این روزها فیلمسینمایی «لاتاری» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» در جایگاههای بالای جدول پرفروشهای سال ۹۷ قرار دارد. این با موسیقی «حبیب خزاییفر» راهی پرده نقرهای شده است. آهنگسازی که پیش از این در پروژههای ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار با مهدویان همکاری کرده بود. زمستان سال گذشته هم آلبوم موسیقی ایستاده در غبار به عنوان حاصل همکاری مشترک این دو هنرمند به بازار عرضه شد. انتشار این آلبوم و اکران لاتاری با قطعهای از روزبه بمانی و همچنین اظهار نظر جالب محمدحسین مهدویان بهانهای بود تا دقایقی را با این کارگردان گپ بزنیم. این گفتگو را تا پایان بخوانید:
- *مشابه مدل همکاری شما با حبیب خزاییفر در سینما کم است. مگر در مواردی که نسبت خانوادگی وجود داشته باشد. این تداوم همکاری با یک آهنگساز برای من جالب است.
من و حبیب و چند نفر دیگر از دوستانم گروهی هستیم که کار را از مستندسازی شروع کردیم و معاشرتهای خانوادگی داریم. پیش از اینکه همکار باشیم با همدیگر دوست هستیم و زمانی که میخواهیم کاری را شروع کنیم با همفکری و همراهی کار میکنیم. این تجربه ادامه پیدا کرد و پس از تولیدات سینمایی که داشتیم به امروز رسیدیم.
- *قطعاتی که حبیب خزاییفر برای فیلمهای شما میسازد به خوبی روی آنها مینشیند. نوع تعامل شما برای ساخت موسیقی چگونه است؟
ساخت موسیقی در این نوع کارها معمولاً در مرحله پستولید صورت میگیرد و آهنگساز و عواملی که در این مرحله هستند دیر به پروژه ملحق میشوند. به همین دلیل کمی هم طول میکشد تا با کار مأنوس شوند اما به واسطه همین رفاقت و صمیمیتی که بین همه عوامل وجود دارد از ابتدا کم و بیش در جریان کار هستند و مشارکت دارند. از جمله حبیب خزاییفر که در تمام فیلمهای ما از ابتدای شکلگیری ایده کنار ما حضور دارد و میداند که چه کاری میخواهیم انجام دهیم و در روند شکلگیری فیلم حضور دارد. زمانی هم که شروع به کار میکند، تعامل ما بیشتر میشود و اینطور نیست که صرفاً پس از آماده شدن فیلم به ما ملحق میشود. در حقیقت او با شناخت کامل از فضای عمومی فیلم وارد مرحله ساخت موسیقی میشود.
- *خودتان در مراحل تولید موسیقی حضور دارید؟
از لحظه شکلگیری ملودی با حبیب خزاییفر ارتباط دارم و درباره آن صحبت میکنیم. در تمامی مراحل تنظیم و ضبط هم در تماس هستیم.
- *مدل موسیقی ارکسترال ایستاده در غبار سلیقه شما هم بود یا نظر حبیب خزاییفر اولویت داشت؟
بله. ما در حال ساخت فیلمی بودیم که فضای فیلمهای دهه شصت را در فیلمبرداری، اجرا، بازیها، نوع رنگ و لعاب و طراحی صحنه و… بازسازی کند. زمان ساخت موسیقی ایستاده در غبار هم تصمیم گرفتیم که سراغ جنس موسیقی ارکسترال دهه پنجاه و شصت برویم. حبیب هم به خوبی در این فضا کار را انجام داد.
- *آلبوم ایستاده در غبار پیش از تعطیلات نوروز منتشر شد اما چرا با این فاصله طولانی نسبت به اکران فیلم بود؟
انتشار آلبومهای موسیقی فیلمها در ایران به سختی رخ میدهد و روند طولانی برای انتشار اقلام همراه فیلم طی میشود. در خیلی از مواردی هم که آلبوم موسیقی فیلمها منتشر شده حتماً به همراه خواننده بوده است که این خودش عامل جذابیت برای استقبال مردم میشود. ما در ایستاده در غبار این موضوع را نداشتیم و کمی فرآیند متقاعدکردن صاحبان فیلم برای انتشار موسیقی فیلم هم طولانی شد. اما خدا را شکر با پیگیریهای حبیب این اتفاق رخ داد و حیف بود اگر منتشر نمیشد.
- *در گفتگویی که قبلاً با حبیب خزاییفر داشتم گفت که من تأکیدی روی استفاده از خواننده در موسیقیهایی که برای فیلمها میسازم ندارم. آیا شما هم دیدگاهتان همین است؟ چون معمولاً کارگردانها تمایل زیادی به حضور خواننده و خصوصاً برای تبلیغ فیلمشان دارند.
من در ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز اصراری بر حضور خواننده نداشتم اما در لاتاری حضور یک خواننده مهم بود. چون آن ترانه در متن فیلم کارکرد داشت و قبلاً هم منتشر شده بود و ما به صورت اختصاصی برای فیلم تولید نکردیم. البته پیش از شروع پروژههای سینمایی در مجموعه تلویزیونی «آخرین روزهای زمستان» هم با آقای علیرضا قربانی به عنوان خواننده همکاری کردیم. اما در کل من اصراری بر استفاده از خواننده در کارهایم ندارم.
- *قصد ندارید در پروژههای آینده سراغ آهنگسازانی بروید که برندتر هستند و چند سیمرغ در کارنامه دارند؟
در هیچ بخش از کارهای ما، سیمرغ تعیینکننده و تضمینکننده کیفیت اثر نیست. جوایز همیشه براساس سلایق اهدا میشود و ممکن است با تغییر ترکیب داوران کلاً جوایز تغیر کند. این موضوع حتی درباره جوایزی که فیلمهای ما هم در این سالها گرفته میتواند صدق کند. در نتیجه معیار من شهرت و کسب جایزه نیست. ترجیح میدهم با دوستان خودم و کسانی که میشناسم کار کنم و این موارد تأثیراتی بیشتر دارد.
- *برسیم به لاتاری و اینکه چه شد قطعه روزبه بمانی را انتخاب کردید و چرا سراغ تولید قطعه اختصاصی نرفتید؟
زمان نگارش سناریوی لاتاری، فضای قطعه «کجا باید برم» را متناسب با فیلم دیدم. معلوم نبود کاری که ما تولید میکنیم همان کارکرد را داشته باشد و ترانه در فیلم توسط کاراکترها زمزمه میشود و به نظرم باید ترانهای به کار میرفت که قبلاً منتشر شده باشد. با آقای روزبه بمانی صحبت کردیم و از ایشان اجازه گرفتیم و روی فیلم استفاده کردیم.
- *پیش از آن شناختی روی ترانهها و کارهای روزبه بمانی داشتید؟
کم و بیش نسبت به ترانههای ایشان شناخت داشتم اما پس از لاتاری شناختم نسبت به آثار روزبه بمانی بیشتر شد.
- *چندی پیش اعلام کردید که ایده ساخت لاتاری را از قطعه «دبی» محسن چاوشی گرفتید. این اظهارنظر جالبی بود چون معمولاً کارگردانها میگویند که صد در صد ایده برای خودشان بوده است. از این موضوع بگویید و اینکه ارتباطی هم با محسن چاوشی دارید؟
یکی از خوانندههایی که در ماشینم به کارهایش گوش میدهم محسن چاوشی است. این ترانه را هم دوست مشترکی برای من فرستاد و آن زمان پیشنهاد ساخت ویدئو برای این اثر داشتیم. این قطعه شجاعانه بود و من را مشتاق کرد که راجع به آن کار کنم. همان زمان ملاقاتی با آقای چاوشی داشتیم و برنامههای ما در آن مقطع منبطق نشد و ما به صورت مستقل فیلم را کار کردیم. حقیقت این است که جرقه ابتدایی کار از آن ترانه شروع شد. محسن چاوشی را خیلی دوست دارم و کارهایش را گوش میکنم و هنوز هم فکر میکنم برخی ترانههایش قابلیت این را دارد که براساس آنها فیلمسینمایی ساخته شود.
- *کلاً فکر کنم خودتان هم خیلی اهل موسیقی هستید.
من موسیقی را خیلی دوست دارم و همیشه کارهای مختلف را گوش میکنم. مرحله ساخت و تولید موسیقی هم برایم بسیار جذاب است.
- *و کلام آخر؟
موسیقی برخی فیلمها به صورت مستقل قابلیت عرضه ندارند اما موسیقی آخرین روزهای زمستان و ایستاده در غبار به تنهایی شنیدنی و قابل تأمل هستند. فکر میکنم موسیقی لاتاری هم اینطور است که خارج از فیلم هم قابل شنیدن است. برای آخرین روزهای زمستان هم تلاش کردیم که موسیقیاش منتشر شود اما این اتفاق رخ نداد. خوشحال هستم که هرچند دیر اما موسیقی ایستاده در غبار منتشر شد و امیدوارم سنت انتشار موسیقی فیلم رواج پیدا کند. مثل انتشار نسخه نمایش خانگی فیلمها این اتفاق هم میتواند خوب باشد. مثلاً همزمان با اکران، موسیقی آنها منتشر شود و مردم استفاده کنند.
دیدگاهتان را بنویسید