×
×

گفتگو با کیوان ساکت آهنگساز و نوازنده تار:

  • کد نوشته: 12130
  • 04 تیر 1390
  • ۱ دیدگاه
  • کیوان ساکت که به‌تازگی آلبوم نای شکسته را منتشر کرده از به‌روز نشدن دروس هنرستان انتقاد کرده و دلیل واپس گرایی و بی‌علاقگی در موسیقی را رکود و تکرار مباحث هنرستان‌ها می‌داند

  • در آموزش موسیقی دچار یک واپس‌گرایی شده‌ایم و زمانی آموزش موسیقی مطلوب بود که بزرگانی چون خاقی و صبا در هنرستان‌ها بودند. کیوان ساکت(آهنگساز و نوازنده تار) در گفت وگو با خبرنگار ایلنا گفت: آموزش موسیقی زمانی مطلوب بود که اساتید بزرگی چون خالقی، زرین پنجه، وزیری، موسی‌خان معروفی، حشمت سنجری، ابوالحسن صبا و هنرمندانی از نسل در هنرستان‌های موسیقی درس می‌دادند‎.

    وی افزود: درحال حاضر شاهدیم که مطالب درسی این هنرستان‌ها باید تغییر کند که این امر محقق نشده است؛ به همین دلیل شاهد یک واپس‌گرایی در آموزش موسیقی هنرستان‌ها شده‌ایم که شاید یکی از دلایل عمده بی‌علاقگی جوان به موسیقی ایرانی همین رکود و تکرار باشد.
    این مدرس و نوازنده تار با اشاره به اینکه متد آموزشی موسیقی در ایران سست و پوشالی است‏،خاطرنشان کرد: زیربنای فرهنگی همه جامعه، آموزش است و علم موسیقی نیز از این قاده مستثنا نیست. با این حال حاضر، شاهدیم که پایه‌های آموزشی در ایران بسیار سست و پوشالی است؛ چراکه متدهای آموزشی که در هنرستان‌های تدریس می‌شود باید هدفمند و به‌روز باشد،اما درحال حاضر اینگونه نیست.

    ساکت افزود: آیا شیوه غذا خوردن و لباس پوشیدن ما در سال‌های اخیر تغییر کرده‌اند؟ پس چرا متدهای آموزش موسیقی از این قاعده مستثنی است؟!

    این هنرمند که به تازگی آلبوم موسیقی نای شکسته با آواز امیرمحمد تفتی را منتشر کرده است،تصریح کرد: ارگان‌های آموزش موسیقی در کشور، هیچ نظارتی بر وضعیت آموزش موسیقی ندارند. در این راستا شاهدیم که هنرستان‌ها که باید مرجع تفکر موسیقی در یک کشور باشند؛ خود لنگ می‌زنند و حتی این لنگ زدن را به آموزشگاه‌های موسیقی هم سرایت می‌دهند.

    کیوان ساکت که آلبوم افق مهر، وطن من با صدای ایرج بسطامی و مقام صبر با صدای علیرضا افتخاری را قبلا منتشر کرده است‏،افزود: برای خیلی‌ها متد آموزشی هنرستان مرجع و ماخذ است. با این وضعیت نابسامانی می‌توان حس کرد که وضعیت آموزش موسیقی به چه صورت است.

    وی در ادامه صحبت‌های خود درباره اینکه چرا فعالیت‌های صحنه‌ای وی در تهران بسیار اندک است‏، گفت: عمده‌ترین دلیل آن برمی‌گردد به اینکه مشغله‌های من زیاد است و همچنین به پیشنهاد فستیوال‌ها و کشورهای مختلف دنیا درحال سفر هستم. اما امسال تصمیم گرفته‌ام که در مهرماه یک کنسرت برگزار کنم و قرار است که با کنسرت زهی اصفهان همکاری داشته باشم.

    وی افزود: از دیگر دلایل برای کم شدن فعالیت‌های صحنه‌ای من؛ می‌توان به بالا بودن هزینه تبلیغات و دردسرهای مجوز گرفتن، هزینه بالای سالن و …. اشاره کرد‎؛ به ویژه برای من که با ارکستر بزرگ کار می‌کنم و فعالیت با ارکستر بزرگ بسیار پرهزینه است، به‌خصوص اگر در این ارکستر بزرگ هنرمندان صاحب‌نامی نیز کار کنند.

    وی خاطرنشان کرد: در همه جای دنیا، دولت و شهرداری از هنر ملی حمایت می‌کنند. اما در کشور ما نه تنها این حمایت صورت نمی‌گیرد بلکه درآمدی که از این طریق به وجود می‌آید، به جیب ارگان‌های دولتی می‌رود. با این روند فکر می‌کنید چند گروه باقی می‌ماند که به روی صحنه بروند؟

    این نوازنده تار خاطرنشان کرد: در این شرایط هنرمندان به تولید آلبوم روی می‌آورند که آن هم سالیان سال باید برای مجوز گرفتن در وزارت ارشاد خاک بخورد و نتیجه آن‌هم گسترش بی‌اندازه موسیقی زیرزمینی است.

    وی افزود: مگر با هزینه بلیت‌های ۵۰ هزار تومانی از یک خانواده چند نفر می‌توانند به کنسرت بروند؟
    ساکت در پاسخ به این سوال که؛ در نگاهی گذرا به فعالیت‌های شما، درمی‌یابیم که شما آثار آهنگسازان بزرگ دنیا را که قبلا با ارکستر سمفونیک شنیده‌ایم یا با سازهای غربی، با ساز تار اجرا کرده‌اید، دلیل پافشاری چه بوده است، گفت: چرا نباید این کار را انجام دهیم مگر زمانی که ما ادبیات آلمانی می‌خوانیم آثار معروف این ادبیات آلمانی را مطالعه نمی‌کنیم؟ یا زمانی که نقاشی می‌کنیم، سبک‌های دیگر را مطالعه نمی‌کنیم پس چرا باید برای موسیقی محدودیت قائل شویم؟! چرا نباید آثار آهنگسازانی بزرگ چون باخ، موتزارت، هایدن و غیره را با ساز‌های خودمان اجرا کنیم.

    این هنرمند درباره اینکه چرا آثار آهنگسازان بزرگ دنیا را با ساز تار اجرا کرده است، گفت: در تمام کشورهای ترکی زبان و عربی‌زبان، آثار معروف دنیا را باتوجه به توانی نوازندگان آن کشور با سازخوشان اجرا می‌کنند؛ پس چرا در کشور ما اگر آثار هنرمندان بزرگ دنیا با سازهای ایرانی مانند تار اجرا شود برایش حرف و حدیث درست می‌کنیم؟

    وی گفت: از طرف دیگر موسیقی یک هنر انتزاعی است و برخلاف هنرهای دیگر مانند سینما، تئاتر یا ادبیات نیازی به ترجمه مجدد ندارد.اعجاز موسیقی در همین است که یک نوازنده می‌تواند آهنگ تمام آهنگسازان دنیا را اجرا کند بدون اینکه زبان مردم آن را بداند.

    وی در پایان گفت: در ایران هر کار نویی با مخالفت مواجه می‌شود. مگر همین انتقادها را یک زمان نسبت به نیما نگفتند؟ مگر نمی گفتند که نیما عامل آمریکایی است و می خواهد شعر کلاسیک فارسی را خراب کند؟! پس این مخالفت‌ها چیز تازه‌ای نیست.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *