صبح امروز که خورشید طلوع کرد، دهمین سال است که صدای ناصر عبداللهی به گوش نرسیده است. هشتمین یلدا را بدون حضور او سپری میکنیم، اما همچنان یادش در ذهنها جاودانه است.
۲۹ آذرماه ۱۳۹۵ نهمین سالروز درگذشت ناصر عبداللهی است. ۹ سال پیش در چنین روزی بود که در فضای مصلای قدس بندرعباس چیزی بهجز حزن و اندوه دیده نمیشد، مشتاقانی که از نقاط مختلف کشور برای آخرین وداع با صدای ماندگار جنوب، خود را به بندرعباس، دیار همیشگی «ناصریا» رسانده بودند. از کودک و پیر، از زن و مرد، از دانشجو و کارمند و … با چشمانی خیس، از دست دادن ناصر عبداللهی را باور نداشتند.
این هنرمند بامداد سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بیمارستان خلیج فارس بندرعباس بهدلیل مشکل کلیوی و از کار افتادن کلیه بستری شد و سپس به کما رفت. بعد از چند روز هم به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس منتقل و در بخش ICU این بیمارستان بستری شد و سرانجام یک هفتهی بعد به بیمارستان شهید هاشمینژاد تهران منتقل شد. او ظهر روز ۲۹ آذرماه در حالی که ۳۷ سال داشت، به دیار باقی شتافت و در زادگاهش بندرعباس به خاک سپرده شد.
همان سال، محمدعلی بهمنی درپی درگذشت ناصر عبداللهی دربارهی فعالیت هنری این خواننده و آهنگساز به ایسنا گفت: شناخت او نسبت به شعر، خوب بود و این واقعیتی است که باید به آن اعتراف کرد.
این شاعر افزود: او انسانی بود که موسیقی را خوب میشناخت، صدای خوبی داشت و حیف شد، میتوانست این صدا رساتر بماند؛ اما دریغ!
ناصر عبداللهی ۱۰ دیماه ۱۳۴۹ در بندرعباس به دنیا آمد و تحصیلات خود را در بندرعباس گذراند و فعالیتهای هنریاش را از سالهای نوجوانی در صداوسیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و امور تربیتی استان هرمزگان آغاز کرد.
وی کار حرفهای را بهطور جدی از سال ۱۳۷۴ آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد. محمدعلی بهمنی شاعر هرمزگانی و دوست نزدیکش، او را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن، آلبومهای ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد.
اشعار بیشتر ترانههای عبداللهی از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خودش، تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود، بهطوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
پس از ارائه ترانه «ناصریا» منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی کینگ گرفته شده است، اما او معتقد بود که چنین نیست و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری مانند عود، دهل، و دف نواخته شده بود، اما تا آن زمان با گیتار نواخته نشده بود که عبداللهی این کار را انجام داد.
ملودی ترانه «ناصریا» سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی، هدف از ساخت آن اعتراض به ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان بوده است. براساس متن شعر «ناصریا» اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته باشد، پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه، در پایان پیروز خواهد شد.
او با خواندن ترانه «ناصریا» به شهرت دست یافت. از جمله آلبومهای او میتوان به «عشق است»، «دوستت دارم»، «غزلک» و «بوی شرجی» اشاره کرد. این هنرمند همچنین ترانههایی را درباره ائمه اطهار (ع) اجرا کرده است که از معروفترین آنها میتوان به «یا فاطمه بنت نبی» اشاره کرد.
شعری با گویش بومی که بر مزار ناصر خودنمایی میکند، علاقه عبداللهی را به بندرعباس و طرفدارانش نشان میدهد:
بیتو ای بود و نبودم عمر یک لحظه بسن/پهنه وسیع عالم بیتو بی مه قفسن
ناصریا
از او لحظهای که قلبم بی خو قابل ایدونست/دگه دل به غیر تو دلبسته باطل ایدونست
ناصریا
بی مه آواز خونت از تو خوندن آرزون/هنرآفرین حضورت به ای عاشق آبرون
ناصریا
حنجرم اگیت اگه هزار دونگم بکنی/اگه تو صدا ننینی موا گنگم بکنی
ناصریا
هر که طالب صدا من تو صدا دنبال تون (خدا)/بیتو از صدا شواتن در پی وصال تون
ناصریا
دیدگاهتان را بنویسید