سهیلا صدیقی: در ازدحام خیابانهای شهر به ارتفاع سنگین یک ساختمان بلند در ولنجک میرسیم که در مدرنیته محصور شده است، «نادر مشایخی» با همان عصا و کلاه شاپو همیشگی، ما را میزبانی میکند و وقتی روی مبل مینشیند، میگوید: «ام اس» هنوز تواناییهایم را نگرفته اما گاهی خستهام میکند.
گپ زدن با هنرمندان موسیقی ایران کار سادهای نیست، آخر با یک گنجینه طرف هستی، گنجینهای که نمیتوانی راحت از آن بگذری و بسیاری از پرسشهایت را فاکتور بگیری بنابرین مجبوری از هر دری بپرسی تا مبادا فرصتی که شاید دیگر هیچگاه پیش نیاید را از دست بدهی.
از ساخت مستند زندگی مشایخی تا نوشتن اپرا
فرزند جمشید مشایخی که سال ۸۴ رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به دلایلی رها کرد دربارهی غیبت چند سالهاش به خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،گفت: بخشی از سه سال اخیر را که در آلمان سپری کردم، صرف ساخت مستند زندگیام شد که «فرانک شفر» آن را کارگردانی کرده و دیگر اینکه اپرایی به نام «آیههای زمینی» را مینوشتم. همچنین احساس میکردم که تصور مردم آلمان نسبت به ایرانیها اشتباه است و باید سعی میکردم آنها را با هنر ایران آشنا کنم تا این تصور اشتباه از ذهنشان بیرون شود.
ارکستر سمفونیک آشفته است
وقتی از او پرسیدیم که به عنوان رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران چقدر در سالهای اخیر فعالیتهای ارکستر را رصد میکردهاید، پاسخ داد: ارکستر سمفونیک تهران چند اجرا در اروپا داشت که متاسفانه به هیچ وجه اجراهای جالبی نبودند. این در حالی است که ارکستر نوازندگان خوبی دارد و جدی و دقیق کار میکنند اما متاسفانه اجرای نوتردام خیلی بد بود و بازخورد بدی میان مردم داشت.
مشایخی معتقد است: فعالیتهای ارکستر سمفونیک اینروزها بسیار آشفته شده و مسئولان از نظر مالی به نوازندگان رسیدگی نمیکنند. این موضوع میتواند خیلی راحت یک ارکستر را از هم بپاشد، چرا که وقتی نوازنده پول کافی نمیگیرد به دنبال کارهای دیگر میرود.
این آهنگساز اظهار کرد: گاهی به نوازندگان ارکستر بابت کم کاریها حق میدهم. حقوق آنها باید بالاتر از این حرفها باشد، شاید آنها کمی جوان و بیتجربه هستند اما مرتضیپور هنرمند بزرگی است و در واقع به ارکستر رسیدگی میکند، به زعم بنده دلیل آشفتگی ارکستر در وهله اول بحث مالی است.
موسیقی رسانه مناسبی برای تبلیغات سیاسی نیست
مشایخی همچنین درباره اجرای آثار سفارشی که این روزها عادت ارکستر سمفونیک تهران شده، گفت: سفارشی کار کردن هیچ بازتاب هنری ندارد. پس از برگزاری چنین کنسرتهایی یک سی دی بیرون میآید و کسی آن را نمیخرد. آثار سفارشی کاملا مقطعی هستند و بیشتر به عنوان یک مساله سیاسی مطرح میشوند.
او اظهار کرد: هنرمندان باید بدانند که موسیقی به هیچ وجه رسانه جالبی برای تبلیغات سیاسی نیست. موسیقی برای این کار ساخته نشده و هدف دیگری دارد. این هزینههای سنگین برای کارهای سفارشی به چه معناست؟ باید تاکید کنم این موسیقی هیچگاه عمل نمیکند و تا به حال هم تاثیرگذار نبوده است.اجرای آثار سفارشی بیشتر شبیه یک اشتباه است، اشتباهی که دوستان موسیقی این روزها بسیار آن را مرتکب میشوند.
با شرایط خودم در ارکستر سمفونیک کار میکنم
وقتی پرسیدیم، آیا حاضر است بار دیگر ارکستر را رهبری کند، اینگونه پاسخ داد: اگر یک بار دیگر به من پیشنهاد شود که ارکستر سمفونیک را رهبری کنم ترجیح میدهم با تکیه بر شرایط خودم این کار را قبول کنم. من با طرح شورا برای ارکستر سمفونیک، کاملا مخالف هستم و برای همین بود که ارکستر سمفونیک را ترک کردم.
مشایخی تصریح کرد: اعضای این شورا باید افرادی باشند که مشکلات ارکستر را بفهمند. کسی که با کار ارکستر آشنایی ندارد، چطور میتواند در شورای ارکستر سمفونیک فعال باشد؟
او در عین حال معتقد است که همیشه نباید در مورد ساخت موسیقی سخن بگوییم و باید به بحث شنیده شدن موسیقی هم بپردازیم. گوش کردن موسیقی هم بسیار مهم است. اگر کسی نباشد که موسیقی گوش ندهد یا حرفهای به آن نپردازد، موسیقی سرشار از امواجی میشود که به خودی خود معنایی ندارند.
نگاه کمی به درد موسیقی نمیخورد
مشایخی همچنین با انتقاد از نگرشهای کمی به موسیقی گفت: این روزها در تبلیغات خیابانی میبینم که در برخی بیلبوردها از عبارت «کنسرت بزرگ» یاد میکنند. معنای این تفکر را نمیفهمم، کنسرت بزرگ یعنی چه؟ یعنی تعداد نوازندگان زیاد است؟ در این صورت باید بگویم تفکر کمی به درد موسیقی نمیخورد. نمیتوانم این را بفهمم که چرا ارکستر بزرگ از ارکستر کوچک برتری دارد. اینها مشکلاتی است که باید در موسیقی ایران حل شود.
رهبر سابق ارکستر سمفونیک تهران گزینه خوبی است ،برای اینکه از او بپرسی وضعیت موسیقی کشور را در کدام پله میبیند؟
ترجیح میدهم در گاراژ کنسرت برگزار کنم
مشایخی در ارزیابی خود از وضعیت موسیقی این روزها در ایران اظهار کرد: جایگاه موسیقی کشور روز به روز بدتر شده و باید بگویم افتضاح است. باید کاری کرد و بنده هم تا حدی که میتوانم کارهایی را انجام میدهم. مشکل اول در موسیقی ایران نبودن سالن کنسرت مناسب است. سالنها، آگوستیک خوبی ندارند و صداها افتضاح هستند. چند روز پیش به یکی از گاراژهای نزدیک ولیعصر رفتم و دیدم آگوستیک آنجا درجه یک است. حاضرم در آن گاراژ کنسرت بگذارم اما به تالارهای کنسرت ایران نروم.
او درباره دلایل ضعف تالارهای کنسرت ایران توضیح داد: کف سالنهای کنسرت موکت شده و رفلکتورها صدا را میخورند، زیرا رفلکتور به سمت عقب خم شده و همه اینها باعث میشود صدای خوبی در کنسرت ایجاد نشود. سازها نیز برای اماکن کوچک ساخته شدهاند تا صدا از تالارها بیرون نرود.
مشایخی در همین رابطه اضافه کرد: تمام سازهای ایرانی همین گونه ساخته شدهاند. شما فکر میکنید کسی در ایران بلد نیست ساز بسازد؟ این گونه نیست. چرا که ساز یکی از صادرات مهم ایران به اروپا بوده است. برای مثال در ارکستر صدای «قیچک باس» شنیده نمیشود. وقتی با این سازها در یک سالن چهارهزار نفره کنسرت میگذارید تمام ظرافتهای ساز از بین رفته و بیشتر به یک اجرای «هوی متال» تبدیل میشود.
استعداد جوانان با ذوق شناخته نمیشود
این موسیقیدان، ضعف مدیریتی و کوچک بودن جامعه نوازندگان را از دیگر ضعفهای موسیقی کشور بر شمرد و توضیح داد: ضعف مدیریتی هم در این وضعیت دخیل است، اما آرام آرام احساس میکنم که اتفاقاتی در موسیقی میافتد. مسئولان دارند متوجه میشوند که مدیرانی را روی کار بیاورند تا موسیقی را بفهمند.
به گفته این رهبر ارکستر، نوازندگان جوان و درجه یکی در موسیقی موجود دارند که خیلی از آنها در دانشگاه علمی کاربردی ساز میزنند و شناخته شده نیستند. آنها از بهترین نوازندگان هستند و باید مورد استفاده قرار بگیرند، اما وقتی این نوازندهها وارد ارکستر میشوند و درآمد خوبی به دست نمیآورند سرخورده میشوند. یعنی تعدادی جوان با استعداد و با ذوق استعدادهایشان شناخته نمیشود.
نیم ساعت به من وقت بدهند تا نظرشان را تغییر دهم
این هنرمند در بخش دیگری از این گفت و گو درباره پررنگ نبودن حضور بانوان در صحنههای موسیقی نیز گفت: محدودیتهایی هم برای خانمهای این عرصه وجود دارد که بنده با آن کنار نمیآیم. چندی است شنیدهام که دختران دیگر اجازه ندارند به دانشگاه علمی کاربردی بروند یا میگویند سازهای بینالمللی را در ارکستر نمیخواهیم. این ایدهها، در مخیله من نمیگنجد. گفتن این حرفها یعنی چه؟ این همه دختر با استعداد در کشور ما وجود دارد، اما با این حال فکر میکنم مشکلات قابل حل هستند. مسئولان نیم ساعت به من وقت بدهند من با آنها صحبت میکنم. اگر نظرشان عوض نشد هر چه خواستید به من بگویید.
بااین پاسخ ها فرصتی پیش آمد تا از مشایخی بپرسیم که دوران طلایی موسیقی ایران را در چه زمانی میبیند؟
او پرسشمان را اینگونه پاسخ داد: سالهای ۵۲ تا ۵۸ سالهای درخشان موسیقی ایران بود. در این سالها موسیقی حالت تجملی نیز داشت و مردم میخواستند هنر مدرن خود را به رخ بکشند.
موسیقی نواحی طرز زندگی است
نادر مشایخی در بخش دیگری از سخنانش گفت: البته خیلی وقتها هم میخواهیم خودمان را در جریان موسیقی آن سالها قرار دهیم که این کار درستی نیست. یا گاهی میخواهیم موسیقی نواحی را در آثار امروز به کار بندیم. در پاسخ به کسانی که این ایده را دارند باید بگویم موسیقی نواحی، موسیقی نیست و طرز زندگی است بنابراین ما نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. به اعتقاد من موسیقی محلی، طرز رفتار، زندگی و عادت انسانها است و با موسیقی هنری فرق دارد. این دو موسیقی قالب و ساختمانشان با یکدیگر تفاوت دارد و نمیتوانند با یکدیگر تلفیق شوند.
مشایخی ادامه داد: بسیاری از هنرمندانی که با آنها کار میکردم همه متفقالقول بودند که موسیقی برای این است تا زوایای مختلف یک متن را برای ما آشکار کند. به عبارت دیگر موسیقی ضمیمه یک متن است و من به گونهای نیستم که به متن و تصویر با یکدیگر فکر کنم، من فقط به صدا فکر میکنم.
موسیقی پاپ آدامس است
مشایخی در پاسخ به این پرسش که آیا مانند بیشتر موسیقیدانان سبکهای عامهپسند موسیقی را نفی میکند یا خیر؟ توضیح داد: امروزه موسیقی پاپ طیف پرفروشتری است، چرا که سادهتر است و به عقیده بنده بیشتر شبیه آدامس است. وقتی شیرینی اولش تمام شد آن را دور میاندازیم، اما این هم سبکی از موسیقی است که باید وجود داشته باشد. برای نمونه پسر هفده سالهام به موسیقی «هیپ هاپ» علاقه زیادی دارد و من نمیتوانم او را مجبور کنم که «بتهوون» گوش کند و معتقدم او از این موسیقی هم الهام میگیرد. آن موسیقی تخلیهاش میکند و شاید تحولی هم برای او ایجاد میکند. شاید آن موسیقیهای سنگین برای من است. ترانهای مثل «گل سنگم» هم عالی است اما من نمیتوانم آن را گوش دهم.
اجرای ویژه برنامههای جان کیج با همراهی ارکستر سمفونیک
نادر مشایخی که چندی پیش پرفورمنسی را به بهانه صدمین سالگرد تولد «جان کیج» در گالری «ایست» و پرفورمنس دیگری را در نگارستان «آن» اجرا کرده بود درباره برنامههایش پیرامون این هنر گفت: امسال سال رسمی «جان کیج» است و تمام تلاشم این بود که برنامههای ویژهای برای او داشته باشیم. ویژهنامههایی برای او منتشر میشود که تئاتر، موسیقی و نقاشی نیز از برنامههای ماست. احتمال دارد این آثار را با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کنم، چرا که پیشنهاداتی از سوی ارکستر داشتهام.
چرا مشایخی ارکستر سمفونیک را ترک کرد؟
مشایخی در توضیح دلایل ترک ارکستر سمفونیک گفت: دلیل بیرون آمدنم از ارکستر سمفونیک، وجود همان شورایی بود که گفتم چرا که ارکستر سمفونیک یک اقیانوس است و آن شورا عمق این اقیانوس را نمیشناسد. باید با شرایط خودم دوباره ارکستر را رهبری کنم. برای مثال شورای ارکستر ملی با شورای ارکستر سمفونیک تفاوت دارد. ظریف و علیزاده فوقالعادهاند و اتفاق بعدی حضور کیارس است که موزیسین بسیار خوبی است و بسیار خوب هم ویلن میزند، او کار بیمورد انجام نمیدهد.
او اظهار کرد: تا پایان سپتامبر اینجا هستم و به احتمال زیاد اجرا خواهم داشت.
نمیتوانم دنبال سلیقه مردم بروم
این هنرمند درباره شیوه موسیقی خود و طرز ارائه آن به مخاطبش نیز گفت: سلیقههای مردم متفاوت است. من نمیتوانم دنبال آنها راه بیفتم، ببینم سلیقه آنها چیست و مناسب با آنها موسیقی بسازم. بلکه این موسیقیدان است که باید به مردم سلیقه بدهد. آنها هستند که باید به دنبال سلیقه من بیایند. مخاطبان من به طور جدی موسیقی گوش میدهند و مخاطبان خوبی هم دارم.
نادر مشایخی در پایان این گفتوگو در پاسخ به این سوال که ترجیح میدهد برای پیشبرد زندگی هنریاش در آلمان باشد یا ایران؟ گفت: آرزویم این است که در ایران بمانم. اینجا خوشبختم و از کار جوانان لذت میبرم. این کودکان و نوجوانان به من انرژی میدهند. مخصوصا وقتی با ذوق و بدون هیچ چشم داشتی کار میکنند.