پرتو در اواخر دهه هفتاد به اتفاق خاطره پروانه (خواننده و ردیفدان موسیقی سنتی ایرانی) گروه موسیقی «یاران» را تاسیس کرد و کنسرتهای متعددی را برای بانوان به صحنه برد. این هنرمند در گفتگوی پیشرو به بررسی روند کیفی پیانو و پیانونوازی ایرانی طی دهههای اخیر پرداخت و از فعالیتهای آتی هنریاش خبر داد.
شما شاگرد اساتید بزرگی بودهاید که حال در قید حیات نیستند آنچه که از آن بزرگان آموختید و همواره با شماست چیست؟
استادان ما دانش و علم موسیقی را تمام و کمال به ما یاد دادند. البته نه اینکه آن یادگیری از سوی من تمام و کمال بوده، اما آن استادان بزرگ هرآنچه داشتند را به صورت کامل به ما انتقال دادند. آنها هر آنچه داشتند را در عین صمیمیت به ما آموختند و آن چیزی که ما آموختیم این بود که در کارمان جدی باشیم و از ایستایی دوری کنیم و با پویایی به فعالیتمان ادامه دهیم. موضوع مهمی که استادان ما به طور کلی همواره به ما یادآوری میکردند این بود که انسان باشیم و درست زندگی کنیم و تازه پس از اینها به هنرمند بودن فکر کنیم؛ یعنی اینکه هنرمند بودن بدون داشتن اخلاق و انسانیت به هیچ دردی نمیخورد. شخصأ تلاشم این بوده این موضوعات مهم را سرمشق قرار دهم و در اینباره تلاشم را کردهام، حال اینکه چقدر موفق بودهام را خدا میداند. شما دعا کنید که من انسان بشوم و انسان باشم.
میان نسل شما و نسلهای بعد درباره چگونگی نگرش به هنر و موسیقی تفاوتهایی وجود دارد که بخشی از آن وجه تجاری و بیزینسی هنر است. نسل شما چگونه میاندیشید؟
به ما یاد دادند که هنری فکر کنیم و به دنبال کسب درآمد و پول نباشیم و به نفس و ماهیت موسیقی بیاندیشیم و برای ارتقای آن و انجام کارهای درست تلاش کنیم. درباره نسلهای پس از خودم نمیتوانم نظری دهم و ممکن است نوع نگاهشان با ما متفاوت باشد و حتی تجاری و بیزینسی به موسیقی بنگرند، اما درباره نسل خودم و فارغالتحصیلان هنرستان موسیقی میگویم که ما اینگونه نبودیم و تحت تعلیم و تربیت اساتید به یک گونه و شکل آموزش دیدهایم و آنچه برایمان اهمیت داشته و دارد هنر و موسیقی است.
ارتقای سطح کیفی موسیقی چقدر برای شما اهمیت داشته و چقدر در این زمینه موفق عمل کردهاید؟
تلاشم این است آن چیزی را که از مدرسه موسیقی و اساتیدم آموختهام را به شاگردانم انتقال دهم، در این میان اگر بتوانم مواردی را به داشتههایم اضافه کنم، این کار را خواهم کرد و گرنه همان آموختههای قبلی را به شاگردانم منتقل میکنم. همیشه میگویم که راه و مسیر استاد جواد معروفی را ادامه خواهم داد. درباره دیگر استادان و نوع آموزش آنها در آموزشگاهها و کلاسهای مختلف نظری ندارم، اما به شاگردانم میگویم که شما باید روش و سبک و سیاق جواد معروفی را در پیانو نوازی ایرانی پیش بگیرید و نوآوریهای ایشان را در زمان خودشان مدنظر قرار دهید و به طور کلی باید پرچم ایشان را بالا نگه دارید.
پیانوسازی غربی است و در ایران سازهای غربی بسیاری وجود دارند که در ارکسترهای ایرانی مورد استفاده قرار میگیرند. درباره چگونگی استفاده و بکارگیری پیانو در گروهنوازیها و استفادههای ارکستریک از این ساز بگویید و اینکه در این سالها چقدر از پتانسیل و ظرفیتهای ساز پیانو استفاده کردهایم و چقدر در موسیقی دستگاهی به آن پرداختهایم؟
بله پیانو سازی غربی است و موسیقی آن نیز غربی است، اما آقای معروفی سعی کردند این ساز را با همان کوک غربی در موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار دهند و موفق شدند آثاری را بسازند که رنگ و بوی ایرانی داشته باشند. از سویی مکتب مشیر همایون را داشتیم. ایشان به اتفاق آقای مرتضی محجوبی پیانو را به صورت ایرانی کوک میکردند و بر همین اساس آن را مینواختند، یعنی آنها نیز با این شیوه مسیر خودشان را طی کردهاند و اینگونه سطح کیفی پیانو را در ایران ارتقا دادهاند. طی سالهای اخیر نیز جوانهای بسیاری را دیدهام که در زمینه پیانو و نواختن ایرانی تلاش کردهاند و موفق نیز هستند.
یعنی میتوان گفت در ارتقای سطح کیفی پیانونوازی ایرانی موفق عمل کردهایم و پیانو جای خود را در میان موسیقی و ارکسترهای ایرانی پیدا کرده؟
شاید در این زمینه تلاش زیادی نشده باشد اما همان تلاشهای کم نیز نتیجه داده است. ببیند پیانو در ارکسترهای ایرانی وظیفه همراهی دارد و در زمینه تکنوازی نیز هنرمندان نسلهای پس از من و جوانان فعال این رشته موفق عمل کردهاند. در این میان، برخی نیز قطعات آقای جواد معروفی را بر اساس کوکی غربی مینوازند. به طور کلی شاهد فعالیتهای خلاقانه در زمینه ساز پیانو بودهایم.
ساز پیانو در زمینه تئوریک و اجرایی چقدر با موسیقی دستگاهی ما همخوانی دارد و دارای چه ویژگیها و کاستیهایی است؟
پیانو سازی است که صداهای آن اصطلاحأ فیکس و ثابت است و زمانی که قرار است در موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد، باید به شیوه ایرانی و بر اساس موسیقی ایرانی کوک شود و زمانی که این اتفاق میافتد، هارمونی به شکلی که در موسیقی غربی کاربرد دارد، قابل استفاده نخواهد بود بنابراین میتوان گفت ساز پیانو قابلیت اجرای بسیاری از قطعات ایرانی را ندارد. همانطور که گفتم استاد محجوبی پیانو را برای موسیقی ایرانی و بر اساس اکتاوهای مختلف کوک میکردند که توضیحات بیشتر در اینباره مجال بیشتری را میطلبد و خانم فخری ملکپور بهتر میتوانند در این زمینه توضیح دهند زیرا شاگرد آقای مرتضی محجوبی بودهاند.
میتوان گفت ساز پیانو به نسبت دیگر سازها برای اجرای آثار ایرانی با محدودیت مواجه است؟
بله ساز پیانو در مقایسه با سازهای دیگر و به نسبت آنها برای اجرای آثار ایرانی با محدودیت مواجه است.
درست است که به گفته خودتان در زمینه ارتقای سطح کیفی پیانونوازی موفق عمل کردهایم، اما به نظر میرسد پیانو نسبت به دیگر سازهای غربی و غیرغربی از سوی نسلهای پس از شما با خلاقیت و نوآوری مواجه نبوده است و هنرمندان این عرصه خلاق نیستند یا اینکه سبک و سیاق استاد معروفی تا آن حد کامل بوده که جایی برای نوآوری و خلاقیت باقی نگذاشته است؟
ببینید استاد معروفی با خلاقیت و نوآوری که در ذاتشان وجود داشته، و باسواد و اطلاعاتی کاملی که داشتهاند سبک و سیاق نوازندگی پیانو را تحت تاثیر قرار دادهاند. با توجه به مقطع و زمان فعالیت استاد معروفی، میتوان گفت ایشان کارهای خلاقانهای را در زمینه ارتقای سطح کیفی پیانو انجام دادهاند. کلا خلاقیت میتواند در هر رده سنی رخ دهد و نسلهای پس از ایشان فعالیتهای خلاقانهای داشتهاند اما همچنان نوآوریهای آقای معروفی جایگاه رفیعی دارد و اگر آثار ایشان را بشنوید خواهید دید که آنها یک پله از آثار دیگران بالاتر است.
یعنی پس از فعالیتهای آقای معروفی اتفاق جدیدی رخ نداده تا سبک و سیاق ایشان را کامل کند؟
جواد معروفی تا آنجا که توانسته سبک و سیاق کاملی را ارائه داده و پس از ایشان سبک دیگری نیامده است؛ البته طی این سالها کارهایی به اسم پیانوی ایرانی توسط هنرمندان تولید و اجرا میشود که موسیقی اصیل نیست و شخصأ آنها را نمیپسندم؛ زیرا اغلب آنها آثار شلوغ و سر هم بندی شدهای هستند که با عنوان موسیقی ایرانی به خورد مردم داده میشوند. تولید چنین آثاری باعث میشود مردم سهل پسند شوند و آثار هرچه سهلپسندتر باشند زودتر و بهتر در ذهن عامه مردم جای میگیرند.
منظورتان آثار تلفیقی نیز هست؟ بهنظرتان پیانو در این آثار چه جایگاهی دارد؟
پیانو میتواند در قطعات و آثار تلفیقی مورد استفاده قرار گیرد و در کنار سازهای دیگر قرار داده شود، اما این اتفاق باید با آگاهی کافی و دانش لازم همراه باشد. به هرحال هر ترکیبی را نمیتوان تلفیق محسوب کرد. پیانو میتواند با سازهایی چون ویولون، تار، سهتار و سازهای دیگر همراهی کند. اتفاقأ آن زمان که ارکستر بانوان را داشتم از سازهای غربی و سنتی نیز استفاده میکردم و به اجرا و تولید آثار تلفیقی میپرداختیم که نتیجه خوبی داشت. میخواهم بگویم تولید آثار تلفیقی حساب و کتاب دارد.
شما در اواخر دهه هفتاد به اتفاق خانم خاطره پروانه گروهی داشتید که «یاران» نام داشت و در میان گروههای موسیقی بانوان تشکلی مهم به حساب میآید. «یاران» چه اهدافی داشت و فاکتورهای مهم برای شما و دیگر اعضای گروه چه بود؟
تا زمانی که خانم خاطره پروانه در قید حیات بودند گروه «یاران» فعال بود و به اتفاق ایشان و اعضای گروه به اجرای برنامههای مختلف میپرداختیم و موسیقی سنگین، اصیل و فاخر مد نظرمان بود. زندهیاد خاطره پروانه همیشه میگفت با اینکه فعالیت ما محدود به خانمهاست اما باید آنها را عادت دهیم که شعرهای خوب بخوانند و آثار با کیفیت و با ارزش بشنوند. حتی ایشان بدون اجرای موسیقی، روی صحنه به دکلمه شعر میپرداختند و میگفتند باید خانمهای حاضر در برنامه را وادار به تفکر کنیم تا زمانی که برای دیدن اجراهایمان به سالن میآیند انتظار نداشته باشند که فضایی شاد همراه با دست زدن را تجربه کنند. هدفمان این بود که موسیقی جدی و با ارزش را به مخاطبانمان ارائه دهیم و در همین راستا از موسیقی پیشروی قدیم استفاده میکردیم و به آثار روز میرسیدیم.
چرا فعالیتهای گروه «یاران» ادامه نیافت و متوقف شد؟
پس از فوت خانم خاطره پروانه، خانم افسانه ملک که از خوانندگان وزارت فرهنگ و هنر وقت بودند و جزو پیشکسوتان موسیقی ما هستند با ما به همکاری کردند. به اتفاق ایشان به اجرای برنامه میپرداختیم و با وجود تلاش اعضای گروه اما برنامههای ما که منحصر به بانوان بود، خسته کننده شده بود، زیرا فقط مخاطبان خانم را داشتیم؛ یعنی نیمی از علاقمندان به موسیقی. البته بهطور معمول در زمان اجرای برنامهها سالن پر بود، به همین دلیل پس از اسفندماه سال ۱۳۹۳ که به اتفاق خانم افسانه ملک به اجرای برنامه پرداختیم، فعالیتهای گروه «یاران» را متوقف کردیم.
تلویزیون و رادیو چقدر در ارتقای سطح کیفی موسیقی موثر بودهاند؟
تلویزیون به لحاظ بصری و تصویری با موسیقی مشکل دارد اما خب در رادیو فضا کمی متفاوت است و در این رسانه شبکههایی هستند که صبح تا شب موسیقی پخش میکنند. یعنی با وجود محدودیتها رسانههای جمعی با وجود محدودیتها نتوانستهاند از موسیقی صرفنظر کنند.
اما همان شبکهها نیز به پخش موسیقیهای سطحی میپردازند.
بله. رادیو همه نوع موسیقی پخش میکند، زیرا رسانهای است که مخاطبانش از اقشار مختلف هستند و بطور کلی باید همه آنها را راضی نگه دارد.
از آنجا که سالها در عرصه تدریس و آموزش فعال بودهاید، وضعیت فعلی هنرستانها و دانشگاههای موسیقی را چگونه میبینید؟
در سالهای ابتدایی بسیاری از هنرمندان کاربلد و کار کشته به نوعی کنار گذاشته شدند و خانهنشین شدند. لااقل باید از این هنرمندان در عرصه آموزش استفاده میشد که اینطور نبود و این هنرمندان کم کم و به مرور دعوت به کار شدند و در این میان برخی توانستند در زمینه آموزش فعالیت کنند و برخی دیگر خیر. به هرحال آموزش مقوله مهمی در ارتقای سطح کیفی همه هنرهاست. به طور قطع اشخاصی باید در زمینه آموزش فعالیت کنند که واجد شرایط لازم باشند. مثلا اینکه من صرفأ پیانو مینوازم دلیل نمیشود که مدرس و معلم خوبی باشم و شاید نتوانم شاگردان خوبی تربیت کنم. آن مقطعی که من در هنرستان موسیقی درس میخواندم رشتهای داشتیم به اسم آموزش. یعنی در رابطه با آموزش واحد درسی داشتیم. در واقع ما چگونه تدریس کردن را آموخته بودیم. به همین دلیل است که میگویم باید معلمان کاربلد قدیمی را دعوت به کار میکردند.
در حال حاضر در دانشگاهها یا هنرستانها مشغول تدریس هستید؟
در زمینه تدریس فعال هستم اما در بخش خصوصی.
چرا با آموزشگاههای دولتی و دانشگاهها و هنرستانها همکاری نمیکنید.
من بازنشسته هستم و ترجیحم این بوده که کار رسمی نداشته باشم.
از خروجی کارتان و عملکرد شاگردانتان رضایت دارید؟
همواره تلاشم این است که شاگردان خوبی تربیت کنم و آنها را به جلو برانم و باعث پیشرفتشان شوم، اما اغلب آنهایی که به مرحله عالی رسیدهاند مهاجرت کردهاند و به کشورهای دیگر رفتهاند؛ زیرا موسیقی در ایران شغل دوم هنرمندان محسوب میشود. البته، این قضیه محدود به خانمها نیست و آقایان نیز با این محدودیتها مواجهاند. آقایان بسیاری در کلاسهای من حضور داشتهاند و کیفیت کارشان بالا بوده اما شغلهای غیرمرتبط دارند و آنقدر دغدغه دارند که موسیقی را کنار گذاشتهاند.
در حال حاضر به چه فعالیتهایی مشغول هستید؟
پیشنهادهای بسیاری در رابطه با فعالیتهای اجرایی پیشنهادهای بسیاری دارم اما واقعیت این است که خستهام و ترجیح میدهم جوانها فعالیت کنند و ما تماشاچی باشیم. فعالیتم در بخش آموزش و تدریس مرا راضی نگه میدارد. من موظفم داشتههایم را به شاگردانم منتقل کنم که این آتش روشن بماند.
دیدگاهتان را بنویسید