«زال و سیمرغ» برای آخرین شب از فضای باز استادیوم تنیس ورزشگاه انقلاب با روایتی از همایون شجریان پر کشید.شامگاه نهم تیرماه برای سومین شب متوالی، استودیوم ورزشی انقلاب مملو از جمعیتی بود که اینبار برای شاهنامهخوانی متفاوت به آهنگسازی حمید متبسم و رهبری محمدرضا درویشی گرد هم آمده بودند.
ورزشگاه انقلاب شلوغتر از آن چیزی بود که برنامهریزان تصورش را کرده بودند. ماشینها از یک ساعت قبل از شروع کنسرت در ترافیک سنگین ورزشگاه انقلاب و در جستوجوی فضایی برای پارک گرفتار شده بودند.
با وجود آنکه حدود یکساعتی از زمان شروع کنسرت سپری شده بود؛ اما هنوز جمعیت در حال رفتوآمد بود و این نشان از نبود برنامهریزی صحیح باشگاه انقلاب برای اسکان تماشاگران این کنسرت بود. ترافیک به قدری سنگین بود که بسیاری از رانندگان ترجیح دادند در حاشیهی خیابانهای منتهی به زمین تنیس پارک کنند و بقیهی راه را که خیلی هم کوتاه نبود، پیاده طی کنند.
با کمتر از یک ساعت تأخیر، ارکستر نواختن را با قطعه «ونوشه» که در سال ۶۹ توسط حمید متبسم ساخته شده بود، آغاز کرد. شاید «ونوشه» مقدمهای برای ورود به سیمرغ و داستان حماسی، عاشقانه و انسانی آن بود.
«ونوشه» قطعهای برای سهتار و ارکستر است که با تکنوازی حمید متبسم متفاوت و دلنشینتر هم شد و بعد از آن با پیوستن همایون شجریان به ارکستر، سرانجام داستان «زال و سیمرغ» با دیباچهای کوتاه آغاز شد.
«زادن زال»، داستان «سام و زال» و حکایت «سیمرغ و زال» بخشهایی بود که در فصل نخست از این کنسرت روایت شد و داستان پهلوانی زال را بار دیگر از زبان شاهنامهی حکیم ابوالقاسم فردوسی و با موسیقی چندصدایی مرور کرد.
متبسم پیشتر گفته بود: «شاهنامه فردوسی بهترین و بالاترین هدف برای پدید آوردن چنین اثری است. من سالها به تصویر کردن موسیقایی حماسههای شاهنامه فکر کردهام و برای شروع کار نیاز به تجربه و جسارت قدم گذاشتن به چنین راهی داشتم. فردوسی نه تنها به لحاظ ارزشهای هنری شعرش؛ بلکه برای به تصویر کشیدن و به اشتراک گذاشتن حماسی زوایای زندگی انسان و مفاهیمی همچون نیکی و راستی مورد ستایش همه مردم است».
اما بخش دوم کنسرت به «بازگشت زال» و عشق «رودابه و زال» اختصاص داشت.
متبسم در بخشهایی از گفتههای خود درباره دلایل انتخاب داستان «زال و سیمرغ» هم عنوان کرده بود: «دستمایه قطعه «سیمرغ» داستان زندگی زال است که فردوسی در این داستان نه تنها به حماسه پهلوانیها پرداخته؛ بلکه به نکات ظریف و راهنمای زندگی انسان مانند سرنوشت، گذشت و عشق نیز اشاره کرده است. تاکید «سیمرغ» نیز درست بر این دغدغههاست و در واقع همینجاست که «سیمرغ» به عنوان یک قطعه موسیقی راهش را از دیگر آثار موسیقی آوازی ایران و دیگر آثار خود من نیز جدا میکند.»
در حاشیه:
*محمدرضا شجریان – استاد آواز ایران – به همراه خانواده خود در آخرین شب از این کنسرت حضور داشت.
رامبد جوان، صابر ابر، مجید درخشانی و جمع دیگری از هنرمندان نیز از میهمانان این اجرا بودند.
*در حالی که کنسرت در فضای باز و بزرگ استودیوم تنیس برگزار میشد، این تصور وجود داشت که صحنهی کنسرت در این فضا با چیدمانی متفاوت برای تماشاگران طراحی شود؛ درحالی که طراحی صحنهی این کنسرت کمی جای پرسش داشت.
*ضعف صداگذاری در این مجموعه هم در بخشهایی هرچند کوتاه لذت موسیقی را برای تماشاگران دشوار میکرد و قاعدتا گروه اجرایی را نیز با مشکل مواجه میساخت؛ هرچند گوش سپردن به داستانی زیبا از شاهنامه آن هم از زبان موسیقی تجربهای متفاوت برای هر زمان و هر مکان است.
دیدگاهتان را بنویسید