سایت خبری و تحلیلی موسیقی ایرانیان – ارغوان محجوب: برنامه مسابقه موسیقی هزارصدا، بدون سرو صدای خاص و با حرکت مداوم وارد ششمین سال برگزاری خود شد. این برنامه که اولین مسابقه پیوسته موسیقی و خوانندگی در داخل کشور است، بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ در فرهنگسرای ارسباران آغاز شد و در سال بعد، بخش سنتی آن هم آغاز شد که اولین مسابقه منسجم مسابقه ساز و آواز و تصنیف در تاریخ موسیقی ایران بود. بعد از ممانعت مدیر وقت فرهنگسرای ارسباران این برنامه دو سال در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد و دوباره در سال ۱۳۹۵ به ارسبارن برگشت و ادامه یافت. حالا هزارصدا در سالگرد برگزاریاش وارد فاز تازهای میشود؛ هزارصدای شهرستانها. بنابر آنچه آرش نصیری پیش از این هم اعلام کرده، هزارصدای شهرستانها در بخشهای مختلف و به فراخور هر شهرستان و استان در بخشهای سنتی، مقامی و پاپ برگزار میشود.
به مناسبت آغاز ششمین سالگرد برگزاری هزارصدا و همچنین آگاهی از جزییات هزارصدای شهرستانها گفت و گویی با آرش نصیری انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
*آقای نصیری. وقتی برنامه را شروع کردید فکر میکردید که بتوانید ششمین سال برگزاریاش را جشن بگیرید؟
راستش من وقتی کاری را شروع میکنم سعی میکنیم تا حد ممکن خوب و قانونمند و درست انجامش بدهم، بنابر این ادامه داشتن آن برایم دور از ذهن نبود و نیست. در تابستان ۱۳۹۲ که به فرهنگسرای ارسباران نامهنگاری میکردم به فکر برنامهای کامل و جامع بودم که کم کم به یک سیستم و شرکت بزرگ و حتی برنامه تلویزیونی تبدیل شود اما این اتفاق نیافتاد. بنابر این متاسفانه از آن چیزی که فکر میکردم خیلی عقب هستم. دلایل آن هم برای خودم تقریبا مشخص هست. در همان اولین برنامه من قبل از هر اجرایی مانیفست برنامه هزارصدا را خواندم که فایل فیلم و متن آن را به شما تقدیم می کنم.
*ممکن است کمی در مورد دلایلش توضیح دهید؟
تا آنجایی که میتوانم چشم. یکی از دلایلش آن بود که شش سال قبل امکان بزرگ کردن این برنامه نبود. یعنی شاید میشد اسپانسر بگیرم و جایزه بدهم و قول بدهم و به قولی سر و صدا کنم اما این کار را نکردم چون اولا من زیاد اهل سر و صدا و شوآف- حداقل در مورد خودم- نیستم و دوم اینکه سرو صدای زیاد ممکن بود باعث جلب توجه زیاد و تعطیل شدن هزارصدا شود. من در تمام این مدت سعی کردم تا حد ممکن کیفیت را در حد معقولی نگه دارم، از ظرفیتهای جامعه موسیقی تا حد ممکن در بخش کارشناسی استفاده کنم و سعی کنم برنامه کمترین حاشیه را داشته باشد. یعنی به نوعی میخواستم برادریام را ثابت کنم و خدا را شکر این اتفاق افتاد. ما در تمام مدت این پنج سال حاشیه و مورد خاصی که تذکری دریافت کنیم نداشتیم. در ضمن من هیچ وقت هیچ قولی به کسی ندادم که بعدا به نوعی زیرش زده باشم.
*در چه مورد باید قولی میدادید؟ آیا شرکتکنندگان یا علاقمندانشان توقعاتی داشتند و دارند؟
خیلیها عادت دارند این سوال را بپرسند که اگر این خوانندهها در این برنامه اول شوند بعدا چه اتفاقی میافتد؟ جواب میدهم میروند به فینال و در فینال شرکت میکنند. میپرسند بعد چه میشود؟ میگویم مگر در آکادمیهایی که با حضور رسانه و ماهواره و آن همه سر و صدا برگزار شد برای شرکتکنندگانش چه اتفاقی افتاد؟ ضمن اینکه برنامه هزارصدا اساسا با آن برنامهها فرق داشت. مثلا در آن آکادمی معروف، خوانندگان فراخوان و انتخاب میشدند و بعد در دورههای مختلف و چند ماهه زیر نظر موزیسینها و از جمله آقای خلعتبری شرکت کردند و بعد جلوی دوربین حاضر شدند و آثار خوانندگان دیگر را اجرا کردند. اما در هزارصدا همه شرکتکنندگان آثار خودشان را میخوانند و اساسا باید از تقلید به دور باشند. این را بگویم که خودم هم میدانم که خواندن آثاری که شنوندگان با آن خاطره دارند از نظر جلب مخاطب بهتر است اما این کار را نکردم که هزارصدا این ویژگی مثبت را داشته باشد. همچنین هزارصدا داعیه آکادمی بودن نداشت و همه خوانندههای هزارصدا در یکی دو برنامه مهمان بودند و کارشان را اجرا کردند و رفتند. یعنی ما با احترام به شخصیت هنریشان آنها را در برنامه شرکت دادیم و کارشناسان برنامه کار آنها را مورد نقد و بررسی قرار دادند تا در آینده مسیر بهتری را انتخاب کنند و به نوعی مسیرشان را اصلاح کنند.
*در طی سالهای برگزاری این برنامه چه اتفاقات مثبت و تاثیرگذاری افتاد و شرکت در این برنامه برای شرکتکنندگان چه تاثیر مثبتی داشت؟
من همیشه گفتهام که اولین و بهترین فایده این برنامه آن است که در مدت پنج سال اغلب کسانی که حرفی برای گفتن داشتهاند را به برنامه دعوت کردیم و شرکتکنندگان و تماشاگران شاهد تحلیلهایشان بودند. بنابر این وجه آموزشی آن برای من از همه وجوه دیگر ارزشمندتر است. تحلیلهای کارشناسان هم با تحلیلهای برنامههای دیگر متفاوت بود و هست. در آن برنامهها فقط صدا و خوانندگی خواننده بررسی میشد، چون آهنگها و ترانهها انتخاب شده و کار آهنگسازان و ترانه سرایان بزرگ بودند و تنظیمها هم توسط خود تهیه کنندگان انجام شده بود، اما در هزارصدا ترانه، ملودی، تنظیم و صدا مورد بررسی قرار میگرفت.
نکته دو اینکه شرکتکنندگان هم با کارشناسان برنامه آشنا شدند و هم خودشان با هم و اتفاقات خوبی هم در این زمینه افتاد. موضوع دیگر اینکه از بین شرکتکنندگان آنها که توانایی بیشتر و قابلیت ستاره شدن داشتند کم کم جذب شدند و دارند جذب میشوند. یکی از آنها سینا درخشنده است که دوبار در برنامه هزارصدا شرکت کرد؛ یک بار دوم شد و یک بار اول و بعد شکر خدا تهیه کننده پیدا کرد و حالا دارد کم کم به کنسرت میرسد. یکی دیگر از بچههایی که در هزارصدا شناخته شد امید افخم است که برگزیده سال گذشته هزارصداست و همان جا با سیامک عباسی عزیز آشنا شد و خود سیامک تهیه کننده اش شد و شکر خدا دارد رشد میکند. اینها اتفاقات خوبیست. ضمن اینکه بچههای دیگری مثل علی احمدیان، علی بنیادی، علیرضا ظریف ، حسین پیرحیاتی، بهمن عصار بیشتر دیده شدند. جایزه بهمن عصار برای اول شدن در برنامه دو سال قبل، یک ترک کامل بود که توسط دوست عزیز هنرمندم مازیار عطاریان تامین شده و همو کمک کرده و حالا بهمن در شبکه سه تیتراژ خوانده است. این را هم بگویم که محسن رجبپور در برنامه سال اول سپهر شاکری را از هزارصدا کشف کرده و با او قرارداد بسته بود و انشالله سپهر هم به زودی موفقتر باشد.
من هیچ وقت این داعیه را نداشتم که یک خواننده محصول برنامه هزارصداست، چون آنها محصول تلاشها، استعداد و پشتکار خودشان هستند اما هزارصدا این فرصت را در اختیارشان گذاشته که بیشتر دیده شوند و اجرا جلوی تماشاگران و استادان را تجربه کنند و ترس از اجرای زنده شان بریزد.
این برنامه فواید دیگری هم داشته اما بگذار من دیگر اینقدر از خودم و برنامه هزارصدا تعریف نکنم. اینها را هم چون پرسیدی گفتم و امیدوارم که حمل بر خودستایی نشود.
*همهاش درباره بخش موسیقی پاپ برنامه هزارصدا صحبت کردیم. در مورد بخش موسیقی سنتی چطور؟ آیا در بخش سنتی هم قضایا آنطور که میخواستید پیش رفت؟
بخش زیادی از حرفهایی که زدم در مورد کلیت برنامه هزارصداست، نه صرفا بخش پاپ آن. اجازه بدهید همین جا نکتهای را بگویم که باز حمل بر خودستایی ست اما از آنجایی که وسوسه میشوم که بگویم و جزو افتخارات من هم هست آن را عنوان میکنم. چندی قبل روزنامه شرق پروندهای در باره مسابقات استعدادیابی کار کرد که بخش عمده ای از آن به برنامه هزارصدا اختصاص داشت. من هم یک یادداشت در آن پروند نوشته بودم. یکی از یادداشتهای آن پرونده یادداشت روزنامهنگار هنرمند و باسابقه دکتر ادیب وحدانی بود. ادیب در نتیجه گیری آن یادداشت بعد از ادای توضیحاتی مفصل نوشته بود: (اجازه بدهید من بخشهایی از آن یادداشت را از رو بخوانم تا احیانا اشتباهی نکنم): «…حالا این بازى تمدن امکانات عینى تمدنى میخواهد، ساز وکارهاى متمدنانهاى میخواهد که با کمترین تنش و بیشترین فایده در فراگیرترین حالت ممکن به اجتماع بیاید. من در حوزه خودم یکى خانه ترانه را میشناسم که اینجور است و یکى هزارصداى آرش نصیرى را و این دومى از اولى بهترست چون خانه ترانه تعریفها و مفاهیم بزرگ و متعددى را براى خودش طرح کرده و متاسفانه به همه آنها نرسیده اما هزار صدا دارد آرام و مدام و نرم و گرم همان یک کارى را میکند که باید بکند و تاکید دارم که چون روى شهرت معمولن جعلى و عمومن مضحک و همیشه آزارنده و بیدلیل و بىانضباط شبه سلبریتیها بنیان نشده، و ساده و صمیمى محلى شده براى همه، حرکتش مداوم و موفق است و چون با تکیه برهمه و عموم و جمع است عوامانه هم هست که در مورد موسیقى معمولن و با توجه به عوام بودن خواص موسیقى ایران اشکالى نیست و بازتاب واقعیت موسیقى ایرانست…من اهمیت اصلى کار آرش نصیرى را در عدم تکیهاش بر سلبریتیها میدانم و در مهمترین کار ممکن یک فرد در جامعه امروز ایران: نهادسازى. هزار صدا یک نهاد بىادعاى دموکراتیک است،…» دکتر وحدانی در ادامه به من اظهار لطف کرده. بخشی از این صحبتها به خاطر دوستی و علاقه دوطرفه بین ماست و من این را کتمان نمیکنم اما نزدیکان ادیب این را میدانند که او اهل تعارفات اینگونه نیست. این خوشحالم میکند که تلاشهایی که سعی کردم خالصانه و بدون چشم داشت باشد، دیده شده است.
در مورد هزارصدای سنتی این را بگویم که این برنامه، اولین برنامه مسابقه منسجم و پیوسته ساز و آواز در تاریخ موسیقی ایران است و طبیعتا جا فتادناش و همچنین منظم شدن روالاش سختتر بود. بخش پاپ هزارصدا اولین برنامه پیوسته مسابقه و استعدادیابی یا به قولی تلنت موسیقی در داخل کشور بود که قبل از همه برنامههای دیگر انجام شد، اما قبل از آن، در یکی دو شبکه فارسیزبان خارج از کشور برنامههایی مقطعی در این باره انجام شده بود. ولی در زمینه موسیقی سنتی ایرانی، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن چنین مسابقهای انجام نشده بود. البته اگر اشتباه نکنم تنها برنامه ای که پیش از آن در زمینه استعدادیابی آواز انجام شده، یک دوره جایزه بسطامیبود که با کمال احترام برنامه ای دو سالانه است که پیش از هزارصدا فقط یک بار برگزار شد و بعد از آن هم یک دوره و به صورت دو سال یک بار برگزار شد. بنابر این هزارصدای سنتی اولین مسابقه ساز و آواز و آهنگسازی تاریخ موسیقی ایران است. اینها را گفتم که بگویم جا افتادن چنین برنامه ای به صبر و مشقت احتیاج دارد. من هم سعی کردم صبور باشم.
*در مورد هزارصدای سنتی با چه چالشهایی مواجه بودید و علاقمندان موسیقی چه اتفاقات مثبتی را در آن شاهد بودند؟
شکر خدا و با لطف اهالی موسیقی، بخش هزارصدای سنتی هم خوب دیده شد. همین که اکثر بزرگان موسیقی ایران به عنوان کارشناس در آن حضور داشته اند نشان از لطف و توجه این بزرگان به برنامه هزارصدا و بنده است و بابت این بزرگواری و محبت از همهشان سپاسگزارم. در هر دو بخش برنامه هزارصدا هنرمندان بسیاری از شهرستانهای مختلف ایران در آن حضور پیدا کردند. در بخش پاپ موضوع ساده تر است چون خواننده محترم آهنگش را برای من میفرستد و در صورت تایید، خودش تنها برای اجرا حاضر میشود. اما حضور یک گروه گاه ده نفره از شهرستانهای دور، نشان از انگیزه و استعداد بسیار در سراسر کشور عزیز ماست. در یکی از برنامههای سال گذشته هزارصدا چهار گروه شرکت کننده از شهرکرد، ابرکوه، آمل و سیاهکل بودند؛ یعنی تقریبا از چهارگوشه کشور. برنامههای دیگر هم همینطور بود و همین باعث شد که به فکر راهاندازی هزارصدای شهرستان بیافتم.
*هزارصدای سنتی؟
نه فقط هزارصدای سنتی؛ هم سنتی، هم پاپ و بیشتر از آن موسیقی اصیل همان منطقه. مثلا برای مازندران که استان خودم هم هست و طبیعی بود اولین درخواست را به مسئولین آنجا ارسال کنم، قرار است با برگزاری مسابقه موسیقی مازندرانی شروع کنیم. به این ترتیب که ما فراخوان میدهیم، در هر شهر از استان مسابقه برای انتخاب گروه برتر برگزار میشود و در پایان، گروه برگزیده استان در مسابقه فینال انتخاب میشود. به دنبال این هستیم که این بخش از هزارصدا را با اسپانسر برگزار کنیم تا هم به گروههای برگزیده هدایایی را تقدیم کنیم و هم شرمنده کارشناسان نباشیم. همانطوری که شاید بدانید من هزارصدا را بدون بودجه تا این مقطع آورده ام و مهم ترین عامل این توفیق هم لطف بزرگان موسیقی به هنرمندان جوانتر و بنده بوده. البته طراحی برنامه هم طوری ست که مورد رضایت و علاقه استادان گرانقدر است و از بعد تبلیغاتی و همینطور دیدار با علاقمندان موسیقی هم برای اکثر دوستان جذاب است. این توضیح را هم اضافه کنم در همه استانها و از جمله در مازندران هزارصدای سنتی و پاپ هم در صورت امکان برگزار خواهد شد.
*دیگر با کدام شهرستان مکاتبه کرده اید؟
یزد و ملایر و گیلان و قزوین و کاشمر. یزد از اولین شهرستانهایی بود که به آنجا نامه نگاری کردم و حتی بعد از آن در یزد برای مدیرکل محترم میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری این استان زیبا، آقای مهندس فاطمی و همچنین آقای جوادیان زاده، مدیرکل محترم ارشاد اسلامییزد نقطه نظرات و اهداف برنامه را حضوری بیان کردم که با استقبال خوبی هم مواجه شد. به این ترتیب قرار است به زودی برنامه هزارصدای سنتی، هر بار در یکی از اماکن تاریخی یزد برگزار شود و فینال برنامه هم در هفته ثبت میراث جهانی یزد برگزار شود. برای شهری مثل یزد باید کارشناسان محترم را از تهران به یزد دعوت کنیم، بنابر این لازم است که اسپانسر داشته باشیم که به دنبال این مسئله هستیم. البته دوست هنردوست و با فرهنگ من دکتر محمدحسین محتاج الله، صاحب هتلهای زنجیره ای مهر، که از عاشقان و علاقمندان موسیقی ایرانی هستند، اسکان هنرمندان را تقبل کرده اند که از ایشان سپاسگزارم و امیدوارم به زودی اولین برنامه هزارصدا در یزد برگزار شود. مکاتبه با قزوین و شهرستانهای دیگر هم همچنان ادامه دارد و یکی از آخرین این تقاضای همکاریها هم از شهرستان کاشمر بود. یعنی یکی از هنرمندان و فعالان موسیقی لطف کردند تماس گرفتند و قرار است نماینده هزارصدا در شهرستان کاشمر و در صورت امکان کل محدوده خراسان بزرگ باشند.
*این خیلی پروژه بزرگیست. توانایی انجام آن را دارید؟
من تنها نیستم. در مدت شش سال برگزاری هزارصدا در هر یک از این شهرستانها دوستان گرانقدری پیدا کردهام و این برنامهها را با همکاری و همیاری این دوستان برگزار میکنم. دوست دارم نام هزارصدا، حتی به قدر اندکی، باعث ایجاد یک حرکت منسجم و پیوسته در موسیقی باشد. من هیچوقت در برنامههایم نفع مالی را اولویت انجام کارم قرار ندادم و نخواهم داد، بنابر این حتما اتفاقات خوبی خواهد افتاد. البته نه اینکه اگر کسی نفع مالی را در نظر داشته باشد کار بدی کرده است اما من این کار را نمیکنم هر چند معتقدم این پروژه کم کم جای خود را پیدا خواهد کرد و به نفع مالی هم خواهد رسید. دوست دارم نام هزارصدا به عنوان یک برنامه تاثیرگذار در موسیقی شناخته شود. ما همین الان تهیه کننده که چه عرض کنم، سوداگرانی داریم که برای رسیدن به پول از طریق موسیقی از هیچ اقدامی و هیچ تخریبی دریغ نمیکنند. من بیست سال است روزنامهنگار موسیقی هستم و شش سال هم هست که هزارصدا را برگزار میکنم و روابط بسیار خوبی با پیکشوتان، هنرمندان حرفه ای، هنرمندان جوان، تهیه کنندگان، روزنامه نگاران و خبرنگاران و همه فعالان این حوزه دارم و سعی میکنم باز هم تلاش کنم تا صلاحیت انجام این اقدام مهم را داشته باشم.
*دور جدید هزارصدا از کی آغاز خواهد شد؟
رایزنی ها در حال انجام است و انشالله که زود به نتیجه برسد. همچنین قبل از ایام ماه عزیز محرم ویژه برنامه ششمین سالگرد هزارصدا در فرهنگسرای اندیشه برگزار خواهد شد. اولین برنامه هزارصدا در بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ بود منتها چون این تاریخ مصادف با ایام محرم است، این ویژه برنامه ده روز زودتر و در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ برگزار خواهد شد. جزییات این برنامه به زودی با اطلاع همگان خواهد رسید.
با توجه به جوانب امر برنامه های شهرستان ها به بعد از ماه محرم موکول خواهد شد مگر آنکه بخواهیم ویژه برنامه موسیقی عاشورایی برگزار کنیم که در این مورد هم آمادگی داریم، کم اینکه در سال های گذشته هم برگزار کردیم.
دیدگاهتان را بنویسید