به گزارش سایت شجریانی ها، استاد محمدرضا شجریان در جریان برگزاری تور آمریکا و کانادای سال ۱۳۸۹ همراه با گروه «شهناز»، در نشستی صمیمی، چند دقیقهای از گروه «شهناز»، مجید درخشانی، سرپرست گروه و سازهای ابداعی سخن گفتند.
در ادامه متن صحبتهای استاد را میتوانید بخوانید. همچنین فایل تصویری سخنرانی استاد شجریان را میتوانید با حجم ۲۰ مگابایت دانلود کنید.
امیدوارم که همیشه دلتان شاد و سلامتی همراهتان باشد ؛ غمی به دلتان نباشد روزگار به کام و ومطابق میلتان باشد. خیلی ممنون از اینکه این حقیر را مورد عنایت قرار دادید. من با همهی اینکه همیشه فرار میکنم از اینکه در جایی از من صحبت شود ــ چون جز شرمندگی چیزی برای من نخواهد بود ــ بهسختی توانستم خودم را راضی کنم که برای اولینبار در چنین جمعی باشم ؛ آنهم به این خاطر گفتم که به هر حال دوستان میخواهند مطابق دلشان احساسشان را بیان کنند من در این نقطهی دور از طرفی که ما هستیم، چرا من نه بگویم ؛ و حتماً پس گفتم که بیایم در اینجا با یکایک شما عزیزان دیداری داشته باشیم.
لازم شد که راجع به جناب درخشانی هم من چند کلمه صحبت کنم و ایشان با نهایت تواضع و مهربانی اینجا از همهی بچههای گروه یاد کردند و دیدیم که ایشان چهقدر بیریا و هستند و همیشه اینطور بیریا بوده و هیچ وقت چشمانتظار نیست که در مقابل کاری که میکند جوابی بشنود و این از خصوصیات ایشان که در این سه – چهار ساله من را کشاند که با ایشان گروهی تشکیل بدهیم.
دانلود فـایل تــصــویری
سخنان استاد شجریان ( از سایت شجریانی ها )
حجم: حدود ۲۰ مگابایت
مدت: ۹:۲۳ دقیقه
این اولین بار است که این موضوع را به زبان میآورم و خود ایشان [آقای درخشانی] هم تا حال از من نشنیدند که اصلاً آقای درخشانی باعث شد که من ساز بسازم ؛ چون سالها بود که من در رشتهی سنتور تحقیق میکردم برای بهتر کردن صدای سنتور و اقلاً ۴۷ – ۴۸ سال بود و یک سنتور باس که حالا اسم آن را تندر گذاشتیم می خواستم بسازم به فکر آن بودم.
آقای مهرداد [ناصحی] که در گروه آلتو میزند (و صدای باسی هم دارند که در ارکسترها در گروه باس هستند که میخوانند)… قیچک آلتو را که ایشان میزنند دیدم خیلی با مشکلاتی این ساز را مینواخت و هر کسی هم که این قیچک را مینواخت همیشه دچار مشکلاتی بود و به این فکر بودم که من سازی درست کنم که این صدا را بدهد و اینقدر هم مشکلات نداشته باشد و این بود که صُراحی را ساختم و اولینبار هم صُراحی آلتو را ساختم و دادم به ایشان و خیلی راحت ساز میزد و الآن هم همین ساز را ایشان میزند.
پشت سرش آمدم و صُراحی کوچکتر را ساختم ؛ و به آن کمبودی که ما سالها داشتیم فکر میکردم یعنی ما سازهای باس نداشتیم ؛ سازی بمتر از عود نداشتیم یعنی سازی در حد ویلنسل و کنترباس ما نداشتیم. قیچک باس هم اگر دکتر [حامد] افشاری میزدند باز مشکلات خودش را داشت ؛ و ایشان هم کاری که میخواست با ساز انجام بدهد به علت کاسهی بزرگی که داشت و گفتم چنین سازی هم درست میکنم و آمدم صراحی باس ساختم.
بم صراحی که الآن ایشان در گروه بمصراحی میزنند و یک ساز بزرگتر هم ساختم به جای کنترباس که آن هم شاهصراحی هست که نتوانستیم آن دو ساز را همراه بیاوریم، چون خیلی بزرگ بودند و حمل و نقل ان خیلی مشکل بود.
برای سفر، فکر کردم که برای این دو سازی که سفر کردن با آنها مشکل است، سازهایی بسازم که کاسهی رزِنانس نداشته باشند و خیلی بزرگ نباشند آمدم «شهنواز» و «شهبانگ» را ساختم که به جای ویلنسل و کنترباس در گروه عمل میکند و کاسهی کوچکتری دارد و ما میتوانیم با هواپیما آنرا حرکت بدهیم.
نشست خبری ۲۲ فروردین ۱۳۸۸ – عکس: موجنیوز
سازهای دیگری داریم به نامهای «ساغر» و «کرشمه» و «سبو» و… اینها همه بهشوق وجود این جوانهای نازنینی که در کنار من بودند ساخته شد…
چرا؟! چون من اعتقاد دارم که ما قدر جوانهایمان را نمیدانیم. به جوانها و بچهها اگر مسؤولیتی بدهیم به بهترین شکل ممکن انجام میدهند. یعنی من که سالهای سال، فعالیت میکنم و با اساتید بزرگ بودم و همیشه در کنارشان حرفشنوی داشتم و به خودم اجازه نمیدادم که به آنها پیشنهاد بدهم یا چیزی از آنها بخواهم ؛ چون مشکل بود و این کار را انجام نمیدادم ؛ و من افکاری که در سرم بود که با اساتید نمیشد پیاده کرد ؛ کسانی هم که از همدورههای خودم بودند و به محل استادی رسیدند عادت کردند به یک سازی، آنها را هم نمیشود ترک عادت داد. و بهترین راه این است که ما با این جوانها شروع کنیم که سازهای جدید بسازیم.
وجود این جوانها ـــ این گروه شهناز ـــ و آقای درخشانی (که در خدمتشان هستم و واقعاً به حضورشان افتخار میکنم) اینها باعث شدند که این سازها ساخته شود و خدمت بزرگی وجود اینها کرد.
در کنار اینها ما سازهای دیگری گذاشتیم که رَنگ جدیدی هم باشد و بهطور کل ما مجموعاً از این ارکستر صدای دیگری میشنویم که با همهی ارکسترهای دیگر فرق میکند. با دقتی که میکنیم میفهمیم که صدای این ارکستر فرق میکند با ارکسترهای دیگر. این خیلی خوب است برای ما که بتوانیم صدای جدیدی را وارد صحنه بکنیم که امکانات جدیدی دارد و به هر شکلی بتوانیم با آن بنوازیم و وجود این عزیزان باعث شد که من شروع کنم به سازسازی و خوشبختانه این سازسازی خیلی خوب نتیجه داده و خیلی خوب جواب داده و ما باز هم سعی میکنیم که بتوانیم سازهای دیگری هم بسازیم به برکت وجود این عزیزان و به هر حال من قدر این گروه را میدانم این بچههای مناند و همهی اینها سنشان سن بچههای من هستند، غیر از خود آقای درخشانی که برادر عزیز من هستند همهشان سنشان سن بچههای من هستند و برای من خیلی عزیزند و ستایش میکنم همهشان را
خوشحالم که در این سفر من در کنارشان هستم و اینها در کنار من هستند
و ما این سفرهایی که میرویم صرفاً سفرهاییست که ارتباطات انسانی میخواهیم داشته باشیم و کار حرفهای بهمعنای حرفه ما انجام نمیدهیم هر چند که کار در سطح بسیار دقیق حرفهای انجام میشود اما از نظر دیدگاه هنری ما صرفاً برای ارتباطات انسانی و ارایهی هنرمان و اینکه دلها را به هم نزدیکتر کنیم راهی سفر شدیم. ما برای وصل کردن آمدیم
دیدگاهتان را بنویسید