ماهنامه دیده بان – آرش نصیری: فرزاد فرزین یک حرفه ای تمام عیار است. او بیش از ۱۰ سال است که در سطح اول موسیقی پاپ حضور دارد و همواره برای ادامه کارش برنامه داشته و هر بار که شرایط طوری شد که انگار دارد کم کم از سطح اول فاصله می گیرد، فعالیتی کرده که دوباره او را برگردانده به همانجا که بود. این بار آن فعالیت یا به قولی بمب فرزاد، بازی اش در سریال عاشقانه بود. او البته پیش از این و از سال ها قبل در سه فیلم دیگر هم بازی کرده بود اما این بار هم چند پله در بازیگری پرش داشت و هم جسارت به خرج داده و نقشی را بازی کرد که در صورت خطا می توانست تاثیر کاملا برعکسی داشته باشد.
فرزین در این سریال چیزی از بازیگران حرفه ای همبازی اش کم نداشت و اتفاقا در دو نقش هم بازی کرد: هم در نقش تورج چلبیانی و هم در نقش فرزاد فرزین. دو نقشی که هیچ کدام خودش نبودند و حتی در نقش فرزاد فرزین هم باید بازی می کرد تا مردم یک فرزاد فرزین عصا قورت داده جدی را ببینند که با تورج خلافکار شیرین فاصله دارد.
فرزاد فرزین وجه بازیگری اش را در کنسرت هایش هم نشان می دهد و از همان ابتدا پرفورمنس بخش اصلی و مهم کنسرت هایش بود. با سورپرایزهایی که روز به روز جذاب تر شدند تا جایی که در سال ۱۳۹۵ پرتاب شد به سال ۱۴۱۰٫ وقتی در این مورد می پرسیم تعارف نمی کند و می گوید در این مورد رقیبی ندارد که واقعا هم ندارد.
با او در همه این موارد حرف زدیم و موارد دیگر از جمله نظرش درباره بازیگر – خواننده ها و خواننده – بازیگرهای دیگر و همچنین ستاره های جدید موسیقی پاپ. با او درباره خانواده و علاقه شدید تین ایجرها به او هم حرف زدیم. خلاصه این که این گفتگو خواندنی از آب در آمده است.
گفتگوی ما درباره خواننده – بازیگرهاست که شما هم یکی از آنها هستی، طوری هم بازیگری برایت جدی است که آدم فکر می کند از اول انگار قرار بود بازیگر شوی. وقتی نوجوان بودی قهرمان زندگی ات چه کسی بود؟ آیا آن موقع بیشتر به بازیگران علاقه داشتی یا خواننده ها؟
– قهرمان که نداشتم اما الگوهایی که داشتم بین شان هم بازیگر بود و هم خواننده.
بیشتر کدام شان بود؟ به نظر می رسد بازیگری برایت همیشه خیلی جدی بود.
– بله. زیاد فیلم نگاه می کردم. بازیگری را خیلی دوست داشتم و آن موقع و در نوجوانی بازیگرانی که فیلم های اکشن بازی می کردند را خیلی دوست داشتم، مثل سیلوستر استالونه و دیگران. بعد از یک مدتی و وقتی سنم کمی بالا رفت، کارهای ال پاچینو را خیلی دوست داشتم و نگاه می کردم و بازی او خیلی مرا تحت تاثیر قرار می داد. موسیقی هم که طبیعتا بود و جالب است که به صورت موازی جفت شان را دوست داشتم.
آیا می شود گفت در آن سال ها که وارد دنیای هنر شده بودی، اگر کار بازیگری به شما پیشنهاد می شد و به صورت جدی وارد دنیای بازیگری می شدی، ممکن بود بازیگر شوی و به سراغ خوانندگی نیایی؟
– نه. من در هر صورت جفت این کارها را انجام می دادم چون همزمان با این که برای جشنواره رشد فیلم ساختم، همان موقع توی خانه آهنگسازی هم می کردم. همیشه جفت شان را دوست داشتم. البته در بخش بازیگری برای من فرصت زیاد پیش نیامد که رشد کنم اما موسیقی به کار و تلاش خودم بستگی داشت و بیشتر پیگیری کردم.
بازیگر مورد علاقه خارجی ات در آن زمان را گفتی، بازیگران ایرانی مورد علاقه ات چه کسانی بودند؟
– خیلی ها بودند و شاید الان یادم نیاید که یکی یکی بگویم. در کار جدی خسرو شکیبایی را خیلی دوست داشتم و بعدا پرویز پرستویی و در بازیگران طنز هم کلا اکیپ مهران مدیری را دوست داشتم.
از خوانندگان و موزیسین ها چه کسانی الگویت بودند؟
– یکسری از خوانندگان قدیم بودند که خیلی نمی شود در موردشان صحبت کرد و از خوانندگان جدید هم خیلی الگوبرداری نمی کردم.
ما مستر پرفورمنس در کنسرت هستیم
اولین کنسرت تهرانت چه سالی بود و سوپرایزش چه بود؟
– قبل از اولین اجرایم در سینمای ایران هم روی صحنه رفته بودم ولی اولین اجرای تکی ام در سال ۱۳۸۸ بود. در آن کنسرت یک میکروفون از بالای استیج می آمد و بعد تور نوریش باز می شد و آرام آرام می آمد پایین و بعد خواننده می آمد میکروفون را می گرفت و با آن بازی می کرد و بعد پرت می کرد چون از بالا هم آمده بود بر می گشت و بعد اجرا شروع می شد. اولین پرفورمنس ما خیلی ساده بود. البته اندینگ هم داشتیم و در اندینگ هم کار هموطن را اجرا کردیم که چند تن از بچه های نوجوان می آمدند و پرچم ایران در دست شان بود و با ما می خواندند.
و بعد مدام سخت ترش کردی. با این وضعیت توقع مخاطبانت بالا نرفت؟
– قطعا کارهایی که سال های بعد کردیم هی بزرگ تر و بزرگ تر شد.
تا جایی که کنسرت ۱۴۱۰ را برگزار کردی، با موهای گریم شده برای آن سال یعنی آینده…
– کنسرت ۱۴۱۰ که ما سال قبل اجرا کردیم قطعا پرفورمنس اش فراتر از کنسرت های ایرانی و در حد کنسرت های بین المللی بود، هم دکورش و هم پرفورمنس اجرایش و هم بازیگرانی که در آن کار می کردند. تیمی که داشتند کار را مدیریت و اجرا می کردند، از کارگردان تا گریمورها و بازیگران و بدلکاران و دکوراتورها و مسئولان لباس و کلا کسانی که پشت صحنه کار می کردند، نشان می دهد که این کنسرت در سطح کشور نبود و شما مطمئن باشید که هیچ ایرانی در خارج از کشور هم چنین کنسرتی برگزار نکرده است. اگر کسی نمونه اش را بیاورد من حرفم را پس می گیرم.
سفید کردن موها که خیلی جالب بود. بعد از کنسرت مجبور شدی که موها را بزنی یا دوباره با رنگ دیگر رنگش کردی؟
– مسئله اینجا بود که این موها اصلا موی ما نبود. ما برای این کار از یک ماه قبلش تست گریم داشتیم. برای همه ما مو ساخته شد. همه اینها فراگ یا به قولی پوستیش بود و روی سر ما قالب گیری شده بود. برای همه ما قالب سر و صورت را گرفتند و برای ما طراحی شده بود.
المان های یک آرتیست
یکی از کارهایی که انجام دادی و در موفقیت ات هم تاثیرگذار بود این بود که وقتی وارد کار خوانندگی شدی بازیگری را هم به نوعی وارد کارت کردی. جدای از استایلت در خوانندگی و آهنگسازی، یکی از ویژگی های عمده ات پرفورمنس های اجراهایت بود و جزو اولین کسانی بودی که پرفورمنس را هم وارد اجرا کرده بودی. این از علاقه ات به بازیگری نشأت می گرفت یا داشتی برای خودت استایل درست می کردی؟
– من فکر می کنم همه اینها که صحبتش را کردی باید در وجودت باشد و اینها گمان های یک آرتیست است. آرتیست می تواند در جنبه های مختلفی استعداد داشته باشد و این چیزی نیست که برایش برنامه ریزی کرده باشم. از اول و از زمان بچگی ام فکرش را داشتم و طبیعتا الگوهایم هم در کارم تاثیرگذار بودند.
و از اولین کنسرت هایت هم این کار را شروع کردی که یکسری کار ویژه و سورپرایز هم داشته باشی.
– دقیقا از اولین کنسرت جدی ام در تهران با پرفورمنس شروع کردم و بعد، با توجه به تجربه کاری مان و با توجه به این که این کارها را در شرایط سختی انجام دادیم، کم کم بزرگ تر، تکمیل تر و حرفه ای تر شد.
آرتیست باید همه جا بدرخشد
آیا این کارها به خاطر علاقه و عطشی که به بازیگری داری نیست؟
– در بازیگری که دارم کارم را انجام می دهم. گفتم اینها المان های یک آرتیست است. آرتیست با یک خواننده معمولی فرق می کند. آرتیست با یک بازیگر معمولی فرق می کند. آرتیست باید در هر بخشی که توانایی دارد بدرخشد و بتواند استعدادش را نشان بدهد و برای این کار باید تمرین و تفکر داشته باشد، با بقیه متفاوت باشد و برای رسیدن به اینها تلاش و سختی ها را تحمل کند.
کنسرتی که ما می گذاریم، غیر از مسائلی که قبلش اتفاق می افتد و تمرین هایی که داریم برای پرودیوس کردنش از یک ماه قبل زمان می گذاریم و تفکر و هزینه می کنیم. زمان اجرای لایو هم تمام این گروه با استرس صد چندان یک خواننده که همینجوری ساده می رود روی صحنه می ایستد و می خواند، کار می کنند.
لایو هست و هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد و زمان کمی برای آماده سازی اش هست و ممکن است وسط اجرا قصه تغییر کند. اینها یک گروه بزرگ می خواهد و تا زمانی که کسی انجامش ندهد نمی داند قصه چیست. اگر دقت کنید می بینید که چقدر فشار هست روی من و گروهی که با من کار می کنند و طبیعی ۸هم هست که شخصی که لیدر است، غیر از اجرای زنده ای که دارد، فشار مضاعفی روی دوشش احساس می کند.
این کارها که می کنید باعث رقابت ها و حسادت ها نمی شود؟
– کسی نتوانسته با ما رقابت کند. مگر توانسته؟ وارد شدن به این جریان احتیاج به آماده شدن دارد. این کار تجربه تقریبا ۱۰ ساله ما را پشت سرش دارد. ما این کار را در ایران به تنهایی داریم انجام می دهیم و طبیعتا در آن مستر محسوب می شویم و با فاصله نسبت به بقیه هستیم. اگر کسی بخواهد با ما رقابت کند باید مدت ها زمان بگذارد تا به آن تجربه ما برسد و این کار راحتی نیست.
و همین تمرین و تجربه باعث شد که در آن فستیوال در روسیه برنده شوید و آنجا در لوحی که به شما دادند «اجرای تحسین برانگیز به همراه یک لایو پرفورمنس قدرتمند» نوشته شده بود…
– ما اجرای بهترین قطعه فستیوال را بردیم و اجرای تحسین برانگیز و لایو پرفورمنس قدرتمند را به عنوان تعریف و تمجید از ما گفتند. بهترین اجرای گروهی را تیم ایتالیایی برد نه ما. ما بهترین اجرای زنده برای بهترین قطعه فستیوال را بردیم. این یکی از شش جایزه اصلی بود و ما به خاطر این که تجربه مان در فستیوال های بین المللی تقریبا صفر بود نتوانستیم صد خودمان را اجرا کنیم و قطعا ناراضی بودیم از این که نتوانستیم جایزه گروهی را ببریم ولی همین که توانستیم در یک فستیوال بین المللی موسیقی پاپ، یکی از شش جایزه اصلی را ببریم، برای ما حائز اهمیت بود.
هر چند که در داخل کشور به آن بها داده نشد. البته اینجا کلا به موسیقی بها داده نمی شود چه برسد به موسیقی پاپ. ما کاری که می خواستیم را انجام دادیم. من به همراه گروهم. البته گروه موسیقی ما طبیعتا رشد پیدا کرده، سیستم پرفورمنس شان، تفکرات شان، نوازنده های ما همه آرتیست هستند و باید روی استیج کار انجام بدهند و باید اکت داشته باشند. برای هر آهنگ هر سولیستی برنامه ریزی دارد که چه حرکاتی انجام بدهد و ما روی همه اینها تمرین می کنیم. در نتیجه کل گروه ما هستند که با همدیگر رشد می کنند.
برای پول کار نمی کنم
بازیگردان داری یا همه این کارها را خودت مدیریت می کنی؟
– من و کامران ملک مطیعی که دایرکتور کار است معمولا کارها را خودمان مدیریت می کنیم و البته در برنامه های مختلف تیم های دیگری هم اضافه می شوند. یک وقت هایی هم هست که بخش مهم کار را به تنهایی به دوش می کشم مثل کنسرت ماسک که از یک ماه قبل ساخت قالب صورت من شروع شد چون ما باید یک شخصیت واقعی را روی استیج می آوردیم نه کسی که یک ماسک معمولی دارد.
باید یک گریمور حرفه ای می آوردیم و چیزی را به تصویر می کشیدیم که بیننده متوجه نشود روی صورت یک نفر ماسک هست یا برای کنسرت بدل یک شخص را آوردیم که داشت جای من اجرا می کرد و من خودم از وسط مردم پا شدم و رفتم روی سن. برای این کار هادی اصغری را آوردیم که بازیگردان بود و باید بازیگردانی می کرد. کار لایو است و هر لحظه ممکن بود لو برویم.
این کارها واقعا در داخل کشور منحصر به فرد است و بعضی هایش هم شاید در خارج از کشور انجام نشده. برای همین هم ما خودمان را مستر این کار می دانیم و هستیم. برایش زحمت کشیدیم و بیشتر هم زحمت می کشیم و هر دفعه هم این هزینه و زحمت روی دوش ما هست اما چون دوست داریم فرم خاص خودمان باشیم، با همه سختی ها و هزینه ای که دارد، لذتش را هم می بریم.
این که این همه وقت و هزینه را صرف می کنی و درآمدت پایین می آید ناراحت نمی شوی؟
– ما هنرمندیم و در کارمان بخش مالی در اولویت های بعدی قرار دارد. ما داریم برای مردم کار می کنیم و دوست داریم کاری که دوست داریم و فکر می کنیم درست است را انجام بدهیم تا جلوی آنها سربلند باشیم. پول به هر حال می آید و ما هم در حد بضاعت خودمان و به اندازه نیازمان داریم و وضع مان بد نیست.
در عاشقانه نه فرزاد من بود نه تورج!
شما در اولین فیلمی که بازی کردی، یعنی پسران آجری نقش خواننده را بازی می کردی و در آخرین کار یعنی عاشقانه هم این نقش را داشتی. البته اینجا دو نقش داری که یکی از آنها خود فرزاد فرزین است. آیا همیشه قرار است که نقش خواننده را بازی کنی؟
– نه. اینجوری نیست. من در فیلم سگ های پوشالی نقش خواننده را نداشتم. در ضمن من علاقه ای نداشتم که نقش خواننده یا حتی فرزاد فرزین را بازی کنم اما نقشی که در عاشقانه به من پیشنهاد شد نقش پر کاری بود. یادتان باشد که وقتی شما در یک فیلم در دو نقش بازی می کنید، این کار حتی برای یک بازیگر حرفه ای هم سخت است.
یکی از سخت ترین نقش های عاشقانه را من بازی کردم و باید این تضاد هم در می آمد. بنابراین برای این که دو شخصیتی که من بازی می کردم از هم فاصله بگیرند مجبور شدیم در شخصیت فرزاد فرزین کمی اگزه جره کنیم. برای همین در این سریال شخصیت اصلی فرزاد فرزین را نمی بینیم و یک ذره عصا قورت داده تر و خشک تر شده تا فاصله ای بیفتد بین تورج چلبیانی و فرزاد فرزین.
من خودم در زندگی شخصی اینقدر سختگیر و خشک نیستم اما با نظر کارگردان روی این نقش کار کردیم و به این صورت در آمده که می بینید. همه معتقد بودند که هر خواننده ای نمی تواند این نقش را بازی کند و شاید حتی جرأت نمی کرد که در این قالب قرار بگیرد چون فکر می کرد ممکن است وجهه اش مخدوش شود.
وقتی شما به عنوان یک بازیگر وارد یک مجموعه می شوی باید فقط به بازی و کاراکترت فکر کنی نه به شخصیت و جایگاه یک شغل دیگرت وگرنه نباید بپذیری که بازی کنی. من وقتی این نقش را قبول کردم باید به عنوان یک بازیگر در قالب نقش حضور پیدا می کردم و خدا را شکر که هم مردم خوش شان آمد و هم همکاران خوب من در سینما.
به هر آنچه می بینیم خود فرزاد فرزین نیست. بازخورد این بازی در بین علاقه مندان خیلی پیگیرت چطور بود؟
– به هر حال در نهایت امر این یک سریال داستانی است و آنها هم این را می دانستند و به نظر من بازتاب خیلی خوبی هم برای من داشت.
از همه بیشتر بازیگری کرده ام
آیا این به خاطر بازی ات بوده یا این که این سریال مجموعا خوب دیده شده؟
– اگر من و دیگر بازیگران بازی مان خوب نبود که سریال خوب در نمی آمد. اگر بازی من خوب نبود می گفتند سریال خوب بود اما تو خرابش کردی (خنده). به یاد ندارم که چه قبل از انقلاب و به خصوص بعد از انقلاب خواننده ای نقشی را بازی کند و هجمه زیاد نقد منفی روی او نباشد.
این اولین باری است در تاریخ سینمای بعد از انقلاب (بازی های قبلی من را هم شامل می شود) که یک خواننده یک نقش را بازی می کند و هم مردم خوش شان می آید و هم کسانی که حرفه ای این کار هستند. این برای من بسیار حائز اهمیت است. من خودم از همه خواننده های داخلی بیشتر فیلم بازی کردم و این موضوع که می گویم شامل خود من هم می شود.
چهار فیلم بازی کردی؟
– بله. البته رضا یزدانی هم زیاد بازی کرده و من به جز رضا از همه بیشتر هم بازی کردم. شادمهر دو فیلم بازی کرد. حمید عسگری دوتا فیلم بازی کرد. بنیامین هم یک فیلم زحمت کشیده، مازیار هم بازی کرده و خلاصه این که تک و توک این اتفاق افتاده و مهم این است که به شما جدی نگاه کنند. البته من باید خیلی تشکر کنم از منوچهر هادی که خیلی در این کار تاثیرگذار بود و خیلی با هم صحبت کردیم تا با راهنمایی های ایشان این دو کاراکتر را ساختیم.
دو کاراکتری که هیچ کدام شان من نیستم. جفت شان هم باید اول فرزاد فرزین معرفی می شدند. یعنی باید این تعلیق برای مردم ایجاد می شد و در چند قسمت اول مردم خیلی به من فشار آوردند که آقا این چه نقشی است که بازی کردی و چرا خودت را اینجوری سیاه نشان دادی. به هر حال برای کسانی که به من لطف دارند سخت بود و ما هم دنبال این بودیم و این نشان می داد که این کار روی آنها تاثیر گذاشته است. به نظر من این اتفاق، اتفاق خیلی خوبی بود.
در این سریال موضوع شباهت تورج چلبیانی به شما مطرح بود. آیا به صورت واقعی هم کسی را دیدی که اینقدر بهت شبیه باشد؟
– بله. و یکی،دو نمونه خیلی عجیب هم به من شبیه هستند. عکس هایشان را برای من فرستادند.
به زودی کارهای بین المللی
با توجه به کارهایی که انجام دادی و تجربیاتی که به دست آوردی و با توجه به این که انگلیسی هم خواندی و می خوانی، چرا بیشتر برای بین المللی کار کردن و بین المللی شدن انرژی نمی گذاری؟
– هنوز فرصت نکردم که به صورت کامل برای این مسئله برنامه ریزی کنم ولی کارهایی هم کرده ام و همکاری هایی با کمپانی های خارجی داشته ام که به زودی اخبارش به گوش تان خواهد رسید.
در اخبار آمده بود که قرار است در پروژه ای به نام آسمانخراش با آقای چیکو بنت همکاری داشته باشی. آیا این پروژه هنوز فعال است؟
– بله. ضبط ها انجام شده و کمپانی که مسئول انتشار است منتظر شرایط مناسب است که آن را منتشر کند. همچنین باید مجوزهای داخلی هم گرفته شود که به زودی انشاءالله این اتفاق خواهد افتاد.
ورزش را حرفه ای دنبال می کنم
شما همواره استایلت را حفظ کرده ای و همیشه هم ورزشکار بودی. آیا هنوز هم این روش را حفظ کرده ای و به صورت پیوسته ورزش می کنی؟
– الان یکی دو ماه است که درگیرم و نرسیدم ورزش کنم ولی به طور کلی ورزش در برنامه کاری من هست چون به هر حال یک آرتیست باید همواره فرم بدنی اش را حفظ کند. البته همان طوری که گفتم بعضی وقت ها مشغله ها باعث می شود که برنامه ورزشی ما به هم بریزد اما در این ۱۱-۱۰ سال گذشته من شاید کلا شش، هفت ماه غیبت ورزشی داشتم.
آیا ورزش حرفه ای را هم پیگیری می کنی؟
– به جز تایم هایی که مجبور می شوم به خودم استراحت بدهم. من ۱۱ سال است که به صورت حرفه ای ورزش می کنم. ورزش اصلی من فیتنس است و در کنار آن ورزش های دیگری مثل باشینگ را هم انجام می دهم.
دوستان ورزشکار هم داری؟
– در جام جهانی هنرمندان در تیم فوتبالش بازی کردم و بعد مصدوم شدم و کمرم گرفت و دیگر نتوانستم فوتبال بازی کنم. دوستان ورزشکار زیادی هم دارم.
نزدیک ترین دوست ورزشکارتان چه کسی است؟
– اصولا همه دوستان ورزشکارم را دوست دارم. دوستان خوبی در باشگاه پرسپولیس دارم مثل محسن مسلمان و رامین رضاییان و پیشکسوتان بسیار خوبی مثل علی کریمی که همواره به من لطف داشتند. دوستانم زیاد هستند و بخواهم نام ببرم زیاد می شود.
من یک حرفه ای هستم!
آیا قراردادی که با شما بستند فرق می کرد با بازیگران حرفه ای که در آن کار هستند؟
– نمی دانم بقیه چه قراردادی بستند که بخواهم نظر بدهم ولی من هم فرزاد فرزین هستم، آرتیست درجه یک موسیقی، در نتیجه مبلغ قرارداد من هم رقم پایینی نیست.
این مسئله را پیگیری نکردی که ببینی مبلغ قرارداد بقیه چقدر بود؟
– من مبلغ قرارداد خودم را تعیین می کنم و به بقیه کاری ندارم.
می خواستم ببینم مبلغ قرارداد شما به نسبت بقیه بالا بوده یا پایین؟
– طبیعتا می دانی که درآمد موزیسین ها بد نیست یعنی یک موزیسین درجه یک سه شب کنسرت در تهران بگذارد درآمدش شاید به اندازه کل درآمد دوستان باشد برای سریال، در نتیجه طبیعتا دستمزد خواننده ها پایین نخواهد بود.
اما به هر حال شما به صورت دلی در فیلم شرکت می کنی و مثل بازیگران دیگر نیست که کار حرفه ای اصلی تان بازیگری باشد.
– اصلا به این شکل نبود. مگر من بیکار هستم که بخواهم همینجوری در کاری بازی کنم. من حرفه ای هستم و در هر کار حرفه ای که حضور پیدا می کنم کاملا حرفه ای برخورد می کنم.
به هر حال بازیگری هم که خوانندگی می کند ممکن است به آن کار به شکل شغل دوم نگاه کند.
– من این حالت را ندارم. من به عنوان بازیگر در این سریال حضور دارم و اتفاقا قرارداد من بخش دیگری هم دارد که من موسیقی سریال را خواندم. طبیعتا برای هر کدام از اینها جداگانه دستمزد گرفتم و این ها از نظر من فرقی با هم ندارند. این سوالی که داری می کنی از پایه اشتباه است.
من دارم راجع به شغل یا بیزینس اول و اصلی و شغل دوم صحبت می کنم.
– در هر حال راجع به شغل صحبت می کنی و این اول و دوم ندارد.
درباره بازیگر – خواننده ها
از بین بازیگرانی که خوانندگی می کنند کدام شان خوانندگان خوبی هستند؟
– اگر اسم ببری بهت می گویم.
خیلی ها هستند، مثلا مهران مدیری؟
– بدم نمی آید. صدایش خوب است. خیلی از کارهایش را شنیده ام. من چون آقای مدیری را دوست دارم وقتی آلبوم داد آلبومش را گرفتم گوش کردم و بعد هم پیگیری کردم. البته جدیدی ها را دوست ندارم چون سلیقه من نیست ولی برایش احترام قائل هستم. نمی گویم عالی است اما خوب است.
کامران تفتی؟
– شنیدم موزیک هایش را. کامران از دوستان قدیمی من هم هست اما فرصت نکردم کارش را گوش کنم. باید گوش بدهم بعد نظر بدهم.
بهرام رادان؟
– به نظرم خوب نیست. من دوست ندارم اما نمی توانم برای بقیه نظر قطعی بدهم. امیدوارم موفق باشد.
محمدرضا هدایتی؟
– به نظرم صدایش خیلی قشنگ است.
فکر می کنم از بین همه بازیگرانی که خوانندگی می کنند هدایتی از همه خواننده تر است و همه صدایش را بیشتر دوست دارند.
– صدایش خیلی قشنگ است و چرا کسی که صدایش قشنگ است نخواند؟ حالا بازیگر است، مهندس است، دکتر است، هر چه هست باشد. می خواهد بخواند، به کسی چه مربوط است؟! ایشان در یک بخشی استعداد دارد و دوست دارد این استعداد و توانایی را نشان بدهد و باید هم این کار را بکند. اینکه شما در آنجا این کار را می کنی و نباید اینجا این کار را بکنی را کدام آدم بی عقلی تعیین کرده است؟
هر کس که این را بگوید اصلا فکر نکرده روی آن و گارد الکی دارد. خیلی از مردم راجع به هر چیزی نظر می دهند. الان در فضای مجازی همه کس راجع به همه چیز نظر می دهند ولی وقتی متخصص آن قضیه صحبت بکند قضیه فرق می کند. اگر یک متخصص این حوزه هم در این مورد نظر بدهد معلوم است دارد گارد الکی می گیرد.
شما در هر بخشی که استعداد دارید پیگیری کنید. این استعداد را جدی بگیرید. تعلیم ببینید و بروید در آن بخش موفق شوید. به کسی چه مربوط است که شما چه کارهای دیگری هم انجام می دهید؟ مهم این است که شما هنرمندید و می خواهید این هنرتان را عرضه کنید.
آن آهنگ هیت محمدرضا هدایتی را یادت هست؟
– من با محمدرضا هدایتی دوستم و البته معمولا آهنگ های دیگران را نمی توانم حفظ شوم اما شما یک کلمه اش را بگو من بقیه یادم می آید.. دلگیرم از تو… من دارم می میرم… (ملودی اش را زمزمه می کند.)
امیرحسین مدرس؟
– من برای امیرحسین مدرس کار هم ساخته ام که تیتراژ «ماه هلال» یا «هلال ماه» شد که مال آتش نشانی بود. امیرحسین خواننده خوبی است منتها جنس صدایش را یکی ممکن است دوست داشته باشد و یکی هم دوست نداشته باشد. این دیگر سلیقه است.
تم صدای امیرحسین بیشتر موسیقی اصیل ایرانی است. آیا راحتی که با آن تم کار کنی؟
– اگر راحت نبودم که برایش آهنگ نمی ساختم. (خنده)
محمدرضا گلزار.
– من کنسرت محمدرضا گلزار هم رفتم و یک یدوتا از آهنگ هایش را هم گوش داده ام. امیدوارم در کارش موفق باشد. به هر حال او هم خیلی جدی دارد کار موسیقی اش را دنبال می کند و مخاطب خاص خودش را هم دارد و این که چقدر موفق باشد منوط به پشتکار و جدیتی است که در این زمینه به خرج می دهد. موسیقی مثل سینما نیست و بسیار کار سخت تری است.
در موسیقی فقط خودتی که پرودیوسری اما در سینما شما در کنار یک اکیپ بزرگ قرار می گیری و به تنهایی برای کل آن مجموعه تصمیم گیرنده نیستی. من اگر یک فیلم خوب بازی کنم فقط من نیستم که باعث موفقیت خودم و آن فیلم هستم. وقتی یک فیلم بد هم بازی می کنم فقط من نیستم که باعث خراب شدن بازی و آن فیلم خواهم شد.
یک اکیپ بزرگ دارند کار می کنند و همه شان مقصر یا موفقند ولی موسیقی شمایی که تعیین کننده ای. لیدر شمایی و شمایی که باید تصمیم بگیری چه موسیقی بخوانی و چه شعری را انتخاب بکنی، کی کنسرت بگذاری، چه تبلیغی انجام بدهی، کی چه موسیقی را منتشر کنی و … همه اش شمایی. بنابراین باری که روی دوشت توست اصلا قابل قیاس با یک بازیگر نیست.
از بازیگر – خواننده های خارجی چطور؟ کدام را دوست داری؟
– آنجا قضیه کاملا فرق می کند و اصلا چنین حرفی مطرح نیست. آنجا اگر استعداد خوبی داشته باشید پرورش پیدا می کنید. نه این که مثلا فرزاد فرزین چون خواننده خوبی است، نه تجربه ای دارد و نه تعلیم دیده بیاید بازی کند. در این صورت خود آن فیلم هم لطمه می بیند. آنها روی آرتیست های شان برنامه ریزی می کنند و آنها را هدر نمی دهند. اول درست و آماده اش می کنند و بعد به مردم عرضه می کنند. مثل جاستین تیمبرلیک یا جنیفر لوپز و خیلی های دیگر.
تورج چلبیانی، طناز خاکستری
در سریال عاشقانه با تعدادی بازیگر درجه یک همبازی هستی، البته فیلم های قبلیث ات هم همین طوری بود اما اینجا خیلی فرق می کند. مثلا پسران آخری تم گیشه ای داشتن و جوان پسند بود و فیلم دیگرت هم کمدی بود اما عاشقانه تم جدی تری دارد و بازیگرانی که در آن هستند هم همین طور مثل هومن سیدی و ساره بیات و محمدرضا گلزار و دیگران. از تجربه بازی با این ستاره ها بگو.
– اولا که حرفت درست است. به هر حال حضور در کاری حرفه ای تر در کار هر بازیگر تاثیرگذار است. هومن سیدی بازیگر خیلی خوب و توانایی است و در این سریال هم این کاراکتر را خوب در آورده و به نظرم موفق ترین کاراکتر این سریال هومن سیدی است. محمدرضا گلزار هم در عاشقانه خیلی خوب کار کرده و سعی کرده صدش را بگذارد و خیلی خوب بود. بقیه بازیگران هم همین طور؛ خانم ساره بیات و خانم بهناز افشار و بقیه دوستان.
من خیلی سکانس مشترکی با بقیه دوستان نداشتم و بیشتر با هومن بازی داشتیم. حضور این بازیگران در این کار طبیعتا برای من هم تاثیرگذار بود ضمن این که من و هومن سیدی خیلی بیشتر، کاراکترمان طوری بود که باید طنازی داشتیم. البته من دارم راجع به شخصیت تورج صحبت می کنم. اولا که برای یک خواننده بازی کردن در یک نقش طنز خیلی راحت نبوده و نداشتیم خواننده ای که طنز بازی کند. بیشتر خواننده ها با این کار گارد دارند و این که خودت را بشکنی و از آن گارد بیرون بیایی خیلی سخت است.
شاید بعضی ها وقتی به عنوان بازیگر وارد کار می شوند هنوز به موقعیت اجتماعی شان فکر می کنند در حالی که وقتی به عنوان یک آرتیست، هنرمند یا بازیگر وارد کار می شوی باید نقشت را درست بازی کنی. برای من هم اولش مقداری سخت بود اما با قبول نقش وارد شخصیت پردازی برای تورج چلبیانی شدیم که شخصیت خاکستری دارد و در موردش صحبت کردیم.
جرمی هم که او دارد خیلی شدید نیست و شخصیت خاکستری دارد و مردم دوستش دارند. در یک سریال ملودرام طبیعتا کار کسانی که نقش نسبتا طنز دارند از بقیه سخت تر است چون باید بار چیزی را به دوش بکشند که جهت گیری سریال به آن سمت نیست. این کمک می کند به فضای سریال که جذاب تر دیده شود.
درباره هوروش بند، بهنام بانی، آرش ای پی و دیگر چهره های جدید
به غیر از کار خودت که طبیعتا این استایل و سبک را بیشتر از بقیه دوست داری که کار می کنی، از موزیسین های دیگر موسیقی پاپ کار چه کسی را بیشتر دوست داری؟
– من ترجیح می دهم راجع به این موضوع نظر ندهم.
موسیقی اصیل ایرانی هم گوش می کنی؟
– تک و توک بعضی از کارهای همایون شجریان را شنیده و خیلی دوست داشتم. چند کار از علیرضا قربانی را هم دوست دارم ولی موسیقی سنتی موسیقی مورد علاقه ام نیست مگر این که کار خیلی فاخر و قشنگ باشد مثل بعضی کارهای همایون شجریان.
از موزیسین های خارجی خواننده مورد علاقه ات کیست؟
– از پاپ ها خیلی ها را دوست دارم مثل سلن دیون یا ماریا کری یا مایکل بولتون و اساسا خیلی هستند و آنقدر خوب زیاد است که نمی شود همه را نام برد.
در خلوت خودت این موسیقی ها را گوش می کنی یا داخلی را هم گوش می کنی؟
– من سعی می کنم هر از چند گاهی همه بروبچه ها را گوش کنم.
برای این که بدانی چه کار کردند و به عنوان رقیب؟
– قطعا. باید ببینم دور و برم چه نوع موزیک هایی ساخته می شود و چه چیزهایی شنیده می شود. حتما رصد می کنم. چرا که نه. بر عکس دوستانی که می گویند من گوش نمی کنم و راست نمی گویند، من می گویم که همه کارهای مهم را گوش می کنم.
الان موسیقی و سلیقه شنیداری مردم تغییر کرده. آیا کارهای موزیسین های جدید را هم گوش می کنی؟ مثلا هوروش بند را گوش می کنی؟
– بله و دارم با آنها کار می کنم. الان دارم با مسعود جهانی و آرش عدل پرور که آرش ای پی هست داریم یک کار مشترک انجام می دهیم.
حامد همایون چطور؟
– حامد همایون را هم گوش کردم. مگر می شود گوش نکرده باشم.
دوست داری؟
– بدم نمی آید. معمولی است.
بهنام بانی؟
– صدای خیلی قشنگی دارد.
سینا شعبانخانی؟
– صدای سینا شعبانخانی هم خیلی قشنگ است.
شهاب مظفری؟
– آهنگ های شهاب مظفری را در اینستاگرام دیدم که لایو می خواند و خوب هم می خواند اما موزیکش را با دقت ننشستم گوش کنم. فکر می کنم خواننده موفقی شود چون استایلش استایل خوبی است.
توجه کردید که اکثر خواننده هایی که الان دارند چهره می شوند صداهای خوبی دارند؟
– این خیلی اتفاق خوبی است.
شهاب حسینی و مریلا زارعی
الان در این موقعیت و با توجه به سن و سال و تجربه ای که به دست آوردی، بازیگر مورد علاقه ات کیست؟
– خارجی خیلی تغییر نکرد و البته چند نفر اضافه شدند. از بازیگران داخلی هم همان ها هستند و تعداد دیگری هم اضافه شده که اگر بخواهم مثال بزنم تعداد زیاد می شود. مثلا شهاب حسینی را خیلی دوست دارم.
از خانم های بازیگر چطور؟
– خانم مریلا زارعی خوب بازی می کند و چندین خانم بازیگر خوب دیگر.
درباره عشق و ازدواج و بچه
ببخشید، یک سوال خصوصی تر بپرسم؛ نمی خواهید بچه دار شوید؟
– هنوز زود است. فعلا درگیر کارهای اینترنشنالم هستم. سر یک پروژه سینمایی باید بروم و کمی شلوغ هستم. انشاءالله سر فرصت.
آخرین سوال. آیا به نظرت ازدواج همیشه با عشق باشد یا با عقل هم می تواند باشد؟
– حالا نمی شود که هر دو باشد؟
بله، این هم می شود ولی می خواستم بپرسم به نظرت کدام شان ارجحیت دارد؟
– عشق که نکته خیلی مهمی است، مخصوصا برای یک آرتیست اما در کنار آن باید توأم با عقل هم باشد. خیلی هم نباید همه چیز غیرمنطقی اتفاق بیفتد.
دیدگاهتان را بنویسید