×
×

«در این ۱۵ سال سعی کرده‌ام خودم باشم؛ بدون هیچ شباهتی به شخص دیگری»

  • کد نوشته: 161408
  • 10 آذر 1396
  • ۰
  • «مجتبی فضیلت خواه»، متولد ۱۳۶۰، کار‌شناس ارشد برنامه یزی شهری است. وی فراگیری آواز را از سال ۱۳۸۱ نزد اساتید بنام آواز «محمد اسماعیل قنبری»، «مظفر شفیعی» و «صدیق تعریف» داشته و با حضور در جشنواره بین المللی موسیقی فجر همراه با گروه‌های «صنم» و «گاهان» در سال ۱۳۹۲ نامی خوش را در عرصه آواز از خود، به ثبت رسانده است. وی همچنین تاسیس گروه «به رنگ کهربا» در سال ۱۳۹۲ و اجرای کنسرتی به همین نام، در «فرهنگسرای نیاوران»، انتشار آلبوم «خوش بود یاری و یاری» در سال ۹۴ به آهنگسازی و تنظیم «محمد امین اکبرپور»، اجرای «مثنوی عشق نامه» با موضوع «قیام امام حسین (ع)» در شبکه مستند سیما در سال‌های ۹۴-۹۵، انتشار تک قطعه‌های آواز «عاشقانه» و «دلبر پنهان» در سال‌های اخیر و نهایتا، انتشار آلبوم «در جان سرگردان من» در سال ۹۶ به آهنگسازی «امیرعباس ستایشگر» را در پرونده هنری خود رقم زده است. در ادامه به بهانه انتشار آخرین اثر با صدای فضیلت خواه و دیگر فعالیتهای این خواننده، با او به گفتگو نشسته‌ایم که ماحصل آن را می‌خوانید.

    «در این ۱۵ سال سعی کرده‌ام خودم باشم؛ بدون هیچ شباهتی به شخص دیگری»
  • مجتبی فضیلت خواه

    مجتبی فضیلت خواه

    «مجتبی فضیلت خواه»، متولد ۱۳۶۰، کار‌شناس ارشد برنامه یزی شهری است. وی فراگیری آواز را از سال ۱۳۸۱ نزد اساتید بنام آواز «محمد اسماعیل قنبری»، «مظفر شفیعی» و «صدیق تعریف» داشته و با حضور در جشنواره بین المللی موسیقی فجر همراه با گروه‌های «صنم» و «گاهان» در سال ۱۳۹۲ نامی خوش را در عرصه آواز از خود، به ثبت رسانده است. وی همچنین تاسیس گروه «به رنگ کهربا» در سال ۱۳۹۲ و اجرای کنسرتی به همین نام، در «فرهنگسرای نیاوران»، انتشار آلبوم «خوش بود یاری و یاری» در سال ۹۴ به آهنگسازی و تنظیم «محمد امین اکبرپور»، اجرای «مثنوی عشق نامه» با موضوع «قیام امام حسین (ع)» در شبکه مستند سیما در سال‌های ۹۴-۹۵، انتشار تک قطعه‌های آواز «عاشقانه» و «دلبر پنهان» در سال‌های اخیر و نهایتا، انتشار آلبوم «در جان سرگردان من» در سال ۹۶ به آهنگسازی «امیرعباس ستایشگر» را در پرونده هنری خود رقم زده است. در ادامه به بهانه انتشار آخرین اثر با صدای فضیلت خواه و دیگر فعالیتهای این خواننده، با او به گفتگو نشسته‌ایم که ماحصل آن را می‌خوانید.

    • چه شد به محضر استادانی چون «محمد اسماعیل قنبری»، «مظفر شفیعی» و «صدیق تعریف» راه یافتید؟ فراگیری آواز نزد استادان مطرح و شناخته‌شده برای شما که آن زمان جوان و در اول راه موسیقی بودید‌، چه سختی‌هایی همراه داشت؟
    – با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما، شروع فراگیری آواز بنده از سال ۸۱ نزد استاد عزیزم محمد اسماعیل قنبری که از شاگردان برجسته استاد مرحوم احمد ابراهیمی بوده‌اند، آغاز شد. درواقع بنده از طریق دوست و هنرمند و استاد ارجمند جناب محمدعلی کشانی که چند ماهی نزد ایشان به فراگیری ساز سه‌تار مشغول بودم، به محضر استاد قنبری کسب حضور پیدا کردم. از سال ۸۱ تا به همین امروز همچنان از محضر استاد قنبری بهره‌مند هستم. در سال ۸۸ بعد از طی دوره‌های یادگیری ردیف‌های آواز ایرانی و فراگیری نکات لازم جهت مرکب‌خوانی، برای آشنایی با لحن دیگر اساتید مفتخر به حضور در محضر استاد عزیز صدیق تعریف شدم و حدود ۳ سال نزد ایشان شاگردی کردم. در این سال‌ها بنده همچنان به‌صورت ناپیوسته خدمت استاد قنبری می‌رسیدم. در سال ۹۱ به محضر استاد مظفر شفیعی رسیدم و بار دیگر بعضی از دستگاه‌های موسیقی ایرانی را به روایت ایشان کارکردم. واقعیت این است که باعلاقه و اشتیاقی که داشتم سختی کار هر چه که بود اصلاً حس نمی‌شد و بنده هم سعی می‌کردم خیلی دقیق دستورات اساتید را انجام دهم. این سه استادی که بنده افتخار شاگردیشان را داشتم جز آواز، خیلی موارد را به بنده آموختند؛ من‌جمله اخلاق و انسانیت و معرفت؛ و خدا را از این بابت شاکرم. امیدوارم که توانسته باشم شاگرد خلفی برایشان باشم.

    • برخی اساتید به شاگردان خود می‌گویند تحصیلات دانشگاهی (در هر رشته‌ای، حتی موسیقی) مانع تمرکز فرد روی زمینهٔ تخصصی‌اش در موسیقی می‌شود و پیشنهاد می‌کنند که دانشگاه را‌‌ رها کنند. بسیاری از شاگردان هم تحت تأثیر حرف استاد‌ها، دیگر تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه نمی‌دهند. به شما هم ‌چنین گفتند؟ به‌طورکلی موسیقی درروند تحصیل شما (از کودکی و نوجوانی تا فارغ‌التحصیل از دانشگاه و در رشته برنامه‌ریزی شهری) چه تأثیری گذاشت؟ و اینکه چطور شد باوجود علاقه به موسیقی و آواز، در رشته مرتبط به تحصیل نپرداخته‌اید؟

    – هیچ‌کدام از اساتید هیچ‌چیزی را به ما اجبار نمی‌کردند، به ‌جز درس‌هایی که باید برحسب وظیفه و در جهت یادگیری پس می‌دادیم؛ اتفاقاً خیلی از اوقات ما را تشویق به ادامه تحصیل هم می‌کردند و اصلاً تناقضی میان تحصیلات غیر موسیقایی با فراگیری آواز نمی‌دیدند. بنده به علت علاقه شدیدی که به موسیقی و آواز داشتم، هر زمان که وقتی را به این کار اختصاص می‌دادم، آرامشی در درونم به وجود می‌آمد.

    من مهندسی عمران خوانده بودم و برحسب علاقه بیشتر، بعد‌ها رشته برنامه‌ریزی شهری را در مقطع کار‌شناسی ارشد انتخاب کردم؛ چون علاقه زیادی به برنامه‌ریزی در هر حوزه‌ای داشتم؛ و این تناقضی با موسیقی‌ام نداشت؛ و البته شاید هم یکی از عوامل عدم تحصیل در رشته موسیقی درزمینهٔ آواز این بود که آواز ایرانی شاید نسبت به نوازندگی نیاز به تحصیلات آکادمیک ندارد چراکه خیلی از اساتید ما همچون استاد تاج اصفهانی، استاد ادیب خوانساری، استاد محمدرضا شجریان، استاد رامبد صدیف، استاد شهرام ناظری و… هم تحصیلات آکادمیک موسیقایی در زمینه آواز نداشتند.

    • شما در‌‌ همان ابتدای کار همراه با آواز، کم‌وبیش ساز «سه‌تار» را فراگرفتید. بسیاری از هنرجویان همیشه می‌پرسند آیا آموختن ساز در کنار آواز باعث نمی‌شود سرعت پیشرفت شخص کند گردد؟ آیا نواختن ساز به آواز هم کمک می‌کند؟
    – بدون شک یادگیری هر سازی به آوازخوانی بسیار کمک خواهد کرد. خیلی از تمرینات آوازی با ساز اتفاق می‌افتد. به عنوات مثال یکی از تمرینات استاد قنبری در کلاس برای شروع و گرم کردن صدا، تمرین و تکرار نت‌ها با ساز و همراهی آواز بود.

    مجتبی فضیلت خواه

    مجتبی فضیلت خواه

    • چگونه می‌توان در آواز، فارغ از فن و اشراف به‌ردیف به رنگ و تمبری دست‌ یافت که اثر هنرمند با اقبال و با مخاطب روبرو شود؟ و اینکه برای داشتن صدایی با امضاء و بیان و لحن خود چه تلاش‌هایی داشته‌اید و چقدر توانسته‌اید در تأمین نظر مخاطب در این زمینه موفق باشید؟
    – اساتید بار‌ها به هنرجویان گوشزد می‌کنند که در محدوده صدایی خودت بخوان و ادای کسی را درنیاور یا دهانت را در حین خواندن شبیه فلان استاد نکن. این‌ها آوازخوانی نیست، این‌ها تقلید صرف است. درواقع بنده در این ۱۵ سال سعی کرده‌ام که هر چه از اساتیدم یاد گرفته‌ام، در امکانات صدایی خودم پیاده کنم. درواقع خودم باشم؛ بدون هیچ شباهتی به شخص دیگری؛ که البته کماکان در حال یادگیری هستم.

    • نظر شما در مورد تقلید در عرصه آواز چیست؟ آیا به نظر شما تقلید می‌تواند وسیله‌ای باشد برای رسیدن به جایگاهی در موسیقی؟ آیا شما اصولاً با تقلید در آواز موافقید؟
    – تقلید در آواز در ابتدای کار و برای آشنایی هر چه بیشتر و تسریع در یادگیری ردیف‌ها لازم است؛ اما بعدازاین مرحله لازم است که هر شخص قالب خودش را پیدا کند و آن را پرورش دهد؛ و درواقع برداشتی از ردیف را با لحن خودش اجرا کند.

    • شما در حال حاضر روند آواز را چگونه ارزیابی می‌کنید آیا به سمت درستی در پیش است؟
    – این روز‌ها با توجه به تغییر روند زندگی و ماشینی شدن آن، جایگاه و نقش موسیقی و آواز نیز تغییر کرده است. خیلی‌ها این روز‌ها حوصله آواز به سبک قدیم را ندارند؛ و اکثر هنرجویان آواز، به دنبال یادگیری تصانیف آمده‌اند. البته هنرجوهایی هم هستند که به آواز علاقه زیادی دارند و پیگیر هستند؛ اما فکر می‌کنم به نسبت آن سال‌هایی که بنده مشغول فراگیری بودم، یادگیری آواز این روز‌ها خواهان کمتری دارد. نکته دیگر اینکه بیشتر دوستان هنرجو عجول هستند و بعد از ۲ ماه کار کردن خسته می‌شوند. درصورتی‌که یادگیری همه زیروبم آواز خواندن، نیاز به صبر و تحمل و البته پشتکار و تلاش زیادی دارد.

    • بسیاری از خوانندگان برای معرفی کردن خود به شنوندگان موسیقی با صداوسیما و مجموعه‌های تصویری سینمایی همکاری می‌کنند. در حال حاضر افرادی چون «همایون شجریان»، «محمد معتمدی»، «علیرضا قربانی» و «سالار عقیلی». قبلاً ـ چه پیش از انقلاب و چه پس‌ازآن شاهد همکاری استادان آواز مانند شجریان و ناظری و تعریف و دیگران با رادیو و تلویزیون بوده‌ایم (بگذریم از انتقادات این هنرمندان به صداوسیما). مسلماً اگر فعالیتشان در رادیو و تلویزیون نبود، به این شهرت نمی‌رسیدند. آیا تصمیم به چنین همکاری‌هایی دارید؟ و اینکه برای رسیدن به اینجایگاه چه مسیری باید طی شود.
    – در سال‌های اخیر به نظرم صداوسیما می‌توانست باقدرت بیشتری موسیقی ایرانی و علی‌الخصوص آواز ایرانی را معرفی کند. موسیقی‌ای که مربوط به همین سرزمین است. شاید یکی از عواملی که باعث شده اکثریت جوانان ما جذب موسیقی ایرانی نشوند، عدم آشناییشان با این هنر است که رسانه ملی می‌تواند بهترین نقش را در این زمینه ایفا کند و فاصله‌ای را که بین جوانان و موسیقی اصیل ایرانی ایجادشده است، کمرنگ‌تر کند. بنده هم از این داستان مستثنا نبوده‌ام. در این سال‌ها در کنار دوست عزیزم صادق شیخ‌زاده، همکاری‌هایی با شبکه مستند و شبکه چهار داشته‌ام. در حال حاضر تمرکزم بر روی همکاری با تلویزیون نیست؛ هرچند اگر موقعیت مناسبی پیش بیاید باکمال میل پذیرا هستم؛ تا ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد.

    مجتبی فضیلت خواه

    مجتبی فضیلت خواه

    • نتیجه و بازتاب آخرین آلبوم منتشر شده خود با عنوان «در جان سرگردان من» را از آغاز تا انتشار آن چگونه می‌بینید؟ چطور شد در این اثر با «امیرعباس ستایشگر» همکاری کردید.
    – آلبوم در «جان سرگردان من» دومین آلبوم بنده بعد از آلبوم «خوش بود یاری و یاری» است که بر اساس یک اتفاق شکل گرفت. اصلاً از ابتدا قرار نبود که آلبومی تولید شود. همکاری بنده و جناب ستایشگر قرار بود در یک تصنیف خلاصه شود؛ اما بعد از برگزاری جلسه اول، قرار شد به دلایلی تصنیف را کار نکنیم و به‌جای آن، ایشان پیشنهاد آلبوم را به بنده دادند. برخی از قطعات این آلبوم را در جشنواره فجر سال ۹۲ با ایشان در گروه «صنم» اجرا کرده بودیم.
    بیشترین بازتاب نسبت به این آلبوم تصنیف اول آلبوم است به نام ترمه‌های کهنه ایرانی که امواج مثبتی جهت این تصنیف برای بنده فرستاده شده است. و مجموعا نسبت به آلبوم اول بنده بازتاب بیشتر و بهتری داشته است.

    مجموعه «در جان سرگردان من» در سبک کلاسیک و بر اشعاری از سروده‌های شاعران معاصر ساخته‌وپرداخته شده است که استفاده از چنین اشعاری از هنرمندان بنام معاصر فی‌نفسه مبارک است و بار فرهنگی مختص به خودش را هم دارد؛ برای خود شما این تجربه چطور بود؟
    – من با اشعار این آلبوم در طول این ‌یک سال زندگی کردم. اغراق نمی‌کنم اگر بگویم که هرروز آن‌ها را مرور می‌کردم و در موردشان فکر می‌کردم و این لازمه شکل‌گیری درست‌تر آواز و تصنیف شد. درواقع اگر خواننده‌ای با اشعار ارتباط برقرار کند و حال درونی شاعر را درک کند، در انتقال حس و پیام شعر و موسیقی، و جذب مخاطب، موفق‌تر خواهد بود. جالب است بدانید در کلاس‌های استاد قنبری آخر انتهای هر جلسه ما باید یک شعر از بزرگان ادب ایران را از حفظ می‌خواندیم و در بیانمان هم دقت می‌کردیم تا اشعار به‌طور صحیح بیان شوند. این روند به ارتباط بنده با شعر کمک بسیار زیادی کرد.

    • در شرایطی که خیلی‌ها معتقدند جوان امروز به موسیقی که سنتی و اصیل می‌نامندش توجه چندانی ندارد، خودتان گمان می‌کنید می‌شود مخاطبانتان را از میان این قشر همراه خود داشته باشید؟
    – یک مقدار سخت است؛ اما باکمی تغییرات در بیان و نوع موسیقی شاید بتوان مخاطبان جوان را به این موسیقی پاک و اصیل علاقه‌مند کرد.

    • فکر می‌کنید چه شیوه‌ای می‌تواند بسترساز تقویت فرهنگ اصیل ایران برای جوان‌ها باشد؟
    – تشویق جوانان به خواندن تاریخ کشور و فراهم نمودن بستری جهت آشنایی بیشتر جوانان با موسیقی این سرزمین. این اتفاق می‌تواند با قرار دادن واحدهای درسی مثل «آشنایی با آواز ایرانی» یا «آشنایی با موسیقی ایرانی» برای همه رشته‌ها حتی به میزان ۲ واحد در مدارس و دانشگاه‌ها و همچنین تولید برنامه‌های آموزشی در این زمینه در رسانه‌های عمومی مثل صداوسیما، بهتر به وقوع بپیوندد.

    • کمی از فعالیت‌های آتیتان بگویید. آلبومی از شما منتشر خواهد شد؟ یا کنسرت جدیدی خواهید داشت؟
    – بله. به یاری حق برای برگزاری کنسرتی در اسفندماه در حال تمرین هستیم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *