به گفته یکی از عاشیقهای آذربایجان، نه سازمان میراث فرهنگی و نه وزارت ارشاد حمایتی از عاشیقهای این خطه کشور نمیکنند و به همین دلیل کشور آذربایجان موفق به ثبت موسیقی عاشیقها در میراث معنوی یونسکو میشود.
عاشیق حسن اسکندری
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه فرهنگ و هنر ـ به گفته یکی از عاشیقهای آذربایجان، نه سازمان میراث فرهنگی و نه وزارت ارشاد حمایتی از عاشیقهای این خطه کشور نمیکنند و به همین دلیل کشور آذربایجان موفق به ثبت موسیقی عاشیقها در میراث معنوی یونسکو میشود.
«عاشیق حسن اسکندری»، یکی از عاشیقهای آذربایجان دراینباره به CHN میگوید: «نه سازمان میراث فرهنگی و نه وزارت ارشاد از عاشیقهای آذربایجان حمایت نمیکنند و این گروه موسیقایی، بیپشتیباناند. به همین خاطر است که یونسکو، موسیقی عاشیقها را به نام آذربایجان شوروی ثبت میکند و نه ایران.»
او به نقش مهم صدا و سیما در معرفی و حفظ موسیقی مقامی اشاره میکند و میگوید: «صدا و سیما میتواند موسیقی فولکلور و مقامی را به درستی معرفی کند اما چنین نمیکند. امروز، نسل جوان آنگونه که باید و شاید این نوع موسیقی را نمیشناسد تا از آن نگهداری کند. از سوی دیگر جشنواره یا مراسمی برگزار نمیشود که بتوان در آن به معرفی موسیقی بومی به جوانان پرداخت.»
اسکندری برگزاری کنسرت را بسیار پرهزینه میداند: «اجاره سالن و انتشار بروشور و… بسیار پرهزینه و بهای بلیت، بالاست و درصد کمی از مردم با این شرایط بد اقتصادی میتوانند به دیدن برنامههای مختلف هنری بروند اما اگر سازمانهای دولتی، تدبیری در نظر بگیرند و برای مثال جایی را به عاشیقها اختصاص دهند تا به طور ثابت به اجرای برنامه بپردازند، خوب است.»
وی توجه به موسیقی بومی را در جذب گردشگر موثر میداند و براین باور است که مردم، موسیقی را دوست دارند و از شنیدن آن لذت میبرند از طرفی دلشان میخواهد با موسیقی هر منطقهای آشنا شوند به همین خاطر لازم است وزارت ارشاد، شهرداری یا سازمان میراث فرهنگی، فضایی را به نوازندگان و موسیقیدانها اختصاص دهد تا گردشگران هم بدانند بلا ورود به هر شهر و استان چگونه و کجا میتوانند با موسیقی آن منطقه اشنا شوند برای مثال کسانی که به آذربایجان میآیند چطور میتوانند عاشیقها را ببینند و موسیقیشان را بشنوند؟!»
اسکندری در پاسخ به اینکه بعضی براین باورند موسیقی مقامی، تکراری است بیان میکند: «شاید تکرار، ویژگی موسیقی مقامی باشد اما هربار با حس و حالی متفاوت اجرا میشود. یک خواننده نمیتواند مقامی را دوبار و با یک حس و حال یکسان بخواند و بنوازد.»
او خدا، طبیعت، عشق، شجاعت، پهلوانی و… را بنمایه شعر عاشیقها می داند و میگوید: «آنچه عاشیقها اجرا میکنند در فرهنگ و افسانههای آنان، ریشه دوانده و از اینرو باید ثبت و ضبط شود.شعرهایی که بین عاشیقهای ایران و اذربایجان، مشترک است.»
اسکندری، ثبت موسیقی عاشیقهای آذربایجان از سوی یونسکو را اقدامی مثبت ارزیابی و فکر می کند: «مهم حفظ این نوع موسیقی است چه به عاشیقهای آدربایجان شوروی تعلق داشته باشد و چه ایران؛ عاشیق عاشیق است و از یک نوع موسیقی و شعر در کارهای خود، بهره میبرد اما آنچه ناراحت کننده است اینکه چرا سازمان میراث فرهنگی ما نباید این نوع از موسیقی را به نام ایران، ثبت کند.»
او از علاقه نسل جوان به موسیقی عاشیقها می گوید: «جوانان به این نوع موسیقی علاقهمند هستند اما شیوه استاد- شاگردی در حال از بین رفتن است و جوانان، موسیقی عاشیقها را از روی نوار و سی دی فرامیگیرند. مساله دیگری که باید به آن پرداخته شود، رقصهای محلی از جمله رقص لزگی است. چیزی که سالهاست نادیده گرفته شده و تنها به همت خود مردم زنده مانده است.»
دیدگاهتان را بنویسید