دیروز (۲۴ اردیبهشتماه) پنجاهوپنجمین سالروز تولد پرویز مشکاتیان، دردانهی موسیقی ایرانزمین بود.
پرویز مشکاتیان، آهنگساز، نوازندهی سنتور، استاد دانشگاه و پژوهشگر موسیقی ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ در نیشابور متولد شد. او هشت ساله که بود، نخستین کنسرتش را در مراسم گردهمآیی دانشآموزان مدرسهی امیر معزی نیشابور برگزار کرد. خودش اذعان میداشت که از همان روزها متوجه ارتباط نزدیک ادبیات منظوم و منشور ایران با راهنمایی پدرش بوده است.
پس از پایان تحصیلات متوسطه به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران وارد شد. ردیف عالی موسیقی ایران، ردیف آقا میرزاعبدالله را در دانشگاه نزد استاد فقید نورعلیخان برومند و دکتر داریوش صفوت آموخت. همزمان با این آموزشها از مکتب کسانی مانند محمدتقی مسعودیه، عبداللهخان دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن بهره گرفت.
او همچنین در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی سنتی ایران بهعنوان سرپرست گروه استاد سنتور مشغول کار شد.
مشکاتیان در آزمون باربد که به ابتکار استاد نورعلیخان برپا شده بود، در رشتهی سنتور به مقام اول با همراهی پشنگ کامکار و در کل آزمون، به مقام ممتاز همراه داریوش طلایی رسید.
او پس از استعفا از رادیو و تلویزیون به اتفاق چند نفر از موسیقیدانها، مؤسسهی فرهنگی و هنری «چاووش» را بنیاد نهاد. او خود بهعنوان سرپرست گروه و استاد رشتهی سنتور در آن فعالیت میکرد.
بهگفتهی دستاندرکاران موسیقی، مشکاتیان قدرت خارقالعادهای در تصویرسازی و تبحر زیادی در انواع ریتم و آهنگسازی روی غزلها و اشعار مورد علاقهاش داشت.
تصنیفهای «دشتی»، «غمانگیز»، «آستان جانان»، «شیدایی»، «سرانداز»، «سرو ناز»، «بیداد»، «کرد بیات»، «رزم مشترک»، «وطن»، «ایرانی»، «چوپانی پیروزی»، «طلوع»، «جان جهان»، «سرکش»، «دلانگیزان»، «گلنوش»، «صبح است ساقیا»، «چکاد»، «افسرده حال» و «شکر و شکایت» از جمله آثار ماندگار اوست که با صدای شهرام ناظری، محمدرضا شجریان و … ثبت شدهاند.
مشکاتیان صبح روز ۳۰ شهریورماه ۱۳۸۸ در منزلش برای همیشه خاموش شد و در کنار آرامگاه عطار نیشابوری آرام گرفت.
شجریان پس از شنیدن خبر مرگ مشکاتیان گفت: «پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را با هنر خود در حافظه ما ثبت کرد.
موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد. در آثار او، صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد. کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمهی صادق و راستین زمانه خود باشد.
پرویز یکی از این اندکشماران است، موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیش، مهارت گروهنوازیش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطرهی او را در هنر ایران زمین ماندگار خواهد ساخت. من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم. پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است».
دیدگاهتان را بنویسید