محمدجلیل عندلیبی: چند صباحی است کشمکش میان اهالی موسیقی بالا گرفته است. این کشمکشها گاه دلایل مادی دارد و گاه دلایل شخصی و سلیقهای. به جایی رسیدهایم که هنرمندان موسیقی یکپارچگی خود را از دست دادهاند و عرصه به دست «میانمایهها» افتاده است. بدیهی است که این کشمکشها به نفع هیچکس نیست. معتقدم دلیل اصلی ظهور این فضا، عدم وجود متولی در موسیقی است؛ ضمن اینکه مسایل مالی هم در این میان بیتاثیر نیست. متاسفانه موسیقی ما متولی خاصی ندارد. هنوز تکلیف موسیقی مشخص نیست و از داشتن پدری مهربان که ریشسفیدی کند و به اختلافهایمان پایان دهد، محروم هستیم. قطعا این کشمکشها و نقدهای منفی وضع موسیقی را از اینکه هست بدتر میکند. اگر بخواهیم عمیقتر و دقیقتر نگاه کنیم، این کشمکشها سابقهای چند ساله دارد؛ هر چند این روزها شاهد شدت یافتن آنها هستیم.
از طرف دیگر، اوضاع موسیقی در شرایط حاضر چنگی به دل نمیزند. موسیقی ما چه در ساز و چه آواز نزول فراوانی کرده است. به نظر من در حال حاضر علت یکنواخت شدن موسیقی این است که موسیقی از اصالت خود خارج شده. تلقی موجود از موسیقی هم، عجیب است. آهنگساز زحمت میکشد و قطعهای را مینویسد، آن وقت خواننده معروف میشود.
موسیقی ایران تا اوایل دهه ۷۰ در اوج و شکوه بود و کارها همه اصیل و هنرمندانه بودند. این روزها موسیقی بیشتر تبدیل به آلودگی صوتی شده است. از هویت ملی و اصالت موسیقی ایرانی خبری نیست. کسی میرود از موسیقی هند سرقت میکند و نامش را موسیقی عرفانی میگذارد. کارهای خوبی هم البته وجود دارد اما درصد آن بهنسبت دهه ۷۰ بسیار پایینتر است. در واقع میشود گفت، موسیقی ما در حال حاضر در عصر هرجومرج به سر میبرد. اصل موسیقی به معنای آرامش و غذای روح است. موسیقی یعنی صلح و آرامش؛ اما اینها از بسیاری از موسیقیهای روزگار ما برداشت نمیشود و ظاهری متشنج دارد و اصلا آرامشبخش نیست. به آدم احساس جنگ دست میدهد. مثل ساز احمد عبادی و جلیل شهناز نیست.
من از دستاندرکاران موسیقی هم گلایهمندم. یکی از گلایههای همیشگیام این است که چرا جلو قاچاق موسیقی گرفته نمیشود؟ چرا باید امثال من ترس از این داشته باشیم که نتوانیم اثرمان را به بازار عرضه کنیم، صرفا به این دلیل که اثر هنوز به بازار نیامده با کپی سریع منتشر میشود.
متولیان باید از ما حمایت کنند. دولت باید از پیشکسوتان عرصه موسیقی حمایت کند. عدم حضور پیشکسوتان در عرصه موسیقی سبب میشود که خود مردم ضرر کنند و جامعه دچار افسردگی شود.
تکرار میکنم: موسیقی غذای روح است؛ جامعه باید با موسیقی مردم را شاداب کند و امید بدهد. حیف است کلی سرمایه خرج شود تا هنرمندانی چون پرویز مشکانیان به بار بنشینند، اما قدر آنها را بعد از مرگشان بدانیم.
دیدگاهتان را بنویسید