علی لهراسبی، خواننده پاپ میگوید: در حال حاضر ملاک انتخابها تغییر کرده است. مخاطبان به این نگاه میکنند که فلان آهنگ را چند نفر و چه کسانی «دابسمش» کردهاند و چه کسانی آنها را میشنوند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علی لهراسبی، هنرمند عرصه موسیقی و خواننده پاپ که فعالیت هنری خود را از اوائل دهه هشتاد آغاز کرده و پس از خواندن تیتراژ چند اثر تلویزیونی به مخاطبان شناسانده شده، طی سالهای فعالیتش علاوه بر تولید و انتشار آلبومهای «مثلث»، «دریاییها»، «روبات»،«تصمیم» و «چهارده»، کنسرتهای مختلفی را در تهران و شهرهای مختلف برگزار کرده است. لهراسبی که طی یکی دو سال اخیر نسبت به گذشته کمکارتر یا شاید گزیدهکارتر شده، درباره روند فعالیتهای هنریاش توضیح داد و وضعیت فعلی موسیقی پاپ را تشریح کرد.
شما اواخر دهه هفتاد به صورت حرفهای پا به عرصه موسیقی گذاشتید.
من فعالیتم را از سال ۱۳۸۰ آغاز کردم و از سال ۱۳۸۴ به صورت حرفهای به فعالیت پرداختم . البته سال ۱۳۸۲ نیز آثاری منتشر کردم که خودم آنها را آماتور میدانم. میتوان گفت با آهنگ پیلههای پرواز آمدم و این اثر اولین کار جدیام بود.
از آن زمان تاکنون موسیقی پاپ مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است.
خیلی چیزها تغییر کرده. در آن زمان شرایط به گونهای دیگر بود و حال همه چیز کاملأ تغییر کرده وبه اصطلاح داستان عوض شده است. در آن زمان آنچه بیش از هرچیز خوانندگی مورد توجه بود و تکنیک نقش موثر و مهمی در کیفیت آثار داشت. تنظیم نیز مقوله مهمی بود که به آن توجه زیادی میشد. در حال حاضر این عناصر کمتر مورد توجه قرار میگیرند و خوانندگی و کیفیت کار خواننده خیلی مطرح نیست. البته در بازار فعلی و در میان هنرمندان جدید نیز خوانندگان خیلی خوب و کاربلد نیز حضور دارند. میتوان گفت در حال حاضر موسیقی پاپ به گونهای از کلام اشباع شده و سبکها و فضاهای ملودیک به هم نزدیک شدهاند.
دلیل این اتفاق چیست؟
از چند سال گذشته که مجوزها به راحتی صادر میشوند سبک و سیاق دیگری هم به موسیقی وارد شده. امروز تبلیغات شاخصه اول شنیده شدن آثار است و هزینهای که برای این بخش در نظر گرفته میشود تاثیر بسیاری در دیده و شنیدن آثار مختلف دارد. تبلیغات مولفههای مشخصی دارد و همه چیز آن بر مبنای دو دوتا چهارتاست.
یعنی تبلیغات میتواند یک اثر ضعیف را به اثری پرمخاطب تبدیل کند؟
تبلیغات میتواند یک آهنگ معمولی و نه خیلی با کیفیت و شاخص را به اثری مطرح تبدیل کند فقط کافی است که آن اثر نمره قبولی دریافت کرده باشد. در صورتی که قبلا اینگونه نبود. تا سالهای پیش همه بار به دوش آهنگ بود و آنچه موثر بود کیفیت صدای خواننده و کم و کیف آهنگسازی و چگونگی تنظیم آن بود. البته من نیز در دل همین ماجرا هستم و جزو همین مارکتم. من نیز به عنوان خواننده موزیک تولید میکنم و برای شنیده شدنش تبلیغ میکنم. در حال حاضر بار اصلی اثر بر دوش مولفههای دیگری به جز خوانندگی، آهنگسازی و تنظیم است. امروز هر اتفاق جدیدی در موسیقی پاپ ولو ضعیف، برای مخاطبان جذابیت دارد. صدای جدید هرچند که بد باشد مورد توجه مخاطب قرار میگیرد! و کلام جدیدی که حتی از لحاظ ادبی کاستیهایی دارد و به نظر طرفداران ادبیات فاخر مردود است، برای مخاطبان جذاب خواهد بود.
به همین دلیل کیفیت ترانهها نیز دستخوش تغییر شده و گرفتار پسرفت شدهایم؟
دلیلش همان اشباعی است که در بخش ترانه و ترانهسرایی نیز وجود دارد. در سالهای گذشته ترانههای خوب و با کیفیت سروده میشدند و هنرمندان نیز نسبت به انتخاب آنها وسواس به خرج میدادند اما حال اینگونه نیست. مثلأ در برخی از ترانهها کلمات انگلیسی، فارسی یا همان فینگلیش مورد استفاده قرار میگیرند و به طور معمول از آنها استقبال میشود.
شما با چنین اتفاقاتی موافق هستید؟
موافق یا مخالف بودن من خیلی مهم نیست. نمیگویم برای ادامه فعالیت باید تن به هرکاری بدهیم و من نیز برای ماندن در این عرصه هرگز تن به هرکاری نخواهم داد؛ اما به هرحال اگر قرار است در فضای فعلی فعالیت کنیم باید همه این موارد را مدنظر قرار دهیم، زیرا ادبیات رفتاری و شرایط حضور در مارکت فعلی چنین روندی را ایجاب میکند و مجبورمان میکند طبق این روال به فعالیت بپردازیم. شخصأ شاید با این رویه موافق نباشم اما برای شنیده شدن اثرم باید پروسه فعلی تبلیغات را طی کنم و چه موافق باشم و چه مخالف راه شنیده شدن اثرم همین است. به طور کلی نمیتوان در مقابل فضا و رویه فعلی مقاومت کرد.
قسمت تلخ ماجرا این است که در ایران مقولهای وجود دارد به نام «مد». البته این مقوله در همه جای دنیا وجود دارد، اما دامنه آن در ایران وسیعتر است. میگویند این سبک مد شده یا مثلا این ادبیات، این تمپو مد شده است. به طور مثال در حال حاضر مردم شیش و هشت شل گوش میدهند و زمانی که اثری با ضرباهنگ شیش و هشت تند تولید نشود، شنیده نخواهد شد. مسئله این است که هرآنچه عرف شود مورد قبول قرار میگیرد. مورد دیگر اینکه از یکی دو سال گذشته خوانش شعر (نه ترانه) در آهنگها مد شده است که البته اتفاق خوبی است. یا اینکه ترکیب شعر و ترانه مد شده است.
آیا این تغییر روند مزایایی هم داشته است؟
بله. مثلا تا چند سال گذشته صدای ایرانی مانند الان مخاطب نداشت و حال طرفداران زیادی دارد. زمانی که میشنوم مردم موسیقی ایرانی و صدای ایرانی را دوست دارند خوشحال میشوم.
منظورتان از صدای ایرانی چیست؟
منظورم صداهایی با تحریر سنتی و ایرانی است که به گونهای تلفیق محسوب میشود، در این زمینه خوانندگان خوبی داریم که آثار با کیفیتی تولید کردهاند. اما موضوعی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که با تعداد زیادی استعداد مواجهیم و مدیریت و رسیدگی به آنها کار سختی است و باید نسبت به این موضوع فکری شود. البته نمیتوانیم توقع داشته باشیم مردم ضمن گوش دادن به آثار، خوب را بد تمیز دهند و انتخاب کنند. به هرحال این اتفاق حفره بسیار بزرگی است که در فضا و کلیت موسیقی ما ایجاد شده و در این زمینه نیز نمیتوان کاری کرد؛ زیرا مردم خیلی مایل نیستند یا نمیتوانند در نوع انتخابها دخالتی کنند.
شاید به این دلیل که روند موجود توسط افراد دیگری مدیریت میشود.
بله باید دید که تهیهکننده اثر کیست و ژانر اثر چیست و در زمینه تبلیغات چه پروسهای را طی کرده است؟ البته هیچ فیلتر خاصی وجود ندارد و تعداد خوانندگان پاپ نیز به طرز چشمگیری رو به افزایش است. من به طور معمول با این رویه مواجهم زیرا استودیو دارم و به نوعی در جریان امور هستم. در حال حاضر همه دوست دارند بخوانند و اثرشان را خیلی زود منتشر کنند و این قسمت بد ماجراست، به این دلیل که مردم مدام آثار جدید میشنود و در نتیجه گوششان خسته میشود.
به عنوان هنرمند عرصه موسیقی برای مرتفع کردن این کاستیها چه تمهیدی را پیشنهاد میدهید؟
مسئولان مربوطه اگر واقعأ میخواهند به رویه فعلی نگاهی اصولی داشته باشند باید بهجای گزینش و ممیزی افراد اثر آنها را ارزیابی کنند. به طور مثال قبلا در زمینه اجرا قوانینی وجود داشت و لازمه حضور خواننده روی صحنه این بود که آلبوم منتشر کرده باشد که حال اینگونه نیست. به طور واضح منظورم این است که باید استانداردهایی در نظر گرفته شود تا اگر کسی میخواهد خواننده شود، اثر تولید کند یا روی صحنه برود، بر مبنای آن استانداردها نمره قبولی دریافت کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد در میان تعداد کثیر هنرمندان، آنهایی انتخاب میشوند که تواناییهای لازم را دارند. در این صورت آنها به عنوان هنرمند مورد ارزیابی خواهند گرفت و اثرشان بررسی خواهد شد و برای تولید اثر نیز عجلهای نخواهند داشت.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم روزانه بیش از صد اثر تولید میشود و هر روز بر تعداد خوانندگان و گروههای موسیقی عرصه پاپ افزوده میشود و همه اینها در حالی است که مانند گذشته تولید آلبوم نداریم و هرآنچه منتشر میشود تک آهنگ است. گویا تولید و انتشار تک آهنگ در بازار فعلی برد بیشتری دارد.
در حال حاضر تعداد زیادی خواننده یک تراکی داریم که مرتب به تولید و انتشار تک آهنگ میپردازند. حال در میان انبوه تک آهنگهای تولید شده هر نوع اثر، با هرکیفیتی وجود دارد و همین تنوع کیفی، بازار موسیقی را آشفته میکند، بنابراین لازم است که مراجعی مانند وزارت ارشاد به ماجرا ورود کنند. البته این را هم بگویم که لازم است آن هیئت انتخاب از جنس متقاضیان باشند یعنی اینکه بر مقوله موسیقی اشراف داشته باشند و سبک و سیاق مورد نظر را بشناسند و علاوه بر اینها جامعه شناسی بدانند، یعنی جامعه امروز و خواستههای آنها را بشناسند. از طرفی نیز هنرمندان و متقاضیان باید پیش از معرفی شدن به جامعه، سرد و گرمهای لازم را بچشند، یعنی مسیر معینی را تا به این مرحله طی کنند و در نحوه تولید و انتشار عجله به خرج ندهند و گمان نکنند روال اینگونه است که امشب اثری را تولید کنند و فردا آن را نشر دهند.
مثلا در مقطعی از متقاضیان امتحان سولفژ گرفته میشد و مراحلی وجود داشت که بر اساس آنها خواننده گزینش و انتخاب میشد. حال نمیگویم از خوانندگان امتحان گرفته شود، اما به هرحال خروجی آنها باید استانداردهای لازم را داشته باشد و آثار آنها باید از لحاظ کمی به تعداد مشخصی برسد.
در این میان تاثیر اینترنت و وجود انبوه ابزار و نرمافزارهای موسیقی را نباید فراموش کرد.
اگر توجه کنید کیفیت صدای بسیاری از خوانندگان فعلی به کمک نرم افزار ارتقا یافته است. البته این نکته را نباید فراموش کرد که خوانندگان معروف حتما مستعد بودهاند که مطرح شدهاند. اما اگر بازار موسیقی تا این حد آشفته نباشد آن افراد مستعد زودتر مطرح خواهند شد و شاید آنها که خوانندگان و موزیسینهای بزرگی هستند و معروف نیستند به جایگاه قبلیشان باز گردند.
شما به نوعی با تلویزیون به مخاطبان شناسانده شدید.
بله همینطور است. تلویزیون در وهله اول باید بر تعداد مخاطبانش بیفزاید و تولید محتوای بهتری داشته باشد. موضوع مهم این است که تلویزیون به موسیقی امروز نمیپردازد، مگر در برنامههایی که ویژه ایام و مناسبتها تولید میشوند یا در تیتراژ سریالها. با اینکه در برنامههای ویژه و پربیننده نیز از خوانندگان روز دعوت به عمل میآید اما آثاری از آنها پخش میشود که پیشتر خارج از تلویزیون به آنها پرداخته شده و شنیده شدهاند. به نظرم تلویزیون باید به تولید آثار موسیقی محور بپردازد و چنین برنامههای پربیننده خواهند شد.
تلویزیون خط قرمزهایی دارد که باعث میشود تهیهکنندهها قید تولید آثار موسیقی محور را بزنند و در نهایت آثار تولیدی نیز به دلیل نوع نگاه مسئولان به موسیقی معمولا سفارشی هستند.
آثار پخش شده از تلویزیون صرفأ سفارشی نیستند. من در سال گذشته دو اثر فرهنگی درباره طلاق و اعتیاد خواندهام که از تلویزیون پخش شدهاند اما سفارش تلویزیون نبودهاند و توسط تلویزیون تولید نشدهاند زیرا تلویزیون دستمزدها را بر اساس رقمی که مدنظر ماست، پرداخت نمیکند. به طور کلی حل مشکلات موجود زمان زیادی میبرد و ریشهای است.
زمانی یک نوجوان برای شنیدن یک آهنگ به عوامل اثر و نوع تنظیم و اینکه آهنگساز کیست و ترانه را چه کسی سروده توجه میکرد اما امروز چنین مولفههایی ملاک نیست. به نظرتان ملاک انتخاب مخاطب امروز چیست؟
ملاک انتخابها تغییر کرده است. به طور مثال مخاطبان به این نگاه میکنند که فلان آهنگ را چند نفر و چه کسانی دابسمش کردهاند و چه کسانی آنها را میشنوند.
و اینکه مثلأ آن خواننده در فضای مجازی چقدر فالوور دارد و فالورهایش چه کسی هستند.
دقیقا، و از آن اثر به معنی واقعی پیروی میکنند. شما وارد فضای مجازی میشوید و میبیند فلان آهنگ همه جا هست و در فایلها و ویدئوهای مختلف به آن پرداخته شده است. اینجاست که کمکاریهای تلویزیون به چشم میآید و متوجه میشویم که تلویزیون به موسیقی کشور کمکی نمیکند. باید شبکه مجاز موسیقی داشته باشیم که صبح تا شب موسیقی پخش کند.
نسبت به گذشته کمکارتر شدهاید یا شاید هم گزیده کارتر؟
کمکار نیستم اما مدتی از فعالیت در زمینه کنسرت کمی فاصله گرفته بودم و دیر به دیر کنسرت میدادم به این دلیل که نوع همکاریام با برخی دوستان باعث بروز مشکلاتی شده بود؛ اما از امسال هم در تهران و هم در شهرستانها طبق برنامه جلو خواهیم رفت و به برگزاری کنسرت خواهیم پرداخت و اتفاقات خوبی خواهد افتاد، به اضافه اینکه حدود یک هفته تا ده روز است که با شرکت «ایران گام» قرارداد بستهام و قرار است در قالب این شرکت کارهایم را پیش ببرم.
آیا قرار نیست در آینده نزدیک با تلویزیون همکاری کنید؟
صحبتهایی در این زمینه شده و اگر با عوامل مربوطه به توافق برسم این همکاری رخ خواهد داد. این همکاری مانند قبل تیتراژ سریال خواندن است.
شما طی دوسال گذشته بیشتر تک آهنگ منتشر کردهاید آیا قرار نیست آلبومی منتشر کنید؟
در حال حاضر تمرکزم بیشتر بر اجرای کنسرت و تولید تک آهنگ است، اما در کنار اینها به تولید و انتشار آلبوم هم خواهم پرداخت. به امید آنکه موزیسینهای درجه یک ما همیشه بالا باشند و امیدوارم سیاستی اتخاذ شود که بوسیله آن تعداد خوانندگان بی نظیر ما دیده و شنیده شوند.
دیدگاهتان را بنویسید