آلبوم «شوق نامه» کاری از گروه عبدالقادر مراغی با صدای همایون شجریان که به اهتمام محمدرضا درویشی منتشر شده است، شامگاه گذشته ـ ۲۸ آبانماه ـ در فرهنگسرای ارسباران نقد شد.
در ابتدای این نشست، محمدرضا درویشی ـ پژوهشگر موسیقی ـ در سخنانی مطرح کرد: «شوق نامه» اثری است که مراحل تمرین،ضبط و تولیدش شش سال به طول انجامید و پیش از آن نیز بنده چند سالی تفکر و مطالعه در این زمینه داشتم، بنابراین نمیتوان چنین آلبومی را در یک جلسه کوتاه مورد بررسی قرار داد.
او ادامه داد: شاید حرفهایی که بنده امشب درباره «شوق نامه» میزنم یک بیستم آنچه که باید بگویم هم نباشد زیرا موضوع تصنیفهای عبدالقادر مراغی در سی سال اخیر در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است. جز فرهاد فخرالدینی و پایاننامهی هومان اسعدی دیگر مقالهای درباره این هنرمند موجود نیست.
درویشی تاکید کرد: حتی در این سی سال هیچ کس این سوال برایش پیش نیامد که عبدالقادر مراغی کیست؟ نتهایش در ایران چه میکند؟ و سوالاتی از این قبیل ذهن کسی را مشغول نکرد. مدتها پیش متوجه شدم که آقای مسعودیه این نتها را در اختیار دارند و وقتی با ایشان تماس گرفتم و پرسیدم نتها را از کجا آوردهاند، پاسخ داد که نتها را از ثمین باغچهبان گرفته است. من هم به باغچهبان سپردم تا این نتها را برایم پیدا کنند.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: همایشی درباره عبدالقادر مراغی در فرهنگستان هنر تشکیل دادیم که بخش نخست آن درباره عبدالقادر و بخش دوم به مسائل دیگری اختصاص داشت. سه سال پیش نیز درباره این موضوع جلسهای را با نگار بوبان داشتیم.
این پژوهشگر موسیقی در ادامه این نشست توضیح داد:در پی این جلسات ترجمهی ۷ گفت و گو با موسیقیدانان معاصر ترک که سیروس جمالی ترجمه آن را برعهده داشت و نقد بر آنها انجام شده بود در کنار بحث انتصاب و عدم انتصاب این تصنیفها را با عبدالقادر مراغی بررسی کردیم. سرانجام در جشن خانه موسیقی ترجمه کتاب عبدالقادر مراغی به عنوان کتاب سال شناخته شد، این در حالی بود که پیش از این عبدالقادر مراغی در ایران تنها به عنوان یک رسالهنویس مطرح بود.
درویشی در پاسخ بر نقدهایی که به آلبوم «شوق نامه» صورت گرفته، گفت: امروز «شوق نامه» منتشر شده و بازتاب سخنانی که به گوشم میرسد حاکی از آن است که خیلیها میگویند این موسیقی سنگین و دشوار است و هضم سختی دارد. مراغی خودش درباره تصنیفهایش میگوید «اینها تصانیف هنری و اخص تصنیف هستند» بنابراین درست است که تصنیفهای پیچیدهای به شمار آید.
این صاحبنظر موسیقی متذکر شد: ما با تلاش خودمان برای انتشار «شوق نامه» ارکستر تشکیل دادیم و از همایون شجریان خواستیم که با ما همکاری کند. بنابراین نمیخواهیم این اثر از آنتن زنگ زده تلویزیون پخش شود.
درویشی دربارهی دلایل شناخته نشدن عبدالقادر مراغی در ایران، توضیح داد: براساس بعضی از نشانهها و مستندات سبک و شیوه مراغی تا اواسط حکومت صفوی هنوز در ایران وجود داشته و ایرانیان به شیوه مراغی آهنگسازی میکردند، اما به تدریج وارد دوران تاریکی میشویم که اسناد قابل توجهی در این رابطه نداریم که دقیقا چرا سبک عبدالقادر مراغی فراموش شد. البته این را میدانیم که این شرایط همزمان با جنگهای میان ایران و عثمانی بود.
او ادامه داد: همانطور که عبدالقادر مراغی به تدریج در ایران کمرنگ میشد در عثمانی پررنگ میشد و بیشتر او را میشناختند و این امر طبیعی است چرا که وقتی در میان دو کشور جنگ در میگیرد هر کدام میخواهند نشانی از کشور دیگر در وطنشان وجود نداشته باشد.
درویشی افزود: عثمانیها به قدری مقام مراغی را ارج نهادند که به او لقب «نیای بزرگ» را دادند و او را به عنوان یک اسطوره میشناسند. آنها این دید را به هیچ یک از موسیقیدانان دیگرشان ندارند.
بعد از پخش ترنمهایی از آلبوم «شوقنامه»، درویشی توضیح داد: آنچه خواننده در آلبوم «شوق نامه» میخواند به دو بخش تقسیم میشود. بخش اول همان قسمتهایی است که همایون شعر میخواند و در بخش دیگر او شعر نمیخواند ،اما آواز میخواند که به این بخش دوم ترنم گفته میشود که به منظور افزودن حس ناب موسیقی به کار میرود.
این پژوهشگر موسیقی همچنین گفت: ترنمها گاهی در وجه تمایز فرمها نیز موثر هستند و برحسب ساختار گفتاری به دو دسته تقسیم میشوند. یکی از ترنمها لفظی هستند که از واژگان دارای معنی تشکیل میشوند و برای پر کردن وزن موسیقی استفاده میشوند.
درویشی یادآور شد: زمانی که در حال ضبط «شوق نامه» بودیم محمد رضا شجریان معتقد بود «شوق نامه به گونهای است که در آن جایی برای نفس کشیدن خواننده وجود ندارد». صحبت شجریان مرا به فکر واداشت و با خود گفتم شاید جاهای خالی که در این موسیقی وجود دارد جای جملات سازی بوده است. اما نمیتوانستم بدون سند چنین تفسیری داشته باشم، چرا که راویان آثار عبدالقادر مراغی هیچ کدام آهنگساز نبوده و همه خواننده بودند. چه بسا جملاتی که همایون در آلبوم «شوق نامه» خوانده همگی جملات سازی بودهاند اما نمیتوانیم استناد کنیم.
در ادامه این نشست، محمدرضا درویشی تعدادی از ترنمها را برای حاضران پخش کرد که ترنمی به رحیم بخشی ـ موسیقیدان افغان ـ، نمونهای به صدای سوفی اثر نصرت علیخانی و آواز ساراوان خواننده مشهور جاز آمریکا اختصاص داشت.
درویشی در بخش دیگری از سخنانش با اظهار تاسف از فراموش کردن دانش موسیقی در ایران ،گفت: ما نمیخواهیم موسیقی حال حاضر را رها کنیم و به موسیقی ۶۰۰ سال پیش بیاندیشیم، اما به هر حال باید بدانیم که آن زمان بر موسیقی ایرانی چه گذشته است.
به گزارش ایسنا، نگار بوبان ـ یکی از اعضای گروه عبدالقادر مراغی ـ نیز لحظاتی در این نشست سخنرانی کرد و درباره ویژگیهای فواصل در این آلبوم سخن گفت.
او تصریح کرد: کسانی که به گذشته موسیقی ایران علاقهمند بودند به طور قطع آنقدر کنجکاوی داشتهاند که کتابهای قدیم را بخوانند و اطلاعاتی در این باره کسب کنند.
بوبان یکی از انگیزههای تولید «شوق نامه» را به کار بردن فواصلی دانست که در رسالات قدیم وجود داشته اما امروز در موسیقی دیده نمیشود.
بهزاد میرزایی از دیگر اعضای گروه عبدالقادر مراغی نیز درباره بحث ایقاع در «شوق نامه» سخن گفت.
به گزارش ایسنا، این نشست با تک نوازی عود نگار بوبان به پایان رسید و همچنین هومان اسعدی ، همایون شجریان ،محمدرضا اصلانی، سودابه فضایلی و … از جمله دیگر مهمانانی بودند که در این نشست حضور داشتند.
دیدگاهتان را بنویسید