در پی درگذشت رجب ابراهیمی خالق ترانه «آیریلیق» عیسی عظیمی در اینستاگرام نوشت: «آیریلیق چنان شهرتی داشت که میگفتند فولکلور است و شاعر ندارد. این هم که کیفیت آدم را کاری که کرده، چیزی که به دنیا افزوده معلوم میکند چه حاجت به گفتن؟»
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عیسی عظیمی مترجم کتاب «فوتبال و فلسفه» که خود اهل اردبیل است در یادداشتی درباره درگذشت رجب ابراهیمی خالق ترانه ماندگار و مشهور «آیریلیق» نوشت: «خبرها زود میمیرند حتی اگر خبر آخرِ آقای رجب ابراهیمی باشند. صبح شنبه با خبر رفتن شاعر، سرایندهی ترانهی آیریلیق، شروع شده و شنبهی بعد که برسد، یک مرحوم برای همیشه جا خوش کرده کنار اسمش. پس، پرت میشوی به جایی در ده دوازده سال پیش که این عکس ناشیانه را در دیداری غیرمنتظره، ذوق زده از شاعر گرفتهای؛ با توجه به نعلینی که از پایش درآورده. کنار فاکتورهای سیمان و آهن و میلگرد و آجر، توی ساختمان خستهای در خیابان والی اردبیل که دفتر پیمانکاریاش بود. متنی را که بعدتر برای خبر بیماریاش نوشتهای، از فیسبوک پیدا میکنی و از بچهگانهگیاش خجالت میکشی که آیریلیق را وصل کردهای به دلتنگی برای دختری در بیست و دو سه سالگی. حالا فکر میکنی چیزی که اصالت دارد، نه عشق، که فقدان است؛ کز نیستان تا مرا ببریدهاند؛ در نفیرم مرد و زن… آمان آیریلیق!
برای بدرقهی پیرمرد، فکر میکنی که همهشان باید باشند؛ همهی آنهایی که آیریلیق را خواندهاند.و وارتوش مثلاً زمزمه را شروع کند که فیکریندن گئجهلر یاتا بیلمیرم و همه، همهی ما که آن پشتترها ایستادهایم به احترام و اندوه، دم بگیریم که آمان … . من گریهام را نگه خواهم داشت برای آنجایش که اوزوندور هیجرینده قارا گئجهلر. لابد صدا هم در آسمان بهمن سرد اردبیل خواهد پیچید و ساوالان اشکهایش را توی شورابیل خواهد ریخت. بگذار این استعاره، همینقدر سانتیمانتال باشد. گریه کردنِ کوه برای پیامبری که معجزهاش آیریلیق بود؛ جدایی.
آیریلیق چنان شهرتی داشت که میگفتند فولکلور است و شاعر ندارد. این هم که کیفیت آدم را کاری که کرده، چیزی که به دنیا افزوده معلوم میکند چه حاجت به گفتن؟ از امروز، تا حدودی درست میگویند. آیریلیق اما، ناگزیر و ازلی. زنده تا ابد.»
دیدگاهتان را بنویسید