اگر پیگیر اخبار موسیقی یا حتی مخاطب حوزه پاپ و سنتی باشید قطعاً نام برنامه «هزارصدا» را شنیدهاید. برنامهای که در آخرین روز تابستان سال ۹۲ کار خود را شروع کرد و الان پس از گذشت ۴ سال جایگاه خود را میان فعالان و مخاطبان موسیقی پیدا کرده است. آنها که از بیرون به هزارصدا نگاه میکنند به نظرشان این برنامه صرفاً یک رقابت استعدادیابی همانند مسابقات دیگر از این دست است. اما این برنامه تفاوتهای مهمی با مسابقات مرسوم استعدادیابی دارد. مهمترین نکته این است که در هزارصدا هیچکسی حق کاورکردن یک آهنگ دیگر را ندارد و خوانندهها باید قطعاتی که متعلق به خودشان است را بخوانند. همین موضوع باعث شده تا مقوله شکلگیری کاراکتر مستقل و عدم تقلید بیشتر به چشم بیاید.
در آستانه تولد ۴ سالگی هزارصدا به سراغ «آرش نصیری»، بنیانگذار و ایدهپرداز و مجری این برنامه، رفتیم. این چهره که از ترانهسراها و روزنامهنگاران باسابقه عرصه موسیقی است جزئیات هزارصدا را برای ما تشریح کرد. همچنین آرش نصیری به برخی ابهامات درباره برنامهاش پاسخ داد و دیدگاههای خود نسبت به مسابقات استعدادیابی دیگر بیان کرد. این گفتگو را در ادامه میخوانید:
- *ایده هزارصدا برای چه زمانی است و چه شد که به فکر استعدادیابی افتادید؟
اوایل دهه هشتاد انجمن ترانهسرایان راه افتاد و من هم از اولین نفراتی بودم که در آن جلسات شرکت میکردم. آن زمان ترانه هم میگفتم و علیرضا عصار، آرتین شاهوران، حمید اصغری و چند تن دیگر از خوانندگان ترانههایم را اجرا کرده بودند. آن موقع من هم روزنامهنگار هنری و به ویژه روزنامهنگار حوزه موسیقی بودم، هم ترانه کار میکردم. همچنین در زمینه داستان و به ویژه داستانهای مینیمالیستی نیز فعالیت داشتم که کتاب مجموعه داستانهای مینیمالم هم بعدتر و در سال ۱۳۸۵ با عنوان «برای کلانتر صندلی بگذارید» منتشر شد. بعدتر بنا به دلایلی سرودن ترانه را رها کردم و بیشتر تمرکزم را روی کار روزنامهنگاری گذاشتم. ایدهام هم این بود که من اگر در یک کاری رشد کنم بهتر از این است که در چند کار متوسط باشم. سال ۸۹ عضو شورای سردبیری مجلههای زندگی ایرانی خلاقیت بودم و حدود سال ۹۰ سردبیر مجله «ترانه ماه» شدم که مجلهای در حوزه موسیقی به خصوص موسیقی پاپ بود. همان زمان به این موضوع فکر کردم که جلسهای برای بررسی کل یک اثر موسیقی راه بیندازم. جلسات ترانه چند سالی راه افتاده بود و در آن سالها این جلسات فراوان بودند. این جلسات در جای خودشان مفید بودند و هستند اما نظر من این بود که تحلیل ترانه، قبل از اینکه موسیقی روی آن بیاید و قبل از اینکه خوانده شود چندان راهگشا نیست. یعنی اساساً ترانه تا زمانی که با موسیقی همراه نشود قابل بررسی دقیق نیست. به همین دلیل حس کردم جای برنامهای که در آن ترانه و خوانندگی و موسیقی و تنظیم همزمان بررسی شود خالی است. به فرهنگسرای ارسباران درخواست دادم و بعد از طی چندین ماه و رفت و آمد و بررسی لازم، اولین برنامه ۳۱ شهریور سال ۹۲ برگزار شد.
همین جا میخواهم از مدیر جوان آن زمان فرهنگسرا، دوست شاعر و نویسنده و صاحبدلم مرتضی توکلی تشکر کنم که اگر او در آن مقطع مدیر ارسباران نبود شاید این اتفاق نمیافتاد. البته در این مسئله و تایید این برنامه، نظر مساعد و لطف هنرمند و مدیر گرامی شهرام صارمی عزیز هم نقش اساسی داشت و دارد. آقای توکلی همان سال یا سال بعد از فرهنگسرا رفت و این همزمان شده بود با تغییرات مدیریتی در سازمان فرهنگی هنری و مدیری به فرهنگسرای ارسباران آمد که با موسیقی پاپ موافق نبود. بنابر این از اواسط سال ۱۳۹۳ تا اواسط ۱۳۹۴، با مساعدت دوست عزیز و شاعرم سیدعباس سجادی این برنامه به فرهنگسرای نیاوران منتقل شد. بعداً و از ابتدای سال ۱۳۹۵ با پیگیریهای بنده و شهرام صارمی عزیز و نگاه مثبت مدیران سازمان فرهنگی هنری شهرداری و آقای سلیمانی مدیر فرهنگسرای ارسباران، برنامه مجدد به این فرهنگسرا برگشت و هم اکنون هم در حال برگزاری ست.
از ابتدا هدف اصلی برنامه هزارصدا این بود که کل پکیج یک آهنگ با هم بررسی شود. مانیفستی هم نوشته بودم و در ابتدای برنامه اول خواندم. در آن مانیفست گفتم که این برنامه فرزند و ادامه جلسات ترانه است. در اولین برنامه، یعنی همان برنامه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲آقایان مانی رهنما، مهردادنصرتی، عبدالجبار کاکایی و ابراهیم اسماعیلی داوران برنامه بودند و رستاک حلاج عزیز هم به عنوان خواننده مهمان حضور داشت و آنقدر شلوغ شد که روی زمین و کنار دیوارها و محوطه پر از تماشاگر بود. همین جا از این دوستان عزیز هم تشکر میکنم به خصوص از رستاک عزیز که آن موقع مطرح شده بود و اجازه داد اولین بار علاقهمندانش از طریق این برنامه از نزدیک اجرایش را ببینند.
یکی از نکات مهم برنامه هزارصدا این است که در هر قسمت، از متولدین و درگذشتگان آن ماه یاد میکنیم و مناسبتها را در نظر داریم و هر برنامه به یک چهره شاخص آن ماه تقدیم میشود. مثلاً برنامه ای مصادف با درگذشت و تولد استاد علی اصغر بهاری و استاد منوچهر همایونپور بود و این برنامه به آن عزیزان تقدیم شد. در برنامههای پاپ هم از بزرگانی نظیر مازیار، فرهاد و بابک بیات به این شکل یاد کردهایم و آهنگشان به عنوان تیتراژ برنامه انتخاب شده است.
- *از روزی که هزارصدا راه افتاد همه نگاه استعدادیابی به آن داشتند و با مسابقاتی از این دست مقایسه میشد اما بُعد ترانه چندان مطرح نبود.
این برنامه زمین تا آسمان با مسابقات استعدادیابی تفاوت دارد! پیش از هزارصدا یک برنامه آکادمی پخش میشد که در آن کار افراد دیگر را میخواندند و آن برنامه عنوان استعدادیابی داشت. چون آنها که صدایشان خوب بود میآمدند و صدا و هنر خود را محک میزدند و شعر و ملودی و تنظیم بررسی نمیشد. تفاوت اساسی هزارصدا با برنامههای دیگر این است که در هزارصدا، هرکسی که شرکت میکند صاحب اثر است و کسی ادای دیگری را در نمیآورد. در یکی از اولین برنامهها شخصی آمده بود که صدا و حتی پوشش و مدل موی او شبیه محسن یگانه بود. منتقدها برخورد جدی با این شخص داشتند و به همین دلیل بعداً کسی جرأت نداشت با ژست تقلید وارد برنامه شود. در هزار صدا ترانه، ملودی، تنظیم و نوع اجرا و خوانندگی مورد نقد قرار میگیرد و به همین دلیل برای همه شرکتکنندهها مثل یک کلاس درس هم هست. از برنامه اول به بعد شرکتهای زیادی سراغم آمدند و گفتند که ما به تو پول میدهیم ولی خوانندههایی که میگوییم باید شرکت کنند و به جایگاهی برسند. اما هرگز نپذیرفتم و هیچ وقت از خوانندههای هزارصدا پول نگرفتم چون نمیخواهم وارد حاشیه هایی از این دست شویم و مثلا شخصی با سطح پایین اما پولدار را انتخاب کنیم.
- *پس تمام کسانی که در هزارصدا شرکت میکنند، ترانه و ملودی آن کار برای خودشان است؟
ممکن است خودشان هم شعر و ملودی را ننوشته باشند و از شخص دیگری خریده باشند ولی مالک اثر خودشان هستند و کاور نمیکنند. حتی خیلی از کسانی که تاکنون در هزارصدا شرکت کردند، آلبوم داشتند و یکی از کارهای آلبوم خودشان را خواندند.
- *فکر میکنم اگر این قانون را نداشتید و اجازه میدادید که کارهای کاور هم اجرا شود این برنامه رونق بیشتری میگرفت.
من هیچ وقت به دنبال شلوغی هزارصدا نبودم و دوست داشتم وجه آموزشی آن پررنگتر باشد. افراد زیادی بودند که آلبومی در بازار داشتند یا ترکهای متعددی را منتشر کرده بودند اما این فرصت را نداشتند که آهنگسازان، خوانندگان، ترانهسراها و به عبارت دیگر پرودیوسرهای درجه یک کارشان را بشنوند و نقد کنند. ممکن است یک خواننده جوان به سادگی این شانس را پیدا نکند که چهرههای مطرحی نظیر استاد محمدعلی بهمنی، فوادحجازی، بهروز صفاریان، مهرداد نصرتی، عبدالجبارکاکایی، محسن رجبپور یا خوانندههای درجه یک مثل حامی، مانی رهنما، نیما مسیحا و بنیامین و کلاً حرفهایهای کارشان را بشنوند و نقد کنند. در همین سایت «موسیقی ما» یا رسانههای دیگر هر روز چند ده اثر منتشر میشود و ممکن است خوانندههای زیادی در بازار وجود داشته باشد و بتوانند هزارصدا را شلوغ کنند. اما من دنبال آنهایی بودم که برای کارشان زحمت میکشند و هدف آنها موفقیت است اما در مسیر درستی قرار ندارند و حضور در برنامه و شنیدن نقد و راهنماییها یا حتی تشویقهای بزرگترها میتواند کمکشان کند. هزارصدا اولین برنامه منسجم و پیوسته مسابقه موسیقی در ایران است. یک سال بعد از بخش پاپ که در سال ۱۳۹۲ راه افتاد، مسابقه ساز و آواز بخش موسیقی دستگاهی ایران هم در هزارصدا راه افتاد که در حقیقت اولین مسابقه ساز و آواز و کارگروهی تاریخ موسیقی ایران است که کارهای اصیل ایرانی را بررسی میکند.
نکته مهمی که در هزارصدا اتفاق افتاد این است که آهنگسازان و ترانهسراها و خوانندههای زیادی در هزارصدا همدیگر را پیدا کردند و گروههای خوبی را شکل دادند.
- *چرا به سمت موسیقی سنتی رفتید؟
برنامه هزارصدا در ماه یک مرتبه برای موسیقی پاپ و یک مرتبه برای موسیقی سنتی برگزار میشود. در موسیقی سنتی جای چنین برنامهای به شدت خالی بود چون خوانندگان زیادی در این بخش داریم و چهرههای زیادی هم هستند که تحصیلات دارند. در کلاسهای آواز فقط قدم اول حضور در موسیقی آموزش داده میشود ولی فرصت تشکیل گروه و اجرای زنده کارشان برای جمعیت را پیدا نمی کنند. اما در هزارصدا چنین فرصتی خواهند داشت و اساتید کارشان را بررسی میکنند. این بخش هزارصدا هم جای خودش را پیدا کرد و بزرگانی نظیر استاد فریدون شهبازیان و نادرگلچین و … هم آمدند و لطف دارند و میگویند هر وقت که دعوت کنید میآییم.
در موسیقی پاپ تاکنون برنامههایی برای بررسی صدای خواننده داشتیم که میشود به برنامههای شبکههای ماهوارهای اشاره کرد. آنها اساساً صدا را بررسی میکردند اما به هر حال میشود گفت برنامههایی در حوزه موسیقی پاپ بودند اما برای موسیقی سنتی اصلا چنین برنامهای قبل و بعد از انقلاب نبود.
ما در بخش سنتی، سال اول نوازنده و خواننده برتر را انتخاب میکردیم اما از سال دوم گروه برتر انتخاب میشد.
- *قوانین و شرایط افراد برای اجرا چیست؟
علاقهمندان، آهنگها و آثار خودشان را برای من میفرستند یا از طریق دوستان دیگر معرفی میشوند. کارها اگر از لحاظ شعر و آهنگ استاندارد لازم را داشته باشد برای اجرا در برنامه دعوت میشوند. در هر برنامه سه نفر انتخاب میشوند و نفر اول به مسابقه فینال میرود که آخر سال یا ابتدای سال آیندهاش برگزار میشود. در بخش سنتی هم چون در هر برنامه سه یا چهار گروه اجرا میکنند، در هر شش ماهه سال یک نیمه نهایی دارد و در پایان سال هم فینال برگزار میشود.
- *در معرفی آدمها از سوی دوستان شما، به غیر از استاندارد روابط هم برای انتخاب شرکتکنندهها دخیل است؟
من به عنوان برگزارکننده و مدیر برنامه سعی میکنم کیفیت تا جایی که امکان دارد بالا باشد. روابط از این جهت وجود دارد که وقتی یک آهنگساز درجه یک بگوید فلانی خواننده خوبی است و واقعاً کارش خوب باشد حتماً او را انتخاب میکنم. اما هر کسی که معرفی شود را به سادگی وارد برنامه نمیکنم.
- *در مرحلهای که علاقهمندان آثار خود را ارسال میکنند و سپس برای شرکت در برنامه دعوت میشوند هم از نظر کارشناسان استفاده میکنید؟
در این بخش معمولاً من خودم کارها را انتخاب میکنم و همچنین چند نفر از دوستانم هنرمندان درجه یکی هستند که با آنها مشورت خواهم داشت.
- *انتخاب داورها به صورت تصادفی است یا براساس محتوای هر برنامه در هزارصدای پاپ یا سنتی انتخاب میکنید؟
در بخش پاپ، پاپ سنتی یا کارهای نزدیک به راک و الکترونیک هم داریم. ممکن است من ببینم آهنگهای یک برنامه بیشتر به کدام سمت است و بعداً بر همان لحاظ، داوران را انتخاب کنم. اما کلاً در هزارصدای پاپ و سنتی، داور ثابت وجود ندارد. در ابتدا کمی به من بابت این موضوع ایراد میگرفتند ولی از این ماجرای عوضشدن داوران در هر برنامه دفاع میکنم چون به این ترتیب نظرات و صداهای همه بزرگان و اهل فن موسیقی شنیده میشود. ما یک سری بیننده ثابت داریم که در اغلب برنامههای هزارصدا به سالن میآیند و باید نظرات همه چهرههای موسیقی را بشنوند. محتوای برنامه در انتخاب داوران تأثیر زیادی ندارد و همه دوستان بدون هیچ چشم داشتی لطف می کنند و برای داوری برنامهها میآیند. در هر برنامه هم یک خواننده مهمان پاپ یا یک گروه مهمان سنتی برای اجرا میآیند و این هنرمندان هم براساس قابلیتهایی که دارند انتخاب میشوند.
- *در بخش انتخاب داوران یک مورد وجود دارد آن هم اینکه ممکن است مثلاً فلان داور به اندازه حامی یا نیما مسیحا سختگیری نداشته باشد و این باعث میشود برخی شرکتکنندهها شانس بیشتری برای صعود به مراحل بالاتر داشته باشند.
این را در نظر داشته باشید که هر برنامه با خودش سنجیده میشود و همه شرکتکنندگان یک برنامه از فیلتر داوران ثابتی نمیگذرند. اتفاقاً خدا را شکر کم پیش آمده کسی انتخاب شود که مردم حاضر در سالن هم موافق نباشند و معمولاً کسی انتخاب میشود که حقش بوده است. در هر برنامه شرکتکنندهها با همان داوران سنجیده میشوند و مثلاً در برنامهای که بنیامین بهادری داور بود، یک خواننده انتخاب شد که مدرس آواز سنتی است و پاپ میخواند. اکثر برنامههای از این دست داور ثابت دارند ولی در این برنامه چنین روندی امکان پذیر نبود چون ما میخواستیم صداهای مختلفی داشته باشیم. هزارصدا برای داورانش هم تا کنون نکات مثبت تخصصی داشته است چون برخی از آنها تا کنون تجربه نقد نداشتند و دریچه جدیدی به رویشان باز کرد. در این برنامه شرکتکنندهها، داوران، تماشاگران روزنامه نگاران موسیقی که به سالن می آیند هم نکات زیادی را فرا میگیرند. برای شخصی که انتخاب میشود اتفاق شگفتانگیزی رخ نمیدهد اما بحث آموزشی این برنامه در اولویت است.
- *در بحث اخذ پول از شرکتکنندهها واقعاً از هیچکسی پول نمیگیرید؟
تا کنون یک ریال از شرکتکنندهها پول نگرفته ایم.
- *به هرحال این برنامه هم دخل و خرج دارد!
دخل و خرج هزارصدا به سختی هماهنگ میشود. برای تماشاگران بلیتفروشی انجام میشود که قیمت آن ده هزار تومان است. اما در هر برنامه مهمانان زیاد و همچنین جمعی از همراهان شرکتکنندهها را در سالن داریم. هزینه فیلمبرداری و مسائل دیگر را هم داریم و عملاً این برنامه سود مالی خاصی ندارد. اما من اساسا نگاه بیزنسی به آن ندارم و ثانیاً به آینده هزارصدا امیدوار هستم و فکر میکنم میتواند تأثیرگذار باشد. خودم هم از برخی کارهایم صرف نظر میکنم و برای این برنامه وقت میگذارم چون میخواهم در آینده اتفاقات بزرگتری را رقم بزند. نباید برای معرفی چهرههای جدید از آنها پول بگیریم و این موضوع اگر در چنین برنامههایی باب شود بد است. اگر من میخواهم درآمد از برنامه هزارصدا داشته باشم باید برای آن اسپانسر بگیرم.
- *برای داورها هم همین شرایط برقرار است؟
داوران هزارصدا هم برای حضور در این برنامه پول نمیگیرند. چون عزیزان نسبت به من لطف دارند و شرایط کار و جزئیات این برنامه را میدانند. همه داوران هزارصدا به عشق موسیقی و به دلیل احساس مسئولیت برای کمک به نسل جدید موسیقی در این برنامه شرکت میکنند. از سوی دیگر هزارصدا برای برخی داورانش هم جنبه تبلیغاتی داشته و چهرههایی هستند که دوست دارند از این طریق با هنرمندان تازهکار و مخاطبان ارتباط برقرار کنند.
فراموش نکن که من بیش از هفده هجده سال است که به عنوان یک روزنامهنگار، خدمتگزار موسیقی و اهالی موسیقی هستم. اغلب بزرگان من را در جاهای مختلف دیدهاند و من با بعضی از آنها بارها مصاحبه کردهام و خبرها و گزارشهای برنامههایشان را نوشتهام و هنوز هم یک روزنامهنگار موسیقی هستم و این از نظر لطف آنها پنهان نیست. پیشینه و فعالیتهای من مشخص است و من فلان آدم پولدار نیستم که خواسته باشم با سرمایه و برای سرمایهگذاری وارد این کار شوم. از همه این دوستان و بزرگواران که در این راه حمایتم کردهاند سپاسگزاری میکنم.
- *کلاً برای انتخاب داورها چه ملاکهایی دارید؟ چون در برخی برنامهها به نظرم انتخاب داورها براساس شهرت و پاپیولاریته آنها بوده است.
منکر انتخاب برخی داوران براساس پاپیولار بودن آنها نیستم و این هم وجه مهمی است. البته همین افراد هم برای شهرت و پاپیولارشدن زحمت کشیدهاند و کمتر پیش آمده آدمهایی که صرفاً شهرت بدون تخصص یا سابقه کار داشتهاند را دعوت کرده باشیم. نکته دیگر این است که من همیشه داوران را ترکیبی انتخاب میکنم و افرادی که از لحاظ دیدگاه نزدیک به هم هستند را کنار هم قرار میدهم.
- *تا کنون بحث و تنش میان داوران و شرکتکنندهها داشته اید؟
گاهی اوقات اختلاف نظرهایی بین شرکتکنندهها و داوران وجود دارد که طبیعی است اما تا کنون در هزارصدا حاشیه خاصی نداشتیم. چون برنده نهایی هزارصدا جایزه کلان ندارد ولی اگر موارد اختلاف نظر بوده، به من منتقل کردهاند و موارد را حل کردهام.
- *خوانندههای مهمان هم پول نمی گیرند؟
آنها هم پول نمیگیرند. همیشه کسانی را انتخاب میکنیم که صدای خوبی داشته باشند و مردم مشتاق صدایشان باشند و البته در شروع فصل جدیدی از کارهایشان باشند. مثلاً در یک برنامه که محسن رجبپور و اهورا ایمان کارشناس بودند، حامد همایون اولین اجرای خود را روی صحنه برد. پیش از آن چهرههایی نظیر هومن جاوید و کامران رسولزاده و اهورا ایمان اجرا داشتند. همه این عزیزان میدانند که هزارصدا وجهه دلی و آموزشی دارد و چشمداشت مالی نداشتند.
- *به نظر من همین عدم گردش مالی خاص در هزارصدا یک نقطه ضعف برایش محسوب میشود. چون اگر حمایت مالی از این برنامه صورت گیرد و درآمد داشته باشد میتواند روی تبلیغات خودش بیشتر کار کند و طیف گستردهتری از مردم با هزارصدا آشنا شوند.
فراموش نکنید که محدودیتهایی برای مسابقات موسیقی وجود دارد. طی این چند سال که من هزارصدا را برگزار کردم کوچکترین شائبهای برای مسئولین فرهنگسرای ارسباران و مدیران شهرداری و وزارت ارشاد پیش نیامد. هزاصدا برنامهای است که بدون کمترین حاشیه و مشکلی برگزار شده است. پس از هزارصدا مسابقات استعدادیابی زیادی در تلویزیون شکل گرفت و چند برنامه خصوصی هم تولید شدند ولی اجازه انتشار پیدا نکردند. من ابتدا سعی کردم برادری خودم را ثابت کنم و بگویم که هدف هزارصدا آموزش و معرفی راه درست به خوانندههای جوان برای فعالیت و انتخاب آثار است.
- *سال گذشته گزارشی در سایت «موسیقی ما» منتشر شد با موضوع اینکه مسابقات استعدادیابی ایرانی هیچ وقت خروجی شاخصی ندارند و نفرات برگزیدهاش به جایی نمیرسند. در هزارصدا برای نفرات برگزیده اتفاق خاصی رخ می دهد؟
ابتدا میخواهم یک گلایه داشته باشم آن هم این است که در این گزارش هیچ اشاره ای به هزارصدا نشد که یک جفای بزرگ به این برنامه بود. چون این برنامه اولین برنامه رقابتی موسیقی در ایران بود که چهرههای مستعد به شکل صحیح کارشان را به نقد میگذارند و انتخاب می شوند. من همان موقع این موضوع را به نویسنده آن گزارش گفتم و او عذرخواهی کرد و بهانههایی آورد که توجیه بود اما من از او پذیرفتم. گفتم مهم نیست؛ او این را مینویسد اما تاریخ را که نمیتواند عوض کند.
در مورد بخش دوم سوالت هم باید بگویم که اگر از شرکتکنندهها اشخاصی با ویژگیهای خاص باشند معمولاً مورد توجه تهیهکنندهها یا آهنگسازان حاضر در برنامه قرار میگیرند. همچنین فیلمهای اجراهای هر برنامه در کانال هزارصدا به اشتراک گذاشته میشود و من فیلم اجرای هر شرکتکننده را به او میدهم تا در صفحات خودش منتشر کند. از سوی دیگر اگر یک استعداد واقعی در این برنامه شرکت کند هرگز او را فراموش نمیکنم. من به عنوان یک روزنامهنگار قدیمی در جاهای زیادی ارتباط دارم و به این شکل افراد زیادی را معرفی کردهام. سال گذشته مسئول یک برنامه تلویزیونی در شبکه جامجم بودم که برخی گروههای خوب سنتی را برای اجرا در آن برنامه دعوت کردم. همچنین در همین دو هفته اخیر، دو تن از خوانندگان خوب برنامه را به برنامه فرمول یک آقای علی ضیاء معرفی کردم که آنجا خوش درخشیدند و دارد اتفاقات خوبی برایشان رخ میدهد. باید از علی ضیاء عزیز و همکارانش از جمله خانم اصلانپور هم تشکر کنم.
معمولاً برای برنامه های استعدادیابی که حتی در مقیاس تلویزیون پخش میشوند هم اتفاق خاصی رخ نمیدهد که این موضوع دلایل زیادی دارد و هزارصدا هم قاعدتاً از این قاعده کلی مستثنی نیست، ولی در هزارصدا حداقل ویژگیهایی وجود دارد که از سایر مسابقات متمایز میشود. به هرحال الان دورهای است که هر خواننده باید برای تبلیغات، خودش هم اقدام کند. هرکسی به هزارصدا بیاید و برنده شود سوپراستار نمیشود اما اتفاقات خوبی برایشان رخ میدهد. مثلاً امید طهماسبی برنده هزارصدای پاپ سال گذشته بود و قرار است محسن رجبپور روی کارش سرمایهگذاری کند. یا مثلاً گروه نوای خیال به عنوان گروه برگزیده سنتی انتخاب شد و در یک برنامه دیگر، مهیار علیزاده که یک پرودیوسر است به آنها پیشنهاد همکاری داد. این اتفاقات بهتر است تا اینکه بیدلیل یک نفر را بزرگ کنیم و به او شهرت کاذب بدهیم و بعداً آن طرف فراموش شود.
- *درباره مسابقات استعدادیابی تلویزیون و خصوصاً «شب کوک» چه نظری دارید؟
برنامه شب کوک به همت دوست عزیزم «هادی دمیرچی» تولید شد. او قبل از شروع برنامه شبکوک همیشه از بینندگان ثابت برنامه بود و از تهیهکنندههایی هم هست که به هزارصدا خواننده معرفی کرد و در یکی از برنامه های سال اول، «پاکان» را معرفی کرده بود که به رتبه دوم دست پیدا کرد. آقای دمیرچی عزیز در ادامه کار و شاید سال ۹۳ (اگر اشتباه نکنم) برنامه شبکوک را تولید کرد که خدا را شکر موفق بود و اجازه بدهید که درباره محتوای آن قضاوت نکنم. او به من لطف زیادی داشت که میخواست با هم همکاری هم داشته باشیم، اما من ترجیح دادم که برنامه هزارصدا را با سر و صدای کمتری اجرا کنم. ماهیت شب کوک با هزارصدا تفاوت های زیادی داشت چون خوانندهها آهنگهای دیگران را میخواندند در حالی که برنامه ما کلاً با کپی و تقلید میانهای ندارد. در حقیقت شبکوک را باید با تلنتهای دیگر مقایسه کرد. فکر میکنم آقای دمیرچی و دوستان سری جدید این برنامه را هم تولید کردهاند که انشالله مشکلی پیش نیاید و به زودی پخش شود.
- *چه آیندهای برای هزارصدا متصور هستید و ایدهآلترین شکل این برنامه چیست؟
با تلاش سعی میکنم کیفیت این برنامه را هر روز ارتقا دهم. خدا را شکر هزارصدا تا کنون خیلی خوب دیده شده و نشانهاش هم این است که اکثر بزرگان موسیقی ایران در هزارصدا شرکت کردهاند و کاملاً آشنایی دارند. نظرات مثبتی هم از اهالی موسیقی سنتی و پاپ دریافت کردهام. شرکتکنندهها هم عاشقانه به هزارصدا می آیند و بابت نکاتی که یاد گرفتهاند خوشحال هستند. ایدهآلترین شکل هزارصدا برای من پخش تلویزیونی است و مجوزهای اولیه هم برای آن صادر شده بود اما باید مراحل قانونی و استانداردهایش طی شود. یکی دوبار قبلاً این اتفاق افتاده بود و الان هم که دارم با شما صحبت می کنم با یکی از شبکههای تلویزیونی صحبتهای جدی برای پخش تلویزیونی آن یا حتی اجرای آن کردهایم که به زودی اجرایی میشود.
البته خوب است که این اتفاق بیافتد و خیلی به رشد برنامه کمک خواهد کرد اما اگر هم این اتفاق رخ ندهد من با همین روال ادامه خواهم داد چون تأثیر این برنامه کاملا مشخص است. من به عنوان یک روزنامهنگار و فعال در این زمینه میدانم که یک برنامه نقد مستمر در زمینه موسیقی چه تاثیرات مثبتی میتواند داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید